ضد حمله به ایده ترامپ
اشاره رهبرانقلاب، این نکته را مورد توجه قرار میدهد که به هرصورت طراحی برای آشوب وجود دارد و شاهد مثال آن هم اظهارات وزیرخارجه آمریکا و اظهارات صریح و علنی آنها برای حمایت از آشوب در داخل ایران است.
به گزارش مشرق، طبق یک رسم هرساله سالروز ولادت حضرت فاطمه(س) بهانهای است برای تجدید دیدار رهبر انقلاب با مداحان.
از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون تحولات پر سرعت منطقه تشریح فضا و ارائه راهبرد در مورد این مسائل را به پای ثابت هر سخنرانی تبدیل کرده و دیدار با مداحان نیز از این قاعده مستثنی نیست.
رهبر انقلاب در دیدار با مداحان، به تشریح برنامههای استکباری آمریکا برای تسلط بر کشورها پرداختند و هشدار دادند که دشمنان با هدف ایجاد هرجومرج و اغتشاش در ایران، تلاش دارند تا امنیت و ثبات کشور را مختل کنند.
رهبر انقلاب این صحبتها را با استناد به اظهارات یک مقام آمریکایی یعنی آنتونی بلینکن بیان میکند که اعتراف کرده بود علیرغم سخت بودن پروژه براندازی، آمریکا از آشوبطلبان در داخل ایران حمایت میکند.
البته که با پایان دولت بایدن و روی کارآمدن ترامپ، رئیس جمهور تکراری آمریکا همین راهبرد را با شدت بیشتری پیش خواهد برد.رهبر انقلاب دلیل این جسارت آمریکا برای طرح اظهارنظرهای ضد ایرانی را احساس پیروزی غرب از ایجاد آشوب در سوریه دانسته و با تشبیه آن به خصلت اهالی شیطان که وقتی احساس میکنند پیروز شدند، اختیار زبانشان از دستشان خارج میشود، تأکید کردند: «احمقها بوی کباب شنیدهاند.
ملت ایران هر کسی را که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، در زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهد کرد.»
این صحبتها نشاندهنده ضرورت مقابله با طرحهای آشوبطلبانه و تهاجمهای رسانهای است که با بهرهگیری از عوامل داخلی و خارجی، به دنبال بیثباتی اجتماعی هستند.
این طرحها هرچند محکوم به شکستند، اما نیازمند اقدامات پیشگیرانه و مدیریت هوشمندانهاند.
از عوامل داخلی مرتبط با ناآرامیها، نارضایتیهای اجتماعی و عملکردهای نسنجیده در مدیریت بحران است که میتواند بستری برای بهرهبرداری دشمنان فراهم کند.
به همین دلیل، تأکید بر کاهش نارضایتی داخلی از طریق اقدامات کوتاهمدت نظیر جلوگیری از اظهارات ناپخته و حلوفصل سریع مسائل حساس و برنامهریزی بلندمدت برای ایجاد رضایت پایدار اهمیت بسزایی دارد.
همچنین، شناسایی عوامل آشوبزا، تقویت هماهنگی میان نهادهای امنیتی و انتظامی و کنترل مرزها بهویژه مرزهای شرقی، از راهبردهای کلیدی برای خنثیسازی تهدیدات خارجی به شمار میروند.
در کنار اینها، مدیریت رسانهای با تمرکز بر رصد دقیق شبکههای اجتماعی، مقابله با شایعات و جلوگیری از سوءاستفاده رسانههای معاند، نقش حیاتی در حفظ امنیت و آرامش جامعه ایفا میکند.
طرح آشوب وجود دارد و طراحان خارجی فعالند
اشاره رهبرانقلاب، این نکته را مورد توجه قرار میدهد که به هرصورت طراحی برای آشوب وجود دارد و شاهد مثال آن هم اظهارات وزیرخارجه آمریکا و اظهارات صریح و علنی آنها برای حمایت از آشوب و ناآرامی در داخل ایران است.
اگر در سالهای گذشته، قدرتهای غربی با همراهی صهیونیستها در پشت پرده برای آشوبافکنی و ایجاد ناآرامی در ایران گام برمیداشتند، این روزها و همزمان با تغییر شرایط در سوریه صراحتاً از حمایت از آشوب صحبت میکنند، علاوه بر پیامهای نتانیاهو و تکرار شعار زن زندگی آزادی، سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل و در جریان نشست شورای امنیت با زبان فارسی گفت: «مردم ایران این فرصت تاریخی را از دست ندهید.» این اظهار نظر در یک جلسه علنی و رسمی مطرح شد، امری که نشان میدهد حمایت از آشوب، وارد مرحله جدیدی شده و به اظهار نظر رسمی مقامات غربی و صهیونیستی رسیده است.
براین اساس باید متوجه اقدامات و شیطنتها برای ناآرام کردن اوضاع کشور با طراحی خارجی بود.
طرحهای آشوب لزوماً موفق نبودند؛ اما برای پیشگیری از وقوع آشوب باید برنامهریزی کرد
بلینکن در مصاحبهای که با اندیشکده شورای روابط خارجی دارد، به این موضوع هم اشاره میکند که «اگر ما دستکم به ۲۰ سال گذشته نگاه کنیم، میبینیم که آزمایشهای ما در تغییر حکومت به موفقیت ختم نشدهاند.» بلینکن علاوه براینکه از تلاش آمریکا برای براندازی در ایران صحبت میکند از عدم موفقیت طرحهای براندازی صحبت میکند و این گزاره را در تکمیل این صحبتهای خود مطرح میکند که جامعه ایرانی یکپارچه نیست و «جمعیت طرفداران نظام هم قابل توجه است.» با این وجود اما در تمام این سالها اقدامات و فعالیتهای متفاوتی برای طرحریزی آشوب در ایران با دست گذاشتن روی موضوعاتی که در میان مردم نارضایتی ایجاد کرده انجام شده است که نقطه اوج این طرحریزی در ناآرامیهای ۱۴۰۱ خود را نشان میدهد.
اگرچه پروژه ۱۴۰۱ و دیگر پروژههای آشوب به هدف اصلی خود نرسیدند، اما اگر پیش از بروز ناآرامیها و کلید خوردن پروژه آشوب، اقدامات لازم در سطوح مختلف انجام میشد، آسیبها و خسارتهای کمتری متوجه کشور و نظام حکمرانی کشور میشد.
برای جلوگیری از وقوع آشوب باید ترسیم دقیقی از عوامل بروز داشته باشیم
پیام مهم دیگری که صحبتهای روز گذشته رهبرانقلاب داشت، این است که میبایست نسبت به عزم جدی غربیها با همراهی صهیونیستها برای اجرای پروژه آشوب آگاهی داشت، در نقطه مقابل باید برای جلوگیری از وقوع آشوبها و اجرایی شدن آنها گام برداشت.
برای تحقق این امر، ابتدا باید ترسیم دقیقی نسبت به عوامل داخلی که میتوانند آشوب ایجاد کنند، پیدا کرد و همچنین شناخت درستی از طراحان خارجی آشوب و نحوه اقدامات آنها داشت.
نارضایتی عمومی؛ عامل داخلی ایجاد آشوب
محرک اصلی بروز آشوب و ناآرامی نارضایتی عمومی است.
طراحان آشوب هم روی نقاطی دست میگذارند که یا یک نظام حکمرانی نتوانسته آنطور که باید رضایت عمومی را جلب کند یا در برخی موارد، مسیری که دستگاهها در برخی موضوعات پیش میگیرند یا سیاستهایی که اجرا میکنند، مطلوب مردم نبوده است، در مواردی هم مقامات دولت و اظهاراتی که مطرح میکنند، نقش مؤثری در افزایش نارضایتی عمومی دارد.
عامل اصلی که میتواند از بروز آشوبها جلوگیری کند توجه به مواردی است که منجر به ایجاد نارضایتی در میان مردم شده است.
اگر نارضایتی وجود نداشته باشد یا این باور میان مردم شکل گیرد که مقامات اجرایی کشور به دنبال حل مشکلات مردم و رفع دغدغههای آنها در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و معیشتی هستند اساساً امکانی برای بروز آشوب فراهم نمیشود.
نکته اینجاست که نارضایتی عمومی دفعتاً و بهیکباره ایجاد نمیشود و سلسله اتفاقات و رویدادهایی در یک حوزه زمینه بروز نارضایتی را فراهم میکند، برای مثال در جریان اتفاقی که در پاییز ۱۴۰۱ رخ داد، سلسهاتفاقاتی که در برخورد گشت ارشاد با برخی از زنان منتشر شد در کنار تصویر منفیای که از رفتار مأموران گشت ارشاد، منتشر شد، منجر به بروز واکنش منفی به این رفتارها شد.
براین اساس از میان بردن نارضایتی عمومی در حوزههای مختلف نیز نیاز به زمان و البته سیاستگذاری مشخص دارد.
آتش نارضایتی عمومی را شعلهور نکنید
اقدام مهمی که میبایست برای کنترل و کاهش نارضایتیهای عمومی انجام داد این است که از اقداماتی که منجر به تشدید نارضایتیهای عمومی میشود، اجتناب کرد.
بستن افقها عامل اصلی برای تشدید نارضایتی عمومی است.
گاهی این اقدام از جانب عوامل اجرایی داخلی انجام میشود، برای مثال اظهاراتی مثل اینکه «راهی جز گریه کردن به حال منابع طبیعی و آینده کشورمان نداریم.» یا ادامهدار شدن و مبهم ماندن سرنوشت برخی موضوعات کشور مثل رفع فیلترینگ از جمله مواردی هستند که میتوانند منجر به تشدید نارضایتی عمومی شوند، باید توجه داشت که اثر برخی اقدامات مثل رفع فیلترینگ در یک چهارچوب زمانی مشخص اتفاق میافتد، ادامهدارشدن موضوعاتی مثل فیلترینگ و متوقف ماندن آن در نقطه اول و محقق نشدن آن در زمان مشخص، اثر اولیه و اصلی را از دست میدهد و این مطالبه عمومی بهمرور بیمعنی میشود.
گاهی نیز برخی منتقدان دولت و دستگاههای اجرایی با انگیزههای سیاسی یا مخالفت با آن سیاست و تصمیم جلوی اجرایی شدن برخی از این اقدامات را میگیرند.
براین اساس دو نکته مهم در مواجهه با اقدامات و عملکرد دولت و همچنین منتقدان دولت برای جلوگیری از تشدید نارضایتیها مورد توجه قرار دارد، در یک سمت ماجرا مقامات دولت در اظهارات و عملکرد خود نباید تصویری ارائه دهند که افقها را بسته نشان دهد و آیندهای تاریک را به تصویر بکشد و همچنین، منتقدان دولت هم نباید با انگیزههای سیاسی مانعتراشی برای اجرای پروژههای دولت داشته باشند و به بهانه اختلافات تنها آتش نارضایتی را شعلهور کنند تا هم منجر به تشدید نارضایتی نشوند و هم پاسگلی برای بروز دوباره آشوب به طراحان خارجی آن ندهند.
طراحان خارجی را شناسایی و با آنها برخورد کنید
عناصر فعال طراحی خارجی آشوبها، کمااینکه در سالهای گذشته نقش پررنگی داشتند، گروهها و شبکههای تروریستی، افراد آموزشدیده برای اجرای آشوب و اقدامات خرابکارانه در کشور و عواملیاند که در ارتباط با عوامل خارجی برای اجرای آشوب، فعال شدند.
اقدامی که میتوان در مواجهه با این عوامل داشت بیشتر مورد توجه بخش امنیتی و انتظامی کشور است از جمله شناسایی آنها و مانع شدن از تحقق اهداف آنهاست.
اشاره رهبرانقلاب به صحبت یکی از مقامات آمریکایی در خصوص اینکه «هرکس در ایران آشوب کند ما کمکش میکنیم.» و همچنین تأکید براینکه ملت ایران هرکسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهد کرد.» نیز پیام روشنی خطاب به دستگاههای امنیتی و انتظامی کشور دارد که برای شناسایی عوامل آشوب و جلوگیری از اقدامات آشوبطلبانه آنها گام بردارند تا مانع تحقق اهداف آنها شوند.
بسترهای سوءاستفاده طراحان آشوب را ببندید
اقدام دیگری که برای جلوگیری از اجرا شدن پروژه آشوب، میبایست انجام داد بستن بسترها و عوامل سوءاستفاده برای کلید زدن آشوب در کشور است.
طراحان آشوب گاهی از کوچکترین اتفاقها و اشتباهها برساختی رسانهای میسازند، آن را تبدیل به ماجرای بزرگی میکنند که آسیبزا شده و منجر به بروز آشوب میشود.
آنچه در پاییز ۱۴۰۱ رخ داد و اتفاقی که برای مهسا امینی رخ داد از جمله این موارد بود که با برساخت رسانهای، به مثابه جرقهای برای آشوب و ناآرامی در کشور عمل کرد.
در مواردی هم برخی اقدامات تعمداً و برنامهریزیشده برای اجرای آشوب در کشور انجام میشود، که ماجرای برگزاری یک کنسرت در یک کاروانسرا از جمله این موارد است.
مواجهه نظام حکمرانی با این اقدامات میبایست عاقلانه و منطقی باشد تا اتفاقهای کوچک و رفتارهای اشتباه بهانهای برای بروز و ایجاد یک آشوب در کشور نشوند.
در بیان چالشها صادقانه اما امیدوارانه عمل کنیم
اظهارات ناپخته و غیرمسئولانه توسط مقامات و مسئولان میتواند بهطور مستقیم بر امید عمومی تأثیر منفی بگذارد.
سخنان منفی که با نیت شفافسازی انجام میشوند و همراه آن هیچ پیوست عملیاتی برای آینده ارائه نمیشود، میتواند به تشدید نارضایتیها منجر شود.
اظهارنظر در خصوص موضوعات حساس باید با دقت و ظرافت انجام شود.
مسئولان باید مهارتهای لازم برای بیان دقیق دیدگاهها و جلوگیری از سوءبرداشت را فراگیرند.
در شرایط بحرانی، باید سیاستهای اطلاعرسانی مشخصی تدوین شود تا به جای امیدآفرینی، تزریق ناامیدی صورت نگیرد.
کاهش نارضایتی داخلی یکی از مهمترین محورهای تأمین ثبات اجتماعی و مقابله با آشوبهاست.
اقدامات کوتاهمدت، مانند مدیریت دقیق بحرانها و جلوگیری از اظهارات ناپخته، میتوانند بهسرعت از گسترش نارضایتیها جلوگیری کنند.
در عین حال، برای ایجاد رضایت پایدار و اعتماد عمومی، نیاز به برنامهریزی بلندمدت، شفافسازی پروژهها و مدیریت انتظارات است.
همکاری هماهنگ میان نهادهای مسئول و تعامل مؤثر با مردم، کلید موفقیت در این مسیر است.
دولت و سایر نهادها باید با اتخاذ رویکردی شفاف، صادقانه و متعهدانه، نشان دهند که در جهت تأمین نیازها و خواستههای مردم تلاش میکنند.
تنها از این طریق میتوان همزمان با کاهش نارضایتیها، دشمنان را از بهرهبرداری از این بسترها ناامید کرد و ثبات اجتماعی را حفظ کرد.
یکی از چالشهای اساسی در مدیریت نارضایتیها، طولانیشدن زمان حلوفصل مسائل حساس است.
موضوعاتی مانند رفع فیلتر، محدودیتهای اجتماعی یا تصمیمات اقتصادی، اگر بهموقع و بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند به منبع نارضایتیهای گسترده تبدیل شوند.
ارائه جدول زمانی مشخص برای حل مشکلات و اطلاعرسانی درباره پیشرفتها میتواند اعتماد عمومی را تقویت کند.
تصمیماتی مانند کاهش فشارهای اقتصادی، ارائه بستههای حمایتی و شفافیت در سیاستگذاریها میتواند تأثیر قابلتوجهی بر کاهش نارضایتیها داشته باشد.
در کنار مدیریت کوتاهمدت، اقدامات بلندمدت برای تولید رضایت پایدار نیز ضروری هستند.
این اقدامات باید بر ایجاد اعتماد عمومی، مدیریت انتظارات و شفافسازی برنامههای اجرایی متمرکز باشند.
نبود شفافیت یکی از اصلیترین عواملی است که منجر به بیاعتمادی و احساس نارضایتی در جامعه میشود.
بسیاری از مردم از اقدامات و پروژههای دولت بیاطلاع هستند، یا اگر آگاه باشند، به دلیل نبود اطلاعات دقیق و مستند، به آنها اعتماد نمیکنند.
دولت و نهادهای مسئول باید گزارشهای منظم و شفاف از وضعیت کلان پروژههای اجرایی منتشر کنند.
این گزارشها میتوانند شامل آمار پیشرفتها، مشکلات موجود و برنامههای آینده باشند.
انتظارات غیرواقعی مردم، بهویژه در شرایط بحرانی، میتواند زمینهساز ناامیدی و نارضایتی شود.
دولت باید از طریق اطلاعرسانی دقیق و صادقانه، انتظارات مردم را بهصورت واقعی مدیریت کند.
یکی از نکات کلیدی در کاهش نارضایتی داخلی، هماهنگی و همکاری میان نهادهای مختلف است.
دولت، مجلس، نهادهای امنیتی و انتظامی، رسانهها و سازمانهای غیردولتی باید بهصورت یکپارچه و همافزا عمل کنند.
پروتکل چندوجهی مواجهه با طراحی آشوب
مقابله با عوامل طراحی خارجی یکی از الزامات حفظ امنیت و ثبات کشور است.
این مقابله نیازمند رویکردی چندلایه است که شامل شناسایی عوامل آشوب، تقویت هماهنگی میان نهادهای امنیتی و نظامی و کنترل دقیق مرزها میشود.
با یک رویکرد جامع و هماهنگ میتوان از تبدیل تهدیدات خارجی به بحرانهای داخلی جلوگیری کرد و امنیت کشور را حفظ کرد.
برای دستیابی به این اهداف، دولت و نهادهای مرتبط باید با برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری مناسب و استفاده از فناوریهای پیشرفته، توانمندیهای خود را بهبود بخشند.
از سوی دیگر، مشارکت مردم و آگاهی آنها از تهدیدات موجود نیز میتواند نقش مهمی در موفقیت این اقدامات داشته باشد.
عوامل خارجی اغلب از طریق شبکههای پیچیده و هماهنگ، با استفاده از فناوریهای پیشرفته و ارتباطات گسترده، برای طراحی و هدایت آشوبها اقدام میکنند.
این شبکهها شامل گروههای تروریستی، نیروهای حرفهای آشوبگر و افراد مزدور داخلی میشوند که اهداف آنها ایجاد ناآرامی و بیثباتی است.
در این راستا، همکاری با کشورهای همسایه و سازمانهای بینالمللی میتواند به شناسایی و مهار شبکههای فرامرزی کمک کند.
برای مقابله با تهدیدات طراحی خارجی، همکاری و هماهنگی میان نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی ضروری است.
این همکاری باید در سطوح مختلف برنامهریزی، اجرا و نظارت انجام شود تا اقدامات مؤثر و بهموقع انجام گیرد.
این مراکز باید بهصورت متمرکز وظیفه هماهنگی و مدیریت عملیاتها را بر عهده داشته باشند.
پروتکلهایی که وظایف و نقش هر نهاد را بهطور دقیق مشخص میکنند، میتوانند از تداخل یا خلأ در انجام وظایف جلوگیری کنند.
همچنین برای مقابله با تهدیدات پیچیده عوامل خارجی، نیروهای امنیتی و نظامی باید بهروز و مجهز باشند.
کنترل مرزها خط مقدم دفاع در برابر عوامل مخرب محسوب میشود و مرزهای شرقی ایران به دلیل گستردگی و همجواری با کشورهای پرتنش، همواره یکی از مناطق حساس در امنیت ملی بودهاند.
عوامل خارجی اغلب از این مناطق برای ورود نیروهای خرابکار، قاچاق اسلحه و مواد مخدر استفاده میکنند.
پاسگاههای مجهز به فناوریهای نظارتی میتوانند به شناسایی و جلوگیری از ورود عوامل مخرب کمک کنند.
این فناوریها میتوانند مناطق وسیعی را بهصورت مداوم زیر نظر داشته باشند و احتمال نفوذ را کاهش دهند.
در کنار پیگیری پروژه احداث دیوار مرزی، جادهها، پلها و سایر زیرساختهای مرزی باید بهبود یابند تا امکان جابجایی سریع نیروها فراهم شود.
تهدیدات مرزی اغلب ماهیتی فرامرزی دارند و نیازمند همکاری و هماهنگی با کشورهای همسایه هستند.
ایجاد روابط مستحکم و تعریفشده با این کشورها میتواند به کاهش تهدیدات کمک کند.
مواجهه غیرفیلتری در نبرد رسانهای
در دنیای امروز، رسانهها و شبکههای اجتماعی بهعنوان ابزاری دوگانه عمل میکنند.
در حالی که میتوانند به افزایش آگاهی و ارتباطات کمک کنند، در دست دشمنان و عوامل بحرانساز، به ابزاری خطرناک برای ایجاد آشوب و بیثباتی تبدیل میشوند.
مدیریت رسانهای، که شامل رصد و تحلیل دقیق، جلوگیری از سوءاستفاده و مقابله با پروژههای طراحیشده است، یکی از ابزارهای کلیدی برای حفظ امنیت و ثبات اجتماعی است.
این مدیریت باید با هوشمندی و دقت بالا انجام شود و از فناوریهای نوین و رویکردهای خلاقانه بهرهمند شود.
موفقیت در مقابله با بحرانهای رسانهای به هماهنگی میان دولت، رسانهها و مردم بستگی دارد.
با ایجاد ارتباطات شفاف و اعتمادسازی میان این سه عنصر، میتوان از تأثیرات مخرب رسانههای معاند کاست و به تقویت همبستگی اجتماعی کمک کرد.
رسانهها بهویژه در عصر دیجیتال به ابزاری قدرتمند برای شکلدهی افکار عمومی و ایجاد تأثیرات گسترده در جوامع تبدیل شدهاند.
در این میان، برخی از رسانهها و شبکههای اجتماعی توسط عوامل خارجی و داخلی برای بحرانسازی و بیثباتسازی مورد استفاده قرار میگیرند.
این ابزارها میتوانند با بهرهگیری از موضوعات حساس یا تحریککننده، فضای جامعه را به ناآرامی سوق دهند.
رصد دقیق این فضاها اولین گام در مقابله با بحرانهای رسانهای است.
ایجاد مراکزی که بهصورت مداوم محتواهای منتشرشده در رسانهها و شبکههای اجتماعی را رصد و تحلیل کنند و تشکیل تیمهایی که توانایی بررسی دقیق محتوای رسانهای و تعیین اهداف پشتپرده را داشته باشند، از جمله مهمترین راهکارهای عملیاتی است که میتواند در این راستا کمککننده باشد.
البته باید توجه داشت که این ابزارها با فیلترینگ غیرسازنده و بیضابطه فضای مجازی در تناقض بوده و در چهارچوب حکمرانی فضای مجازی تعریف میشوند.
رسانههایی که بهصورت هدفمند در جهت بحرانسازی و تقویت آشوبها فعالیت میکنند، باید شناسایی و کنترل شوند.
در این راستا، صفحات و گروههایی که در انتشار محتوای بحرانزا نقش دارند باید شناسایی و مدیران آنها تحت پیگرد قرار بگیرند.
همچنین شفافسازی درباره حمایتهای مالی و اهداف پشتپرده رسانههای مخرب میتواند تأثیر آنها را کاهش دهد.
مهمترین اصل در اینباره این است که بدانیم برخورد عقلانی و مدبرانه با موضوعات حساس میتواند از سوءاستفاده رسانهها جلوگیری کند.
برخوردهای غیرمنطقی یا شتابزده معمولاً به بهرهبرداری رسانههای معاند منجر میشود.
یکی از الزامات رصد رسانهها، توانایی پیشبینی بحرانها قبل از وقوع آنهاست.
در بسیاری از موارد، یک اتفاق به ظاهر ساده، مانند بازداشت یک فرد یا انتشار یک ویدئو، میتواند به بحران رسانهای تبدیل شود.
پروژههای رسانهای طراحیشده برای بحرانسازی معمولاً از یک اتفاق خاص بهعنوان جرقهای برای ایجاد آشوب استفاده میکنند.
یکی از نمونههای اخیر، انتشار ویدئوی یک خواننده زن با پوشش نامناسب در یک کاروانسرا بود که به سرعت به موضوعی جنجالی تبدیل شد.
برای جلوگیری از این امر، اقداماتی همچون بررسی روند انتشار اخبار و شناسایی منابع اصلی آن، ارائه توضیحات رسمی و شفاف درباره موضوعات حساس به منظور جلوگیری از گسترش شایعات و افزایش آگاهی مردم درباره نحوه تشخیص اخبار جعلی و عدم اعتماد به منابع ناشناس ضروری محسوب میشوند.
افرادی که توانایی ارتباط مؤثر با رسانهها و مردم را داشته باشند، میتوانند در کاهش نارضایتیها و تقویت همبستگی اجتماعی نقش بسزایی ایفا کنند.
منبع: روزنامه فرهیختگان