ارتباط میان علم عصبشناسی با فرهنگ چیست؟
عبادتی گفت:ساختارهای مغزی نه تنها رفتارهای فردی را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه به طور غیرمستقیم در تثبیت و انتقال هنجارهای فرهنگی نیز مؤثر هستند
به گزارش خبرنگار مهر، حسین عبادتی در پنل «فلسفه فرهنگ و دیگر علوم» در همایش ملی فلسفه فرهنگ با تاکید بر دیدگاههای رهبر معظم انقلاب که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در تهران و قم برگزار شد گفت: در دهههای اخیر، علوم عصبشناختی بهعنوان شاخهای میانرشتهای، به بررسی تعاملات پیچیده بین مغز و رفتارهای انسانی پرداخته است.
یکی از حوزههای مورد توجه در این علم، مطالعه تأثیرات متقابل فرهنگ و ساختارهای عصبی است.
فرهنگ، بهعنوان مجموعهای از باورها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای مشترک در یک جامعه، نقش بسزایی در شکلگیری و تکامل رفتارهای انسانی ایفا میکند.
از سوی دیگر، مغز انسان بهعنوان مرکز پردازش اطلاعات و تصمیمگیری، تحت تأثیر تجربیات فرهنگی قرار میگیرد.مطالعات نشان میدهند که تجربیات فرهنگی میتوانند ساختار و عملکرد مغز را تغییر دهند.
بهعنوان مثال، پژوهشها حاکی از آن است که افراد از فرهنگهای مختلف، در پردازش اطلاعات بصری و شناختی تفاوتهایی نشان میدهند که این تفاوتها در فعالیتهای مغزی آنها منعکس میشود
این دانشآموخته دکتری فلسفه اخلاق افزود: این یافتهها نشان میدهند که فرهنگ نهتنها بر رفتار و تفکر افراد تأثیر میگذارد، بلکه میتواند ساختارهای عصبی مرتبط با این فرآیندها را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
از سوی دیگر، ساختارهای عصبی مغز نیز میتوانند بر شکلگیری و انتقال فرهنگ تأثیر بگذارند.
بهعنوان مثال، نورونهای آینهای که در تقلید و یادگیری مشاهدهای نقش دارند، میتوانند به انتقال رفتارها و هنجارهای فرهنگی کمک کنند.
این نورونها به فرد امکان میدهند تا رفتارهای دیگران را مشاهده کرده و آنها را در رفتار خود بازتاب دهند، که این فرآیند در یادگیری اجتماعی و انتقال فرهنگ بسیار مؤثر است؛ بنابراین، بررسی تعاملات بین علوم عصبشناختی و فرهنگ میتواند به درک عمیقتری از چگونگی شکلگیری رفتارهای انسانی و تأثیرات متقابل بین مغز و محیط فرهنگی منجر شود.
این رویکرد میانرشتهای، با ترکیب دانشهای مختلف، به تحلیل جامعتری از رفتارهای انسانی و ریشههای آنها میپردازد.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان دیدگاه خود درباره موضوع عصبشناختی به فرهنگ پرداخت و توضیح داد:مغز انسان دارای ساختارهایی است که به طور مستقیم بر رفتارها و هنجارهای فرهنگی تأثیر میگذارد.
از جمله این ساختارها میتوان به قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex)، سیستم لیمبیک اشاره کرد.
قشر پیشپیشانی که با تصمیمگیری، برنامهریزی و رفتارهای اجتماعی مرتبط است، نقش مهمی در درک و رعایت هنجارهای اجتماعی و فرهنگی ایفا میکند.
مطالعات نشان دادهاند که این بخش از مغز هنگام پردازش مسائل اخلاقی و اجتماعی فعالتر میشود، بهویژه هنگامی که فرد با تعارضات فرهنگی روبروست.علاوه بر این، سیستم لیمبیک، بهویژه آمیگدال، در تنظیم عواطف و پاسخهای هیجانی به هنجارهای اجتماعی نقش دارد.
به عنوان مثال، تحقیقاتی که بر فعالیت مغزی در پاسخ به محرکهای فرهنگی انجام شده، نشان داده است که این بخش از مغز میتواند به واکنشهای هیجانی نسبت به نقض هنجارهای فرهنگی پاسخ دهد.
همچنین، هیپوکامپ، که مسئول حافظه بلندمدت است، در یادگیری و حفظ اطلاعات فرهنگی نقش مهمی دارد.
توانایی ذخیره و بازیابی اطلاعات مرتبط با رسوم، زبان، و رفتارهای فرهنگی به فعالیت این ناحیه بستگی دارد.
این نشان میدهد که ساختارهای مغزی نه تنها رفتارهای فردی را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه به طور غیرمستقیم در تثبیت و انتقال هنجارهای فرهنگی نیز مؤثر هستند.
وی در بخش دیگری از صحبت خود درباره مفهوم نورونهای آینهای و نقش آنها در یادگیری اجتماعی و فرهنگ سخن گفت و توضیح داد: نورونهای آینهای (Mirror Neurons) یکی از کشفیات برجسته در علوم عصبشناختی هستند که تأثیر آنها بر یادگیری اجتماعی و انتقال فرهنگ به طور گسترده بررسی شده است.
این نورونها که نخستین بار در مغز میمونها کشف شدند، هنگامی فعال میشوند که فرد عملی را انجام میدهد یا شاهد انجام همان عمل توسط دیگری است.
در زمینه فرهنگ، نورونهای آینهای به ما این امکان را میدهند که رفتارهای دیگران را مشاهده کرده، تقلید کنیم، و آنها را به بخشی از رفتارهای خود تبدیل کنیم.
این فرآیند برای انتقال رسوم، هنجارها، و رفتارهای فرهنگی ضروری است.
به عنوان مثال، کودکانی که از والدین خود رفتارهای اجتماعی خاصی را یاد میگیرند، از طریق این نورونها قادر به تقلید رفتارها و پذیرش هنجارهای فرهنگی هستند.
از سوی دیگر، این نورونها نقش مهمی در همدلی و درک دیگران ایفا میکنند، که پایهای برای تعاملات اجتماعی پیچیده در جوامع فرهنگی است.
به عبارت دیگر، نورونهای آینهای به فرد کمک میکنند تا با درک رفتار و احساسات دیگران، ارتباطات مؤثر و متناسب با هنجارهای فرهنگی برقرار کند.