پس از جشنواره فجر، سختگیرتر شدهام؛ شاعر جوان نباید مغلوب غرور شود!
برگزیده سال گذشته جشنواره شعر فجر میگوید بعد از جشنواره فجر سختگیرتر شده، کمتر شعر نوشته و گزیدهتر شعر مینویسد.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: حسین دهلوی شاعر جوانی است که سال گذشته با کتاب «دلبستگی» در بخش «شعر بزرگسال» هجدهمین جشنواره شعر فجر برگزیده شد.
از دهلوی پیش از این دو کتاب دیگر به نامهای «مجنون در تهران» توسط انتشارات سپیدهباوران و «آشفتگی» توسط انتشارات «نزدیکتر» منتشر شده است.
به بهانه نزدیک شدن به نوزدهمین جشنواره شعر فجر، سراغ دهلوی رفتیم تا درباره نگاهش به غزل، تجربه برگزیده شدن در جشنواره شعر فجر و فعالیتهای اخیرش با او صحبت کنیم.
مشروح این گفتگو در ادامه میآید؛
* آقای دهلوی شما در جشنواره شعر فجر سال گذشته برگزیده شدید.
اینکه جوانترین برگزیده شعر فجر شدید، چه احساسی داشت؟
فکر میکنید توجه چنین جشنوارهای به شعر جوانان چقدر اهمیت دارد؟
اولش گمان نمیکردم چنین اتفاقی بیفتد، اما بعد از اینکه جایزه برگزیده بخش ترانه را به آقای سلیمانی دادند، متوجه شدم بنای اینجشنواره بر جوانگرایی است.
اینرویکرد، نشاندهنده توجه ویژه برگزارکنندگان به استعدادهای جوان و فراهمآوردن فرصتی برای رشد و دیدهشدن آنهاست.
قطعاً توجه به شعر جوانان، نهتنها باعث پیشرفت و شکوفایی آنها میشود، بلکه از دلسردی و ناامیدی ایشان نیز جلوگیری میکند.
این حرکت، میتواند انگیزهبخش باشد و به آنها این باور را بدهد که تلاشهایشان دیده میشود و ارزشمند است.
البته، شاعر جوان نیز باید مراقب باشد مغلوب غرور نشود.
موفقیتهای اولیه میتوانند وسوسهانگیز باشند، اما مهم این است که شاعر جوان همواره به یاد داشته باشد که هنر، راهی طولانی و پرچالش است و نیاز به تلاش مستمر و فروتنی دارد.
جایزهها و تقدیرها، هرچند شیرین و انگیزهبخش هستند، اما نباید باعث توقف یا خودبینی شوند.
شاعر جوان باید همواره در حال یادگیری و بهبود خود باشد و از تجربههای پیشرو بهعنوان فرصتی برای رشد استفاده کند.
من فکر میکنم جشنواره شعر فجر و رویکرد جوانگرایانه آن، میتواند الگویی برای سایر رویدادهای فرهنگی و هنری باشد تا با حمایت از جوانان، به غنای ادبیات و هنر کشور کمک کنند.
امیدوارم این روند ادامه پیدا کند و شاهد شکوفایی هرچه بیشتر استعدادهای جوان در عرصه شعر و ترانه باشیم.
شاعر جوان نیز باید مراقب باشد که مغلوب غرور نشود.
موفقیتهای اولیه میتوانند وسوسهانگیز باشند، اما مهم این است که شاعر جوان همواره به یاد داشته باشد که هنر، راهی طولانی و پرچالش است و نیاز به تلاش مستمر و فروتنی دارد.
* درباره کتاب دلبستگی توضیح بدهید.
اینکتاب چه شعرهایی دارد؟
فضای مضمونی آن چهطور است؟
دلبستگی مجموعهای است که شامل ۳۸ غزل میشود و بیشتر حجم آن را غزلهای عاشقانه تشکیل میدهد.
در کنار این غزلها، چند غزل آیینی نیز در مجموعه وجود دارد که به آن تنوع و عمق بخشیدهاند.
در فرآیند ایجاد این مجموعه، سعی کردم تا حد ممکن ابتدا خودم را راضی کنم و اثری خلق کنم که برای خودم قابلقبول و معنادار باشد.
این رضایت شخصی، برایم بسیار مهم بود، چون معتقدم اگر اثری برای خالقش رضایتبخش نباشد، نمیتواند مخاطب را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
به همین خاطر تقریباً دو سال به گزینش و ویرایش اشعار پرداختم تا بتوانم بهترین و تأثیرگذارترین اشعار را انتخاب کنم.
این فرآیند، نتیجهاش شد کتاب دلبستگی.
در این مسیر، تلاش کردم تا هر شعر بهگونهای باشد که نهتنها احساسات و اندیشههایم را بهدرستی بیان کند، بلکه برای مخاطب نیز جذاب و تأملبرانگیز باشد.
امیدوارم این مجموعه بتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
* چرا غزل را به عنوان قالب اصلی انتخاب کردید؟
فکر میکنید در ادامه هم غزل را ادامه بدهید یاپ سمت دیگر قالبها مثل نیمایی هم خواهید رفت؟
غزل، دریای بیکرانی است؛ قالبی که توانسته قرنها زنده بماند و نفس بکشد و در عین کهن بودن تازه بماند، قابل احترام و ستایش است و به خاطر همین ویژگیهاست که به آن احترام میگذارم.
غزل، با ظرفیت بینهایتش، میتواند احساسات و اندیشهها را در قالب کلماتی موزون و آهنگین به تصویر بکشد و هر بار با خواندنش، تازگی و عمق خود را حفظ کند.
این قالب، برای من جایگاه ویژهای دارد و همیشه آن را جدیتر و مهمتر از سایر قالبها میدانم.
با این حال، قالب نیمایی نیز برایم عزیز و دوستداشتنی است.
شاعران مورد علاقهام، مانند اخوان ثالث و قیصر امینپور، با نیماییهای فوقالعادهشان، این قالب را در نظرم درخشان و جذاب جلوه دادهاند.
بارها نیماییهای مرحوم قیصر را زیر لب زمزمه میکنم و از خواندن هزاربارهشان لذت میبرم.
نیماییهای او، با آن زبان ساده و عمیق، همیشه مرا تحت تأثیر قرار میدهند و احساس میکنم اینقالب نیز ظرفیتهای بیشماری برای بیان احساسات و اندیشهها دارد.
* یعنی به زودی از حسین دهلوی مجموعهشعر نیمایی میخوانیم؟
با وجود علاقهام به قالب نیمایی و تجربهی سرودن در این قالب، فکر میکنم بیشتر غزلسرا باقی بمانم تا شاعر نیمایی.
غزل برایم جدیتر و مهمتر است.
* بهنظرتان ظرفیتهای غزل و نیمایی چه تفاوتی با هم دارند؟
ظرفیت غزل اگر بینهایت باشد، ظرفیت نیمایی را میتوان «بینهایت بعلاوه یک» دانست.
نیمایی، قالب لحظههاست؛ قالبی که به شاعر این امکان را میدهد تا بدون هیچ اضافهای، لحظههای ناب و خالص زندگی را به تصویر بکشد.
در نیمایی، هر کلمه بهدقت انتخاب میشود و هر جمله، بار معنایی عمیقی را با خود حمل میکند.
این قالب، با آزادیای که به شاعر میدهد، اجازه میدهد تا احساسات و اندیشهها در خالصترین شکل خود بیان شوند.
نیمایی، مانند پنجرهای است به سوی لحظههایی که شاید در قالبهای دیگر نتوان بهراحتی آنها را بیان کرد.
این قالب، با ریتم و ساختار منعطفش، به شاعر اجازه میدهد تا بدون محدودیتهای وزن و قافیهی سنتی، به بیان احساسات و تجربیات خود بپردازد.
با اینحال، غزل نیز با ظرفیت بینهایتش، همیشه جایگاه ویژهای در دل من دارد.
غزل، با موسیقی کلمات و ظرافتهای بیانیاش، «همیشه» مرا به سوی خود جذب میکند.
اما نیمایی، با آن آزادی و خلوصش، «گاهی» مرا به سوی خود میکشاند و اجازه میدهد تا لحظههای ناب زندگی را در قالب کلمات به تصویر بکشم.
در نهایت، هر دو قالب، غزل و نیمایی، هر کدام به شیوهی خود، ظرفیتهای بینهایتی برای بیان احساسات و اندیشهها دارند.
انتخاب بین این دو، بیشتر به حال و هوای شاعر و لحظهای که در آن قرار دارد بستگی دارد.
برای من، غزل همیشه خانهی اصلیام خواهد بود، اما نیمایی نیز پنجرهای است به سوی لحظههایی که نمیتوان از آنها گذشت.
بعد از جشنواره فجر، من سختگیرتر شدم و کمتر شعر نوشتم.
شاید بهتر باشد بگویم که گزیدهتر نوشتم.
برای چاپ کتاب شعر بعدی، نه عجلهای دارم و نه برنامهای.
میخواهم با آرامش و دقت بیشتری کار کنم و مطمئن شوم که هر شعری که در کتابم جای میگیرد، ارزش چاپ شدن را دارد.
* بعد از جشنواره شعر فجر چه اتفاقی افتاد؟
چهقدر شعر نوشتید؟
همیشه بعد از جشنوارهها، شاعر برگزیده در کانون محبت بیدریغ و بیپایان اهل ادب قرار میگیرد.
از انجمنهای ادبی محلی گرفته تا انجمنهای بزرگ و مطرحترین شبهای شعر کشور، همه به استقبال فرد برگزیده میآیند و او را در آغوش میگیرند.
این محبت و توجه، هرچند شیرین و دلگرمکننده است، اما عمری کوتاه دارد؛ شاید شش یا هفت ماه بیشتر دوام نیاورد.
بعد از جشنوارهی فجر، من سختگیرتر شدم و کمتر شعر نوشتم.
شاید بهتر باشد بگویم که گزیدهتر نوشتم.
* کتاب بعدی را چه زمانی منتشر میکنید؟
برای چاپ کتاب شعر بعدی، نه عجلهای دارم و نه برنامهای.
میخواهم با آرامش و دقت بیشتری کار کنم و مطمئن شوم که هر شعری که در کتابم جای میگیرد، ارزش چاپ شدن را دارد.
شاید این رویکرد، زمانبر باشد، اما برایم مهم است که کتاب بعدیام، اثری باشد که بتوانم به آن افتخار کنم.
* توصیهای به شاعران جوان دارید؟
آرزوی موفقیت میکنم؛ اول برای غزل فارسی، که همیشه برایم عزیز و گرامی بوده است.
و بعد امیدوارم چرخ روزگار جوری نچرخد که شعر گفتن، دغدغهی چندم شاعران همعصر و همنسل من شود.
شعر، بهویژه غزل، گنجینهای است که باید حفظ شود و به نسلهای بعدی منتقل گردد.
امیدوارم شاعران جوان، با عشق و علاقهی بیشتری به این هنر مقدس بپردازند و آن را زنده نگه دارند.