فراخوان روزنامه «اعتماد» برای حل بحران ناترازی؛ شما بگویید که راهحل چالش کنونی ناترازیها چیست؟
روزنامه «اعتماد» از تمام كارشناسان، صاحبنظران و شهروندان كشور برای ارائه نظرات و پيشنهادهای خود جهت حل مشكلی به نام «ناترازی» دعوت میكند. چالش بزرگی كه حالا خود را به عنوان يك بحران نشان داده و حل آن نيازمند همفكری و ارائه نظرات مختلف و تشريك مساعی بر سر آن است.
روزنامه «اعتماد» از تمام کارشناسان، صاحبنظران و شهروندان کشور برای ارائه نظرات و پیشنهادهای خود جهت حل مشکلی به نام «ناترازی» دعوت میکند.
چالش بزرگی که حالا خود را به عنوان یک بحران نشان داده و حل آن نیازمند همفکری و ارائه نظرات مختلف و تشریک مساعی بر سر آن است.
کد خبر: 694990 | ۱۴۰۳/۱۰/۲۶ ۰۹:۰۵:۰۸
روزنامه «اعتماد» از تمام کارشناسان، صاحبنظران و شهروندان کشور برای ارائه نظرات و پیشنهادهای خود جهت حل مشکلی به نام «ناترازی» دعوت میکند.
چالش بزرگی که حالا خود را به عنوان یک بحران نشان داده و حل آن نیازمند همفکری و ارائه نظرات مختلف و تشریک مساعی بر سر آن است.
چندین ماه متوالی است که کلمه «ناترازی» به فصل مشترک بخش بزرگی از مشکلات ریز و درشت اقتصادی ایران تبدیل شده است.
به طور ساده، این کلمه به معنای «به هم خوردن تعادل» و نوعی «کمبود» در یک معادله «هزینه - فایده» است.
بنابراین در یک کفه ترازو، احتمالا مصرف بیشتر از تولید است که ناترازی حالا به یک بحران بزرگ تبدیل شده است.
اما چرا حل و فصل چنین بحرانی اهمیت دارد و تاثیر آن بر آینده اقتصاد ایران چیست؟
برای پاسخ به این پرسش به چند نمونه از ناترازی و شاید «کمبود» در حوزه انرژی نگاه کنید؛ سپس به اطرافتان نگاه کنید و ببینید که ناترازی فقط در حوزه انرژی نیست و حوزههای دیگری را نیز در بر میگیرد.
ناترازی در برق، 17 هزار مگاوات
نمودهای ناترازی را در فصل گرم امسال همه به خاطر دارند.
زمانی که خاموشیهای گسترده در بخش برق خانگی و صنعتی فراگیر شد و حتی به بخش روشنایی معابر کشید.
این اتفاق در تابستان امسال که به گواه آمارها، گرمترین سال کره زمین نیز بوده، به خاموش شدن سیستمهای سرمایشی خانهها و سازمانها و شرکتها از یک طرف و تعطیلی بخش بزرگی از صنایع و بنگاههای تولیدی به صورت مقطعی از سوی دیگر منجر شده بود.
در حوزه برق - آن گونه که گزارشهای کارشناسی میگوید - با توجه به طرحهای نیروگاهی در حال احداث و بهرهبرداری شده و با احتساب میزان تولید، واردات، مصرف شبکه در زمان پیک مصرف تابستان ۱۴۰۳، میزان صادرات و ظرفیت ذخیره، حداقل ۱۴.۱ و حداکثر ۱۷ هزار مگاوات و حد میانی ناترازی برق، بالغ بر ۱۵.۶ هزار مگاوات خواهد بود.
به عبارتی در همین تابستان امسال 17 هزار مگاوات برق در ایران کمتر از سطح مورد نیاز بوده و به نوعی تعادل میان تولید و مصرف به هم خورده است.
ناترازی در گاز 300 میلیون متر مکعب
فصل تابستان با آن ناترازی سفت و سخت در حوزه برق گذشت و به فصل زمستان رسیدیم و حالا ناترازی روی دیگری را به ما نشان داده و آن هم حوزه گاز و مصرف انرژی برای «گرمایش» است که این بار هم بخش صنعت و تولید را که به شدت وابسته به انرژی ارزانقیمت است درگیر خود کرده و هم بخش خانگی را که دولت برای برقراری تراز بین این دو، به ناچار دست به تعطیلیهای مقطعی زده است.
پیشبینی وزارت نفت این است که امسال 250 تا 300 میلیون متر مکعب ناترازی در حوزه گاز وجود دارد.
منبع بسیار گران و با اهمیت انرژی گرمایشی که به دلیل نبود تنوع انرژی در ایران، طی فصل زمستان با اوج مصرف مواجه میشود و به قطع گاز، بیشتر در حوزه تولید و صنایع میانجامد.
ناترازی در بنزین؛ روزانه 14 میلیون لیتر
احتمالا بیشترین موردی که شهروندان ایرانی در مقوله ناترازی با آن مواجهند، ناترازی در حوزه بنزین است که گفته میشود بین 8 تا 14 میلیون لیتر در این حوزه کمبود وجود دارد که باید از طریق واردات تامین شود.
اما نکته مهمتر اینکه در این یک مورد، هرگونه برنامه اصلاحی هنوز نیامده به سد سفت و سخت نظرات مختلف برخورد میکند و مشخص نیست که چنین چالش بزرگی که روزانه بخش بزرگی از منابع ارزی ایران را میبلعد، قرار است چگونه برخورد شود؟
درباره یارانه سوخت بارها و بارها صحبت شده و سوخت ارزان به عنوان یکی از دلایل قاچاق شدید سوخت یارانهای ایران به خارج از کشور خصوصا در مرزهای جنوب شرقی ایران مطرح میشود.
این اتفاق در حوزه گازوییل بدتر و شدیدتر از بنزین در جریان است و حتی به تازگی تخمین زده شده که روزانه 2 هزار میلیارد تومان سوخت مایع توسط قاچاقچیانی که به طیف وسیعی از ابزارآلات دسترسی دارند از کشور خارج میشود.
ناترازی در آب
ضلع دیگری از ناترازی انرژی در حوزه آب است که به واسطه اقلیم گرم و خشک ایران به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل شده و نگرانیهای عمیقی را به دنبال داشته است.
ناترازی آب به وضعیتی اطلاق میشود که در آن، تقاضای آب از منابع قابل دسترس بیشتر باشد، یا منابع آب به طور ناپایدار و غیرمتعادل استفاده شوند.
در حال حاضر بیش از 300 شهر در کشور در وضعیت ناترازی عرضه و تقاضای آب و حتی «تنش آبی» به سر میبرند و حکمرانی مناسبی در عرصه آب و تقسیم آن بین ذینفعان بخش کشاورزی، صنعت، خدمات و مردم ایجاد نشده است.
روز به روز نیز به ابعاد این بحران عظیم اضافه میشود و حالا ناترازی در حوزه آب حتی اهمیت بالاتری از دیگر ابعاد انرژی پیدا کرده است.
کافی است در این باره به آمار آب ذخیره شده در پشت سدهای کشور نگاه کنید تا به عمق فاجعه پی ببرید.
ناترازی فقط در حوزه انرژی نیست
بخش بزرگی از اظهارنظرها و فضای غالب گفتمان سیاسی و اقتصادی کشور معطوف به ناترازی در حوزه انرژی شده است چرا که مردم عادی نمودهای آن را هر روز در زندگی خود حس میکنند.
اما باید توجه داشت که ناترازی فقط در این حوزه نیست و ابعاد دیگری از بحران ناترازی، اقتصاد ایران را درگیر خود کرده است.
به طور مثال، در حوزه مالی و پولی کمبود منابع بهخصوص خود را در بودجههای عمومی و عمرانی دولت نشان میدهد.
در بودجه سال جاری بیش از 1000 هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود دارد که روی ابعاد مختلف زندگی مردم (مثلا در حوزه پرداخت یارانهها) تاثیر منفی میگذارد.
یا اینکه در همین بودجه، 225 طرح عمرانی وجود دارد که 2000 هزار میلیارد تومان پول نیاز دارد تا به اتمام برسد.
اما شاید یک پنجم این منابع نیز در بودجه امسال دیده نشده است.
در حوزه ارز، به هم خوردگی تعادل بین عرضه و تقاضای ارز، شرایط کنونی در بازار را به وجود آورده است.
در تجارت خارجی، بین صادرات و واردات ایران، یک ناترازی 18 میلیارد دلاری وجود دارد که عدد بسیار بزرگی است که تاثیر خود را روی عرضه ارز میگذارد.
در واقع ارز کمتری وارد کشور میشود و به واسطه تحریمهای شدید، همین ارز نیز با هزینه مبادله بالاتری وارد شده است.
در نظام اشتغال، به واسطه دستمزدهای پایین و تورم بالا، افراد در سن کار، ترجیح میدهند شغلی داشته باشند که در رده مشاغل کاذب قرار میگیرد اما درآمد بالاتری دارد.
چرا که یک ناترازی دیگر نیز در این بخش دیده میشود و آن هم نبود تعادل بین هزینه و درآمد است.
کارفرمایان از رکود شدید میگویند و معتقدند که همین رکود موجب شده تا نتوانند دستمزد بیشتری به کارگران پرداخت کنند.
از آن سو، کارگران نیز با دستمزد پایین قید کار در حوزه تولیدی را میزنند تا بتوانند در تورم مزمن و بالای چند سال اخیر، جان سالم به در ببرند.
ابعاد دیگری نیز در حوزه ناترازیها میتوان دید.
در نظام سلامت ایران، با مهاجرت بالای پزشکان و پرستان، عرضه و تقاضا در حوزه کادر درمان به هم میریزد.
در حوزه دارو، نظام قیمتگذاری دستوری کاری کرده که هم قاچاق دارو بیشتر از حد معمول باشد و هم مصرف خودسرانه و بیرویه دارو توسط مردم افزایش پیدا کند.
در نظام آموزشی، رابطه منطقی میان صندلیهای دانشگاه و بازار کار وجود ندارد.
برای صندلیهای برخی از رشتههای دانشگاهی سر و دست شکسته میشود و بسیاری از رشتههای دانشگاهی خالی از ظرفیتند.
فارغالتحصیلان نیز آن گونه که گزارش نهادهای پژوهشی میگویند بیش از دو سال منتظر میمانند تا شغل مورد نظر خود را پیدا کنند.
نظرات خود را بگویید
شما ناترازیها را چطور میبینید و فکر میکنید چاره آن چیست؟
هر یک از مواردی که گفته شد به صورت زنجیرهوار به یکدیگر متصل هستند و روی هم تاثیر میگذارند.
بنابراین از شما میخواهیم با ارسال نظرات و پیشنهادهای خود به دولت کمک کنید که از بحران کنونی عبور کند.
راهحل چیست و چگونه باید اجرایی شود؟
این سوال مهمی است که تلاش کردهایم با کارشناسان مطرح کنیم و پاسخهایی نیز گرفتهایم.
اما بحران ناترازی بزرگتر از این است و در اینجا هم فقط بخشی از آن به تصویر کشیده شده است.
بنابراین از شما دعوت میکنیم تا در این چالش همراه شوید و پاسخ این پرسش را شما بدهید.