نسبت به «خلیج فارس» در پرونده جهانی دانش لنج سازی کم لطفی شد
مصوبه امحای لنج های سنتی از مدار فعالیت، درحالی مصوبه هیات وزیران را گرفته بود که در پرونده ثبت جهانی دانش سنتی لنج سازی و دریانوردی، بارها روی کلمه خلیج فارس تاکید شده است.
به گزارش خبرنگار مهر؛ «دانش ساخت لنج و دریانوردی با لنج در خلیج فارس» عنوان پروندهای است که ایران به کمیته میراث ناملموس یونسکو ارائه داد تا بتواند به جهانیان اعلام کند که ایرانیها چقدر در حوزه دریانوردی در خلیج فارس دانش و مهارت دارند و لنج سازی یکی از سنتهای قدیمی آنهاست که برای گذشتن از اقیانوسها آن را با دست ساخته و به آب می انداختهاند و برایش آئینها و آدابی داشتهاند.
اما آنچه که در این پرونده اهمیت داشت، تاکید بر کلمه خلیج فارس بود.
کشورهای مختلفی هنگامی که این پرونده ثبت شد به ایران تبریک گفتند و بارها و بارها نام خلیج فارس به بهانه لنج سازی بیان شد.
هر کشوری که میخواست درباره این پرونده صحبت کند باید از این نام استفاده میکرد.
اما این پرونده که با چنین سیاستی بار دیگر بر حقانیت خلیج فارس صحه گذاشت و به ثبت جهانی رسید در معرض خطر قرار گرفت.
چون مدت زیادی از ثبت جهانی آن نگذشته بود که برخی دولتمردان در هیأت وزیران مصوبهای برای نابودی لنجها دادند.
دانش لنج سازی که زمانی در سال ۹۰ به عنوان میراث در خطر یونسکو ثبت شد و در سال ۹۹ با ارائه گزارشی درباره احیای این دانش آن را از فهرست در خطر بیرون آوردند با یک خطر جدی تر رو به رو شد.
طبق مصوبهای که ۲۴ آذر ۹۹ به تصویب هیئت وزیران رسید، قرار شد در پنج سال تمام شناورهای چوبی و فایبرگلاس از بین بروند و با کشتیهای آهنی جایگزین شوند.
سازمان بنادر و دریانوردی پیشنهاد کرده بود که لنجهای سنتی چوبی و فایبرگلاس باری با ظرفیت کمتر از ۵۰۰ تن در مدت ۵ سال امحا و به جای آن لنجهای فلزی جایگزین شوند.
این مصوبه در هیأت دولت تصویب شد.
خبرنگار مهر این موضوع را رسانهای کرد و افراد مختلفی نسبت به آن واکنش نشان دادند و خواستار لغو این مصوبه شدند.
اما آنچه غیر از امحای قایقها و دانش ساخت آنها در این مصوبه مهم بود، بی اهمیت نشان دادن به کلمهای بود که بارها دولتمردان ایرانی با کشورهای عربی بر سر آن بحث دارند.
این پرونده یکی از پروندههای جهانی است که خلیج فارس در آن بسیار زیاد دیده میشود و کشورها اگر بخواهند درباره آن صحبت کنند باید از این نام بهره بگیرند اما با در خطر قرار دادن این پرونده و از بین رفتن قایقهایی که باقی مانده این میراث هستند، عملاً این پرونده هم از فهرست یونسکو خارج میشد.
ولی چرا کسی به این موضوع توجه نداشت؟
آیا کسی متوجه اثبات نام خلیج فارس در خلال پرونده نشده بود؟
آیا وزارت میراث فرهنگی میبایست دولتمردان را از این موضوع آگاه کنند که اهمیت پرونده به چه چیزهایی بوده است یا رسانهها این رسالت را بر عهده داشته و دارند؟
محتوا مهمتر از عنوان بود
سعید ایزدی مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی ایران در نشستی که پیرامون موضوع چالشها و رسالتهای خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی در مرکز میراث ناملموس برگزار شد به این موضوع پرداخت و گفت: یکی از چالشهای ما در یونسکو همین مصوبه بوده است.
پرونده لنج سازی به اندازه کافی و به تنهایی مهم است اما آنچه در این پرونده مهمتر از عنصر بود، محتواهایی است که در این پروندهها وجود دارد و در این پرونده هم بارها بر نام خلیج فارس تاکید شد.
این پرونده که فقط درباره لنج نبود بلکه از هویت ملی میهنی ما دفاع میکرد.
وی گفت: رسانه ابزار خوبی برای اصلاح و افزایش سواد است.
نوع نگاه ما به لنج موجب شد تا مصوبهای از هیأت دولت گرفته شود که خوب نبود و ما چهار سال است که برای آن میجنگیم تا اصلاح شود.
برای خیلی از افراد در هیأت وزیران این موضوع در اولویت نیست.
در حالی که محتوای پرونده مهم بوده است.
باید نهادهایی از جمله آموزش و پرورش خود را مکلف به افزایش آگاهی عمومی و سواد اجتماعی بداند.