پدر در سریالهای تلویزیونی همیشه متهم میشود؛ برای داشتن خانواده سالم، پدر باید سالم باشد!
پژوهشگر حوزوی گفت: دهه ۷۰ سریالی به نام پدرسالار پخش شد که انعکاس یک گسست نسلی را نمایش میداد، این سریال شکست پدرسالاری را نشان میداد اما راه حلی که به نمایش گذاشت طغیانی بود.
خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه - سیده فاطمه سادات کیایی: در نهاد کوچک، اما مهم خانواده، افراد و جایگاه آنان با نقشهایی که بر دوش دارند تعریف میشوند، مادر در نظام خانواده نقش تربیت و پدیدآورنده فضای آرام و مثبت برای رشد اعضا را برعهده دارد و انسجام و یکپارچگی خانواده با تدبیر و اندیشه مادر صورت میگیرد و پدر در جایگاه رهبری و مدیریت، مسئولیت سنگین قوام و حمایتگری را بر دوش میکشد.
اوست که سرپرستی اعضای خانواده را برعهده دارد و نیاز خانواده را با فعالیت در بیرون از منزل تأمین میکند.
در منابع تربیتی پدر را به عمود خیمه و ستون خانه تشبیه کرده اند که نشان دهنده جایگاه حساس او در شکل گیری خانوادهای سالم و وظایف او در قبال همسر و فرزندان است.
هرچند در موضوع تربیت فرزند در خانواده بیشتر از نقش مادر صحبت شده اما نقش پدر نیز قابل بررسی و توجه است.
پدرها در کنار مسئولیتهای مهمی که در برآوردن نیازهای مالی و اساسی خانواده دارند جایگاه ویژهای نیز در تربیت فرزندان عهده دار هستند، موضوعی که به مناسبت ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر محور گفتگویی با «حامد عبداللهی» پژوهشگر حوزوی شده و به جایگاه پدر در خانواده ایرانی، ابعاد و مؤلفههای تربیتی پدر پرداخته اینم.
ماحصل این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
چقدر فضای تربیتی امروز ما و جایگاهی که از پدر در جامعه شکل گرفته است به فضایی که اهل بیت (ع) از یک جامعه آرمانی اسلامی ترسیم کرده اند نزدیک است؟
ما در کجا قرار داریم؟
۲ نکته را نباید فراموش کرد، اول اینکه زمان حاضر ما امتداد زمان گذشته است در حالی که مظاهر و امکانات تغییر کرده دوم اینکه اگر در سبک زندگی امروز ما اختلالاتی به وجود آمده و برخی ارزشها تغییر کرده صرف امروزی شدن به معنای جدا شدن و یا دورافتادن از تعالیم قرآن و اهل بیت نیست.
این تغییر ارزشها در هر دوره و زمانی اتفاق میافتد، پس نباید زمان حال را مقصر بدانیم.
اگر برگردیم به آموزههای دینی متوجه میشویم در دورههای مختلف چه ارزش وجود داشته و چه عواملی این ارزشها و سبک زندگیها را تغییر داده است.
اگر در زمانه خود به این ارزشها دست پیدا کنیم و پابند باشیم هرچند سبک زندگی تغییر کند ارزشها تغییر نمیکند.
این ارزشها در تعریف نقش پدری چه هستند و آیا ما به آن پایبند بودیم یا خیر؟
این مقدمه لازم است گفته شود، به نظر میرسد آنطور که در قرآن آمده ساخت بشر، بافت اجتماعی، سنتهای الهی و غریزههایی که در بشر به ودیعه گذاشته شده در همه دورهها ماندگار است و تغییر نمیکند یعنی کسی که جهان را آفریده و کتاب را فرستاده این توضیح مهم را داده است هرجایی زندگی کنید و در هر کره خاکی باشید یک اصولی وجود دارد و ساختارهایی وجود دارد که تغییر نمیکند.
مثلاً پدر بودن و احساسات پدری یا مادری در خانواده و عواطف اینها تغییر نمیکنند، و این اصل کلی قرآن است.
بنابراین میتوانیم خودمان را در هر دوره و مکانی با این ارزشها و معیارها بسنجیم.
هرجا سخن از پدر است سخن از اصالت است
حال ببینیم اصالتها چیست؟
در سبک زندگی خاص و محیط خاص و روابط خاص تعریف میشوند یا نه، مسائل کلی هستند.
اگر ما بتوانیم اصول ناب را استخراج کنیم در هر دوره قابل تطبیق است.
مثلاً الان بخواهیم جایگاه پدر را در ایران باستان و پس از اسلام ببینیم متوجه میشویم هر دوره جایگاه خاصی برای پدر قائل هستند، هرچند که در متون و منابع از نقش مادری بیشتر صحبت شده باشد.
به نظر میرسد در منظر دینی جورچینی وجود دارد که بخشی از آن و قطعه مهمی از این جورچین پدر است.
این جایگاهی که تعریف شده در نسبت با بقیه قطعات اگر به هر دلیلی تغییر کند شخص از آن جایگاه خارج میشود و یا از آن دستورها عقب افتد.
مفهوم پدر در قرآن و روایات یا حتی تاریخ ایران باستان همراه با اصالت است.
هر جا سخن از پدر است سخن از اصالت نیز هست.
در بیشتر ادبیات جهانی، افراد را با به نام پدر میشناسند، نام افراد در ایران قبل اسلام هم به نام پدر شناخته شده است.
یا در موضوع معرفتی و دینی، در قرآن صحبت از دین آبا و اجدادی مطرح است.
حتی زمانی که از مشرکان و شرک سخن به میان میآید باز هم از دین پدر و آبا و اجداد صحبت میشود.
پدر، حمایتگری و امنیت
مفهوم دیگری که دین به آن پرداخته، حمایتگری، امنیت و حافظ بودن پدر است، در همین تعریف است که حمایت مالی پدر هم مصداق پیدا میکند.
چه در فرهنگ اسلامی و چه در فرهنگ ایرانی این جایگاه وجود داشته است.
پیدایش خانواده در فرهنگهای مختلف از جایی آغاز میشود که یک مرد به عنوان جنس مذکری قصد تشکیل خانواده را دارد، در ادبیات دینی و قرآن قوامون علی النسا توجه به تشکیل خانواده و برعهده گذاشتن این مسئولیت اجتماعی به مرد است همانطور که در عرف ما ایرانیان و اقوام دیگر هم تشکیل خانواده با خواستگاری و خواستن مرد آغاز میشود، این خواستن منجر به تشکیل خانواده میشود و در این وقت نقش پدری شروع میشود.
همانطور که مادر کانون خانواده است نقطه آغاز و پیدایش خانواده، از سوی شخصی است که بعداً با تولد فرزندان پدر میشود.
در ادامه هم حمایت معنوی امنیتی و مالی باز برعهده پدر گذاشته میشود.
یک پدر تمام ظرفیتهای وجودی خود را برای حفاظت از همسر و فرزند به کار میگیرد و این وظیفه بر او محول میشود، موضوعی انتخابی نیست یا نمیتواند از آن شانه خالی کند.
در بحث تربیت این نقش چطور است؟
برگردیم به آن پازل و جورچینی که در ابتدا مثال زدم.
در بحث تربیتی هم نقش پدر کنار اعضای خانواده چیده میشود، یعنی همه اعضا مکمل یکدیگر هستند، مهم است نقشهای مکمل طوری باشند که جایگاه اقتدار پدر برای فرزندان حفظ شود و فرزندان اطاعتپذیری داشته باشند.
اسلام در مورد فرزند دختر به پدران توجه ویژه داده است
همه اینها با در نظر داشتن این نکته است که اسلام مخصوصاً در مورد فرزندان دختر به پدران توجه ویژه میدهد، چه زمانی که رسم جاهلی دخترکشی در برخی عربها وجود داشته و آنان را از این کار نهی میکند و چه جایی که توجهها و جایگاه ویژه برای پدران دختر قائل میشود.
این جورچین طوری است با وجودی که قوام و جایگاه اعتباری پدر را بالا برده اما مقابل هرگونه تحکم نا بهجا و سلطهگری ممانعت میکند.
از کجا میفهمیم؟
از تذکراتی که اسلام در باب دختر داشتن میدهد و توصیههایی که در رابطه با دختردارها میگوید، در واقع اقتدار پدر تعریف ویژهای مییابد.
امروزه بیشترین خلأ ما در حوزه نقش تربیتی پدرها در چیست؟
دهه ۷۰ سریالی پخش شد به نام پدرسالار که انعکاس یک گسست نسلی را نمایش میداد، این سریال شکست پدرسالاری را نشان میداد اما راه حلی که به نمایش گذاشت طغیانی بود، بعد از آن هر سریالی که ساخته شد پدر نقش یک آدم معمولی را داشت و حتی به فردی که همیشه متهم میشود تبدیل شد.
در برنامههای جدید نیز دستمایه طنز است.
نه اینک ما با طنز مخالف باشیم، خیر، اما اینکه سوژه خنده بشود اشتباه است.
هرجا به زن سالاری و فرزندسالاری مبتلا شدیم یعنی نقشها بهم ریخته است
اسلام با پدرسالاری و زن سالاری و فرزند سالاری مخالف است، چون اسلام برای هر کسی جایگاهی را تعیین کرده.
اینکه باعث شد در دورههای بعد نگاه نادرستی شکل بگیرد که پدر را کارت بانکی ببینند و او را به نقش صرف حمایتگری و تأمین مالی تقلیل بدهند، دیده نشدن جایگاه اقتدار پدر در خانواده بود.
این ادبیات تأمین مالی به فضای مجازی و ارتباط بین زن و مرد، دختر و پسر و هم سرایت کرده و برخی به جای اینکه دنبال شریک زندگی باشند به دنبال تأمین کننده مالی نیازهای اقتصادی خود هستند.
اگر امروز مثل هر قرن دیگری اختلالاتی در جامعه میبینیم به دلیل بیتوجهی به این تعریف جایگاه در جورچین خانواده است.
تناسبها بهم ریخته و باعث شده فرد نتواند نقش کامل خودش را ایفا کند.
در هر دورهای که به زن سالاری و فرزندسالاری مبتلا میشویم نشان میدهد جایگاه پدر از بین رفته و نقشها بهم ریخته است.
به نظر میرسد شما رفتار درست پدران را در نتیجه رفتار درست دیگر افراد خانواده میبینید.
با قبول این مسئله، آیا خود پدرها مسئولیتی در زمین رشد تربیتی خود دارند؟
قطعاً برای اینکه این قطعه پازل درست در جای خودش بنشیند خودش هم باید سالم باشد.
اگر اضلاعی که دارد خراب باشد، نمیتواند پر کننده بقیه پازل شود.
هم خودش باید سالم باشد و هم در جای درست خودش قرار بگیرد.
نه اسلام و نه اصول تربیتی این اجازه را نداده اگر از حقوق فرزند این است پدر نام خوبی برای فرزند انتخاب کند، پس باید در انتخاب رشته تحصیلی یا انتخاب همسر هم دخالت کند.
یا در زمینه مالی هم همینطور، باید تلاش کند و حمایت انجام دهد و در مقابل زمانی که تحت فشار مالی بود خانواده نیز باید با او همراه باشند.
همه اضلاع درست چیده شود پدر به جایگاهش واقف خواهد شد.
چه توصیهای برای برطرف شدن خلاءها دارید؟
گاهی اوقات لازم است منابع اسلامی مثل قرآن و سیره اهل بیت را به صورت موضوعی یکبار برای خودمان مرور کنیم، مثلاً اگر روز پدر است روایتها و تاریخ اهل بیت را از باب پدر بودن این عزیزان بخوانیم، ببینیم حضرت علی (ع) امام باقر، امامان دیگر چگونه پدری بودند.
با این عینک نگاه کنیم و یا قرآن را با این نگاه مورد مطالعه قرار دهیم.