هشدار تهران درباره غیرمنتظرههای سوریه
«برای قضاوت درباره آینده سوریه زود است» این جمله بخشی از موضع کوتاهی است که سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه پیرامون تحولات جاری در سوریه مطرح کرد.
به گزارش مشرق، اشاره به تعبیر «قضاوت زودهنگام» در این پیام اما به مثابه کلیدواژهای برای ارجاع اذهان به یکی از مهمترین بحرانهای جاری در منطقه عمل کرد؛ «الان قضاوت کردن زود است، هم برای ما و هم برای دیگرانی که فکر میکنند که به هر حال در آنجا پیروزیهایی به دست آمده است».
ضرورت پرهیز از شتاب در تحلیلهای مطروحه پیرامون شرایط کنونی سوریه در حالی در پیام وزیر خارجه محور قرار گرفته است که بخشی از وظایف محول شده در روند تأمین امنیت این کشور در رویارویی با جریانهای تروریستی در سالهای اخیر یکی از دستورکارهای مهم جمهوری اسلامی بوده که در حضور مستشاریاش در این کشور تعریف شده بود؛ رویکردی که پس از آغاز بحرانهای سال ۲۰۱۱ میلادی منطقه و تحولات پسینی آن در چهارچوب مقابله با گروههای تروریستی در سوریه فارغ از راهبرد تلاش برای ایجاد ثبات ژئوپلیتیکی، موازنهگرایی، ائتلافگرایی و تعامل سازنده با همه بازیگران مرتبط با سوریه نبوده است.
این روندی است که برخی از ناظران، پایان حکومت «بشاراسد» در روز ۸ اکتبر را پایانی برای آن ارزیابی میکنند؛ اینکه تهران از فردای رفتن «اسد» با چالشهای مهم و جدیدی رو در رو میشود که در گام اول، نفوذ منطقهای آن را در معرض تهدید قرار میدهد.
اما آنچه در فحوای این تحلیلها نادیده گرفته میشود، نقش و پشتوانههای لازمی است که جمهوری اسلامی در تعریف عمق استراتژیک خود در منطقه شکل داده و بیتردید نمیتواند در مسیر تحولات پرشتاب کشورهای مرتبط از جمله سوریه ردی از آن یافت.
با این حال خواسته تهران مبنی بر ثبات و امنیت در سوریه از سوی بازیگران پشت پرده و هدایت کننده تحولات این کشور القا کننده گزارههایی جز این است.
چه این موضعگیری «اسعد الشیبانی» وزیر امور خارجه منصوب شده توسط «ابومحمد الجولانی» رهبر «تحریرالشام» در سوریه که ایران را به گسترش هرج ومرج در سوریه متهم کرده است، فارغ از تلاشی است که برای عقب راندن تهران از معادلات جاری صورت میگیرد.
این در حالی است که بر خلاف این تلاشها، تأکید اصولی مقامهای ایرانی بر ایده همکاریهای فراگیر از جمله طرح «مودت» پیشنهادی محمدجواد ظریف، معاون راهبردی ریاست جمهوری تلاشی برای بازکردن مسیر هرچه سریعتر گفتوگوهای منطقهای با کشورهای عربی از جمله ترکیه و ایجاد امکانی برای سرد کردن آتش اختلافاتی است که در روزهای اخیر زبانه کرده است.
بیتردید آغاز این گفتوگوها با وجود طیف گستردهای از اختلافات سیاسی میان بازیگران مرتبط از ترکیه و قطر گرفته تا مصر و امارات و عربستان زمینهای برای ایجاد مفاهمه و همگرایی درونی درباره سوریه فراهم خواهد کرد.
شبکه درهم تنیدهای
تهران چشمانداز رقابتهای پرشماری که میان کشورهای دخیل در زمین سوریه از جمله از سوی ترکیه به جریان افتاده را جز این نمیبیند که سوریه به محملی از درگیری و بالا گرفتن اختلافاتی تبدیل خواهد شد که این کشور را وارد عصر تازهای از بحرانهای تمام نشدنی و بدون مرز وارد خواهد کرد.
چه سوریه پویاییهای جدیدی به توازن قوا و نظم منطقهای در خاورمیانه تحمیل کرده است.
از فردای ۸ دسامبر و فتح دمشق به دست شورشیان تحریرالشام بازیگران منطقهای و بینالمللی دخیل در سوریه در حال بازچینش نیروها و منابع سیاست خارجی و میدانی خود هستند.
طرفهایی مانند ترکیه که در رسانهها پیروز معرکه سوریه خوانده میشوند، سعی در تثبیت وضعیت موجود خواهند داشت و کنشگرانی مثل ایران یا روسیه به بازطراحی راهبردهای خود در شام مشغول هستند.
ترکیه و قطر هدایت فکری، سیاسی و لجستیکی جریان معارضه و پیروان احمد الشرع را بر عهده گرفتهاند، در سوی دیگر، بازیگرانی مثل امارات متحده عربی و اردن قرار دارند که بر مبنای افشاگری برخی منابع امنیتی در منطقه تا صبح ۸ دسامبر تلاش داشتهاند از پیشروی تحریرالشام جلوگیری کرده تا ارتش آزاد از جنوب زودتر به دمشق برسند.
عربستان سعودی و مصر هم به بحران بزرگ خود در رابطه تفوق حکمرانی اخوانی در منطقه بازگشتهاند.
مصر به شدت نسبت به تحرک دوباره جریان اخوان المسلمین حساس شده و عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری مصر هشدار داده است که نخواهد گذاشت کشورش دچار هرج و مرج شود.
حتی رژیم اسرائیل هم با توجه به گستردهتر کردن اشغال سرزمین سوریه در بلندیهای جولان بیم این را دارد که سرریز بحران سوریه به مناطق همجوار از جمله اردن، کرانه باختری را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین کنار هم قرار گرفتن مجموعهای از بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی در سوریه با شبکه درهم تنیدهای از تعارضها، منافع و رقابتها الگویی پیچیده از کنشگری در شامات شکل داده است.
ایران، بازیگر صبور
با این همه، میدان سوریه در ۱۳ سال گذشته ثابت کرده که طرفی که دست برتر را دارد برای حفظ موازنه و برتری خود کار بسیار مشکلی خواهد داشت.
بنابراین طرف ترک با اینکه ظاهراً از دستاوردی که در همسایگی خود کسب کرده خشنود به نظر میرسد اما در آنکارا و کاخ آک سارای، این ادراک وجود دارد که باید محتاطانه قدم برداشت و پیروزی در کوتاه مدت و حتی میان مدت، آک پارتی (حزب عدالت و توسعه) را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
آینده دمشق هنوز برای هیچ طرفی مشخص نیست و برای تعیین برنده و بازنده در شام خیلی راه مانده است.
کلید سوریه در «دولت سازی» پسااسد است.
آنکارا در حال برنامهریزی برای تشکیل یک دولت فراگیر در سوریه است و تلاش میکند به همه طرفها نسبت به رفتار تحریرالشام و انعطاف این گروه در پذیرش نگاههای مختلف و ثبات سوریه تضمین دهد.
برای بازیگران سوریه تردیدهای جدی وجود دارد که گروهی با سابقه تکفیری، بتواند یک دولت مدرن در این کشور تشکیل دهد.
تشکیل دولت جدید در ساختاری که در گذشته هم چندان از بنیانهای محکم دولت-ملت (Nation-State) برخوردار نبوده، همراه با ابهامهایی است که پر شدن خلأ قدرت و جلوگیری از «بیدولتی» در سوریه را با علامت سؤال بزرگی روبهرو میکند.
با اینکه ماهیت متکثر گروههای معارض و مسلح که به بیش از ۲۰ گروه میرسد احتمال اینکه آنها را به نیروهایی «گریز از مرکز» تبدیل کند، دور از ذهن نیست.
تجربه تاریخی خاورمیانه نشان داده است که سقوط حکومتهای عربی که چند دهه قدرت را در دست داشتهاند، ساختار آن کشور را به کلی دگرگون کرده و وارد دورانی از آشوب و بیثباتی کرده است.
کارشناسان برای این وضعیت لیبی یا افغانستان را مثال میزنند.
اگر حامیان جولانی و تحریرالشام نتوانند یک دولت با دوام را تشکیل دهند، آن وقت سوریه به کانون بحران تبدیل خواهد شد؛ بحرانی که دومینووار به تمام منطقه سرایت خواهد کرد.
برای ایران هم بازی در سوریه به پایان نرسیده است.
تهران آنچنان که «فارن افرز» نوشت کارتهای بازی خود را دارد.
ایران بازیگر صبوری در خاورمیانه بوده که تمام دستاوردهای خود را در منطقه با حوصله به دست آورده است و حالا منتظر فرصت است.