رسانههای بیگانه در خدمت تروریست و اقدامات تروریستی در ایران
کارشناس مسائل سیاسی گفت: ترور ناجوانمردانه در قوه قضاییه نشان از گردهمایی حلقه معاندینی است که طی سالهای گذشته از نظام جمهوری اسلامی زخم خوردهاند.
برنامه امواج شبهه در گفتوگو با محمدنبی آقاتقی (کارشناس مسائل سیاسی و رسانه) و صالح اصغری (کارشناس مسائل سیاسی) به بررسی موضوع «رسانههای بیگانه چگونه اقدامات تروریستی علیه اهداف در ایران را رضایت بخش توصیف میکنند؟» پرداخت.
ترور قضات عالی کشور با یک پیوست سیاسی همراه است
آقا تقی در پاسخ به این سوال که تحلیل کلی شما از رویکرد رسانههای بیگانه درباره ترور قضات دیوان عالی کشور چیست گفت: اگر بخواهیم رویکرد رسانهای جریان مقابل نظام اسلامی را به صورت اعم و رویکرد سیاسی آنها را به صورت اخص در قبال رخدادهای سیاسی امنیتی در داخل کشورمان در طی چند سال گذشته مرور کنیم، به نقطهای میرسیم که در پس شهادت قاضی مقیسه و قاضی رازینی از مقامات قضایی بلندپایه و شناختهشده کشور اتفاق افتاد و مسئله عجیب و غریب و دوری نبوده است.
وی افزود:رویکرد و رفتار رسانههای غربی، صهیونیستی و شبکه رسانهای آنها در داخل در خصوص شهادت و پسا شهادت این دو بزرگوار با یک پیوست سیاسی همراه است.
رسانههای غربی در خدمت منافع رژیم صهیونیستی، ایالات متحده و غرب هستند و در نهایت میتوان گفت که مجموع این رسانه هادر خدمت یک منفعت هستند و آن هم براندازی و استحاله در نظام جمهوری اسلامی است.
این کارشناس تاکید کرد: رسانههای بیگانه، رسانههای کاملا صهیونیستی و غربی هستند و اهدافی که دنبال میکنند، اهداف رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا است و دنبالههای داخلی دارند که رویکردهای آنها با جریانات بیرونی در زمانها و موضوعات، رخدادهای سیاسی و امنیتی داخل کشور تقاطع پیدا میکند که این رخداد امنیتی میتواند سال ۸۸، سال ۱۴۰۱ و یا شهادت سرداران و ترور قضات عالی کشور باشد.
آقاتقی با بیان اینکه در قبال موضوعات سیاسی دو رویکرد رسانهای وجود دارد، گفت: رسانه بیرونی توانسته است با نسل جدید ارتباط برقرار کند و از طرفی بواسطه عقب ماندن ما از رویکردهای رسانهای، خوراک تبلیغاتی و سیاسی مخاطب را ارائه میدهد.
وقتی ترور ناجوانمردانه در قوه قضاییه رخ میدهد، رسانههای بیگانه شادی خود را برجسته میکنند و فضای رسانهای خود را گسترش میدهند و آن را تبدیل به یک جمع سیاسی میکنند.
این جمعها دقیقا حلقههای معاندینی هستند که طی سالهای گذشته از نظام جمهوری اسلامی زخم خوردهاند و اکنون روبه روی جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند و چه بسا که جریان منافقین، متهم ردیف اول این اتفاق در قوه قضاییه باشد.
هنوز به صورت رسمی اعلام نشده است که این ترور توسط منافقین صورت گرفته است.
اما به هر صورت طبق شواهد و قرائن از منظر کارشناسی این ترور میتواند رویکرد عملیاتی منافقین باشد.
وی افزود: ریشههای اصلی ترور این دو قاضی برجسته کشور تنها منافقین نیستند.
چه بسا که شاید جریانات دیگر سیاسی و امنیتی در داخل کشور نیز دخیل بوده است.
همچنان که در اتفاقات سال ۱۴۰۱ نیز شاهد آن بودیم.
ارتباط ریشه دار رژیم صهیونیستی با ایران زمان پهلوی
آقاتقی گفت: ارتباط میان رژیم صهیونیستی با ایران زمان پهلوی یکی از ریشه دارترین ارتباطها به شمار میآید.
در جنگ عراق و رژیم صهیونیستی هنگام تحریم نفتی کشورهای عربی علیه رژیم صهیونیستی، تنها ایران پهلوی بوداین تحریم را شکسته بود و به رژیم صهیونیستی نفت صادر میکرد.
همچنین در حوزههای امنیتی شکل گیری و آموزش ساواک مدیون رژیم صهیونیستی بوده و تربیت نسل امنیتی در ساواک دوره پهلوی محمدرضا، توسط صهیونیستها و موساد انجام میشد.
وی اضافه کرد: شبکه اینترنشنال نیز به دلیل ارتباط بسیار روشن و مشخص آن با رژیم، کامل صهیونیستی است و توسط رژیم صهیونیستی شکل گرفته است.
اگر مبنای تقابل رژیم صهیونیستی در رویکردهای اخیر این باشد که رویکردی را به عنوان تقابل به سمت نظام جمهوی اسلامی ایران ببرد، براندازی نظام جمهوری اسلامی را با این هدف دنبال میکند که جایگزین آن پهلویها باشند.
به همین علت رژیم صهیونیستی بیشترین سرمایهگذاریهای مادی و ...
را برای پهلوی انجام میدهد.
ترور؛ فضای سیاسی – امنیتی کشور را دچار اغتشاش نمیکند
آقاتقی همچنین گفت: وقتی صهیونیستها در فضای سیاسی- امنیتی منطقه و جهان شکست میخوردند، رخداد دیگری را موازی با آن در سطح منطقه یا حداقل در داخل کشورایجاد میکنند تا بدین شکل بتوانند به منحرف کردن اذهان بپردازند.
شکست آنها در عملیات طوفان الاقصی و نرسیدن به اهداف خود در این ۱۵ ماه، قاعدتا برای رژیم صهیونیستی یک شکست به حساب میآید.
چه بسا که علاقمند باشد که در حلقههای مقاومت از جمله جمهوری اسلامی ایران بتواند زخمی ایجاد کندتا بگوید که من هنوز هستم و از طرفی فضای زنده بودن خود را احیاء کند و به صادر کردن این پیام که من میتوانم فضای امنیتی- سیاسی را برهم بزنم، میپردازند.
اما آنچکه در اهداف اصلی رخداد و ترور مقامات قضایی کشور باید به آن توجه داشت این است که این ترور فضای سیاسی – امنیتی کشور را دچار اغتشاش نمیکند و اتفاقی از لحاظ امنیتی در کشور صورت نمیگیرد و ثبات سیاسی جمهوری اسلامی به راحتی تکان نمیخورد.
در مجموع به نظر میرسد پیامی که جریان مقابل قصد منتقل کردن آن را دارد، این است که میخواهد وارد رویارویی و تقابل جدید در چنین صحنهای شود و این اتفاقا یک نقطه ضعف برای صهیونیستها به شمار میآید.
آنها در صحنه میدان موفق نبودند.
کسی دست به ترور میزند که در صحنه رویارویی مستقیم شکست خورده است و ذلیلانه دست به ترور ناجوانمردانه میزند.
حافظه تاریخی مردم کوتاه شده است
اصغری کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: اگر بخواهیم اتفاقات داخلی کشور را از منظر رسانهای تحلیل کنیم، باید به زمینههای اجتماعی و تاریخی آن نیز بپردازیم.
رسانه بدون بهره گرفتن از زمینههای اجتماعی و تاریخی به تنهایی قادر به اثرگذاری نیست.
جریان منافقین و مجاهدین خلق در ایران هنوز وجود دارد
وی به سواد تاریخی مردم اشاره کرد و گفت: متاسفانه ما حافظه کوتاه مدتی داریم و مسائل تاریخی را آنچنان که باید و شاید دنبال نمیکنیم.
البته هدف این نیست که مردم را مقصر بدانم.
در ۲۵۰ سال اخیر به قدری حوادث متعدد رخ داده است که رسانه از تبیین آنها جا مانده است و از طرفی مردم نیز گرفتار حیرت شدهاند و به شدت درگیر لحظه هستند.
به همین دلیل عملا عمیق شدن مردم در تاریخ از بین میرود.
متاسفانه مردم ما به دلیل اینکه درگیر مسائل متعدد شدهاند، حافظه تاریخی آنها کوتاه شده است.
جریان منافقین و مجاهدین خلق در ایران به آن صورت شناخته شده نیست و بسیاری بر این باورند که دیگر وجود خارجی ندارد، اما در واقعیت آنها در ساختارهای کشور نفوذ کردهاند و حضور دارند و در لحظات خاص ضربههای خود را وارد میکنند.
بنابراین؛ باید حافظه تاریخی خود را تقویت بخشیم.
تکنیکهای رسانههای بیگانه در توجیه ترور قضات عالی کشور
اصغری درباره تکنیکهایی انجام گرفته در توجیه ترور قضات عالی کشور گفت: یکی از تکنیکها "قاببندی مثبت" است که عامل ترور را مدافعین آزادی معرفی میکنند یا بهره گرفتن از "دوگانه سازیهای اخلاقی" از جمله دوگانه ظالم و مظلوم و حق و باطل، مبنی بر این قضات به دلیل پیشینه خود ظالم و این افراد مظلوم بودند.
همچنین در بحث جهت دهی به روایت، به قلب مفهوم ترور میپرداختند و آن را به یک واکنش تبدیل میکنند تا دیگر مفهوم ترور دیده نشود.
وی افزود: از طرف دیگر شاهد بودیم که بعضا بازنمایی نسبت به کل قوه قضاییه وجود داشت که به برجسته کردن مشکلات طبیعی قوه قضاییه پرداختند با این هدف که این ملت بود که انتقام خود را از قوه قضاییه گرفته است و این گونه میشود که مخاطب از فضای کلی ترور دور میشود.
توییتر بستر التهاب و ظلم به افکار عمومی
اصغری در ادامه گفت: از تکنیکهای دیگر میتوان به "تکنیک اهریمنسازی" اشاره کرد.
اینکه افراد در فضای مجازی جلاد معرفی شوند و صفتهای غیرانسانی به آنها داده شود.
فارغ از تکنیکهای مختلف میتوان به این موضوع اشاره کرد که وجه دیگر از بازنمایی رسانهای این ترور به صورت جدی در تویتر است.
ما شاهد هستیم که یک مجموعه رسانهای هستند که بسیار شلوغ است که در آن یک جنگ رسانهای صورت میگیرد.
نکته جالب این است که جریان سازی از طریق تویتر شکل میگیرد و به دلیل فضای زد و خوردی که وجود دارد، توییتر بستر التهاب موضوعهای مختلف از جمله سیاسی، اقتصادی، امنیتی و...
است که به کل جامعه ضریب داده میشود.
این در حالی است که تویتر یک فضای محدودی از جامعه ما میباشد که همواره در حال زد و خورد است و به نوعی ظلم به افکار عمومی به شمار میآید.