تلاش رژیم صهیونیستی برای افزایش نفوذ در آفریقا/ مراکش؛ بازیگری نیابتی اسرائیل در شمال آفریقا میشود؟
رژیم صهیونیستی در راستای افزایش نفود خود در آفریقا، تلاش میکند تا در جهت پیشبرد منافع خود در این قاره، برای خود پایگاهی دائمی در قاره آفریقا ایجاد کند.
سرویس جهان مشرق - آفریقا بعد از قاره آسیا، دومین قاره بزرگ و دومین قاره پرجمعیت جهان است.
با مساحتی در حدود ۳۰٫۳ میلیون کیلومتر مربع (۱۱٫۷ میلیون مایل مربع) به همراه جزایر مجاور، ۶٪ از کل سطح زمین و ۲۰٪ از مساحت خشکیهای کره زمین آن را پوشش میدهد.
قاره آفریقا همواره به دلیل بهرهمندی از منابع سرشار طبیعی و داشتن موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی در میان دو قاره آسیا- اروپا، محل رقابت و نزاع قدرتهای بزرگ بوده است و همچنان نیز این مسئله ادامه دارد.
رژیم صهیونیستی نیز امروز یکی از بازیگرانی است که تلاش میکند تا با حضور در این قاره، منافع امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصاد خود را دنبال کند.
این رژیم همواره برای خود مزیتهای زیادی در رابطه با حضور در قاره آفریقا قائل است که مهم ترین آنها، مزیت نظامی و امنیتی است.
این مسئله شامل کمکهای تسلیحاتی و حضور نیروهای امنیتی در کشورهای مختلف است.
شرکتهای امنیتی رژیم صهیونیستی از چند دهه قبل با استقرار مربیان ویژه خود در کشورهای آفریقایی و آموزش نیروهای بومی این کشورها در راستای تقویت طرح این رژیم برای نفوذ در قاره آفریقا تلاش میکنند.
چند سال پس از اشغال سرزمینهای فلسطینی، سران رژیم صهیونیستی برای خروج از محاصره ژئوپلیتیکی به سمت توسعه روابط با کشورهای پیرامون خاورمیانه عربی حرکت کرده و تلاش کردند با کشورهای غیر عربی در مناطق نزدیک به خود ارتباط بگیرند.
در کنار کشورهایی مانند ایران و ترکیه، کشورهای آفریقایی نیز از جمله کشورهایی بودند که در راهبرد صهیونیستها برای خروج از این محاصره ژئوپلیتیکی، مهم قلمداد میشدند.
علی رغم آنکه آغاز روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای آفریقایی را میتوان از دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی دانست، اما نقطه عطف آغاز فعالیتهای رژیم صهیونیستی در آفریقا را میتوان به مربوط به سال ۲۰۰۹ و دوره وزارت خارجه آویگدور لیبرمن دانست.
در آن سال لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی سفر بیسابقهای به قاره آفریقا داشت که شامل اتیوپی، غنا، کنیا، نیجریه و اوگاندا بود، لیبرمن در آن سفر آمادگی رژیم صهیونیستی را برای مشارکت در حل بسیاری از چالشهای پیش روی کشورهای آفریقایی اعلام کرد.
چیزی که بیش از همه در این سفر جلب توجه میکند، تعداد زیاد نمایندگان شرکتهای اسلحهسازی رژیم صهیونیستی است به طوری که بیشتر اعضای هیات همراه لیبرمن را تشکیل میدادند و این توجه تلآویو به تقویت روابط امنیتیاش با کشورهای آفریقایی را نشان میدهد.
روابط رژیم صهیونیستی و مراکش
در ۱۰ دسامبر سال ۲۰۲۰، و با پایه گذاری طرح "توافقات ابراهیمی" رژیم صهیونیستی و مراکش توافق کردند که روابط دیپلماتیک رسمی برقرار کنند و مراکش، به همراه بحرین، امارات متحده عربی و سودان چهارمین کشور اسلامی در عرض چهار ماه شد که وارد توافقات ابراهیمی با رژیم صهیونیستی میشود.
پس از امضای رسمی توافق عادی سازی میان رژیم صهیونیستی و مراکش، همکاریهای نظامی میان مراکش و صهیونیستها آغاز شد.
پس از ملحق شدن مراکش به توافقات ابراهیمی، تلآویو و رباط در نوامبر ۲۰۲۱ هم توافقنامه همکاری امنیتی را امضا کردند.
همچنین رئیس ستاد کل اسرائیل نیز در سپتامبر ۲۰۲۲ طی سفری رسمی و با هدف تقویت همکاری نظامی به مراکش رفته بود.
در ۱۲ دسامبر ۲۰۲۲ مراکش وارد مرحله جدیدی از تقویت همکاری نظامی با تلآویو شد و بلخیر در یک سفر بیسابقه به اراضی اشغالی رفت و در کنفرانس بینالمللی نوآوری در حوزه نظامی شرکت کرد.
سال ۲۰۲۳ نیز فرماندهی کل نیروهای مسلح مراکش در بیانیهای اعلام کرد، کمیته پیگیری همکاری مراکش و رژیم صهیونیستی نشستی دو روزه در حوزه نظامی روزهای ۱۶ و ۱۷ ژانویه در رباط برگزار کرد.
در این بیانیه آمده بود که در این نشست که به ریاست فاروق بلخیر، بازرس کل نیروهای مسلح مراکش و درور شالوم، مدیر دفتر امور سیاسی نظامی وزارت جنگ رژیم صهیونیستی برگزار شد، زمینههای مختلف همکاری نظامی به ویژه همکاری لجستیک، آموزش و همچنین تهیه و به روز رسانی تجهیزات مورد بررسی قرار گرفت و مسؤولان سطح همکاری نظامی دوجانبه را ستودند.
حضور شرکتهای تسلیحاتی صهیونیستی در مراکش
مراکش سال ۲۰۲۳ اولین محموله های سامانه دفاعی «باراک ام ایکس» متعلق به ارتش اسرائیل را دریافت کرده است.
به گزارش شبکه صهیونیستی «آی ۲۴ نیوز»، مراکش به یکی از معدود کشورهایی تبدیل شده است که چنین فناوری پیشرفتهای را در اختیار دارد و گام دیگری در راهبرد خود برای نوسازی زرادخانه دفاعی خود برمی دارد.
چند ماه قبل نیز روزنامه فرانسوی لوموند گزارش داد که شرکت اسرائیلی BlueBird Aero Systems تاسیساتی برای تولید پهپاد در مراکش ایجاد کرده است.
به گفته وی، مهندسان اسرائیلی همکاران مراکشی خود را در این کارخانه آموزش خواهند داد.
در مورد مکان این کارخانه و زمان آغاز فعالیت آن جزئیاتی متشر نشد و شرکت BlueBird Aero Systems درخواست روزنامه لوموند برای اظهار نظر را رد کرد.
در بیانیه ای که مجله اسپانیایی Zona Militar در ۱۳ آوریل ۲۰۲۴ منتشر کرد، به نقل از یکی از فرماندهان سابق نیروی هوایی اسرائیل، کارخانه تولید هواپیماهای بدون سرنشین (ASP) در مراکش تأسیس شده است.
به گفته آشر فریدمن، مدیر اسرائیلی موسسه پیمانهای صلح ابراهیمی، مدلهای پهپادی WanderB و ThunderB در مراکش تولید خواهند شد این پهپادها عمدتاً برای مأموریت های شناسایی، اطلاعاتی و نشانه گذاری هدف در نظر گرفته شده اند.
در سال ۲۰۲۲، مراکش ۱۵۰ پهپاد از این نوع را سفارش داد و برخی از آنها در خاک مراکش تولید خواهند شد.
همچنین این احتمال وجود دارد که پهپاد مدل SpyX این شرکت صهیونیستی، از نوع "سرگردان" آن که به تازگی توسط مراکش خریداری شده، در داخل مراکش تولید شود.
نزار دردابی، افسر سابق مراکشی که در مدرسه جنگ اقتصادی مراکش تدریس می کند، گفت: این پهپادهای سرگردان که ارزش خود را در جنگ اوکراین و قره باغ ثابت کرده اند، روز به روز بیشتر به یک عامل تعیین کننده در میدان جنگ تبدیل می شود.
در حال حاضر مراکش با کمک رژیم صهیونیستی پس از آفریقای جنوبی، مصر و نیجریه به عضوی از گروه کشورهای آفریقایی تولید کننده پهپادهای نظامی تبدیل شده است.
اولین تولید مشترک رژیم صهیونیستی و مراکش
اخیرا یک شرکت مراکشی فعال در حوزه پهپاد سازی از موفقیت در ساخت پهپاد انتحاری «کامیکازه» خبر داد که می تواند اهدافی را در فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری هدف قرار دهد.
تصاویر اولیه از این پهپاد نشان میدهد که شرکت مراکشی برای ساخت آن از پهپاد ایرانی «شاهد-۱۳۶» الگو گرفته است.
این پهپاد P-۲ نام دارد و مجهز به کلاهک ۴۰ کیلوگرمی و سیستم هدایت تولید داخل است.
شایان ذکر است که "شهاد-۲۳۶" ایرانی دارای برد ۲۰۰۰ کیلومتر و سرجنگی به وزن ۵۴ کیلوگرم است.
تحلیلگران تخمین می زنند که رژیم صهیونیستی کمک زیادی به مراکش در ساخت و توسعه این پهپاد کرده است که به آن اجازه می دهد آن را در سراسر قاره آفریقا بفروشد، حتی به کشورهایی که هیچ رابطه ای با رژیم صهیونیستی ندارند و تجهیزات اسرائیل را یک تابو می دانند که نباید خریداری شود.
اهمیت مراکش برای رژیم صهیونیستی چیست؟
در وهله اول، مراکش در نگاه رژیم صهیونیستی به عنوان یک پایگاه مهم در آفریقا تعریف میشود.
همانطور که ذکر شد، رژیم صهیونیستی برای پیشبرد منافع خود در آفریقا، همواره در صدد ایجاد یک جای پای محکم و تثبیت آن در این قاره بوده است.
امروز و بعد از گذشت سالها، میتوان گفت سران این رژیم، علی رغم حضور در دیگر کشورهای آفریقایی، مراکش را به عنوان مهم ترین پایگاه و متحد خود در قاره آفریقا انتخاب کرده اند.
در نگاه صهیونیستها، ها کمکهای تسلیحاتی به مراکش و ارتقاء توانایی نظامی آن، میتواند تبدیل به مشوقی برای دیگر کشورهای آفریقایی به منظور ایجاد رابطه با رژیم صهیونیستی و یا تعمیق همکاریهای خود با آنها باشد.
از این رو، این امر منتج به گسترش فضای حضور و مانور دهی بالایی رژیم صهیونیستی در آفریقا خواهد شد.
در صحنه امنیتی، رژیم صهیونیستی و مراکش برای خود منافع مشترکی در مبارزه با نفوذ روز افزون ایران در خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین در مبارزه با محور مقاومت تعریف کرده اند.
حکومت مراکش نیز مانند برخی از کشورهای منطقه غرب آسیا، به جای طرفداری و حمایت از فلسطین و مردم مظلوم غزه، منافع خود را در دشمنی با ایران و محور مقاومت میبیند و از این رو برای صهیونیستها یک بازیگر مهم در شمال آفریقا محسوب میشود.
حکومت این کشور بر اساس اتهامات واهی، الجزایر و ایران را به حمایت از جبهه پولیساریو متهم می کند و در سال ۲۰۱۸ حتی به همین دلیل روابط خود را با ایران قطع کرد.
در واقع رقابت این کشور با الجزایر و از سوی دیگر رابطه دوستانه میان ایران و الجزایر، مراکش را درگیر تئوری "توطئه" کرده است.
تئوری که نقش رژیم صهیونیستی و غرب در شدت گرفتن و تاثیر آن بر تصمیم گیران سیاسی در مراکش کم بی تاثیر نبوده است.
همانطور که غرب به رهبری آمریکا در سال های اخیر و طی پروژه ایران هراسی، کشورهای منطقه را به دشمنی با ایران ترغیب و واداشته است، رژیم صهیونیستی نیز با توسل به همین روش و در جهت منافع و بهره بری خود، سران مراکش را وارد صحنه نزاع با ایران و محور مقاومت کرده است.
رژیم صهیونیستی و مراکش طی سالهای اخیر (قبل از رسمی کردن روابط در سال ۲۰۲۰) همکاری های امنیتی زیادی با یکدیگر داشته اند که از جمله آن میتوان به کمک رژیم در ایجاد سازمان اطلاعاتی مراکش و ساخت دیوار حائل در صحرای غربی اشاره کرد.
از این رو سرویس امنیتی مراکش در آفریقا را میتوان یک بازگیر نیابتی صهیونیست تعریف کرد که در صورت نیاز، میتواند حافظ و دنبال کننده منافع رژیم صهیونیستی در شمال آفریقا دانست.
بی شک تجربه اشخاص همچون حسنی مبارک، معمر قذافی و زین العابدین بن علی، دیکتاتورهای سابق مصر، لیبی و تونس و نوع مواجه کاخ سفید به عنوان متحد با آنها در آخرین روزهای حکومت شان در زمان سلسله قیامهای بیداری اسلامی، باید درس عبرتی برای سران و سیاستمداران مراکش باشد.
همانطور که اتحادهای سیاسی، نظامی و امنیتی افرادی همچون حسنی مبارک با آمریکا، باعث نجات و تضمین بقای حکومت آنها نشد، اتحاد با رژیم صهیونیستی نیز برای حکومت مراکش در بحران های احتمالی هیچ تضمین و منافعی بدنبال نخواهد داشت و این تنها صهیونیستها هستند که از منافع رابطه با مراکش سود برده و به منافع خود خواهند رسید.