تجربه شناختن برگمان در جلسه نقد فیلمتئاتر «تصویرسازان»
چهلمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص چهارشنبه ۲۶ دی به نمایش فیلمتئاتر «تصویرسازان» به کارگردانی اینگمار برگمان اختصاص داشت.
به گزارش خبرگزاری مهر، چهلمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۲۶ دی به نمایش فیلمتئاتر «تصویرسازان» به کارگردانی اینگمار برگمان و حضور عباس غفاری و آران قادرپور به عنوان منتقد اختصاص داشت.
عباس غفاری در این نشست در پایان سلسله نشستهای آثار اینگمار برگمان، گفت: در ویژه برنامه «نور زمستانی» تلاش کردیم به وجهه تئاتری از برگمان بپردازیم که کمتر به آن پرداخته شده است.
وی در ادامه، درباره «تصویرسازان» گفت: ممکن است که ساختار این اثر برای شما مانند فیلم تلویزیونی باشد ولی «تصویرسازان» در کارنامه کاری برگمان به عنوان فیلمتئاتر ثبت شده است.
به نوعی این اثر در حال ستایش یکی از بزرگترین کارگردانها و بازیگران سوئد یعنی ویکتور شوستروم است.
برخی از تصاویری که در «تصویرسازان» میبینیم نیز برگرفته از اثر شوستروم در سال ۱۹۲۱ است.
آران قادرپور در این نشست، در مورد فیلمتئاتر «تصویرسازان» گفت: تمام صحبتها و ارجاعات امروزم از برگمان با اشاره به فیلمهایی است که در همین چند هفته در سینماتک خانه هنرمندان ایران با عنوان «نور زمستانی» پخش شده است.
هدف رئالیسم ادبی انعکاس حقیقتی از واقعیت است.
این نوع ادبیات پتانسیلهای ذهنی و عینی بشر را در موقعیتهای نامتعادل به تصویر میکشد.
به طور کل در کارهای برگمان شما با عواطف و افکاری در موقعیتها مواجه میشوید که در زندگی بسیار واقعی بوده و برایتان رخ داده است.
برگمان بهقدری دقیق و موشکافانه وارد یک حس درونی انسانی میشود که شما خودتان را به او میسپارید. شخصیت فیلمساز برگمان در این اثر نمایشی در توازنی ظریف با پر اولو اینکویست نویسنده و نمایشنامهنویس سوئدی است.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: یکی از کاراکترهای اصلی این نمایش سلما لاگرلف اولین نویسنده زنی است که جایزه نوبل را برده است.
با تماشای این نمایش فکر کردم که اگر این متن را کارگردانِ دیگری کار میکرد، آیا به این زیبایی در میآمد و به این نتیجه رسیدم که بله ممکن بود این اتفاق رخ دهد؛ اما این متن شباهتهای بنیادینی با کارهایی که برگمان آنها را نوشته نیز دارد.
دیالوگهای تند و تیز پینگپنگی که دو به دو میان کاراکترها بیان میشود، طغیان علیه نظم موجود، دو راهیهای اخلاقی از این نمونههاست.
نکته حائز اهمیت در این اثر این است که برگمان فیلمسازی خود را به رخ نمیکشد و همراه روایت با درکی مشترک از کلمات و تصویر پیش میرود.
عباس غفاری در ادامه این نشست گفت: برگمان دو شخصیت واقعی سینما، تئاتر و ادبیات سوئد را به این اثر آورده است.
هم از آنها قدردانی میکند و هم ابعاد دیگری از شخصیت آنها را به ما نشان میدهد.
او ابایی از این ندارد که قسمتهای تاریک شخصیتها را نشان دهد.
برگمان معتقد است که ما انسانیم و در زندگی خود با اتفاقاتی مواجه میشویم.
شخصیت دختر اثر، تورا مانند اکثر کارهای برگمان است.
ما در آثار برگمان، شخصیت دختر جسوری داریم که میخواهد قالبها را بشکند و فراتر از نسل خود عمل کند.
در «مادام دوساد» هم دختر میخواهد چیز دیگری باشد.
انگار شخصیت دختر بازیگری که در این اثر میبینیم، ادامه جسارت شخصیت خانم سلما است.
در واقع چیزی که سلما نداشته را تورای بازیگر ادامه میدهد.
وی ادامه داد: بعد از دیدن آثار برگمان باید گفت که برگمان شخصیتهای خانم را به طور عجیبی میشناسد.
شاید روابطی که داشته نیز در این موضوع تاثیر گذار بوده است.
در واقع اکثر فیلمهای او به نحوی است که انگار میخواهد از زنها قدردانی کند.
ما در فیلمهای برگمان هیچگاه جملهای نداریم که بخواهد زن را تحقیر کند و نادیده بگیرد.
زندگی شخصی برگمان به ما ارتباطی ندارد.
در واقع ما برگمان هنرمند را دوست داریم.
من نیز شخصا فیلمهای او را دیده و آثارش را مطالعه میکنم؛ شاید باید بخش زندگی شخصی او توسط افراد دیگری دنبال شود.
آران قادرپور در بخش دیگری از این نشست گفت: برگمان کسی بوده که زندگی خود را وقف سینما و تئاتر کرده است همین طور که شخصیتهای این تئاتر میخواهند از طریق هنرشان فقدانی را که در زندگی دارند، جبران کنند و هنر برای آنها بسیار جدی است.
نمایش این فیلم، دوازدهمین و آخرین نشست از برنامه نمایش و تحلیل آثار «اینگمار برگمان» است که با عنوان «نور زمستانی» دی ۱۴۰۳ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.