ترامپ چه برنامهای برای مهار چین در حوزه ایندوپاسفیک دارد؟
آمریکا از طریق وضع تحریمها و تعرفههای تجاری، فعال کردن گسلهای ژئوپلیتیکی و تلاش برای بازگشت سرمایههای آمریکایی به سرزمین مادر سعی دارد جلوی انتقال قدرت از غرب به شرق عالم را بگیرد.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید، بازندگان و برندگان بزرگی در حوزه سیاست خارجی داشت.
در حالی که هند، ترکیه، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از قدرت گیری دوباره ترامپ خوشحال هستند، برخی بازیگران عرصه بین المللی همچون چین با نگاه بدبینانه تحولات جاری در واشنگتن را رصد میکنند.
ترامپ در دور نخست ریاست جمهوری خود با راه اندازی کارزار «جنگ تعرفهها» خسارت زیادی به بخش صادرات محصولات و کالاهای چینی به آمریکا وارد کرد و در عین حال با وضع قوانین جدید سعی کرد تا دسترسی رقیب خود به فناوریهای جدید را محدود کند.
حال با قدرت گیری مجدد ترامپ در کاخ سفید، این نگرانی در پکن وجود دارد که جمهوری خواهان علاوه بر از سرگیری جنگ تجاری با چین، زمینه لازم برای فعال کردن گسلهای ژئوپلیتیکی در محیط پیرامون این قدرت آسیایی را فراهم کنند.
مهمترین امکان برخورد واشنگتن- پکن در پرونده تایوان وجود دارد.
در ادامه این یادداشت تحلیلی به بررسی سیاست احتمالی ترامپ برای مهار پکن در منطقه ایندوپاسفیک خواهیم پرداخت.
جنگ تعرفهها
پایههای جنگ تجاری میان واشنگتن- پکن با آنکه در اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما گذاشته شد اما دوران اوج اجرای این سیاست در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و پس از آن جو بایدن بود.
در این راهبرد، آمریکا با آگاهی نسبت به وابستگی متقابل اقتصاد واشنگتن- پکن اما با چشمان باز تصمیم گرفته است که به قیمت ضرر اقتصادی، میزان دسترسی چینیها به بازارهای آمریکاییها را به نفع مشاغل محلی کاهش دهد.
با وجود سود بالای سرمایه گذاری آمریکاییها در چین اما دولتهای اخیر آمریکا آگاهانه تصمیم گرفتند تا با سود کمتر جلوی انتقال سرمایه به این قدرت آسیایی را بگیرند.
دامنه اقدامات ضدچینی آمریکا به فعالیت شرکتها و برندهای بزرگ این قدرت نوظهور همچون «هوآوی» و «تیک تاک» نیز کشیده شده است.
به عنوان مثال یکی از مأموریتهای دولت بایدن جلوگیری از عملیاتی شدن پروژههای توسعه «۵G» در کشورهای اروپایی بود.
همچنین نمایندگان کنگره با انتصاب شرکت «تیک تاک» به حزب کمونیست چین سعی کردند مجوز فعالیت این شرکت در محدوده آمریکا را ممنوع اعلام کنند.
در جریان «جنگ تجاری» میان آمریکا- چین، یانکیها با وضع تعرفه ۱۸ درصدی بر ۲.۶ درصد تولید ناخالص داخلی چینیها تأثیر گذاشتند و در سوی مقابل پکن با وضع تعرفه ۱۱ درصدی ۳.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را درگیر این جنگ اقتصادی کرد.
با بازگشت ترامپ به قدرت، چینیها از اختصاص یک بسته مالی ۱.۴ تریلیون دلاری به دولتهای محلی خود با هدف مقابله با جنگ تجاری جمهوری خواهان خبر دادند.
اتخاذ چنین تصمیمی از سوی پکن نشان دهنده آمادگی بالای آنها برای مقابله با تهدیدات احتمالی از سوی کاخ سفید است.
در این جنگ اقتصادی ایران به عنوان یکی از سه تأمین کننده اصلی نفت چین میتواند قدرت بازیگری بیشتری در میان بلوکهای قدرت داشته باشد.
در عین حال عناصر تندرو در کابینه ترامپ مانند ربیو و والتز سعی خواهند کرد تا براساس دستورالعملهای پیشنهادی بنیاد دفاع از دموکراسی شریان، انتقال نفت ایران را هدف قرار داده و از این طریق سعی کنند تهران را مجبور به تغییر رفتار نمایند.
فعال شدن گسلهای ژئوپلیتیکی
انتخاب شخصیت هایی نظیر مارکو ربیو و مایک والتز از سوی دونالد ترامپ، این نگرانی را برای مقامات چینی و حتی تایوانی ایجاد کرده است که واشنگتن شاید در چهارسال آینده قصد فعال کرده گسلهای ژئوپلیتیکی در دریای چین جنوبی را داشته باشد.
با آنکه در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ عمده تمرکز آمریکاییها بر روی «جنگ تجاری» و افزایش هزینه تجارت با این کشور آسیایی بود اما به نظر میرسد دور دوم ریاست جمهوری ترامپ خطر جدی برای فعال شدن گسلهای ژئوپلیتیکی در محیط پیرامونی چین و حوزه ایندوپاسفیک داشته باشد.
توافق امنیتی کمپ دیوید میان آمریکا با کره جنوبی- ژاپن، تشدید همکاری دفاعی با تایوان، انعقاد پیمان اتمی آکوس میان با استرالیا و در نهایت تبدیل شدن هند و امارات به شریک اصلی دفاعی آمریکا در منطقه شمال اقیانوس هند نشان دهنده زمینهچینی واشنگتن در دوران دموکراتها برای اقدام علیه چین در آینده نزدیک بوده است.
دولت بایدن برای محدود کردن و سپس اخراج چین از اقتصاد جهانی نیازمند بهانهای در حوزه ژئوپلیتیکی و تشدید تنش در جنوب شرق آسیا است.
آلترناتیو سازی برای «یک کمربند- یک جاده»
مهمترین ایده چینیها برای صدور سرمایه مازاد به خارج از سرزمین مادر و ایجاد پیوندهای عمیق سیاسی- امنیتی- اقتصادی با کشورهای «جنوب و شمال جهان» ابر طرح «یک کمربند- یک جاده» است.
این مسیر ارتباطی در دو سرشاخه «زمینی» و «دریایی» قصد دارد با عبور از قاره آسیا نیاز بازارهای اروپا و آفریقا را تامین نماید.
پکن برای نیل به این هدف در بسیاری از کشورهای شریک مانند پاکستان، ایران، امارات عربی متحده و غیره سرمایهگذاری کرده است تا زیرساختهای ارتباطی و لجستیکی لازم جهت انتقال کالاهای چینی به سمت بازارهای مصرف ایجاد شود.
واشنگتن برای مقابله با این ابرطرح چینی که مقدمه «نظم سازی» پکن در نظام بین الملل خواهد بود، در گام اول از کریدور امنیتی غذایی «I۲U۲» با حضور امارات، آمریکا، هند و رژیم صهیونیستی رونمایی کرد و در گام دوم از کریدور «هند- خاورمیانه- اروپا» یا همان «آیمک» رونمایی کرد.
این مسیرهای آلترناتیو مأموریت دارند تا با ایجاد جایگزینی جذابتر برای کشورهای منطقه ایندوپاسفیک، زمینه دوری دولتها از چین و کاهش اهمیت طرح آنها در میان مدت را فراهم آورند.
بهره سخن
پیروز نهایی جنگ سرد جدید میتواند نظم و آینده نظام بین الملل برای دهههای آینده را مشخص کند.
آمریکا از طریق بازتعریف روابط با متحدان سنتی، وضع تحریمها و تعرفههای تجاری، فعال کردن گسلهای ژئوپلیتیکی و تلاش برای بازگشت سرمایههای آمریکایی به سرزمین مادر سعی دارد تا جلوی روند انتقال قدرت از غرب به شرق عالم را بگیرد.
جو بایدن رئیس جمهور سابق آمریکا در سند امنیت ملی این کشور از دهه کنونی به عنوان دههای سرنوشت ساز یاد کرد که در آن آینده نظم جهانی مشخص خواهد شد.
حال باید منتظر ماند و دید که در چهارسال آینده ترامپ و تیم سیاست خارجی تندروی وی چه سیاستی در قبال مهمترین رقیب آمریکا یعنی چین اتخاذ خواهند کرد.