دوزخ؛ نمایشی از جنگ کلمات و رفتارها بر صحنه تئاتر
اصفهان- کارگردان نمایش «دوزخ»، از روند اجرای این اثر نمایشی، چالشهای تولید و اهمیت مفاهیم فلسفی آن گفت.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - کورش دیباج: تئاتر، هنری است که از خلال سکوت و صدا، از پس نور و سایه، و در دل زمان و مکان، انسان را به بازاندیشی در ذات خود دعوت میکند.در میان انبوه آثار نمایشی، گاه با اجراهایی روبهرو میشویم که نهتنها جنبههای زیباییشناسانه و هنری را به اوج میرسانند، بلکه با ساختاری اندیشمندانه و کارگردانی ظریف، فضایی متفاوت خلق میکنند.
چنین آثاری مخاطب را از جایگاه صرف تماشاگر بیرون میآورند و او را به مشارکتی ذهنی و احساسی در روند روایت دعوت میکنند.
نمایش «دوزخ» به کارگردانی محمد نادری درهکتی، این روزها در اصفهان روی صحنه رفته و توانسته توجه علاقهمندان هنرهای نمایشی را به خود جلب کند.
این اثر، با اقتباسی از یک متن شاخص ادبی و فلسفی، در کنار اجرایی دقیق و خلاقانه، تلاش دارد فضایی متفاوت خلق کند و مخاطب را درگیر سوالاتی عمیق و تأثیرگذار نماید.
برای بررسی زوایای مختلف این نمایش و آشنایی با نگاه کارگردان به اجرای آن، به گفتوگو با نادری درهکتی نشستیم تا از چالشها، ایدهها و مسیر خلق این اثر برایمان بگوید.
ابتدا کمی درباره ایده انتخاب نمایشنامه «دوزخ» و جذابیت این اثر برای شما بگویید.
سالها بود که نمایشنامه «دوزخ» اثر ژان پل سارتر را میخواندم و هر بار نکته تازهای از آن کشف میکردم.
چیزی که مرا جذب کرد، نگاه متفاوت سارتر به مفهوم دوزخ بود.
برخلاف تصور سنتی که دوزخ را مکانی پر از آتش و سرب داغ معرفی میکند، این نمایش به ما میگوید که دوزخ میتواند همین جا باشد؛ در زندگی روزمره، میان آدمها و کلماتی که به کار میبریم.
این زاویه دید، نه تنها دراماتیک، بلکه عمیقاً فلسفی است و چالشهای وجودی انسان را به نمایش میگذارد.
در این نمایش با سه شخصیت مواجه هستیم که در دنیای پس از مرگ در کنار هم قرار میگیرند.
این سه شخصیت چگونه روایتگر مفهوم دوزخ میشوند؟
این سه نفر در یک اتاقک بسته قرار دارند و باید تا ابد با یکدیگر زندگی کنند.
هیچ راه فراری وجود ندارد.
اما چیزی که برایشان عذابآورتر از آتش و عذابهای فیزیکی است، کلمات و رفتارهایی است که از یکدیگر میبینند.
نمایش به زیبایی نشان میدهد که انسانها چگونه میتوانند دوزخ یکدیگر باشند.
این همان جهنم واقعی است که سارتر توصیف میکند و به نوعی تلنگری به زندگی ما نیز هست.
به نظر شما، نمایش «دوزخ» چه پیام یا نقطه امیدی برای مخاطبان به همراه دارد؟
با وجود فضای تاریک و پرتنش نمایش، «دوزخ» پر از امید به زندگی است.
نمایش میخواهد بگوید که حتی در سختترین شرایط هم انسان میتواند با پذیرش خودش و دیگران، به معنای واقعی زندگی دست پیدا کند.
این نمایش انسانیت را برجسته میکند و مخاطب را به بازنگری در روابط و اعمال خود فرا میخواند.
به عنوان کارگردان، این اثر را با چه سبکی روی صحنه آوردهاید؟
به دلیل ماهیت فلسفی و وجودگرایانه نمایشنامه، سبک اجرایی نمایش به طور عمده اگزیستانسیالیستی است.
البته سعی کردم که رئالیسم هم در اجرا حضور داشته باشد تا مخاطب بتواند با شخصیتها و موقعیتها ارتباط نزدیکتری برقرار کند.
این نمایش در ژانر درام اجتماعی است و تمام اتفاقات در یک پرده و طی یک ساعت و نیم، بدون هیچ تغییر صحنه یا خاموشی نور، اجرا میشود.
از مشکلات و چالشهایی که در روند آمادهسازی این نمایش داشتید، بگویید.
مشکلات همیشه وجود دارد.
یکی از بزرگترین چالشها، نبود حمایت کافی از سوی نهادهای متولی تئاتر بود.
از طرف دیگر، متأسفانه فضای رقابتی بین گروههای تئاتری اصفهان نیز چندان سالم نیست و برخی افراد دوست ندارند کسی غیر از خودشان دیده شود.
با این حال، تلاش کردیم که با همه این محدودیتها، نمایشی باکیفیت روی صحنه بیاوریم.
بازیگران نمایش «دوزخ» چه کسانی هستند و انتخاب آنها بر چه اساسی صورت گرفت؟
بازیگران این نمایش روزبه جبار نژاد، محدثه آزادی، فاطمه اورنگی و حسین کیانی هستند.
انتخاب آنها بر اساس تواناییشان در درک و اجرای پیچیدگیهای شخصیتها و توانایی انتقال لایههای احساسی و فلسفی اثر صورت گرفت.
در پایان، چه انتظاری از مخاطبان دارید و فکر میکنید این نمایش چه تأثیری روی آنها خواهد گذاشت؟
امیدوارم مخاطبان با ذهنی باز به تماشای این نمایش بنشینند و پیام آن را درک کنند.
«دوزخ» فرصتی است برای بازنگری در رفتارها، انتخابها و تأثیراتی که روی دیگران میگذاریم.
فکر میکنم تماشای این نمایش میتواند تلنگری برای همه ما باشد تا مراقب باشیم دوزخ دیگران نباشیم.