برگزار نشدن دوسالانه سرامیک چه عاقبتی خواهد داشت؟
مینا رشیدی هنرمند سرامیست بیان کرد که برگزار نشدن دوسالانه ملی سرامیک عاقبتی جز حذف گفتمانهای هنری ندارد و امیدوار است که این دوسالانه تداوم داشته باشد.
مینا رشیدی هنرمند سرامیست که با اثر «چَن بَر» در بخش رقابتی دوازدهمین دوسالانه ملی هنر سرامیک ایران حضور دارد، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اثرش توضیح داد: هدف من از ساختن این اثر، نمایش «تکرار» است؛ آنچه که بارها و بارها و بارها رخ میدهد و خود را تکرار میکند.
مسیری تکراری که طی کردن آن سرنوشت محتوم یک موجودیت است.
تکراری که امکان توقف یا تغییر ندارد.
موجودیتی که از بنپارهای شکل میگیرد، رشد میکند، بارور میشود، خود را میزاید، بالنده میشود، فرسایش مییابد و سپس میمیرد و دوباره به شکل بذر یا نطفهای دوباره باید آغاز کند.
این تکرار در طراحی هر یک از مراحل گذار این موجودیت ارگانیک نیز دیده میشود.
فرمهای مشابه و فیتیلهای که یکی پس از دیگری روی یکدیگر بنا میشوند و سازهای را شکل میدهند.
وی تصریح کرد: همان طور که در توضیح اثر نیز بیان شده استفاده از مدیوم سرامیک به این دلیل است که ارتباط اسطورهای، مذهبی و حتی تا حدودی علمی با به وجود آمدن اولین ارگانیسمهای زنده و حتی انسان دارد.
از طرف دیگر ارتباط مفهومی جذابی بین انسان و گِل فرم گرفته که قرار است پخته شود و در نهایت شکننده باقی بماند، وجود دارد.
رشیدی درباره برگزاری دوسالانه ملی سرامیک گفت: از نظر من آثار پذیرفته شده در دوسالانه سرامیک از کیفیت بالایی برخوردار هستند.
من به شخصه از بسیاری از کارها چیزهای زیادی یاد گرفتم.
تنوع آثار هم از دیگر جذابیتهای نمایشگاه دوسالانه برای من بود.
فارغ از تکنیک، اثر باید زاده فکر و تخیلات هنرمند باشد که در این دوسالانه این اتفاق افتاده است.
قسمت جذاب دیگر دوسالانه برای من به عنوان فردی که هنوز در حال یادگیری است، نشستهای مختلف نقد و پژوهش بود.
از طرف دیگر برگزاری تورهای آموزشی چه در بخش کیوریتورال و چه در بخش رقابتی بسیار مفید و آموزنده بود.
آشنایی با فرایند کار کیوریتور و پروسه انتخاب هنرمندان و آثار هنری از نقاط قوت تور آموزشی کیوریتورال بود.
البته ساخت یک اثر هنری جمعی با عنوان «آن موج» که با همکاری ۶۰ هنرمند تهیه شده بود، از دیگر اتفاقات جذاب دوسالانه امسال بود.
یکی دیگر از خروجیهای مفید تورهای آموزشی این بود که اثر هنری را چگونه میتوان دید و چه جنبههایی از زیباشناسی، فرم، تکنیک، رسانههای نوین و مفهومی را میتوان در نظر گرفت.
همچنین چگونه برای دریافت اثر میتوان به دیسکورسهای متعدد پنهان و پیدا در لایههای آثار پرداخت.
برگزار نشدن دوسالانه ملی سرامیک عاقبتی جز حذف گفتمانهای هنری ندارد و به همین دلیل امیدوارم که این دوسالانه تداوم داشته باشد.
وی بیان کرد: مانند تمام رویدادها این رویداد هم دارای نقاط ضعف و قوت است.
قطعاً تعداد کارهای برگزیده نسبت به مکانی که برای آن انتخاب شده از تناسب مناسبی برخوردار نبوده است.
همین مساله سبب همجواری نامناسب و اخلال در دید آثار نسبت به هم میشود.
برخی از استندها مناسب با نوع کار طراحی شده نبوده و استیتمنت کارها جای مناسبی از اثر قرار نگرفته که همین امر خواندن توضیح (استیتمنت) را برای مخاطبان مشکل کرده است.
از طرف دیگر نورپردازی نامناسب یا تعداد اندک پروژکتورها باعث شده به هنگام دیدن اثر سایه مخاطب روی کار بیفتد و یا متن استیتمنت قابل خواندن نباشد.
این هنرمند درباره حضور زنان در دوسالانه ملی هنر سرامیک نیز توضیح داد: سرامیک یکی از حوزههایی است که زنان در آن حضور چشمگیری دارند.
علاوه بر این، سرامیک خود یک مدیوم بیشتر زنانه است چه به صورت تاریخی و چه از منظر معاصر.
امسال چه در بخش کیوریتوریال و چه در بخش رقابتی تعداد هنرمندان زن قابل ملاحظه است و تعدادشان از مردها بیشتر بود.
از طرف دیگر سرامیک یکی از ماده - رسانههایی است که هنرمندان حوزههای دیگر مانند نقاشی راحتتر و بیواسطهتر میتوانند به این رشته ورود کنند و این کار را برای زنان راحتتر کرده است.
وی درباره جایگاه سرامیک در جامعه هنری عنوان کرد: ایران سابقه درخشان و قدمت دیرینه در این حوزه دارد.
بیشتر آثار موزه ملی آثار سرامیکی هستند که روی آن خوشنویسی یا نقاشی شده است.
از طرف دیگر، سرامیک جزء رسانههایی است که در گذار از هنری سنتی به مدرن و معاصر بسیار خوب عمل کرده است که قطعاً بخشی از این اتفاق مدیون تلاشهای محمدمهدی انوشفر است که سالها در این حوزه فعالیت کرده است.
رشیدی در پایان گفت: هدف دوسالانه با تمام نقاط قوت و ضعفش، برقراری گفتمان موثری پیرامون سرامیک در میان اهالی این حوزه با افراد موثر در عرصه هنر معاصر کشور بوده است.
در واقع دوسالانه قرار است مکانی برای تقابل و تعامل رویکردهای مختلف در همه عرصهها باشد.
این گفتمان شکل گرفته هم میتواند به هنرمندان سرامیست کمک کند و هم به هنر سرامیک.
برگزار نشدن دوسالانه عاقبتی جز حذف این گفتمانها ندارد و به همین دلیل امیدوارم که این دوسالانه تداوم داشته باشد.
تا زمانی که عرصهای برای گفتگو نباشد روایتی نیز جریان نخواهد داشت.
در توضیح اثر «چَن بَر» این هنرمند، آمده است: «سرامیک، اگر نواده خلف گِل باشد، در بستر اسطوره پیوندی اثیری با تن دارد.
تن؛ موجودیتی ارگانیک محکوم به تحمل چنبر تاریخ.
اثر فوق بازنمایی همین امراست.
بُن پارهای شکل میگیرد؛ پارهای روی پارهای قرار میگیرد، تودهای برپا میشود و مراحل یکی پس از دیگری بر سرش آوار میشود.»