خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 19 دی 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

بلایی که خشکسالی بر سر ایران می‌آورد؛ از کمبود موادغذایی تا کاهش تولید برق

اعتماد | همه | سه شنبه، 18 دی 1403 - 15:41
مهدی زارع نوشت: برخي از پيامدهاي خشكسالي در ايران فرسايش خاك، بيابان‌زايي، توفان‌گرد‌و‌غبار، كمبود مواد غذايي، كمبود انرژي و كاهش توليد برق، كاهش توليد ناخالص داخلي و از دست دادن مشاغل كشاورزي هستند.
خشكسالي،ايران،آب،كاهش،توليد،كمبود،كشاورزي،اقليم،خشك،انرژي،كش ...

مهدی زارع نوشت: برخی از پیامدهای خشکسالی در ایران فرسایش خاک، بیابان‌زایی، توفان‌گرد‌و‌غبار، کمبود مواد غذایی، کمبود انرژی و کاهش تولید برق، کاهش تولید ناخالص داخلی و از دست دادن مشاغل کشاورزی هستند.
کد خبر: 693733 | ۱۴۰۳/۱۰/۱۸ ۱۵:۳۷:۴۸
مهدی زارع در یادداشتی با عنوان «خشکسالی چه بر سر ایران می‌آورد؟» در روزنامه اعتماد نوشت: آب و هوای ایران به جز نواحی ساحلی شمالی و بخش‌هایی از غرب ایران عمدتا خشک و نیمه خشک است.
اقلیم قاره‌ای با تابستان گرم و خشک و زمستان بسیار سرد به ویژه در مناطق داخلی نماداقلیمی ایران است.
به غیر از نواحی ساحلی، دما در ایران با تغییرات نسبتا بزرگ سالانه، حدود 22 تا 26 درجه سانتی‌گراد ثبت می‌شود و دوره بارانی در بیشتر نقاط کشور از آبان تا اردیبهشت است و پس از آن دوره خشک بین اردیبهشت تا مهر با بارش نادر است.
میانگین بارندگی سالانه کشور حدود 240 میلی‌متر و بیشینه آن در دشت‌های ساحلی دریای کاسپین، دامنه‌های البرز و زاگرس به ترتیب با بیش از 1800 و 480 میلی‌متر است .
این میانگین بارش البته در سال‌های اخیر و پس از سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۹ معمولا کمتر از ۲۰۰ میلیمتر در ایران بوده است.
ایران دارای تنوع اقلیمی با سه نوع اقلیم است:
1) اقلیم خشک و نیمه خشک: بخش وسیعی از اراضی داخلی و مرز جنوبی ایران دارای این اقلیم است.
2) اقلیم کوهستانی که به دو دسته اقلیم سرد و معتدل کوهستانی تقسیم می‌شود .
3) اقلیم کاسپین: ناحیه باریک و کوچک بین دریای کاسپین و رشته کوه‌های البرز با بارندگی سالانه 600 تا2000 میلی‌متر.
ایران در سده اخیر چندین خشکسالی بزرگ را تجربه کرده است، از جمله:
خشکسالی ۱۳۱۹-۱۳۲۱: این دوره یکی از اولین خشکسالی‌های بزرگ در تاریخ معاصر ایران بود که منجر به خسارات شدید کشاورزی و کمبود مواد غذایی شد.
این تأثیر به ویژه در مناطق روستایی که کشاورزی اصلی‌ترین امرار معاش بود، احساس شد.
خشکسالی ۱۳۴۳-۱۳۴۴: خشکسالی قابل توجهی این زمان رخ داد که بخش‌های وسیعی از کشور به ویژه در شرق ایران و ناحیه خراسان را تحت اثر قرار داد.
خشکسالی ۱۳۴۹-۱۳۵۰: این خشکسالی با دوره‌های خشک طولانی به‌شدت بر جمعیت شهری و روستایی اثر گذاشت.
کمبود آب منجر به افزایش مهاجرت از مناطق روستایی به شهرها شد زیرا مردم به دنبال شرایط زندگی بهتر بودند.
خشکسالی ۱۳۷۷-۱۳۷۸: پایان دهه هفتاد شمسی شاهد خشکسالی بحرانی بود که تقریبا تمام استان‌های ایران را تحت تأثیر قرار داد و یکی از بدترین خشکسالی‌های اخیر را رقم زد و بیش از نیمی از جمعیت و ۲۶ استان ایران در معرض این رخداد قرار گرفتند.
خشکسالی ۱۳۷۹-۱۳۸۱: این خشکسالی هیدرولوژیکی اثر بسزایی بر محصولات و قیمت محصولات ایران داشت و بیشتر از کشاورزان برای مصرف‌کنندگان ضرر داشت.
خشکسالی ۱۳۸۶-۱۳۸۸: این خشکسالی با کاهش 20‌درصدی بارندگی در سال 1387 ویرانگرتر از خشکسالی قبلی بود.
شدت بیشتر خشکسالی در مناطق شمال غرب و جنوب غرب کشور بود.
خشکسالی ۱۳۹۹-۱۴۰۳: خشکسالی که از سال ۱۳۹۹ آغاز شد با بارش کم و دمای بالا در سراسر ایران بین تیر ۱۳۹۹ تا خرداد ۱۴۰۲ شدت رویدادهای خشکسالی افزایش یافته است.
از زمستان ۱۴۰۲ ایران همچنان با شرایط خشکسالی مداوم و کمبود آب برای بسیاری از مناطق کشور درگیر بوده است.
تقریبا 83 درصد از آب ایران در کشاورزی مصرف می‌شود ، در حالی که حدود ۲۷ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور و تقریبا همین میزان درصد از اشتغال ایران در کشاورزی تامین می‌شود.
بعضی برآوردها سهم کشاورزی را در دهه اخیر کمتر از ۲۰ درصد برآورد می‌کند.
علاوه بر کمبود بارش، عواملی که در مشکلات آب ایران نقش داشته‌اند عبارتند از سوء‌مدیریت آب، اضافه‌برداشت از آب‌های زیرزمینی، تصفیه آب ضعیف، زیرساخت‌های نامناسب، ساختار اداری ناکارآمد، انتقال آب به مناطق خشک‌تر و در نهایت گرم شدن زمین.
برخی از پیامدهای خشکسالی در ایران فرسایش خاک، بیابان‌زایی، توفان‌گرد‌و‌غبار، کمبود مواد غذایی، کمبود انرژی و کاهش تولید برق، کاهش تولید ناخالص داخلی و از دست دادن مشاغل کشاورزی هستند.
ایران در تاریخ خود نیز خشکسالی‌های مهمی را تجربه کرده است:
خشکسالی‌ بزرگ به سال ۱۱۱ هجری قمری (۷۲۹م) در خراسان با قحطی سختی روی داد و طبری نوشت «در این سال مردم خراسان به قحطی و گرسنگی سخت افتادند و جنید به ولایت‌ها نوشت که آذوقه به آنجا حمل کنید.»
خشکسالی سال ۲۲۰ قمری (۸۳۵ م) در ناحیه سیستان شدید بود.
«ابن‌اثیر» در «کتاب الکامل» نوشته به سال ۲۸۰ هجری قمری (۸۹۳م) در ری و طبرستان چنان آب‌ها بخشکید که سبب بروز وبا ‌شد.
* «تاریخ الفی» می‌نویسد که در سال ۴۳۳ هجری قمری (۱۰۴۲م) در بیشتر ربع مسکون باران نیامد و قحطی عظیم پیدا و متعاقب آن وبا عالم‌گیر شد.
در کمتر از یک ماه در اصفهان ۴۰ هزار کس بمردند.
در قحطی ۱۲۸۸هجری قمری (۱۸۷۱م) در ری - تهران جنبنده‌ای زنده نمانده بوده تا خورده شود آنچنان که مردم به علف‌خواری و سپس به خاک‌خوری روی می‌آورند.
از این سال با عنوان «سال وبا»، «قحطی بزرگ» و «مرگ سیاه» یاد کرده‌اند.
۱۴ سال بعد (۱۸۸۵ م) دوباره چنان قحط‌سالی می‌شود که دربار ناچار می‌شود از عراق گندم وارد کند.
دو خشکسالی پی در پی موجب بروز این قحطی بوده است.
در آخرین خشکسالی که از سال ۱۳۹۹ آغاز شده است کل حوضه فرات و دجله و بخش‌های وسیعی از ایران خشکسالی شدید و استثنایی کشاورزی را تجربه کرده که آن را به دومین خشکسالی بد ثبت شده در هر دو منطقه تبدیل کرده است .
آب در درگیری‌ها به سلاح تبدیل می‌شود و سامانه‌های آبی به‌طور فزاینده‌ای مورد هدف‌گیری در نزاع‌ها و جنگ‌ها است.
از ابتدای دهه هشتاد شمسی تا سال ۱۴۰۳ برآورد شده که حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب آب زیرزمینی – سالانه حدود ۱۸ میلیارد متر مکعب - در ایران از بین رفته است.
مساله اصلی ناشی از خشکسالی کاهش منابع آب موجود است.
منابع آب تجدیدپذیر ایران در طول سال‌ها به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است - از حدود 130 میلیارد متر مکعب به حدود 80-85 میلیارد متر مکعب رسیده و پیش‌بینی می‌شود که این کاهش بدتر شود و برآوردها حاکی از آن است که تا سال ۱۴۲۰، این منابع می‌تواند به نصف کاهش یابد.
با جریان کمتر آب به مخازن، ظرفیت تولید نیروی برق‌آبی نیز متناسبا کاهش می‌یابد.
وقتی شرایط خشکسالی حاکم می‌شود، سطح مخزن کاهش می‌یابد و منجر به کاهش تولید برق از این تاسیسات می‌شود.
به عنوان مثال، اگر مخزن سد به دلیل بارندگی ناکافی یا ذوب برف به آستانه عملیاتی مورد نیاز خود نرسد، نمی‌تواند با ظرفیت کامل برق تولید کند یا حتی ممکن است نیاز به خاموش شدن موقت داشته باشد.
از آنجایی که جمعیت ایران از حدود 38 میلیون نفر در سال ۱۳۵۹ به بیش از ۸۹ میلیون نفر در سال ۱۴۰۳ رسیده، تقاضا برای انرژی به‌طور چشمگیری افزایش یافته است.
در پاسخ به کاهش تولید برق‌آبی، ایران ممکن است به منابع انرژی جایگزین مانند سوخت‌های فسیلی (گاز طبیعی و نفت) برای تولید برق روی آورد.
با این حال، این تغییر می‌تواند منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای و تخریب بیشتر محیط زیست شود و در عین حال منابع ملی را تحت فشار قرار دهد.
ترکیب کاهش تولید برق‌آبی و افزایش تقاضای انرژی می‌تواند به کمبود انرژی و خاموشی گسترده در سراسر کشور منجر شود.
این کمبودها می‌تواند پیامدهای اجتماعی- اقتصادی وخیم داشته باشد همچنین بر صنایع وابسته به منبع تغذیه مداوم انرژی اثر می‌گذارد و منجر به نارضایتی عمومی در بین شهروندانی می‌شود که در حال حاضر با چالش‌های مرتبط با کمبود آب مواجه هستند.