ماجرای اولین سند راهبردی بلندمدت ایران و روسیه در دولت خاتمی؛ پیام ایران به آمریکا چیست؟
حسن بهشتیپور گفت: به لحاظ تاریخی اولین سند راهبردی بلندمدت میان ایران و روسیه به سفر آقای خاتمی به مسکو در اسفند ماه سال ۱۳۷۹ باز میگردد که پیمانی 5 ساله میان طرفین به امضا رسید و این نخستین همکاری دوجانبه میان تهران و مسکو بعد از انقلاب بود.
کد خبر: 695510 | ۱۴۰۳/۱۰/۳۰ ۱۱:۲۵:۰۲
حدیث روشنی- سفر مسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران به روسیه در شرایطی انجام شد که تحولات بینالمللی به ویژه جنگ اوکراین و آغاز به کار دولت دوم دونالد ترامپ، زمینهساز تغییرات عمدهای در معادلات ژئوپلیتیک جهان شده است.
از نظر گروهی از تحلیلگران این سفر و امضای سند راهبردی مشترک 20 ساله میان تهران و مسکو نهتنها به عنوان یک اقدام دیپلماتیک، بلکه به عنوان یک گام کلیدی در راستای اجرای اسناد همکاری متعددی میان ایران و روسیه تلقی میشود که میتواند به طور قابل توجهی بر روابط دوجانبه و امنیت منطقهای در بلندمدت تاثیر بسزایی داشته باشد.
به باور و ارزیابی گروهی دیگر از تحلیلگران این توافق 20 ساله که شامل همکاریهای گستردهای در زمینههای مختلفی ازجمله انرژی، نظامی و هستهای است، در شرایط کنونی به ویژه در مواجهه با تحریمها و فشارهای غرب، اهمیت مضاعفی پیدا کرده است.
در همین باب گمانهزنیهای متعددی مطرح شده است.
به باور گروهی این توافق میتواند به ایران کمک کند تا از کارتهای خود در رایزنیهای احتمالی با طرف غربی استفاده کند.
گروهی دیگر اما با اشاره به همزمانی این سفر با تشدید درگیریها در اوکراین مدعی شدند گسترش ابعاد همکاری دو بازیگر میتواند بسترساز تنش شود.
حال آنکه نگاهی دیگر به ابعاد جدید همکاریهای تهران و مسکو وجود دارد و آن اینکه سفر پزشکیان به روسیه نمایانگر تلاشهای ایران برای تقویت روابط استراتژیک در شرایطی حساس است.
ذیل این تحلیل به نظر میرسد این سفر میتواند به عنوان یک فرصت برای بررسی چالشهای موجود و تقویت همکاریهای دوجانبه در زمینههای مختلف، ازجمله امنیت انرژی و همکاریهای نظامی، عمل کند.
هر چند که باتوجه به اختلافات ژئوپلیتیک و راهبردی میان تهران و مسکو، موفقیت این سفر و اجرای توافقات آن، به عنوان یک آزمون جدی برای روابط ایران و روسیه در آینده نزدیک محسوب میشود.
به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف واکاوی ابعاد مهم توافق راهبردی 20 ساله میان ایران و روسیه و تاثیرات آن بر رویکرد احتمالی دول غربی مشخصا امریکا و تروییکای اروپایی در ارتباط با تهران با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل و همچنین مرتضی مکی، کارشناس مسائل اروپا گفتوگو کرده است.
بهشتیپور با تاکید بر اینکه توافق در باب اسناد بلندمدت میان روسیه و ایران نمیتواند پیام و معنای خاصی برای طرفهای غربی داشته باشد، مرتضی مکی این توافق در بازه زمانی کنونی را حامل پیام قلمداد کرد و گفت امضای چنین توافقی قطعا بر رویکردهای احتمالی امریکا و مشخصا تروییکای اروپایی همزمان با ورود رسمی ترامپ به کاخ سفید تاثیرگذار خواهد بود اما ایران نیز باید از آن تحت عنوان کارتی برای چانهزنی با امریکا و اروپا استفاده کند.
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال «اعتماد» که اساسا امضای توافق راهبردی 20 ساله میان تهران و مسکو در بازه زمانی کنونی میتواند حامل پیام یا سیگنال خاصی به واشنگتن در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید باشد یا خیر، گفت که به نظر میرسد ادعاهای مطرح شده بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و واقعیت چیز دیگری است، چراکه به لحاظ تاریخی اولین سند راهبردی بلندمدت میان ایران و روسیه به سفر آقای خاتمی به مسکو در اسفند ماه سال ۱۳۷۹ باز میگردد که پیمانی 5 ساله میان طرفین به امضا رسید و این نخستین همکاری دوجانبه میان تهران و مسکو بعد از انقلاب بود.
این پیمان در فروردین ماه ۱۳۸۰ همزمان به تصویب مجلس ایران و روسیه رسید.
از آن بازه زمانی به بعد این پیمان رسمیت و جنبه اجرایی پیدا کرد.
براساس یکی از بندهای توافق مذبور اگر دو طرف موافقت میکردند قادر بودند هر 5 سال یک بار این پیمان را تمدید کنند.
به همین ترتیب، این پیمان در سال ۱۳۸۵ تمدید شد و پس از آن در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ نیز تمدید گردید.
اما در ۱۴۰۰ که آقای رییسی به مسکو سفر کرد پیشنهاد داد با توجه به تحولات روز، یک توافق جدید و در ادامه اسناد جدیدی در قالب این توافق امضا شود و این توافقنامه جدید به عنوان نقشه راهی برای 20 سال آینده همکاریهای ایران و روسیه در نظر گرفته شود.
طرف روسی نیز این پیشنهاد را پذیرفت.
با این حال، سه سال طول کشید تا دو طرف روی بندهای مختلف این توافق به تفاهم برسند.
نهایتا در دی ماه این توافق آماده امضا شد.
به باور بهشتیپور اما چه ترامپ به کاخ سفید میآمد و چه در انتخابات شکست میخورد، این موضوع یک مساله راهبردی است و به عنوان نقشه راهی برای همکاریهای بلندمدت میان ایران و روسیه به شمار میآید.
البته که این همکاریها جنبههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دفاعی را در بر میگیرد و یک همکاری گسترده میان دو کشور پیشبینی شده است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه به «اعتماد» گفت ذیل این پیمان یا نقشه راه سرفصلهای مختلفی وجود دارد که هر یک نیازمند امضای قراردادهای مختلفی است.
به عنوان مثال در حوزههای حمل و نقل، همکاریهای فرهنگی، انرژی نفت و گاز و همچنین همکاریهای دفاعی و نظامی باید قراردادهای جداگانهای امضا شود.
به عبارت دیگر میتوان این توافق را به نوعی مشابه توافق 25 ساله ایران و چین قلمداد کرد.
بهشتیپور در ادامه گفتوگوی خود تاکید کرد: بنابراین به اعتقاد من این توافق پیام خاصی به طرف امریکایی را مخابره نمیکند، چراکه به نظر میرسد که این پیمان علیه هیچ کشور خاصی نیز نیست.
من تصور میکنم هدف اصلی آن تاکید بر همکاری دو کشور ایران و روسیه است که در حال حاضر به لحاظ اقتصادی تعاملاتشان در سطح بسیار محدودی قرار دارد.
به عبارتی با توجه به ظرفیتهای موجود میان تهران و مسکو، همکاریهای دو کشور در بازه زمانی کنونی شاید به سختی در حدود چهار میلیارد دلار برآورد شود، درحالی که پیش از این یعنی سالهای قبل به دو میلیارد دلار هم نمیرسید.
به نظر میرسد که دو طرف سعی دارند با این توافق به شکلی تدریجی این همکاریها را گسترش بدهند و در طول 20 سال آینده میزان همکاریهای اقتصادی خود را به 40 میلیارد دلار برسانند.
این پژوهشگر مسائل بینالملل در ادامه گفتوگوی خود متذکر شد این توافق به عنوان یک نقطه عطف ددر کارنامه ولت آقای پزشکیان محسوب میشود.
بهشتیپور در ادامه به «اعتماد» گفت: هر چند که به اعتقاد من بهتر بود آقای پوتین به تهران سفر میکرد، چراکه اگر نوبتی هم باشد، نوبت ایشان است.
سفرهای رییس فدراسیون روسیه به تهران در گذشته بیشتر کاری بوده و هر بار به دلیل حضور در کنفرانسهای مختلفی به ایران آمدند.
این سفر میتوانست به گونهای طراحی شود که آقای پوتین برای امضای توافق به تهران بیاید.
با این حال اما توافقی در حال حاضر صورت گرفته و به امضای طرفین رسیده است.
بهشتیپور در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در این باب که آیا دور جدید همکاری دفاعی و تعامل در حوزه انرژی میان تهران مسکو به عنوان بخشی از این توافق میتواند برای دول غربی حساستبرانگیر باشد، گفت: به اعتقاد من، پیش از این، روسها بهانههایی مختلفی برای افزایش همکاریهای اقتصادی با ایران میتراشیدند.
جالب آنکه خروج ترامپ از برجام باعث شد اولین شرکتهایی که از ایران خارج شوند، شرکتهای روسی و چینی باشند، چراکه این شرکتها به دلیل ترس از تحریمهای واشنگتن همکاری خود را با تهران قطع کردند.
اما اکنون، با توجه به اینکه روسیه در مقایسه با ایران تحریمهای گستردهتری را تحمل میکند، قطعا میتواند در زمینه انرژی بدون نگرانی از جانب تحریمهای امریکا با تهران همکاری داشته باشد.
به باور بهشتیپور هر چند که برخی مدعیاند که چون هر دو کشور صادرکننده گاز و نفت هستند، بنابراین رقیب یکدیگر تلقی میشوند و نمیتوانند با هم همکاری کنند.
به اعتقاد من، این دیدگاه اشتباه محض است.
همچنانکه روسیه هماکنون با عربستانسعودی و امارات همکاری میکند و در شرایط تحریم نیز میتواند با ایران در زمینه سرمایهگذاری استخراج نفت و گاز و انتقال آن از طریق خاک ایران همکاری کند و همینطور در برخی زمینههای دیگر.
بنابراین باید به این موضوع نگاهی واقعبینانه داشت.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در رابطه با همکاریهای دفاعی و نظامی ایران و روسیه و واکنش احتمالی امریکا و اروپا نسسبت به این همکاریها گفت: اول اینکه در مورد همکاریهای دفاعی ایران و روسیه باید گفت این قبیل توافقها از زمان شوروی و دوره آقای هاشمیرفسنجانی آغاز و امضا شده است.
ایشان سالها پیش در سفری به مسکو توافقاتی را امضا کردند که بر اساس آن، جنگندههای میگ - ۲۹ و سامانه پدافندی تور ام1 به ایران تحویل داده شد.
اگر اشتباه نکنم همچنین سوخوهای ۱۸ یا ۲۳ نیز به ایران منتقل شده است.
به باور بهشتیپور در این زمینه باید گفت که اگر غربیها مایحتاج تسلیحاتی ایران تامین میکردند، اعتراض به این نوع همکاریها تا حدودی قابل پذیرش بود اما زمانی که آنها ایران را تحریم کردهاند اعتراضشان به همکاریهای دفاعی- نظامی مسکو و تهران محلی از اعراب ندارد.
اما در باب ارسال تسلیحات دفاعی توسط ایران به روسیه باید گفت که قراردادهای مربوط به پهپادها و فروش آنها به مسکو پیش از جنگ روسیه و اوکراین منعقد شده و طرح ادعاهایی در این راستا بیاساس و بلاوجه است.
بهشتیپور در ادامه به «اعتماد» گفت که روسیه و چین نیز طی این سالها با ایران مشارکتهای دفاعی داشتهاند و ایران نیز تلاش داشته همکاری متقابلی با دو طرف داشته باشد، چراکه راهبرد ایران برمبنای خودکفایی دفاعی طراحی شده است.
البته که این معنی ندارد و باید بتواند با سایر بازیگران همکاریهای دفاعی داشته باشد.
بهشتیپور در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» خاطرنشان کرد: از طرفی دیگر این همکاری مربوط به آغاز درگیریها در اوکراین نیست.
پیش از این نیز تهران و مسکو همکاریهای دفاعی مهمی داشتهاند و اکنون نیز این قرارداد 20 ساله است و البته که امیدواریم جنگ اوکراین نیز به زودی به پایان برسد، چراکه این جنگ بیحاصل تنها منافع امریکاییها را تامین کرده و این درگیریها منافاتی با توافقات احتمالی دفاعی و نظامی ایران و روسیه طی 20 سال آینده ندارد.
اما در هر صورت، به اعتقاد من همکاری بین ایران و روسیه باید پایدار بماند و به عنوان یک محور اصلی در روابط دو کشور برای 20 سال آینده مورد توجه قرار بگیرد نه برای کوتاهمدت.
بهشتیپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در این زمینه که ادعاهایی در باب همکاری هستهای میان روسیه و ایران ذیل این توافق مطرح است، گفت: یکی از بندهای مهم ذیل این پیمان همکاری هستهای و البته شفاف تحت نظارت نهاد پادمانی است.
فراموش نکنیم راکتوری که آلمانیها حاضر به ساخت آن در ایران نشدند، نهایتا در سال ۱۹۹۵ توسط روسها ساخته شد.
اگرچه این پروژه با تاخیر به سرانجام رسید و قرار بود تا سال ۲۰۰۰ به اتمام برسد، اما درنهایت تا سال ۲۰۱۳ به بهرهبرداری رسید.
قرارداد فاز دوم و سوم نیروگاه بوشهر نیز سالها پیش بسته شده و تحت این پیمان راهبردی قرار دارد.
به باور بهشتیپور قراردادهای موجود در این باره نیز شفاف هستند و مشخص است که روسیه در زمینه انرژی هستهای به ایران کمک میکند.
هر چند ادعاهایی مبنی بر اینکه روسیه ممکن است به ایران سلاح هستهای بدهد، وجود دارد به نظر میرسد این قبیل اظهارنظرها بیاساس باشد، چراکه روسیه خود در طول سالهای گذشته همواره نگران ایران هستهای و بوده و این موضوع به عنوان یک تهدید امنیتی برای مسکو نیز مطرح است.
مطبوعات و کارشناسان این کشور نیز مکررا به این موضوع اذعان کردهاند که روسها به هیچ عنوان در زمینه سلاح هستهای با ایران همکاری نخواهند کرد و همکاریها تنها در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز است.
بهشتیپور در ادامه بر این موضوع تاکید کرد که فراموش نکنیم در این زمینه روسها طی سالهای اخیر کمکهای بسیاری به ایران کردهاند تا تهران بتواند فناوری هستهای را بومیسازی کند و در بوشهر طرحهایی را اجرا کردند و از طرفی کارشناسان ایرانی نیز به روسیه رفتند و در این زمینه تحقیقات و پژوهشهای مهمی را انجام دادند.
به باور بهشتیپور آژانس نیز تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر تخلف و وجود شبهه در همکاریهای هستهای تهران و مسکو ارائه نکرده و این قبیل ادعاها بیشتر به فضاسازی رسانهای مربوط میشود.