تأثیر هوش هیجانی بر کاهش استرس و بهبود روابط اجتماعی کودکان
هوش هیجانی تواناییهایی است که در ارزیابی و ابراز صحیح هیجانها در خود و دیگران ، تنظیم موثر هیجانها و به کارگیری هیجانها برای برانگیختن ، برنامهریزی و موفقیت در زندگی نقش دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ نرگس امامجمعه - زهرا سروریان، دکتری تخصصی روان شناسی بالینی گفت: «کنترل هیجانات، توانایی همدلی با احساسات دیگران، کنترل احساس و دارا بودن هوش مناسب سنگبنای موفقیت انسان است.»
این روانشناس در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان با بیان این که آنچه کودکان در سالهای اولیه زندگی میآموزند، پایه شکلگیری هوش هیجانی آن ها است؛ افزود: «این آموزش در دوران مدرسه، دانشگاه و در تمامی طول عمر ادامه مییابد؛ مهارتی که برای یادگیری در همه زمینهها و موفقیت در تمامی جنبههای زندگی ضروری است.»
زهرا سروریان ادامه داد: «محیط خانواده اولین محل برای آموزش مهارتهای هیجانی است؛ چرا که کودکان و نوجوانان از مهارتهای هیجانی پدر و مادر الگوبرداری میکنند.»
این متخصص بالینی تصریح کرد: «آموزشهای لازم در کودکان باعث میشود تا آن ها احساسات خود را بهتر شناخته و در درک احساسات دیگران و همدلی با آنان موفقتر باشند.
به همین دلیل برای آموزش این خصوصیات والدین خود باید از کفایت و هوش هیجانی لازم برخوردار باشند.»
زهرا سروریان اظهار کرد: «سالهای اولیه زندگی فرصت حیاتی برای شکلگیری هوش هیجانی است.
بر اساس تجربیات اولیه دوران کودکی، یک فرد میآموزد که به دیگران اطمینان و در دنیای پیرامون خود احساس امنیت کند یا دیگران را غیر قابل اعتماد دانسته و همواره با بدبینی به محیط اطراف خود بنگرد.»
به گفته این روانشناس، پژوهشها نشان داده اند که افراد با هوش هیجانی بالا، سطوح پایینتری از هورمونهای استرس و دیگر نشانگرهای برانگیختگی هیجانی را دارا هستند.
زهرا سروریان با بیان این که کودکان با کفایت هیجانی بهتر توانایی بیشتری برای تمرکز بر مشکل و استفاده از مهارت حل مسئله دارند؛ تصریح کرد: «این توانایی موجب افزایش تواناییهای شناختی آنان خواهد شد.»
این روانشناس گفت: «موفقیت فرد در آموزش، چه در مدرسه و چه در سالهای بعدی در دانشگاه، تنها با هوش وی ارتباط ندارد؛ بلکه با مهارتهای هیجانی و اجتماعی هوش هیجانی مانند داشتن انگیزه لازم، توانایی منتظر ماندن، اطاعت از دستورات و کنترل تکانه، مهارت کمک خواستن از دیگران و بیان نیازهای هیجانی و آموزشی مرتبط است.»
زهرا سروریان ادامه داد: «هوش هیجانی مجموعهای از مهارتها و شایستگیهای اجتماعی را در بر میگیرد که بر تواناییهای فرد برای تشخیص درک و مدیریت هیجان، حل مسئله و سازگاری تاثیر میگذارد.»
این روانشناس افزود: «هوش هیجانی از طریق تقویت سلامت روان، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی، بهزیستی هیجانی، رضایت از زندگی و کاهش مشکلات بین فردی، زمینه بهبود روابط اجتماعی را فراهم میکند.»
زهرا سروریان اظهار کرد: «هوش هیجانی در محیطهای اجتماعی متنوع (تحصیلی، شغلی و بین فردی) قابلیت آموزش و اصلاح دارد و رشد آن مزایای شخصی و اجتماعی زیادی را به همراه خواهد داشت.»
به گفته این متخصص مراحل رشد هیجانی عبارتند از:
۱: آگاهی هیجانی نسبت به هیجانهای خود و دیگران
۲: کاربرد هیجانی متناسب با موقعیتها
۳: همدلی هیجانی
۴: هیجان گزینی یا رسیدن به سطحی از آگاهی هیجانی به منظور هدایت تصمیم گیریها در فرد
زهرا سروریان افزود: «آموزش مهارتهای مدیریت هیجانی به ویژه در زمینه خودآگاهی و مدیریت رابطه، توانایی همدردی با دیگران، حل مسئله، تحمل فشار روانی آموزش شادی و شاد بودن باعث افزایش هوش هیجانی میشود.»
به گفته این روانشناس، آموزش توانایی همدردی با دیگران به افزایش هوش هیجانی کمک میکند.
مثلاً میتوانیم چند موقعیت فرضی را برای فرزند خود توضیح دهیم و از آن ها بخواهیم خود را جای فردی بگذارند که اتفاقی برای او روی داده و احساس خود را بیان کنند.
بدین ترتیب، کودکان از عواطف فرد مقابل در موقعیتهای مختلف آگاه میشوند و با او همدردی میکنند.
در ادامه والدین میتوانند راههای کنترل احساس کودکان خود را آموزش ببینند.
آموزش خودآگاهی هیجانی:
از کودک بخواهیم با وسایلی مثل تخم مرغ، قیچی، کاموا، ماژیک و ...
چهره خود را درست کنند.
در این حالت کودک شناخت درستی از حالات هیجانی و چهره خود پیدا میکند.
عکسهایی از حالات هیجانی مختلف را در اختیار کودک قرار دهیم و از او بخواهیم که احساسات صاحب عکس را بیان کند.
آموزش خود پنداره:
به کودک بیاموزیم تا جایی که میتواند علایق خود را به تعداد زیاد بیان کند.
آموزش حل مسئله:
کودک را بین دو موقعیت مثل خوابیدن یا مهمانی رفتن، قرار دهیم و از او میخواهیم درستترین و مطلوبترین گزینه را انتخاب کند و برای انتخاب خود دلیل منطقی و قانع کننده داشته باشد.
تحمل فشار روانی:
کودک موقعیتهایی را که برایش ناخوشایند است نام ببرد.
به او آموزش داده شود که اگر در این موقعیتهای ناخوشایند قرار گرفتند، چگونه میتوانند از شدت ناراحتی خود بکاهند.
آموزش افکار مثبت و خوشایند و شاد بودن کودک را تشویق کنیم تا به مسائل مثبت فکر کنند و ذهنشان را از فکر کردن به مسائل منفی و ناخوشایند دور کنیم.