ناگفتههای زلزله بم؛ از امدادرسانی حاج قاسم تا دستور ویژه پزشکیان
وقتی رسیدیم آنها بودند، شهید احمد کاظمی با چراغ قوهای بزرگ به هواپیماها برای نشست و برخاست علامت میداد و حاج قاسم سلیمانی با چشمان گریان مجروحین را به درون هواپیما منتقل میکرد.
خبرگزاری مهر - گروه سلامت: بحرانها، چه طبیعی و چه انسانی، جز لاینفک تاریخ بشریت بودهاند.
این رویدادهای ناگوار، گاهی با چنان شدت و وسعتی رخ میدهند که جوامع را دگرگون ساخته و آسیبهای جبرانناپذیری بر جای میگذارند.
مدیریت بحران، به عنوان یک حوزه تخصصی، با هدف پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازسازی پس از وقوع بحرانها، نقشی حیاتی در کاهش آسیبپذیری جوامع و حفظ جان و مال انسانها ایفا میکند.
زلزله بم در پنجم دیماه سال ۱۳۸۲، یکی از جانکاهترین حوادث طبیعی در تاریخ ایران بود که نه تنها شهر بم را ویران کرد، بلکه قلبهای مردم ایران زمین را به درد آورد.
این زلزله مهیب، بیش از ۴۰ هزار نفر از هموطنان عزیز ما را به کام مرگ کشاند و خسارات جبرانناپذیری به زیرساختها و بافت تاریخی این شهر وارد کرد.
این فاجعه انسانی، نه تنها اهمیت آمادگی در برابر حوادث طبیعی را به همگان یادآور شد، بلکه ضرورت ارتقای سیستمهای مدیریت بحران و توجه ویژه به آسیبپذیری مناطق زلزلهخیز را بیش از پیش نمایان ساخت.
یادمان زلزله بم، فراتر از یک یادبود صرف، نمادی از اراده مردم ایران برای غلبه بر مصائب و بازسازی زندگی است.
این یادمان، ضمن پاسداشت یاد و خاطره جانباختگان، فرصتی برای تأمل در درسهای آموخته شده از این فاجعه و تلاش برای پیشگیری از تکرار چنین رویدادهای تلخی در آینده است.
بازسازی بم، نه تنها به معنای ساختن مجدد شهر، بلکه به معنای ساختن یک جامعه تابآورتر و مقاومتر در برابر بلایا است.
در این راستا، پرداختن به مفاهیم مدیریت بحران، از جمله مراحل پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازسازی همچنین بررسی نقاط ضعف و قوت عملکرد دستگاههای مسئول در زلزله بم، میتواند به ما در درک بهتر این مفاهیم و بهبود عملکردمان در مواجهه با بحرانهای آتی کمک کند.
همچنین، یادآوری فداکاریها و تلاشهای بیدریغ امدادگران، داوطلبان و سازمانهای مردم نهاد در زلزله بم، میتواند الهامبخش ما در تقویت فرهنگ کمکرسانی و مسئولیتپذیری اجتماعی باشد.
در همین راستا با دکتر حمیدرضا جمشیدی، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و نماینده تامالاختیار وزارت بهداشت وقت در بحران زلزله بم، به گفتوگو نشستیم و وی خاطرات نا گفته آن دوران را بیان کرد.
جمشیدی میگوید: با نزدیک شدن به سالروز فاجعه زلزله بم که در سال ۱۳۸۲ رخ داد شاید بیان خاطرات باقیمانده از زلزله بعد از بیست و یک سال بتواند نقاط ضعف و قوت مدیریت بحران در کشور را مورد ارزیابی قرار دهد.
تلاش میکنم آنچه بیادم مانده یا در حدی که دسترسی به مستندات داشتم بویژه مستنداتی که جناب آقای دکتر وثوق در اختیارم قرار دادهاند را به طور خلاصه بیان کنم.
هر چند که ممکن است بعد از سالها در رابطه با آمار فعالیتها، زمانها و نام افراد دقت لازم وجود نداشته باشد.
اما آنچه مسلم است تلاش میکنم در بیان این خاطرات تنها گوشهای از عملکرد نیروهای تلاشگر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از وزیر، معاونین، مدیران، کارشناسان و تیم اصلاحات در نظام سلامت، دانشگاههای علوم پزشکی کشور و بویژه علوم پزشکی کرمان، هلال احمر و تمام ارگانهای نظامی و انتظامی را در زمان زلزله بم بیان کنم.
۴۰ هزار کشته تنها در ۱۲ ثانیه
وی در رابطه با ورود به منطقه و فاز حاد اولیه در زلزله بم توضیح میدهد: زمینلرزه سال ۱۳۸۲ بم زمینلرزهای بود با بزرگی ۶٫۶ ریشتر که در ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ به مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند و چهل هزار کشته، بیش از صد هزار مجروح و حداقل پنجاه هزار بی خانمان در پی داشت.
همان روز زلزله آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت جلسه فوقالعاده شورای معاونین را برگزار کرد و قرار شد یک نفر داوطلب به عنوان نماینده ثابت نظام سلامت در شهرستان بم مستقر شود.
بنده داوطلب شدم و ساعت هشت و نیم همان شب با اولین پرواز و یک ساک دستی و وسایل شخصی عازم بم شدم، هواپیما به سختی در فرودگاه بم در حالی که بخشی از تأسیسات فرودگاه آسیب دیده بود فرود آمد.
شهید کاظمی و سلیمانی در خط مقدم امدادرسانی
بعد فرود هواپیما دیدم که شهید احمد کاظمی با چراغ قوهای بزرگ به هواپیماها برای نشست و برخاست علامت میدهد و در کنار دهها نیروی امدادی با شهید حاج قاسم سلیمانی مجروحین را به درون هواپیما منتقل میکردند.
دقایقی تا رسیدن خودرو، حاج قاسم را دیدم که با چشمان گریان یک طرف برانکارد مجروحین را گرفته و مجروحین را به داخل هواپیما منتقل میکرد.
خستگی شدید از سر و روی آنها میبارید.
خودرو رسید و با یکی دو نفر از وزرای دیگر به کانکس دولت رفتیم.
ساعت نزدیک به یازده و نیم شب بود که وارد کانکس شدم.
جلسهای از مدیران و وزرای کلیدی برقرار بود.
در کانکس هم برق نبود و هیچکس همدیگر را نمیدید.
بالاخره سه ساعتی جلسه طول کشید و تصمیماتی در ابعاد مختلف در مورد انتقال مجروحین، اعزام نیروهای امدادی، ارسال تجهیزات سنگین و تدارکات (کامیون، لدر، بولدزر …) اتخاذ شد.
بعد از جلسه نیمههای شب و بازدیدی از بیمارستان امام خمینی داشتیم.
اورژانس و بخشها شدیداً آسیب دیده بود.
در حین بازدید رئیس وقت شبکه بم آقای دکتر دانشیار رسید.
تازه خودش و خانوادهاش از زیر آوار بیرون آمده بودند و با لباس ساده خانگی خودش را رساند.
حضورش بویژه به عنوان رئیس شبکه مغتنم بود.
حضور پزشکیان در زلزله بم
فردای آن روز آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت به همراه آقای دکتر شریفی رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان و دکتر افلاطونیان معاون بهداشتی به ما پیوستند.
اکنون مسئولین سلامت استان و چند کارشناس شبکه بهداشت بم را در کنارمان داشتیم و این شروعی بود تا کم کم بازماندگان شبکه را پیدا کنیم و تیم اولیهای تشکیل شد.
نکته مهم اینکه در همین ساعات اولیه فاز حاد بحران، حجم عظیم نقل و انتقال مجروحین با نقل و انتقال زمینی، هوایی (بالگرد، هواپیماهای نظامی و حتی مسافربری) بخصوص بدون هر گونه حادثهای یکی از نقاط قوت بود.
جمشیدی در خصوص تشکیل تیمهای امدادرسانی ادامه میدهد: کم کم مسئولین وزارتخانه، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، هلال احمر و تیم اصلاح نظام سلامت که مسئول طراحی برنامه اصلاحات نظام سلامت بودند و طراحی خوبی برای پزشک خانواده و نظام ارجاع کرده بودند هم عازم بم شدند.
معاونین وزارتخانه، مدیران و کارشناسان حوزه سلامت هم همگی وارد منطقه شدند و تیم مقابله با بحران عملاً تشکیل شد.
پیدا کردن نقشه شهر بم را از خرابههای فرمانداری
وی توضیح میدهد: برای سازماندهی هر چه بهتر، بعد از تشکیل تیم، نقشه شهر بم را از خرابههای فرمانداری یافتیم و شهر بم را ابتدا به یازده و سپس به سیزده بلوک جغرافیایی-جمعیتی تقسیم کردیم و به دلیل شرایط خاص کانکسها و چادرهای محل اسکان، جمعیت تعریف شده در هر zone از حدود دو هزار نفر تا شش هزار و هفتصد نفر تقسیم شدند.
مسئولیت بهداشت و درمان هر بلوک را به یکی از دانشگاههای علوم پزشکی سپردیم.
تقریباً برای هر هشت هزار نفر جمعیت چهار پزشک، یک دندانپزشک، دو پرستار و بهیار، چهار کاردان بهداشت خانواده، یک نفر کاردان مبارزه با بیماریها و یک نفر ماما و کارشناس بهداشت محیط در نظر گرفته شد.
تأمین نیروهای انسانی به صورت داوطلب و تأمین دارو و تجهیزات برعهده هر دانشگاه بود.
مردم به تدریج در چادرها و کانکسها اسکان یافته بودند.
جمعیت ۶۶۳۶۶ نفری در بم
وی در خصوص سرشماری جمعیت پس از زلزله میگوید: سرشماری جمعیت را با همکاری تیمی از معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کردستان شروع کردیم و جمعیتهای تعریف شده را در بلوکها تعیین کردیم.
برای هر کانکس و هر چادر یک کد اختصاصی تعیین و شماره زنی انجام شد و در اولین سرشماری، جمعیت حاضر در منطقه به ۶۶۳۶۶ نفر رسید.
ما یک چادر فرماندهی داشتیم که هر شب تمام مسئولین بلوکها از هر دانشگاه موظف بودند که در چادر گزارش عملکرد و مشکلات هر بلوک را ارائه بدهند.
نیروهای برنامه ریز ستاد ساماندهی نظام سلامت شهرستان بم عملاً تیم اصلاحات نظام سلامت بودند.
اعضای تیم گاهی تا نزدیک صبح مشغول کار بودند.
برای تأمین نیروهای پزشکی با ستاد کل نیروهای مسلح هماهنگی شد و پنجاه پزشک عمومی پیامآور بهداشت پس از آموزش دو هفتهای در مرکز آموزش مراقبتهای اولیه بهداشتی در پاکدشت به شهرستان بم اعزام شدند و در نقش پزشکان خانواده در کانکسها مستقر شدند.
۱۸ پزشک متخصص هم در رشتههای مختلف به بیمارستانهای سیار و بیمارستان افلاطونیان اعزام شدند.
استقرار یازده پزشک در روستاها، استقرار نیروهای پزشکی نظامی و انتظامی، همچنین انتخاب و آموزش ۴۱۵ نفر رابط بهداشتی بخشی از استقرار نیروی انسانی بود.
بیمارستان بم ویرانه بود
جمشیدی در رابطه با وضعیت و شرایط بیمارستانهای بم در زمان پس از زلزله ادامه میدهد: متأسفانه از لحاظ خدمات بیمارستانی، بیمارستان بم عمدتاً ویران و بیمارستان خصوصی دکتر افلاطونیان تا حدی فعال بود و نیروهای تخصصی اعزامی، بیشتر در این بیمارستان مستقر شدند.
بیمارستان سوم که بعداً بنام پاستور نامیده شد حدود چهل درصد پیشرفت فیزیکی داشت که با تأمین اعتبار در عرض چند ماه با زحمات آقای دکتر سیدرضا مظهری و تیم همراه، تکمیل و با تجهیز بیمارستان بوسیله دولت فرانسه با حضور وزیر فرانسوی به بهره برداری رسید.
نماینده تامالاختیار وزارت بهداشت وقت در بحران زلزله بم درباره اقدامات مدیریتی، اختیارات، مسئولیت و نحوه تأمین منابع مالی؛ پس از وقوع زلزله توضیح میدهد: روزهای اول بحران، تعدد مراکز تصمیمگیری در شهرستان بم، تعدد مراکز تصمیمگیری در سطح استان و سطح ملی، تعدد مراکز خدماتی دولتی، خیریه و خارجی که همگی دلسوزانه مدعی اداره بم بودند نوعی آشفتگی ایجاد کرده بود.
لذا نبود تمرکز اختیارات و مسئولیت ملموس بود حتی در بخش سلامت هم بدواً فرماندهی متمرکزی وجود نداشت.
از این رو در اولین اقدام، پیشنهادی را با نظر جناب دکتر پزشکیان به عنوان وزیر به دولت ارسال کردیم تا تمام اختیارات در یک فرماندهی متمرکز شود و تمام منابع مالی به صورت خارج از شمول متمرکز شود.
با مصوبه دولت، بنده به عنوان نماینده تامالاختیار بخش سلامت منصوب شدم و مبلغ نوزده میلیارد تومان برای یکسال به صورت خارج از شمول تخصیص یافت که تا پایان سال ۸۲ حدود پنج و نیم میلیارد تومان آن عملیاتی شد و اختیارات متمرکز شد.
این موضوع سرعت تصمیمگیری را شتاب بخشید و تا حدی از پراکندگی جلوگیری نمود.
فرصت زلزله بم برای اصلاحات در نظام سلامت
وی ادامه میدهد: باید بگویم عملاً بحران زلزله در شهرستان بم برای اصلاحات در نظام سلامت فرصتی ایجاد کرد که میتوان به طور موردی مهمترین آنها را بیان کرد که عبارت بودند از: تمرکز اختیارات مدیریتی اعم از بهداشت، درمان و توانبخشی، بیمهها و تأمین و توزیع نیروی انسانی، ….
به نماینده تامالاختیار وزارت بهداشت، تمرکز اختیارات مدیریت منابع مالی نظام سلامت اعم از بیمهها و بهداشت و درمان به نماینده تامالاختیار وزارت بهداشت، مشخص کردن جمعیت تعریف شده و تعیین مسئول سلامت جمعیت در همه ابعاد، ارائه خدمات فعال (اکتیو) به صورت چادر به چادر و کانکس به کانکس.
همچنین پرداخت به پزشکان بر اساس شصت در صد حقوق ثابت و چهل درصد بر اساس عملکرد با اولویت خدمات بهداشتی، عقد قرارداد با پزشک به طور دقیق با اولویت خدمات بهداشتی، تدوین فرمهای پایش، نظارت و ارزشیابی و استقرار نظام نظارتی بر اجرای قراردادها و پرداخت بر اساس شاخصها، تدوین بسته خدمات پزشک خانواده شامل کلیه خدمات پیشگیری و درمان سطح یک و دو، غربالگری و ارجاع به متخصص، آموزش پزشکان در مورد بسته خدمات قابل ارائه و محتویات مفاد قرار داد و استقرار نسبی نظام اطلاعات و تشکیل پرونده خانوار، صدور کارت سلامت الکترونیک و اتصال تمام شبکههای بهداشتی و درمانی.
البته ذکر این نکته مهم لازم است که واحدهای حوزه معاونت سلامت با همت جناب آقای دکتر اکبری پای کار آمدند که متأسفانه گزارش عملکرد آنها در زمان ذکر این خاطرات در دسترس نبود اما به عنوان نمونه جناب دکتر یاسمی و همکارانشان در حوزه بهداشت روان، کاری بی سابقه انجام دادند و به ۲۱۵۴۰ چادر و کانکس و جمعیتی و حدود ۸۴۱۴۳ نفر، خدمات بهداشت روان در ابعاد غربالگری و آموزش ارائه شد و این خدمات با ۴۳۰ نفر روانپزشک و روانشناس ارائه شد.
همچنین تیم حدوداً ده نفره ای از داروسازان و تکنسینهای دارویی و تجهیزات پزشکی مسئول ساماندهی، دسته بندی بخصوص انبارهای دارو و تجهیزات شدند.
چون هر لحظه کامیونهای کمک رسانی بار را در انبارها تخلیه میکردند.
کانکسهای یونیتهای دندانپزشکی هم از روز دهم زلزله در محل مستقر شدند.
اولین پایش عملکرد پزشکان خانواده
جمشیدی اظهار میکند: اولین پایش عملکرد پزشکان خانواده، در اردیبهشت ۱۳۸۴ با حضور بنده انجام شد.
ماه اول میزان موفقیت عملکرد پزشکان بخصوص در بخش پیشگیری حدود شصت درصد بود که آن ماه معادل آن کسر حقوق بر مبنای عملکرد انجام شد و اما از ماه دوم، عملکرد به بیش از نود و پنج درصد رسید.
همچنین شبها سعی میکردیم به چادرها و کانکسها سر بزنیم و مشکلات مردم را از نزدیک ببینیم و بشنویم، چنان که در همان اول امر متوجه شدیم بخشی از مجروحین که معتاد هستند به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند و حتی دچار عفونت شدهاند که بلافاصله با تهیه مقداری متادون و مرفین، آنها شناسایی و درمان هم شروع شد.
وی همچنین در خصوص اقدامات عمرانی؛ انجام گرفته پس از زلزله میگوید: به همت و تلاش همگانی بعد از حدود یکسال از حادثه، نزدیک دویست تخت بیمارستانی با اکثریت تخصصهای مورد نیاز فعال شد.
بیمارستان ۹۶ تختخوابی بم بنام بیمارستان پاستور که در زمان زلزله چهل درصد پیشرفت داشت با همت وزارت بهداشت و وزارت مسکن راه اندازی شد و تا یکسال مردم به صورت رایگان خدمات بستری و خدمان سرپایی را با فرانشیز ناچیز دریافت میکردند.
احداث و راه اندازی حدود شصت خانه بهداشت، دهها مرکز بهداشتی درمانی، تأمین پانزده دستگاه آمبولانس، احداث ۵۶ واحد ۵۱ متری مسکونی برای پزشکان، راه اندازی چهار داروخانه، سه آزمایشگاه، احداثزایشگاه مهدیه و انتقال زایمانها از کانکسها به زایشگاه، احداث چندین پلی کلینیک تخصصی، بخشی از اقدامات عمرانی در آن ایام بود و احداث فضاهای عمرانی باعث شد که ارائه خدمات از کانکسها به فضای دائمی انتقال پیدا کند.
کمکهای خارجی در ابعاد مختلف قابل توجه بود
جمشیدی در خصوص نحوه دریافت کمکهای خارجی پس از وقوع زلزله اظهار میکند: کمکهای خارجی هم در ابعاد مختلف قابل توجه بود.
به عنوان نمونه به یاد دارم که تیمی که به احتمال زیاد از کشور اکراین آمده بودند به صورت یک گردان دویستنفره نظامی وقتی در خیابان حرکت میکردند رژه میرفتند.
هر دویست نفر شرح وظایف روشن و تمرین شده داشتند.
هیچ جلسهای بین آنها برای هماهنگی و تقسیم کار برگزار نمیشد.
به طور کامل به لحاظ تمام نیازها خودکفا بودند و این الگوها ارزشمند بود.
من در آن زمان سعی میکردم روزی یک ساعت به چادر تیمهای خارجی هم سر بزنم و اگر مشکلاتی داشتند، رفع کنیم همچنین از زحمات آنها تقدیر و تشکر کنم.
کمکهای خارجی هم تداوم داشت و مستمرا ارسال میشد و بویژه ارزش روانی خوبی داشت، مردم وقتی همدلی و همدردی جهانی را میدیدند احساس خوبی داشتند.
جمشیدی درباره میزان کمکهای خارجی که در آن زمان به دولت جمهوری اسلامی شد گفت: در حدی که به یاد دارم کمکهای خارجی شامل؛ تجهیز بیمارستان بم توسط کشور فرانسه، احداث پلی کلینیک بیمارستان امام خمینی توسط Mersicor ،احداث بخش روان پزشکی توسط HCI کانادا، احداث مرکز بهداشتی درمانی بروات توسط WorldVision،احداث مجموعه اسکان در حد پنجاه نفر که به پزشکان و متخصصین و تیم سلامت اختصاص داده شد توسط کره جنوبی،حمایتهای مالی، دارویی و تجهیزاتی توسط سازمانهای یونیسف، سازمان جهانی بهداشت و صلیب سرخ جهانی، احداث مرکز بهداشتی توسط مسلمانان منچستر انگلیس، احداث چندین مرکز توسط نیوزلند، ژاپن و صلیب سرخ بود.
نماینده تامالاختیار وزارت بهداشت وقت در بحران زلزله بم در خصوص چالشها کاری در زمان وقوع زلزله ادامه میدهد: باید بگویم متأسفانه در این بحران با چالشهای زیادی روبرو بودیم از آن جمله میتوان به؛ قوانین و مقررات دست و پا گیر و زمانبر بخصوص مقررات اداری و مالی.
به عنوان مثال برخی از تجهیزات و هدایای خارجی در گمرک بلاتکلیف بود و گاهی ترخیص تجهیزات دو ماه طول میکشید.
آسیب زلزله به نظام نرم افزاری مدیریتی علاوه بر تخریب فیزیکی، به نحوی که شبکه مدیریتی شهر را تخریب کرده و لذا ساختاری برای برای مدیریت شهر وجود نداشت.
هجوم نیروهای داوطلب بدون برنامه در اوایل بحران و کمبود نیرو در ادامه راه.
ضعف آموزشی در حیطه دانشی و مهارتی برای مدیران بحران، کمبود و ضعف آموزش نیروهای امدادی، تدارکاتی و کمکی، فقدان نظام عمودی فرماندهی و فرمانبری متمرکز در مدیریت بحرانها و نداشتن تمرینات مانور عملیاتی قبل از بحران، فقدان نظام اطلاع رسانی و ارتباطات متمرکز در بحران و هجوم هزاران کامیون تدارکاتی به منطقه بحران و ترافیک سنگین به دلیل فقدان دپوی استراتژیک منطقهای به نحوی که یک شب که با آقای دکتر پزشکیان تصمیم گرفتیم از بم به کرمان برویم آقای دکتر پزشکیان حدود ده ساعت رانندگی کردند.
فقدان برنامه عملیاتی برای پروسه انتقال مدیریت بحران از مدیران مرکزی به مدیران محیطی در پایان بحران، عدم تخصیص به موقع منابع و در یک کلام کمبود تیم مدیریتی و عملیات بحران بخوبی آموزش دیده در سطح ملی و منطقهای، فقدان فرماندهی متمرکز، منابع مالی و انسانی و قوانین و مقررات خاص بحران از جمله مهمترین چالشها بودند
وی در پایان ابراز میکند: امیدوارم که با درس گرفتن و مرور مدل مدیریتی در زلزله بم بتوانیم در حوادث مشابه بیشترین خدمات رسانی را به نیازمندان ارائه کنیم.