نگاهی به اِشکالهای گفتاری و نوشتاری امروز
دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، مینویسد: چنان که همه میدانند زبان شیرین فارسی در دهههای اخیر به شیوههای گوناگون، بی مهریهای فراوان به خود دیده است و هرروز هم رو به فزونی دارد. یکی از این بی مهریها و بی توجهیها از همین مردم فارسی زبان سرزمین خودمان سرمیزند که هرروز با تلفّظ نادرست واژهای، بیان نادرست اصطلاحی، عبارتی یا جملهای، درگفتار و نوشتار اِشکال ایجادمی کنند.
![زبان،فارسي،انتظار،درست،نادرست،واژه،بيمار،احتمال،همزه،خواستني ...](https://cdn.isna.ir/d/off/qazvin/2021/05/31/4/61940202.jpg)
ایسنا/قزوین دکتر هادی انصاری، تحصیلکرده دکترای زبان و ادبیات فارسی، در مقاله خود با عنوان «درست بنویسیم و درست بخوانیم» که آن را در اختیار ایسنا قرار داده است، مینویسد: چنان که همه میدانند زبان شیرین فارسی در دهههای اخیر به شیوههای گوناگون، بی مهریهای فراوان به خود دیده است و هرروز هم رو به فزونی دارد.
یکی از این بی مهریها و بی توجهیها از همین مردم فارسی زبان سرزمین خودمان سرمیزند که هرروز با تلفّظ نادرست واژهای، بیان نادرست اصطلاحی، عبارتی یا جملهای، درگفتار و نوشتار اِشکال ایجادمی کنند.
به راستی مردم و نیز دست اندرکاران، مگر فراموش کردهاند که این زبان، همان زبان ملّی و میهنی ماست که ستارگان درخشانی همچون فردوسی و سعدی و حافظ، با آن، شهرهٔ جهان شدند و اکنون این اندازه نسبت به آن، کم لطفی روا میدارند؟!
البتّه این سهل انگاریها نشان ضعف و کوتاهی ماست وگرنه، خود زبان فارسی، اشکالی ندارد و این ضعف و سُستی در زبان و بیان ما هرگز از ارج و مقدارآن نمیتواند بکاهد.
دراین هنگامهٔ بی مهریها و رؤیایی با این همه ضعف و اِشکال، آنان که ادبیات خواندهاند، رسالتی بردوش خود احساس میکنند؛ لذا بر «ادبیات خواندهها» ست که نگذارند این سُستی ورزیدنها، بر زبان فارسی خدشه وارد کند.
درباره درست خواندن و گفتن و نوشتن، تاکنون بسیار گفتهاند و نوشتهاند و شنیدهایم و خواندهایم؛ ولی کافی نیست.
پاسداشت زبان فارسی و برطرف کردن اشکالها، نمیتواند به چندنوشته، برنامه، کتاب و جزوه منحصر باشد و اگر هر روز هم یادآوری شود، تکراری نخواهد بود و تأثیرخود را خواهد گذاشت.
بدین منظور بر آن شدیم تا برخی اشکالهای رایج امروزی را که در گفتار و نوشتار مردم، فراوان دیده و شنیده میشود، یادآوری و اصلاح کنیم تا شاید بتوانیم در راه درست خواندن و درست نوشتن واژهها، اصطلاحها، عبارتها و درنهایت برای پاسداشت زبان فارسی قدمی برداریم.
حرف( آ ، ا )
آخِر / آخَر
واژهی آخِر به کسر (خ) در زبان عربی به معنی پایان، پایانی و انتهایی است؛ آخَر به فتح (خ) به معنی دیگر و دیگری است.
چون در زبان فارسی، اِعراب و حرکت (فتحه،کسره و ضمّه) الزامی نیست، مگر درمواردخاصّ، در نگارش هم مشخّص نمیشود.
فقط تلفّظ، تمایز میان این دو واژه را تعیین میکند.
این واژه (آخِر) معمولاً به اشتباه، (آخَر) تلفّظ میشود.
مثلاً میگویند: کسانی که در ردیف آخَرند، گوش کنند؛ که بایدگفت در ردیف آخِرند...
یا میگویند: شعرآخَری را بخوان، که باید گفت شعرآخِری ...
گاهی دیده میشود واژهی (بالاَخِرَه) را (بِلَخَرَه) مینویسند؛ که نادرست است و در نوشتن، باید اصل نگارش رعایت شود؛ بالاَخِرَه.
اُ بُّهَت / اُ بُهَّت
این واژه عربی است و تشدید بر روی حرف (ب) قراردارد، نه (ه)؛ اُ بُّهَت.
یعنی شکوه، جلال و عظمت.
گاهی مردم تشدید را برروی (ه) میگذارند و اُ بُهَّت میخوانند که نادرست است و باید (اُ بُّهَت) نوشته و خوانده شود.
مثلاً: استاد، چنان اُ بُّهَتی داشت که نمیشود وصف کرد.
احتمال داشتن / انتظار داشتن (رفتن)
مصدر مرکّب (انتظارداشتن) باید باجملهای همراه شودکه معنا و مفهوم آن از امور مثبت و خواستنی باشد.
چون هرگز امر منفی و نامطلوب را انتظار نمیدارند.
مثلاً میگوییم: انتظار داریم یا انتظار میرود که این بیمار رو به بهبود بگذارد.
این جمله درست است.
چون رو به بهبود گذاشتن مطلوب و پسندیده است.
امّا در جملهی انتظار میرود که این بیمار به زودی بمیرد، انتظار رفتن جایگاه درستی ندارد و باید تغییر یابد.
چون به زودی مردن بیمار، جزء انتظارات مطلوب و پسندیده نیست.
جمله بارمنفی دارد و خواستنی نیست.
لذا به جای انتظارداشتن، باید از احتمال داشتن استفاده کرد.
بهتراست بگوییم: احتمال دارد که این بیمار به زودی بمیرد.
گاهی در اخبار شنیده میشود که: میتوان انتظار داشت که فلان کشور حقوق بشر را نقض کند.
میبینیدکه مفهوم نقض کردن حقوق بشر، مطلوب و خواستنی و مثبت نیست.
درواقع باید چنین گفت: احتمال دارد که فلان کشور.
اِخوانُ الصّفا / اَخَوانُ الصّفا
اِخوان به کسر همزه درعربی جمع ( اَخ) است؛ برادر .
اَخَوان به فتح همزه و (خ) تثنیه یا مُثَنّای(اَخ) است؛ دو برادر.
نام یا لقب آن گروه معروف تاریخی، اِخوانُ الصّفا است، نه اَخَوانُ الصّفا.
اَرّابه / عَرّابه / عَرّاده
اَرّابه، فارسی است و عَرّابه، عربی همین واژه است.
به معنی گردونه و گاری است.
عَرّاده، مَنجنیق کوچکی است که در جنگها برای پرتاب سنگ استفاده میشده است.
عَرّاده، واحد شمارش توپ جنگی هم هست.
مانند: دو عَرّاده توپ.
با این توضیح، اَرّابهی خدایان با همزه است و عَرّادهی جنگی با (ع) است.
بهتر است هرکدام با املای درست نوشته شود.
انتهای پیام