مروری بر تنظیمگری رسانهها در دنیا
یک پژوهشگر رسانه در یادداشتی به بررسی مفهوم تنظیمگری رسانهها و نحوه اجرای آن در کشورهای مختلف پرداخته است.
به گزارش خبرنگار مهر، صدیقه غریبی پژوهشگر حوزه رسانه های مجازی در یادداشتی از ضرورت تنظیمگری موثر برای اطمینان از انتشار محتواهای مسئولانه و محافظت از حقوق مخاطبان گفته است.
متن یادداشت را در زیر میخوانید:
«با گذر زمان و پیشرفت فنآوری، رسانهها به یکی از اجزای اساسی زندگی روزمره افراد و جوامع تبدیل شدهاند.
تاثیر رسانهها بر فرهنگ، سیاست، اقتصاد و جنبههای اجتماعی جوامع انکارناپذیر است.
همانطور که رسانهها توسعه مییابند، ضرورت تنظیمگری موثر برای اطمینان از انتشار محتواهای مسئولانه و محافظت از حقوق مخاطبان افزایش مییابد.
این مقاله به بررسی مفهوم تنظیمگری رسانهها و نحوه اجرای آن در کشورهای مختلف میپردازد.
مفهوم تنظیمگری رسانهها
تنظیمگری رسانهها به مجموعهای از قوانین و مقررات گفته میشود که نهادهای مسئول در راستای هدایت و کنترل فعالیتهای رسانهای به منظور حفاظت از منافع عمومی و اطمینان از رعایت استانداردهای اخلاقی و اجتماعی وضع میکنند.
این فرایند شامل نظارت بر محتوا، مدیریت دسترسی به اطلاعات، حفاظت از حریم خصوصی و همچنین حمایت از تنوع و گوناگونی فرهنگی است.
ضرورت تنظیمگری رسانهها
۱.
حفاظت از حقوق مخاطبان: رسانهها قدرت بالایی در شکلدهی به افکار عمومی دارند.
تنظیمگری به جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست یا گمراهکننده کمک و از مخاطبان در برابر اطلاعات مضر یا توهینآمیز محافظت میکند.
۲.
حمایت از تنوع و گوناگونی فرهنگی: تنظیمگری رسانهها اطمینان میدهد که تمامی فرهنگها و زبانها محتوای خود را در قالب فضایی سالم و فرصتی برابر برای نمایش داشته باشند.
۳.
حفاظت از کودکان و نوجوانان: با تنظیمگری مناسب، محتوای نامناسب برای گروههای سنی حساس فیلتر و محدود میشود.
۴.
جلوگیری از انحصار و ایجاد رقابت سالم: تنظیمگری میتواند به جلوگیری از انحصار در صنایع رسانهای کمک کند و رقابت سالم و تعادل در بازار رسانهای را تضمین کند.
مدلهای تنظیمگری رسانهها در جهان
تنظیمگری رسانهها در سراسر جهان به اشکال متفاوتی انجام میشود و این تفاوتها عمدتاً به وابستگی به سیستم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور بستگی دارد.
برخی از مدلهای رایج عبارتند از:
۱.
تنظیمگری دولتی: در این مدل، دولتها مسئولیت مستقیم نظارت و تنظیم مسائل رسانهای را به عهده دارند.
این شیوه بهویژه در کشورهایی که نظام سیاسی قوی دارند و یا دولت نقش مهمی در بازار رسانهای ایفا میکند، رایج است.
۲.
تنظیمگری مستقل: برخی از کشورها از نهادهای مستقل برای نظارت بر رسانهها استفاده میکنند.
این نهادها عموماً از نظر مالی و فنی مستقل بوده و از دخالتهای دولتی به دور میمانند.
نمودارهایی مانند آفکام در بریتانیا نمونهای از این نوع تنظیمگری هستند.
۳.
خودتنظیمگری: در این شیوه، خود نهادهای رسانهای مسئول تنظیم و مدیریت فعالیتهای خود هستند.
این مدل بر پایه اعتماد عمومی و مسئولیتپذیری رسانهها عمل میکند.
۴.
تنظیمگری مشارکتی: ترکیبی از تنظیمگری دولتی و خودتنظیمگری است که در آن دولت و نهادهای رسانهای به طور مشترک در تنظیم مسائل مرتبط با رسانهها همکاری میکنند.
نمونههایی از اجرای تنظیمگری رسانهها در جهان
نیاز به تنظیمگری رسانهها در دوران معاصر، به دلیل تأثیر گستردهای که رسانهها بر جوامع و فرهنگها دارند، بیش از پیش احساس میشود.
تنظیمگری رسانهها به منظور حفظ تعادل بین آزادی بیان متناسب با مجوزهای خود و حفاظت از حقوق شهروندان و جامعه صورت میگیرد.
به عنوان نمونه اول در بریتانیا، سازمانهای تنظیمگر مانند آفکام (Ofcom) وظیفه نظارت بر رسانههای تلویزیونی و رادیویی را بر عهده دارند.
آفکام با هدف حفظ استانداردهای کیفی و اخلاقی، نظارت بر محتوای رسانهها، بررسی شکایات و اعطای مجوز به شبکههای جدید عمل میکند.
یا در آلمان، رسانهها تحت نظارت نهادهایی مانند Landesmedienanstalten قرار دارند که وظیفه تنظیمگری رسانههای پخش داخلی را بر عهده دارند.
این نهادها به تنظیم محتوای رسانهها، تمرکز بر مسائل مربوط به محافظت از کودکان و نوجوانان و ترویج تنوع محتوایی در رسانهها میپردازند.
در ایالات متحده آمریکا، سازمان فدرال ارتباطات (FCC) نقش تنظیمگر اصلی رسانهها را ایفا میکند.
FCC بر طیف وسیعی از قوانین و مقررات مربوط به رسانههای رادیویی، تلویزیونی و اینترنتی نظارت میکند.
این سازمان به عنوان یکی از تنظیمگران اجرایی و کلیدی، به حفاظت از منافع عمومی و ترویج رقابت در بازار رسانهها اهتمام میورزد.
در فرانسه، شورای عالی سمعی و بصری (CSA) تنظیمگری رسانههای سمعی و بصری را انجام میدهد و به حمایت از تنوع فرهنگی و ارتقای کیفیت محتوای رسانهای میپردازد و حتی در استرالیا، اداره ارتباطات و رسانههای استرالیا (ACMA) وظیفه نظارت بر رسانههای دیجیتال و شبکههای مخابراتی را دارد و این نهاد بهطور مداوم با قوانین و تکنولوژیهای جدید سازگار میشود.
در نهایت هر کشوری بر اساس فرهنگ، قوانین و نیازهای خاص خود، نظام تنظیمگری رسانهای را پیادهسازی میکند.
این نظامها با وجود تفاوتها، نقاط مشترکی نیز دارند؛ از جمله حفظ تعادل بین آزادی رسانهها و حفاظت از ارزشها و حقوق جامعه.
حفظ حقوق مخاطب، حفظ حقوق و منافع حکمرانی و تنظیمگری موثر رسانهها، میتواند نقش مهمی در تقویت دموکراسی و حفظ اعتماد عمومی ایفا کند.
چالشهای تنظیمگری رسانهها
تنظیمگری رسانهها با چالشهای متعددی مواجه است که شامل پیشرفتهای سریع فناوری، ظهور رسانههای اجتماعی، نیاز به حفظ تعادل بین آزادی بیان و قوانین کشورها و همچنین مدیریت اطلاعات غلط و جعلی میشود.
تطبیق با تحولات فناورانه و ایجاد قوانین منعطف از جمله موارد مهمی است که در تنظیمگری موفق باید مورد توجه قرار گیرند و اما تنظیمگری رسانههای صوت و تصویر فراگیر شامل مسائلی متنوع و پیچیده است که حوزههای مختلفی را در بر میگیرد.
این چالشها میتوانند شامل مسائل قانونی و حقوقی باشند که نیازمند وضع قوانین جامع و بهروز برای کنترل و مدیریت محتواهای رسانهای هستند.
از سوی دیگر، مسائل فنی و تکنولوژیکی نیز مطرح میشوند که با پیشرفت سریع تکنولوژی ارتباط نزدیکی دارند و نیازمند زیرساختهای مناسب و نوآورانه برای تنظیمگری صحیح این رسانهها هستند.
همچنین، موضوعات فرهنگی و اجتماعی نیز نقش بهسزایی ایفا میکنند، زیرا باید به نحوی عمل شود که فرهنگ و ارزشهای جامعه در تولید و پخش محتواهای رسانهای حفظ و تقویت شود.
علاوه بر اینها، مسائل سیاسی و اقتصادی نیز میتوانند بر تنظیمگری تأثیر بگذارند، به طوری که سیاستهای کلان دولتی و منابع مالی در دسترس باید برای حمایت از صنعت صوت و تصویر بهدرستی مدیریت شوند تا بتوان به اهداف تنظیمگری دست یافت.
در نهایت، همکاری میاننهادی بین سازمانهای مختلف در بخش رسانه و ارتباطات نیاز است تا تلاشها برای تنظیمگری هماهنگ و مؤثر باشد.
تنظیمگری رسانههای صوت و تصویر فراگیر نیازمند توجه به تمامی این جوانب و تعامل سازنده میان تمامی ذینفعان است تا به نحو احسن اجرا شود.
در پایان خاطر نشان میشود تنظیمگری رسانهها یک فرایند ضروری و حیاتی برای حفظ استانداردهای محتوایی، حمایت از حقوق مخاطبان و تضمین دسترسی به اطلاعات صحیح و عادلانه در جوامع و همچنین تسهیل گری است.
اجرای موثر این فرآیند میتواند به تقویت دموکراسی و افزایش اعتماد عمومی به رسانهها منجر شود.
با توجه به نقش رسانهها در دنیای معاصر، لازم است تا کشورهای جهان به طور پیوسته رویکردهای خود را برای تطبیق با تغییرات جهانی و نیازهای مخاطبان متنوع کنند.
تنظیمگری مسئولانه نه تنها به تقویت اعتماد عمومی بلکه به ارتقای کیفیت محتوا و حفظ ارزشهای فرهنگی جوامع کمک میکند.»