«انتخاب مردمی» به جایزهجلال اضافه شود/ادای دین به وصیت جلال - تسنیم
مهدی کفاس داور بخش رمان جایزه جلال پیشنهاد داد برای ارتقای جایزه جلال جایزه انتخاب مردمی به این جایزه اضافه شود و ساز و کاری طراحی شود که مردم در داوری ها مشارکت داشته باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ورود رمان به ایران را میتوان همزمان با ورود مدرنیته دانست.
جامعه ایرانی، در پی تحولاتی که از اواخر دوره قاجار به مرور در خود شاهد بود، در زمینه ادبیات و شیوههای بیان ادبی نیز درون تحولاتی قرار میگرفت که به سرعت در حال انجام و گسترش بودند.
این تحولات که در دوره پهلوی اول و دوم به اوج میرسیدند و جامعه ایرانی را با نوآوریهای بسیاری مواجه میکردند، سبب پدیدآیی گونهای ادبی (در تعریف عامتر و جهانیتر آن) به نام "رُمان" گشتند.
رمانها از ابتدای دوران معاصر ادبیات ایران تاکنون رشد و تغییرات بسیاری را تجربه کردهاند و میکنند که متأثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی بوده است؛ با این همه چند سالی است که ادبیات داستانی از دوران اوج خود در دهههای 70 و 80 فاصله گرفته و به گفته منتقدان، بیشتر به گرتهبرداری از رمانهای غربی روی آورده است.
در سالهای اخیر، هیئت داوران جایزهجلال، در بیانیههای خود آسیبهایی را برای رمان ایرانی برشمردهاند از جمله کیفیت نامناسب رمانهای ایرانی، موضوعات تکراری و زرد، کپیبرداری از داستانهای ترجمه شده و فقدان اقلیم در رمانهای ایرانی، در برخی دورهها برخی از این آسیبها از جمله فقدان اقلیم برطرف شده و در برخی دورهها همچنان وجود داشته است.
هفدهمین دوره جایزه جلال امروز سوم بهمن ماه برگزیدگان خود را خواهد شناخت، در این دوره 5 اثر رد بخش رمان به عنوان نامزد نهایی معرفی شدهاند، هزار و 265 رمان شناسایی شده در این بخش توسط ابراهیم حسن بیگی، محمدرضا شرفیخروشان و مهدی کفاش ارزیابی شده اند، خبرگزای تسنیم در آستان اختتامیه جایزه جلال، با مهدی کفاش داور بخش رمان درباره چند و چون کمی و کیفی آثار این حوزه گفتوگو کرده است.
این گفتوگو به شرح ذیل است:
*تسنیم: در این دوره جایزه جلال با هزار و 265 اثر در حوزه داستان بلند و رمان مواجه بودیم که البته نسبت به سال ماقبل، با کاهش در تعداد همراه بود، این حجم از انتشار اثر در حوزه رمان میتواند نشانهای از فعالیت جدی ادبیات ایران باشد؟
یا ما با کتابسازی در حوزه رمان مواجهه هستیم.
پاسخ به سوال شما نیازمند پاسخ به سوال ابتداییتری است و آن اینکه آیا از سال پیش تا امسال تعداد کتابخوانهای ما افزایش پیدا کرده است یا نه؟
آیا سرانه مطالعه در کشور بالاتر رفته است؟
اگر این سرانه مطالعه بالاتر رفته باشد، ما با فعالیت جدی ادبیات ایران مواجهیم یعنی نویسندگان توانستهاند با مخاطب خود ارتباط بیشتری پیدا کنند.
اما اگر این سرانه مطالعه پایینتر از سال پیش آمده باشد و شمارگان کتاب ثابت مانده یا پایینتر آمده باشد، به معنای این است که تعدد عناوین کتاب نشانه تولید رمانهایی است که هیچ نسبتی با دغدغههای خوانندگان ندارد و تنها به دلیل منافع شخصی یا وظیفه نهادی یا سازمانی منتشر شده است.
درست است که ما جشنواره را در طول سال به خلاف جشنواره فجر، می بینیم ولی چیزی که کم دارداین امار فروش داخلی هم بیاید، این تشخیص با خوانندگان است
* تسنیم: محتوای رمان ایرانی را به لحاظ مضمون چگونه ارزیابی میکنید؟
به عبارت دیگر رمان ایرانی بیشتر در چه مضامینی و با چه نگاههایی نوشته میشود؟
انسان ایرانی مانند قرنهای پیش جداشده از انسان در سایر نقاط جهان نیست.
گسترش دنیای ارتباطات موجب شده است که انسان ایرانی را نتوان جدا از موقعیت جهانی او دید.
بسیاری از دغدغهها و مسائل انسان ایرانی مسائل مشترک انسانی در جهان است.
مضامینی که از این مسائل به دست میآید هم مضامین مشترک انسانی است.
مانند عشق، دوستی، نفرت، جنگ، انتقام، جوانمردی، فداکاری و ایثار، استعمار، بهرهکشی، تبعیض، فقر و نداری در هر جای جهان مسائل انسانی مشترک است که در زمینههای متفاوت فرهنگی جوامع مختلف، بازخوردهای متفاوتی دارند.
توجه به اسطورههای سرزمینی، گذشته تاریخی و تمدن، نژادها، زبان و خرده فرهنگهای متفاوت، باعث تفاوت در شیوه پرداخت و شخصیت پردازی و مضمون رمانهای ایرانی با رمانهای جهان شده است.
رمان ایرانی هم با طرح این مسائل مشترک در بستر ایران با اولویت بومی، سعی در معرفی ایران و شناساندن انسان ایرانی به جهان دارد تا در ساخت فرهنگ و تمدن در گستره جهانی سهیم باشد.
*تسنیم: چقدر از این مضامین دغدغههای امروز جامعه ایرانی است؟
چقدر رمان و ادبیات ما آینه جامعه بوده و چه اندازه حاصل دغدغهها و تفکرات شخصی نویسندگانش؟
همانطورکه گفتم تفاوت در اولویتبندی دغدغهها است.
تجربیات زیسته و شخصی نویسنده درگذر ازاین دغدغهها، این اولویتها را در ذهن نویسنده به مسأله اصلی و مضمون مورد توجه در رمانش تبدیل میکند.
این انتخاب هر نویسندهای است و نویسنده ایرانی هم مستثنی نیست.
پرداختن به دغدغههای امروز بیش از آنکه کار داستاننویس باشد کار خبرنگار، مستندنگار و جستارنویس است.
نوشتن رمان، اندیشیدن به تغییر جهان است نه تکرار و بازنویسی دوباره!
تغییری دقیق و حساب شده و بر مبنای طرح که برآمده از احساس است اما احساساتی نیست!
کار رماننویس بازآفرینی آن چیزی است که در گذشته تاریخی اتفاق افتاده و تغییر آن به مدد تخیل به شکل مطلوبتری که میتوانست اتفاق بیفتد است.
این حرکت از شکل موجود به شکل مطلوب گاهی با نشان دادن تلخیهای گذشته و حال است تا جلوی تکرار آنها گرفته شود.
گاهی هم نویسنده از واقعیت موجود فاصله میگیرد تا جهانی نو بنیاد را برای آینده پایه ریزی میکند و جهان مطلوب یا نامطلوبش را در معرض قضاوت خواننده قرار دهد که میتوان آن را بشارت یا انذار نویسنده تلقی کرد.
*تسنیم: در دورهای داوران بخش رمان در بیانیههای خود از وضعیت آینده رمان ایرانی ابراز نگرانی کرده و از خطر گرتهبرداری از رمان غربی سخن گفته بودند، آیا این دغدغه همچنان وجود دارد و در آثار مشاهده میشود؟
بله، من هم گرتهبرداری از رمانهای غربی را اشتباه میدانم زیرا که رمان ریشه در باورهای قومی و آداب و فرهنگ اهالی یک اقلیم دارد و نمیتوان یک شیوه و سبک زندگی را برای همه خوانندگان اقلیم دیگر تجویز کرد.
ضمن اینکه بهترش را همان نویسنده غربی نوشته است و خواننده ایرانی میتواند به آسانی به نسخه اصلیاش دسترسی داشته باشد.
مگر اینکه نویسنده ایرانی در آثار غربی، مضمون تازه یا شیوه پرداخت تازهای را بیابد و بخواهد دست به بازآفرینی و بومیسازی بر بستر فرهنگ ایرانی بزند که نه تنها مذموم نیست که بسیار هم پسندیده است و موجب تناوری ادبیات داستانی ایران و تنوع گونههای مختلف برای سلایق مختلف خوانندگان خواهد شد.
*تسنیم: به نظر شما جایزه جلال در ادبیات ایران تاثیرگذار است؟اگر نیست، چرا؟
و اگر هست، چه تاثیری داشته است؟
به نظر من اعتبار یک جایزه ادبی در جهان به استمرار آن است.
برگزاری هفده دوره موفق جایزه جلال آل احمد، با همه فراز و فرودی که در ادوار مختلف داشته آن را تبدیل به معتبرترین جایزه ادبی ایران و نشان معتبری برای ادبیات داستانی معاصر فارسی در جهان کرده است.
بهترین ادای دین به وصیت جلال آل احمد
*تسنیم: به نظر شما جایزه جلال باید اشاعهدهنده تفکر جلال در ادبیات باشد یا جلال تنها نامی است که این جایزه یدک میکشد؟
برخی معتقدند که جلال باید به واسطه جایزه جلال در ادبیات ما ظهور و بروز پیدا کند؟
اگر به وصیتنامه جلال آل احمد که در آستانه رفتن به حج نوشته مراجعه کنید، او بیش از آنکه بر ترویج خود و آثارش تأکید داشته باشد، توصیهاش صرف هزینه از ماترکش برای پرورش استعدادهایی است که توانایی مالی ادامه تحصیل ندارند.
دورههای آل جلال ، اقلیم قلم، پایگاه نقد داستان،...که در تمام این سالها به همت وزارت ارشاد و خانه کتاب و ادبیات ایرانیان به عنوان متولی برگزاری جایزه جلال انجام شده است بهترین ادای دین به وصیت جلال آل احمد با توجه به نویسندگان و استعدادهای جوان دور از پایتخت و در سراسر ایران بوده است که امیدوارم با همت و توجه و امکانات بیشتر مسئولان دلسوز ادامه یابد.
*تسنیم: پیشنها شما برای ارتقای جایزه جلال چیست؟
جایزه جلال آل احمد جایزهای است که آثار منتشر شده دریکسال نشر را مورد داوری قرار میدهد.
به خلاف رویه جشنواره فیلم فجر ومشابه نمونه سینمایی خارجی جایزه اسکار است که آثار اکران شده در سینمای آمریکا در یکسال را داوری میکند.
در جایزه اسکار چون فیلمها در طول سال اکران شده و نقدهای فراوان و نظرات بینندگان جمعآوری شده است، اعضای آکادمی اسکاراین توجه مردمی را هم در داوری مورد ملاحظه قرار میدهند.
«جایزه انتخاب مردمی جلال»
برای تأثیرگذاری بیشترجایزه جلال در میان مخاطبان، جای «جایزه انتخاب مردمی جلال» در این میان خالی است.
به نظرم مهم است که بدانیم چه رمانی و در چه ژانری، فارغ از داوری داوران جشنواره، مورد اقبال بیشتر خوانندگان و فروش بیشتر قرار گرفته است، معرفی و نقد بیشتری در موردش نوشته شده و به اصطلاح داغ شده است.
پیشنهادم برای سال آینده طراحی سازوکار رتبهدهی و مشارکت مستقیم خوانندگان در رویه داوری جلال است.
چون ارزش این بخش جایزه جلال آل احمد نباید کمتر از انتخاب داوران باشد، نیاز به تصمیمگیری وزیر محترم ارشاد و احتمالا تغییراتی در اساسنامه مصوب شورای انقلاب فرهنگی است.
البته میتوان در سال اول به عنوان بخش جنبی جشنواره جلال آن را اضافه کرد.
انتهای پیام/