اسرائیل و معضلی به نام دوره پسانصرالله
بدون هیچ تردیدی باید دوره بین انفجار پیجرها در لبنان و ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان را دشوارترین دورهای توصیف کرد که حزبالله لبنان آن را پشت سر گذاشته است.
کد خبر: 677293 | ۱۴۰۳/۰۷/۱۴ ۱۶:۴۵:۲۱
سید عماد حسینی- بدون هیچ تردیدی باید دوره بین انفجار پیجرها در لبنان و ترور سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان را دشوارترین دورهای توصیف کرد که حزبالله لبنان آن را پشت سر گذاشته است.
شیعیان لبنان به طور حتم طی چند دهه گذشته دورههای سخت زیادی را پشت سر گذاشتهاند و از جنگ داخلی گرفته تا اشغال بیروت و جنگ چند سال با نظامیان اسرائیلی در نوار امنیتی جنوب این کشور، همگی برای مردم لبنان و به ویژه شیعیان و حزبالله دورههای سخت و کشوقوسهای زیادی به همراه داشت اما این چند روز چنان حوادث پرسرعت گذشت که بسیاری از تحلیلگران را هم جا گذاشت و حزبالله را بیش از هر طرف دیگری بدون هرم رهبری قرار داد.
از هر منظری که به حادثه ترور سید حسن نصرالله نگاه کنیم، ترور دبیر کل حزبالله یک شوک تاریخی به حزبالله وارد کرد و باعث شد تا همه ساختار آن را تحت تاثیر خود قرار بدهد.
اما ظاهراً این موج ایجادشده توسط اسرائیل برای شکلگیری آنچه که نظم جدید نامیده بود، در حال بازگشت سونامیوار به سوی آنهاست.
ورود مجدد ایران به معادله موشکباران اسرائیل از یکسو و کمینهای موفق چند روز گذشته حزبالله در مرز این کشور با فلسطین اشغالی نشان داد که حزبالله از شرایط شوک واردشده خارج شده است و حتی طبق تعبیر یکی از خبرنگاران لبنانی نزدیک به مقاومت، خونخواهی سید حسن هم به انگیزههای رزمندگان لبنانی افزوده است.
این در حالی است که دیگر اسرائیل قادر نخواهد بود شوکی بالاتر از ترور دبیر کل حزبالله لبنان به این حزب وارد کند و هر اقدام دیگری در سطحی پایینتر از آن قرار خواهند گرفت.
با وجود آنکه حتی به تعبیر شهید سید حسن نصرالله، ضربات واردشده به حزبالله ضربات سخت و شدیدی بودند و از انفجار پیجرها و بیسیمها گرفته تا ترور فرماندهان میدانی و رهبران سیاسیاش که آخرین شخص سید حسن بود، برای حزبالله زیانآور محسوب شد، اما در بلندمدت این اسرائیل است که از فرایند ـ که میتوان آن را هیجانی توصیف کرد ـ زیان خواهد دید و آغاز این زیانها را از تلفات چند روز گذشته ارتش اسرائیل در مرزهای جنوب لبنان شاهد هستیم.
به اعتقاد کارشناسان، اسرائیل در واقع با اقدامات خود که در بعد اطلاعاتی شاید عجولانه توصیف شود، دست خود را از ظرفیتهایی که در اختیار داشت ـ یا حداقل از برخی از آنها ـ خالی کرده است.
اگر از ابتدا سیر حوادث را دنبال کنیم، خواهیم دید که بعد از شهادت شهید محسن، فرمانده نظامی ارشد حزبالله و جانشینانش، به اعتراف کارشناسان اسرائیلی امروز با فرماندهانی مواجه هستند که شاید دیگر اطلاعات چندان زیادی در مورد آنها در اختیار ندارند، امری که در جریان جنگ، اسرائیل را با دشواریهای زیادی در مورد نحوه تعقیب و برخورد با آنها مواجه میکند.
در کنار آن اسرائیل خیلی زود دست خود را در رابطه با نفوذ به سامانههای پیجر و بیسیم رو کرد و باعث شد، این ابزارها از گردونه استفاده حزبالله خارج شود، این به آن معنی است که در جنگی که آغازین روزهای آن را پشت سر میگذاریم، اسرائیل دست خود را از این ظرفیت مهم، آن هم در شرایط حساس تهی کرده است.
در کنار این مورد، مورد سوم مهم دیگری که میتوان به آن اشاره کرد دبیر کل جدید حزبالله لبنان است که تا لحظه تهیه این نوشتار، هنوز رسماً از سوی این حزب اعلام نشده است، گرچه تصور نمیشود هر شخصیت جایگزینی برای سید حسن نصرالله حداقل در کوتاه مدت آینده کاریزمای او را نداشته باشد اما اکثر قریب به اتفاق کارشناسان شخصیت فرد جایگزین را تندروتر دستهبندی میکنند.
اینکه حزبالله تا چند روز آینده نام دبیر کل را رسانهای کرده یا حتی نام او را به دلایل امنیتی فعلاً و تا پایان جنگ مسکوت و محرمانه نگه دارد، جزو استراتژیهای این سازمان است که به مقتضای شرایط اتخاذ خواهد شد.
اما آنچه مشخص است، نظام جدیدی که اسرائیلیها به دنبال تحقق آن بعد از ترور سید حسن نصرالله بودند، الزاماً آن گونه که آنها میخواهند رقم نمیخورد.