ساختارهای تکبعدی در مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی شکنندهاند
تحولات سوریه نشان داد که ساختارهای تکبعدی و وابسته به گروههای اقلیتی، در مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی شکنندهاند.
خبرگزاری مهر؛ یادداشت مهمان، حجت الاسلام سید محمد جواد جلالی، عضو و رئیس دفتر جامعه روحانیت مبارز: بحرانهای سیاسی و اجتماعی در منطقه غرب آسیا، همواره بستری برای نظریهپردازی درباره تغییرات حکومتی بوده است.
یکی از این نظریهها، امکان تغییر سریع قدرت است که برخی با استناد به تحولات سوریه و برخی دیگر با امید به تکرار این الگو در ایران از آن یاد میکنند.
اما تفاوتهای ساختاری و ماهوی میان جمهوری اسلامی ایران و حکومت سوریه، کارآمدی این نظریه را درباره ایران زیر سوال میبرد.
در این یادداشت، به بررسی این تفاوتها در سه محور مشروعیت، اقتصاد و امنیت پرداخته میشود.
۱.
مشروعیت حکومتی: تنوع در منابع و تأثیر آن بر پایداری
مشروعیت حکومت سوریه بر پایه قدرت نظامی و وابستگی به اقلیت علوی شکل گرفته بود؛ مشروعیتی تکبعدی و شکننده که در مواجهه با بحرانها بهسرعت از دست رفت.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران از سه نوع مشروعیت برخوردار است: مشروعیت مذهبی که از پیوند نظام با اعتقادات دینی مردم ناشی میشود، مشروعیت انقلابی که نتیجه مبارزات مردمی علیه استبداد و استعمار است، و مشروعیت قانونی که مبتنی بر قانون اساسی و انتخابات شکل گرفته است.
این تنوع منابع مشروعیت، تابآوری نظام ایران را در برابر بحرانها افزایش داده است.
۲.
اقتصاد: تفاوت در استراتژی و ظرفیتها
اقتصاد سوریه وابستگی شدیدی به منابع محدود مانند صادرات نفت داشت و پس از تحریمها و جنگ داخلی، توان ایستادگی خود را از دست داد.
فساد ساختاری و توزیع ناعادلانه منابع نیز نارضایتی عمومی را تشدید کرد.
اما در ایران، سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید داخلی، زمینه کاهش وابستگی به منابع خارجی را فراهم کرده است.
ایران همچنین با ایجاد ساختارهای حمایتی مانند کمیته امداد و بسیج سازندگی، توانسته فشار اقتصادی بر اقشار ضعیف را مدیریت کند.
۳.
امنیت و اطلاعات: از تمرکزگرایی تا شبکهسازی مردمی
ساختار امنیتی سوریه بهشدت متمرکز بود و بر سرکوب و کنترل استوار بود.
این تمرکز باعث فروپاشی سریع مناطق تحت کنترل حکومت در زمان بحران شد.
از سوی دیگر، نظام اطلاعاتی ایران با بهرهگیری از شبکههای مردمی مانند بسیج، نهتنها امکان پیشبینی بحرانها را افزایش داده، بلکه مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی را تسهیل کرده است.
همچنین ساختار چندلایه امنیتی ایران، شامل سپاه، وزارت اطلاعات و سایر نهادهای موازی، نفوذپذیری سیستم را کاهش داده است.
۴.
رسانه: از تکصدایی تا تنوع ابزارها
حکومت سوریه در زمینه رسانه به فضایی بسته و تکصدایی متکی بود که با شروع بحران، اعتماد عمومی به رسانههای داخلی را از بین برد.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران از تنوع رسانهای، شبکههای برونمرزی (مانند پرستیوی) و حضور در شبکههای اجتماعی بهره میبرد.
این رویکرد نهتنها روایتی واحد و منسجم از بحرانها ارائه میدهد، بلکه توانسته در سطح بینالمللی نیز تأثیرگذار باشد.
جمعبندی: نظریهای ناکارآمد برای ایران
تحولات سوریه نشان داد که ساختارهای تکبعدی و وابسته به گروههای اقلیتی، در مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی شکنندهاند.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر مشروعیت چندوجهی، ظرفیتهای اقتصادی متنوع و ساختارهای امنیتی و رسانهای کارآمد، از توانایی بیشتری برای مدیریت بحرانها برخوردار است.
از این رو، نظریه تغییر سریع قدرت در ایران، بیش از آنکه به واقعیت نزدیک باشد، آرزوی مخالفان است که با نگاهی سطحی به تحولات منطقه شکل گرفته است.