یهودیان خیبر با جمعآوری سلاح در پی چه توطئه ای بودند؟؛ قدرتی که درب قلعه خیبر را کند
امام علی (ع)، به عنوان جانشین بر حق پیامبر (ص)، مظهر ولایت الهی در نبرد خیبر،با فتح قلعه خیبر نشان داد که ولایت الهی، مظهر قدرت و حقانیت است.
خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: فردا بیست و چهارم رجب المرجب سالروز فتح تاریخی قلعه خیبر به دست امام امیرالمومنین علی علیه السلام است.
خیبر، سرزمین حاصلخیزی در ۳۲ فرسخی شمال مدینه، دارای هفت قلعه و بالغ بر بیست هزار سکنه یهودی بود.
یهودیان خیبر، همچون پایگاه دشمن در نقطهای حساس در حکومت اسلامی، بر ضد اسلام عمل میکردند.
یهودیان فرصت طلب، علیرغم پیمانی که با مسلمانان داشتند، خیبر را کانون مبارزه با اسلام قرار داده و تا میتوانستند، مشرکان را بر ضد اسلام میشوراندند و کمک میکردند.
غزوه خیبر، نبردی سرنوشتساز در تاریخ اسلام، نهتنها نمادی از پیروزی حق بر باطل است، بلکه صحنهای از تجلی شجاعت، تدبیر و ولایت الهی است.
در این میان، نقش بیبدیل امیرالمؤمنین، امام علی (ع)، به عنوان محور اصلی فتح قلعه خیبر، همواره مورد توجه مسلمانان و پژوهشگران قرار داشته است.
خیبر، دژ مستحکم یهودیان
خیبر، منطقهای حاصلخیز در شمال مدینه، به دلیل موقعیت استراتژیک و دژهای مستحکم خود، به یکی از کانونهای قدرت یهودیان تبدیل شده بود.
این منطقه، که از چندین قلعه با دیوارهای بلند و استحکامات پیچیده تشکیل شده بود، تهدیدی جدی برای امنیت مسلمانان به شمار میرفت.
یهودیان خیبر، نه تنها در پی توطئه و تحریک قبایل همسایه علیه مسلمانان بودند، بلکه با جمعآوری سلاح و تدارکات نظامی، برای مقابله با اسلام آماده میشدند.
استاد سید جعفر شهیدی در خصوص قلعه خیبر میگوید: «درباره نام و تعداد قلعهها میان مورّخان اختلاف است؛ چنانچه یعقوبی عدد قلعهها را شش و نامهای آنها را به ترتیب ذیل آورده است: «سلالم»، «قموص»، «نطاة»، «قصاره»، «شن» و «مربطه» جمعیت ساکن در خیبر دیروز، به طور دقیق معلوم نیست.
بنا به گفته یعقوبی بیست هزار مرد جنگجو در تمام قلعهها میزیستهاند.
در صورتی که صاحب «سیرة الحلبیه» عده اهالی را ده هزار تن نوشته است و از اینجا میتوان پی برد که نظر هیچیک از این دو مورّخ، با تعداد حقیقی سکنه خیبر مطابق نیست، بلکه فقط میخواستهاند اکثریت دشمن را در مقابل سپاهیان اسلام نمایش دهند و الا معلوم است که هیچ گاه نمیشود ده هزار را با بیست هزار اشتباه کرد.
از لحاظ سیاسی، یک نفر بر تمام سکنه هفت یا شش قلعه خیبر دیروز حکومت میکرد و مجموعاً پیرو فرمان رئیس قلعه قموص بودهاند.مذهب ساکنین خیبرِ دیروز، یهودی و بسیار در دین خود ثابت و متعصّب بودند.گذشته از اینکه سکونت یهود در این منطقه با این استحکامات، برای مسلمانها بسیار خطرناک بوده و شاید اگر مسلمانها پیشدستی نمیکردند، یهود به سر وقت آنها میآمدند.
مخصوصاً زمانی به صحّتِ این نظریه اطمینان حاصل میشود که پیمان نظامی یهود خیبر و یهود غطفان را در نظر بگیریم.»
پیامبر (ص) و تدبیر فتح خیبر
پیامبر اکرم (ص)، با درک صحیح از این تهدید، تصمیم به مقابله با یهودیان خیبر گرفت.
ایشان، پس از بررسی دقیق اوضاع و مشورت با اصحاب، سپاهی را به سوی خیبر روانه کرد.
در ابتدا، تلاشهایی برای گشودن قلعههای خیبر انجام شد، اما به دلیل استحکامات قوی و مقاومت شدید یهودیان، این تلاشها با موفقیت چندانی همراه نبود.
برخی از صحابه، پس از چند روز نبرد، با ناکامی و خستگی روبرو شده بودند.
استاد شهیدی در این خصوص میگوید: «حدود دو ساعت از ظهر گذشته بود که به افسران ارتش فرمان داده شد، واحدهای خود را به طرف خیبر حرکت دهند، ارتش بایستی راه صهبا را بپیماید و در رجیع توقف کند و منتظر رسیدن ستاد فرماندهی باشد.
در بین راه اتفاقی که قابل ذکر باشد رخ نداد، جز اینکه در وادی صهبا مسجدی برای پیغمبر صلی الله علیه و آله ساخته شد و حضرت در آنجا نماز گزارد و آنگاه طبق دستور به پیشروی ادامه دادند.
ارتش پس از پیمودن راه، رجیع را منزلگاه ساخت.
مقصود از این خط سیر، این بود که از حمله احتمالیِ عشیره غطفان جلوگیری شود و نیز نقشهای که برای کمک به یهود کشیده اند به هم بخورد.
چنانکه پیشتر اشاره کردیم، یهود خیبر با عشیره غطفان پیمان نظامی بسته بودند و طبق این معاهده بایستی از یهود خیبر پشتیبانی جنگی کنند.
وقتی غطفانیان از حرکت ارتش اسلام آگاه شدند، به طرف خیبر حرکت کردند و مقصودشان این بود که میان مسلمانان و خیبر فاصله شوند، ولی پس از پیمودن سه فرسنگ راه، فکر تازه ای بر سرشان زد که دیگر رفتن را صلاح ندیدند و به سرعت به محلّ خود برگشتند.
آنها فکر میکردند که اگر به طرف خیبر بروند، مسلمانها حتماً وارد قبیله شده، زنانشان را اسیر میکنند و کلیه دارایی آنها را ضبط و به غارت میبرند؛ از این جهت پیمانشکنی را بر زیان مالی ترجیح داده، مراجعت کردند و لشکر اسلام بدون برخورد به مانع، پیشروی خود را ادامه داد.
محاصره ساختمان قلعههای خیبر بسیار محکم بود و هر یک درِ بسیار بزرگ و سنگینی داشت؛ به طوری که وقتی بسته میشد، ورود به قلعه ممکن نبود.
هر قلعهای را برای ذخیره یک چیز اختصاص داده بودند؛ یکی مخصوص ذخیره آذوقه، یکی محلّ آلات جنگی، یکی دیگر جای اسبان و وسایل نقلیه بود.
مرد و زن یهودی نیز در چند قلعه دیگر ساکن بودند.
آنان روزها درِ قلعه را میگشودند و برای کارهای کشاورزی به مزارع اطراف میرفتند و عصرها دوباره به داخل قلعه برمی گشتند و در را بسته به آسایش میپرداختند.
سکنه خیبر یک زندگی دهقانی داشتند که در درون آن تشکیلات حکومتی و فرمانروایی نیز موجود بود.»
پرچم داری امام امیرالمومنین (ع)
در این شرایط دشوار، پیامبر (ص)، با الهام از وحی الهی، به نقش بی بدیل امام علی (ع) در این نبرد پی برد.
ایشان، در روایتی مشهور فرمودند: «فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نیز او را دوست دارند.
او کسی است که فرار نمیکند و تا فتح نبرد، باز نمیگردد.»این سخن پیامبر (ص)، نشان از جایگاه ویژه و منحصر به فرد امام علی (ع) در نزد خداوند و رسولش داشت.
این روایت، علاوه بر بیان فضیلت عظیم امام علی (ع)، اشارهای روشن به شجاعت، استواری و تدبیر ایشان در نبرد دارد.
فردای آن روز، پیامبر (ص)، پرچم را به دست امام علی (ع) داد و ایشان را به فرماندهی سپاه برگزید.
استاد شهیدی در خصوص این روایت میگوید: «تمام افسران و فرماندهان آرزو میکردند فردا صبح پرچم به دست آنها داده شود.میگویند عمر گفته است: هیچ روزی فرماندهی را مانند آن روز دوست نداشتم.
فردا صبح، برخلاف انتظار دیدند پیغمبر پسر عموی خود علی (ع) را میخواهد.
به عرض رسید: علی بیمار است.
-چه مرضی دارد؟
درد چشم، خیلی هم سخت است.
به طوری که نمیتواند پیش پای خود را ببیند!
-فوراً حاضرش کنید!
به عجله یک دسته برای اجرای دستور و ابلاغ بشارت نزد علی علیه السلام رفتند و او را در حالی که چشمانش را با دستمال بسته بود و یک نفر دستش را گرفته و میکشید، حاضر کردند.
عجب!
علی چگونه میتواند بجنگد؟!
درست است که او شجاع و دلیر است ولی شجاعتِ تنها به چه دردی میخورد؟
چشم لازم است.
مگر چشم دردِ به این سختی را میتوان فوری معالجه کرد؟
اینها افکاری است که شاید در مغز همه سربازان و افسران دور میزد، ولی مدتش زیاد طول نکشید؛ زیرا دیدند که پیغمبر علی را پیش خود خواند و آب دهنش را به چشمانش کشید و فوری بهبود یافت.
پس دیگر شکست یهود حتمی است.
پس علی خدا و رسول را دوست میدارد و آنها هم علی را دوست میدارند.
این داستان را به همین طریق که نوشتیم بزرگان حدیث و مورّخان سنّی و شیعی نوشتهاند.»
شجاعت و تدبیر امام علی (ع) در فتح خیبر
امام علی (ع)، با دریافت پرچم، با شجاعتی وصف ناپذیر به سوی قلعههای خیبر حرکت کرد.
ایشان، با دلاوری بینظیر و با تکیه بر ایمان و توکل الهی، صفوف یهودیان را در هم شکست.
در این نبرد، حوادثی رخ داد که نشان دهنده قدرت فوق بشری امام علی (ع) بود.
از جمله این حوادث، کندن در بزرگ و سنگین قلعه خیبر و استفاده از آن به عنوان سپر بود.
این اقدام شگفت انگیز امام علی (ع)، نه تنها نمادی از قدرت جسمانی ایشان بود، بلکه نشان دهنده قدرت ایمان و توکل ایشان به خداوند بود.
در واقع، امام علی (ع) با این عمل، به همگان نشان داد که شجاعت واقعی، نه در قدرت جسمانی، بلکه در ایمان و اطاعت از خداوند است.
پس از نبردی سخت و طاقت فرسا، قلعه خیبر به دست امام علی (ع) فتح شد.
این فتح، نه تنها به قدرت نظامی یهودیان در منطقه پایان داد، بلکه باعث تقویت موقعیت مسلمانان و گسترش اسلام شد.
فتح خیبر، همچنین نمادی از پیروزی حق بر باطل و ایمان بر کفر بود.
فتح خیبر، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ اسلام است.
این فتح، علاوه بر پیامدهای سیاسی و نظامی، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی نیز به همراه داشت.
با فتح خیبر، مسلمانان به درک بهتری از مفهوم شجاعت، تدبیر و ولایت الهی دست یافتند.
نقش امام علی (ع) در غزوه خیبر، فراتر از یک فرمانده نظامی است.
امام علی (ع)، به عنوان جانشین بر حق پیامبر (ص)، مظهر ولایت الهی در این نبرد، نه تنها با شجاعت و تدبیر خود، قلعه خیبر را فتح کرد، بلکه با این عمل، نشان داد که ولایت الهی، مظهر قدرت و حقانیت است.
فتح خیبر، نمادی از پیروزی حق بر باطل و امامت بر کفر است.
این رویداد، به مسلمانان یادآوری میکند که باید همواره در راه حق و عدالت ایستادگی کنند و از ولایت الهی پیروی نمایند.