خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 06 دی 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

متهم: از زن صیغه‌ای خسته شدم، او را کشتم

اعتماد | همه | چهارشنبه، 05 دی 1403 - 21:41
زن بی‌سرپناه که توسط شوهر صیغه‌ای آنقدر کتک خورد که جان داد، در آخرین لحظات زندگی‌اش قاتل را لو داد و مرد در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
متهم،ساناز،دادگاه،زن،كتك،زدم،قضات،آنقدر،روز،دست،صيغه،دقايقي

کد خبر: 691680 | ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ ۲۱:۳۰:۳۲
زن بی‌سرپناه که توسط شوهر صیغه‌ای آنقدر کتک خورد که جان داد، در آخرین لحظات زندگی‌اش قاتل را لو داد و مرد در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که مردی معتاد است وقتی بازداشت شد به قتل اعتراف کرد و گفت از دست زنش خسته شده بود و به همین دلیل او را کشت.
با توجه به مدارک به دست آمده و کیفرخواست علیه متهم صادر شد.
این درحالی بود که متهم پیش از محاکمه موفق به جلب رضایت اولیای دم شده بود.
در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان از قضات خواست تا با توجه به بیم تجری مجازاتی را برای متهم در نظر بگیرند.
او گفت: یک سال قبل جسم نیمه‌جان زن ۴۰ ساله‌ای به نام ساناز به بیمارستان منتقل شد.
وضعیت او آنقدر وخیم بود که پرستاران امیدی به زنده ماندنش نداشتند.
این زن برای دقایقی به هوش آمد و وقتی درباره علت حادثه از او سوال شد، گفت شوهر صیغه‌ای‌اش به نام رضا او را کتک زده ‌است.
این زن دقایقی بعد بیهوش شد و بعد از چند روز هم جان سپرد.
اولیای دم شناسایی شدند اما گفتند شکایتی از متهم ندارند.
بنابراین، پرونده به جهت جنبه عمومی جرم به دادگاه ارسال شد.
در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من با ساناز در محله بی‌سرپناهان آشنا شدم.
ما هر دو اعتیاد داشتیم.
ساناز زنی جوان و زیبا بود.
از من خواست به او پناه بدهم و من هم او را صیغه کردم.
چون هر دو اعتیاد داشتیم، خرج ما زیاد بود، برای همین بعد از پایان مدت صیغه از ساناز خواستم خانه‌ام را ترک کند.
او بیرون نمی‌رفت و می‌گفت کسی را ندارد و سرپناهی هم ندارد و می‌خواهد با من بماند.
از دست او خسته شده بودم و نمی‌توانستم هزینه‌اش را بدهم.
ضمن اینکه از کارهایی که می‌کرد هم عصبانی بودم.
به همین خاطر هم یک روز با هم دعوا کردیم و او را کتک زدم.
اصلاً یادم نیست چقدر و چطور او را زدم فقط یادم می‌آید آنقدر او را زدم که بی‌حال روی زمین افتاد.
با اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم اما او بعد از چند روز در بیمارستان فوت کرد.
متهم در ادامه گفت: قصد کشتن ساناز را نداشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم ضربه‌هایی که در دعوا به او زده‌ام موجب مرگش شود.
من پشیمان هستم.
با پرداخت دیه توانستم رضایت پدر او را جلب کنم.
حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
در پایان، هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.