پاسخ یک فعال حوزه گاز به فراخوان «اعتماد» برای روشن شدن ابعاد ناترازیها؛ مشکل ناترازی انرژی هدررفت بدون مدیریت منابع است
چندين ماه متوالی است كه كلمه «ناترازی» به فصل مشترك بخش بزرگی از مشكلات ريز و درشت اقتصادی ايران و ناترازی حالا به يك بحران بزرگ تبديل شده است.
کد خبر: 695358 | ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ ۱۰:۴۹:۱۴
چهارشنبه گذشته، روزنامه «اعتماد» از شما خوانندگان گرامی درخواست کرد که با توجه به بحرانی شدن وضعیت «ناترازیها» به صورت عام، نظرات و پیشنهادهای خود را برای حل این چالش بزرگ که گریبانگیر اقتصاد و جامعه ایران شده، ارایه دهند.
در واقع، چندین ماه متوالی است که کلمه «ناترازی» به فصل مشترک بخش بزرگی از مشکلات ریز و درشت اقتصادی ایران و ناترازی حالا به یک بحران بزرگ تبدیل شده است.
در پاسخ به این فراخوان، محمود امیننژاد، مدیرعامل شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس نظرات خود را درباره ناترازی در حوزه انرژی ارایه و برای ما ارسال کرده است.
او با سابقه بیش از دو دهه حضور در بخش پتروشیمی ایران، معتقد است که بخش بزرگی از ناترازی در حوزه انرژی به «هدررفت منابع» با ارزش ایران برمیگردد که کار را به اینجا کشانده است.
او همچنین به تلاشهایی که برای جلوگیری از این اتفاق شروع شده، اشاره میکند و امیدوار است که معضل بزرگی به نام ناترازی انرژی تا حدی رفع شود.
البته بخش بزرگی از اظهارنظرها و فضای غالب گفتمان سیاسی و اقتصادی کشور معطوف به ناترازی در حوزه انرژی شده است، چراکه مردم عادی نمودهای آن را هر روز در زندگی خود حس میکنند.
اما باید توجه داشت که ناترازی فقط در این حوزه نیست و ابعاد دیگری از بحران ناترازی، اقتصاد ایران را درگیر خود کرده است.
بنابراین همچنان منتظر نظرات کارشناسان و صاحبنظران و حتی شما خوانندگان هستیم تا به روشن شدن ابعاد این مساله بزرگ و برونرفت از این چالش یاری کنیم.
آقای امیننژاد، جنابعالی از خانواده نفت و گاز هستید، میدانیم که رابطه خوبی هم با مردم دارید، به نظرتان حق با کدام بخش است؟
مردم و کسب و کارها و بنگاههای تولیدی و ذینفعان اقتصادی از ناترازی انرژی یا به قول گروهی، کسری انرژی مینالند، از طرفی وزارت نفت و نیرو میگوید حداکثر تلاشش را کرده است.
نظر شما در این باره چیست.
بلی، حق با مردم و صاحبان کسب و کارهاست، اما دیدگاه وزارت نفت و نیرو نیز نادرست نیست.
بگذارید که مشکل را مقداری تجزیه و تحلیل کنیم.
امروز از یک طرف مردم ایران در شرایط سختی قرار گرفتهاند.
کسری از بحران هم گذشته است.
صنعت سالی دهها میلیارد دلار خسارات میبیند.
مردم از آینده انرژی واهمه دارند.
در طرف دیگر متخصصان شرافتمند نفت، گاز و برق شبانهروزی و در سرما و گرما پای کار ایستادهاند تا در این شرایط سخت تحریمی خط تولید را همچون رزمندههای زمان جنگ حتی با دست خالی حفظ کنند و از تولید کاسته نشود.
این بین چیزی کم است.
بین تولید و مشکلات مردم در این زنجیره چند حلقه گم شده است و این زنجیره کامل نیست.
یک طرف با عشق کار میکند، اما به طرف دیگر نمیرسد.
به این بخش میگوییم بخش هدررفت بدون مدیریت و رها شده انرژی !!
مگر این بخش چقدر بزرگ است؟
برای اینکه پاسخ را برای خوانندگان ساده کنم، اول مقدار تولید را با هم مرور و با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم.
در ایران سالی حدود ۲۷۵ میلیارد مترمکعب گاز تولید میکنیم، این به اندازه مصرف اتحادیه اروپا با جمعیت حدود ۲۵۰ میلیون نفر یا چین با حدود یک میلیارد نفر یا چهار برابر ترکیه با ۸۵ میلیون جمعیت است.
پس تولید گاز بسیار هم خوب است.
اما چه اتفاقی برای این گاز تولید شده میافتد؟
اینجا را دیگر کسی نیست که پاسخ بدهد، چون که مدیریت ما تا تولید بسیار دقیق کار میکند و بعدش رها شده است.
چطوری ؟
ببینید شدت مصرف انرژی ما 5.2 برابر میانگین جهانی است و این فاجعه است.
یعنی ما بخش بزرگی از انرژی تولیدی را هدر میدهیم یا به عبارتی نه با تبدیل به ثروت و ارزش افزوده از آن استفاده میکنیم و نه مردم آن را مصرف میکنند.
این هدررفت آنچنان بزرگ است که در بخش گاز به حدود نصف تولید میرسد.
شاید هم حتی بیشتر از نصف تولید گاز.
این اعداد نگرانکننده هستند.
سرفصلهای این هدررفت را نام میبرید؟
از سرفصلهای مهم میتوان به چنین مواردی اشاره کرد: نیروگاهها و شبکه انتقال برق، گاز فلرها، مبحث ماده ۱۹ ساختمانسازی، خطوط شبکه گاز، ایستگاههای پمپبنزینها، خودروهای غیراستاندارد، تعداد حدود ۱۰۰ پتروشیمی بدون تکمیل زنجیره لولهکشی گاز حدود ۴۵۰ هزار کیلومتر طول بدون توجیه اقتصادی و مواردی از این دست.
اینها در کنار هم نصف انرژی کشور را هدر میدهند و این به مرور و طی چند دهه اینگونه تلنبار شدهاند و امروز حتی فکر میکنیم که بخشی از زندگیمان شدهاند.
به نظر شما برای بهبود این عملکرد از کجا باید شروع کرد؟
شروع شده است، اما باید دید به کجا کشیده میشود.
همین معاونت بهینهسازی و راهبردی انرژی یا به عبارت سادهتر معاونت انرژی ریاستجمهوری اگر چه دیر وارد چرخه مدیریت انرژی کشور شد، اما شاهکلید حل این مشکل زنجیره پاره شده است.
اگر در انتخاب معاونت دقت لازم صورت گیرد و بهگونهای فضا ایجاد شود که بتوان از نخبگان به صورت راحت و بدون مشکلات جذب متخصصان استفاده کرد میتوان کارهای زیر را با اولویت شروع کرد:
بازطراحی مسیر انرژی کشور از تولید، انتقال تا مصرف با حداقل هدررفت.
توسعه سبد انرژی از ۲ محصول گاز و فرآورده نفتی به حداقل 6-5 نوع انرژی
کاهش نصف هدررفت طی دولت چهاردهم که مثلا از حدود ۵۰ میلیارد دلار کنونی به ۲۵ میلیارد دلار کاهش داد.
مشارکت واقعی بخش خصوصی با سیاستهای تشویقی جبران کسریهای بخش برق به کمک انرژیهای تجدیدپذیر و...
آیا امید دارید که این معاونت انرژی نجاتدهنده انرژی ایران باشد؟
خودتان چند درصد باور دارید به آنچه از اهداف این معاونت گفتید.
آنچه گفتم امید و آرزو نبود.
نتیجه محاسبات اعداد و ارقام کارشناسی است.
نتیجه علم ریاضی است که اگر بخواهیم به مردم پاسخ بدهیم حتما دو در دو میشود چهار.
کسی یک کارشناس فنی را که با اعداد آشناست مجبور نکرده که اعداد بسازد.
اگر دولت معاونت انرژی را علمی و فقط در بخش راهبردی و سیاستگذاری تعریف کند و یک مقدار سختگیریهای معمول در گزینش مشاوران و کارشناسان آنجا را کم کند، شک نکنید در ۴ سال نه قطعی گاز صنایع را خواهیم داشت و نه نیاز به واردات خواهیم داشت.
برق هم کمی بیشتر طول میکشد.
فکر میکنید کشورهای دیگر چگونه موفق شدند؟
ما چگونه در تولید هنوز موفق هستیم؟
به همان صورت در بخش بعد از تولید هم به کمک خود مردم موفق خواهیم شد.
کارشناسان یک برنامه دهگانه برای حل مشکل بخش هدررفت و توسعه سبد انرژی آماده کردهاند که به امید خدا بعد از استقرار معاونت انرژی همگی کمک خواهند کرد این مشکل مردم بدون نیاز بودجه فوری از دولت و با سیاستهای تشویقی به مرور و در همین دهه بخش بزرگی از آن حل شود.
حرف آخر؟
به متخصصان و همکارانم در نفت و گاز و برق میگویم که مطمئن باشید مردم شما را از صمیم قلب دوست دارند و قدردان زحمات شما هستند و با ایجاد حلقه بعد از تولید که چند دهه وجود نداشته، ثمره زحمات این عزیزان فنی یا به ثروت یا به دست مردم برای زندگی بهتر خواهد رسید.
ایران خانه همه ایرانیان است.