خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 17 بهمن 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

گزارش اعتماد از قتل فجیع همراه با تجاوز جنسی دختر بچه ۶ ساله در بوکان؛ پدر نیان در قتل دخترش چه نقشی دارد؟

اعتماد | همه | شنبه، 06 بهمن 1403 - 09:06
بهاره شبانكارئيان توضيح «اعتماد»: پنجشنبه ۲۷ دي ماه سال جاري، رسانه‌هاي محلي شهرستان بوكان واقع در آذربايجان غربي اعلام كردند كه دختربچه‌اي ۶ ساله به نام «نيان جبرئيل‌پور (چلبيان)» بر اثر آزار جنسي و شكنجه پدر و نامادري خود جان خود را از دست داده است، اما يك روز بعد همان رسانه‌ها نوشتند متهم اصلي آزار جنسي يك پسر جوان ۱۹ ساله بوده است تا اينكه «ناصر عتباني»، رييس كل دادگستري استان آذربايجان غربي در واكنش به اين خبر اعلام كرد: «متهم اصلي كودك‌آزاري و تعرض به يك كودك كه منجر به فوت او شده، شناسايي و دستگير شده است. در بازپرسي‌هاي دقيق و فني به عمل آمده توسط بازپرس ويژه اين پرونده معلوم شده است كه پدر خانواده با خانمي روابط ناسالم برقرار كرده و برادر اين خانم با سوءاستفاده از اين روابط وارد آن خانه شده و كودك را مورد تعرض قرار داده است. خانم نامحرمي كه با پدر طفل روابط ناسالم داشته به همراه برادرش (متهم اصلي كودك‌آزاري و تعرض)، كودك را براي جلوگيري از افشاي موضوع مورد ضرب و جرح شديد قرار داده‌اند كه منتهي به فوت كودك در بيمارستان شده است.» با اين حال يك منبع مطلع در مورد اين پرونده به «اعتماد» مي‌گويد: اين زن اهل سقز بوده و پدر نيان خانه را در اختيار او قرار داده، اما پدر از موضوع آزار جنسي فرزندش بي‌خبر بوده است. لازم به ذكر است گفته شود صحبت‌هاي افراد مصاحبه‌شونده قطعا مورد تاييد صد درصدي «اعتماد» نيست و «اعتماد» با رعايت بي‌طرفي صرفا با استناد به اظهارات يك منبع مطلع، مادر و مادربزرگ نيان اين گزارش را تنظيم كرده و در ادامه با يك روانشناس اجتماعي در مورد خانواده‌هايي كه در معرض آسيب‌هاي اجتماعي قرار دارند به گفت‌وگو پرداخته است. ۶ ماه آزار جنسي، شكنجه و در نهايت مرگ يك منبع مطلع كه نخواست نامش در گزارش فاش شود در مورد اين پرونده به «اعتماد» مي‌گويد: «مادر نيان از سه سال و نيم قبل به خانه مادرش بازگشت. در اين مدت پدر نيان نمي‌گذاشت همسرش دخترشان را ببيند تا اينكه يك‌سال قبل پدر نيان با خانمي كه اهل سقز بوده، آشنا مي‌شود. پدر نيان خانه را در اختيار اين خانم قرار داده و اين خانم هر از گاهي به خانه پدر نيان مي‌آمده و در آنجا مدتي زندگي مي‌كرده. پدر نيان آرماتوربند بوده و از صبح تا عصر بيرون از خانه مشغول به كار بوده است.» اين منبع مطلع در ادامه مي‌گويد: «از ۶ ماه قبل برادر اين خانم هم پايش به خانه پدر نيان باز شده و نيان از همان ۶ ماه قبل توسط برادر اين خانم مورد آزار جنسي و شكنجه قرار گرفته، اما به نظر مي‌رسد اين افراد نيان را شكنجه و تهديد مي‌كردند كه به پدرش حرفي نزند. البته پدر نيان هم نسبت به آثار كبودي و سوختگي كه بر بدن دخترش مشاهده مي‌شده، بي‌تفاوت بوده و از نيان حمايتي نمي‌كرده تا اينكه اين افراد روز حادثه بعد از آزار جنسي، نيان را مورد شكنجه قرار داده و او را به بيمارستان رسانده‌اند. پدر نيان كه در همان ابتدا فرار كرده، پس از بازگشت مجدد به بيمارستان دستگير و سپس آن خانم به همراه مادر و برادر ۱۹ ساله‌اش دستگير شده‌اند. اين جوان ۱۹ ساله به آزار جنسي اقرار كرده است. به نظر مي‌رسد پدر نيان از ماجراي آن روز خبر داشته و همراه آنها نيان را به بيمارستان رسانده و فرار كرده است. در حال حاضر پدر نيان، آن خانم و مادرش، همچنين برادر ۱۹ ساله آن خانم در بازداشت هستند.» شنيده‌هاي «اعتماد» حاكي از آن است كه عامل يا عاملان اين جنايت وحشتناك قبل از رساندن اين دختربچه ۶ ساله به بيمارستان روي بدن او «آب جوش» ريخته‌اند. روز گذشته؛ جمعه ۵ بهمن ماه جاري نيز جمعي از مردم بوكان به خاطر مرگ خشونت‌آميز اين دختر ۶ ساله، مقابل فرمانداري اين شهرستان تجمع كرده‌اند. کادر درمان از زبان پدر نیان حرف هایی به ما زدند «فرزانه رحماني»، مادر نيان در مورد اين حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «هجده، نوزده سالم بود كه با كيوان يعني پدر نيان ازدواج كردم. مرد محترمي به نظر مي‌رسيد، اما بعد از ازدواج رفتارهايش عوض شد. مشروبات الكلي مصرف مي‌كرد و شب‌ها به خانه نمي‌آمد؛ اعتراض هم كه مي‌كردم مرا كتك مي‌زد. وقتي نيان به دنيا آمد، متوجه شدم همسرم با زن ديگري در ارتباط است. اختلافات و درگيري‌ها ادامه داشت تا اينكه يك شب حدود ساعت يك مرا به خانه مادرم برد و گفت نمي‌خواهم با تو زندگي كنم. البته دفعه اولش نبود كه مرا از خانه بيرون مي‌كرد.» مادر نيان در پاسخ به اينكه چرا با اين وضعيت درخواست طلاق نكرده‌ايد تا حضانت نيان را به عهده بگيريد، مي‌گويد: «من قصدم زندگي بود. نمي‌خواستم فرزندم را آواره كنم. خودم بچه طلاق بودم و نمي‌خواستم نيان به سرنوشت من دچار شود. اگر هم درخواست طلاق مي‌كردم، دادگاه حضانت نيان را به من نمي‌داد. من مي‌خواستم به خاطر دخترم هر طور شده زندگي كنم. فكر مي‌كردم همسرم درست مي‌شود، اما سه سال و نيم، همسرم نگذاشت نيان را ببينم. حتي يك‌بار براي تولد نيان، كفش و لباس خريدم و به خانه يكي از دوستان همسرم رفتم تا آنها با او تماس بگيرند، بلكه راضي شود نيان را به آنجا بياورد، اما نيان را كه نياورد هيچ، به آنها فحاشي هم كرد. من در اين سه سال و‌ نيم از نيان هيچ خبري نداشتم. حتي نمي‌دانستم كجاست. هر قدر هم به كلانتري و دادگاه مراجعه مي‌كردم به من مي‌گفتند خودت برو دخترت را پيدا كن و وقتي پيدا كردي ما دخترت را مي‌گيريم و تحويلت مي‌دهيم. از طرف دادگاه حكم داشتم، ولي همسرم يك ماه در يك منطقه و دو ماه در منطقه ديگر زندگي مي‌كرد.» فرزانه رحماني در ادامه مي‌گويد: «من از همسرم شكايت كردم. تمام بدن نيان زخم بوده و كبود؛ يعني پدر نيان در اين مدت متوجه اين زخم‌ها و كبودي‌ها نشده! حالا هم آمدند و پسر ۱۹ ساله‌اي را معرفي كردند و گفتند آزار جنسي و شكنجه‌ها توسط اين پسر صورت گرفته، اما من چنين چيزي را قبول ندارم. حتي همسرم آن شب نيان را پيش پزشكي به نام [...] در بوكان برده و به آن پزشك گفته دخترم اشتباهي قرص خورده، اما پزشك به ماجرا مشكوك شده و به همسرم گفته بايد حتما دخترتان را به بيمارستان برسانيد. آنها هم نيان را به بيمارستان رسانده و فرار كرده‌اند. وقتي همسرم براي بار دوم كه نمي‌دانم به چه علت بوده به بيمارستان مراجعه كرده كادر درمان به او مشكوك شده و او را تحويل پليس داده‌اند. آن خانم به همراه مادرش هم دستگير شده، اما اعلام كرده‌اند برادر خانمي كه با همسرم رابطه داشته مرتكب اين جنايت شده كه البته ما اين موضوع را قبول نداريم.» مادر نيان همچنين مي‌گويد: «بعد از اين ماجرا زماني كه شناسنامه دخترم را خواستند، مرا به جايي بردند تا آنجا را بگردم و شناسنامه را پيدا كنم. جايي كه رفتيم واحدي از يك آپارتمان بود و غير از يك موكت و وسايل نيان هيچ وسيله ديگري داخل خانه نبود؛ شبيه جايي بود كه انگار محل زندگي اعضاي يك باند بوده است. شنيدم اينها چند خانه كرايه كرده بودند. نمي‌دانم اينها شغل‌شان چه بوده و چه كار مي‌كردند!» «پروين حاجي‌زاده»، مادربزرگ نيان نيز به «اعتماد» مي‌گويد: كادر درمان از زبان پدر نيان حرف‌هايي به ما زدند، گفتند پدر نيان در مورد علت خونريزي دخترش به پزشكان گفته... (نويسنده در اين بخش از گزارش بنا به دلايلي از نوشتن جزييات صحبت‌هاي مادربزرگ نيان خودداري كرده است.)» اكثر مواقع حوادث تلخ به خاطر جدايي پدر و مادر رخ مي‌دهد «عليرضا شريفي‌يزدي»، روانشناس اجتماعي با تاسف در مورد اين واقعه ناگوار به «اعتماد» مي‌گويد: «طلاق و جدايي والدين حتي در درست‌ترين حالت هميشه آسيب بوده است. درست‌ترين طلاق‌ها نيز يك نوع عمل جراحي و قطع عضو حساب مي‌شود. از طلاق و جدايي؛ مرد، زن و خانواده‌هاي هر دو طرف آسيب مي‌بينند، اما آسيب‌پذيرترين افرادي كه در مقابل طلاق و جدايي لطمات سنگيني مي‌بينند، فرزندان طلاق هستند. اين فرزندان توانايي روبه‌رو شدن با چنين فضاي سنگيني را ندارند. در نتيجه دو نوع آسيب به فرزندان طلاق وارد مي‌شود؛ يكي آسيبي كه قبل از طلاق به آنها وارد شده؛ يعني دوراني كه اين فرزندان با والدين ناسازگار خود زير يك سقف زندگي مي‌كردند و شاهد كلام و واژه‌هاي نامناسب يا خشم و پرخاشي كه گاهي به برخورد فيزيكي منجر مي‌شده، بودند. اين فرزندان با چنين استرس و آشفتگي شديد ناگهان با طلاق روبه‌رو مي‌شوند و مشاهده مي‌كنند كه يكي از والدين رفته و آن يكي به تنهايي مي‌خواهد فرزندان را سرپرستي كند. در چنين وضعيتي آن زن يا مرد بايد نقش دو والد را به عهده بگيرد. بنابراين با والدي روبه‌رو مي‌شويم كه نمي‌تواند براي فرزند شايسته باشد و كفايت لازم براي سرپرستي را ندارد.» اين روانشناس اجتماعي با اشاره به گفته‌هاي رييس دادگستري استان آذربايجان غربي مبني بر اينكه متهم اصلي تعرض به نيان، پسري ۱۹ ساله بوده، مي‌گويد: «بعد از جدايي و طلاق، پدر و مادر بايد ياد بگيرند كه فرزند خود را به دست افراد ناامن نسپارند. افرادي كه پدر و مادر آنها را مي‌شناسند الزاما افراد مناسبي براي فرزند نيستند. مثل دايي، عمو، برادرزاده و خواهرزاده (خصوصا جنس مخالف)؛ اينها افراد ايمني نيستند. متاسفانه در برخي موارد حتي پدربزرگ و امثال اينها افراد مساله‌داري بوده‌اند. چه برسد به افراد غريبه! والدين مكلفند فرزندشان را در جايي كاملا امن نگهداري كنند، اما در مورد خانواده‌هايي كه با آسيب شديد مواجه هستند، سازمان بهزيستي بايد بتواند آنها را شناسايي و رصد كند تا متوجه شود آيا والدي كه سرپرستي فرزند را به عهده گرفته، صلاحيت نگهداري او را دارد يا ندارد.» شريفي‌يزدي در پاسخ به اين سوال كه ما شاهد حوادث تلخي در خود سازمان بهزيستي هستيم چطور چنين سازماني مي‌تواند بر خانواده‌هاي ديگر نظارت داشته باشد، مي‌گويد: «سازمان بهزيستي به خاطر اينكه منابع مالي و نيروهاي انساني قوي ندارد، نمي‌تواند به درستي به وظايف خود عمل كند، اما اگر بخواهيم راهكار ارايه دهيم، مي‌توانيم به همان دفاتر مثبت زندگي اشاره كنيم كه زيرنظر سازمان بهزيستي فعاليت مي‌كنند. اين دفاتر بايد بر خانواده‌هاي آسيب‌پذير يا خانواده‌هايي كه پدر و مادر از هم جدا زندگي مي‌كنند، نظارت داشته باشد. اگر اين دفاتر به‌طور گسترده بر چنين خانواده‌هايي نظارت داشته باشد، پاسخ‌هاي مثبت دريافت مي‌كند. چه بسا با اين نظارت‌ها، شاهد چنين خبرهاي ناگواري كه قلب انسان را به درد مي‌آورد، نباشيم، چراكه در اكثر مواقع حوادث تلخ به خاطر جدايي پدر و مادر رخ مي‌دهد.» اين روانشناس اجتماعي با ابراز تاسف نسبت به رسانه‌هايي كه در تحليل و بررسي اين‌گونه اخبار سكوت كرده، مي‌گويد: «متاسفانه وقتي خبر هولناكي همچون تعرض به نيان و مرگ او منتشر مي‌شود رسانه‌ها فقط به خود خبر مي‌پردازند و هيچ‌گونه آسيب‌شناسي در مورد علل و عواملي كه منجر به وقوع حادثه شده، انجام نمي‌دهند، اما حالا «اعتماد» با نگاه جدي به اين سوژه مهم، آن را آسيب‌شناسي كرده و اين اقدام كاملا حرفه‌اي است، چراكه تحليل و بررسي اين‌گونه اخبار از انتشار خود آنها مهم‌تر هستند.» آرين گلشني مورد مشابه «نيان» اواخر دهه ۷۰ يك دختربچه ۹ ساله با سرنوشتي مشابه نيان جان خود را از دست داد و هرگز هم به‌طور واضح مشخص نشد پدر اين دختر عامل اصلي آزار جنسي بود يا برادر ناتني او! سال ۱۳۷۶، «آرين گلشني» دختر ۹ ساله‌ بر اثر شدت ضربه‌هاي برادر ناتني و پدرش كشته شد. پس از جدايي والدين، برخلاف تلاش‌هاي مادرش براي اثبات بي‌صلاحيتي پدر به دليل پيشينه اعتياد به مواد مخدر، دادگاه حضانت او را به پدرش داد. آرين از ۷ سالگي با پدرش زندگي مي‌كرد. دو سال بعد، در ۹ سالگي، آرين در خانه نامادري بر اثر شكنجه‌هاي پدر و نابرادري به بيمارستان منتقل شد و جانش را از دست داد. در جريان دادگاه پدر و نامادري او به بد رفتاري با آرين متهم شدند. نامادري آرين گفت كه پدرش او را كتك مي‌زده و با وجود شكستگي دست آرين؛ ۴۰ روز قبل از مرگ او را به درمانگاه نبرده است. در گزارش پزشكي قانوني ۶۷ رد سوختگي بر پيكر آرين گزارش شده بود و آثار شكنجه بر بدن آرمان، برادر تني آرين نيز مشاهده شده بود. همچنين در روال دادرسي مشخص شد كه پدر آرين به او گرسنگي مي‌داده و او را از رفتن به مدرسه منع كرده بود. در روز حادثه، رامين؛ برادر ۱۷ ساله و ناتني آرين، او را با لگد زده و آرين از پله‌ها پرت شده و پدر او به علت حال خراب آرين با اورژانس تماس گرفته است. آرين همان روز در بيمارستان مفيد بستري شد، اما چند ساعت بعد به خاطر شدت جراحات جانش را از دست داد. دادگاه براي پدر و نامادري آرين يك‌سال حبس و براي رامين برادر ناتني آرين حكم اعدام صادر كرد. تا زمان تشكيل دادگاه و احضار برادر ناتني و پدر به عنوان مظنونان ارتكاب جرم، جسد كودك در سردخانه پزشكي قانوني تهران باقي ماند. «حميد گودرزي»، قاضي پرونده در مورد شكنجه‌هايي كه به اين كودك وارد شد، گفته بود: «آرين آنقدر شكنجه شده بود كه چهار ساله به نظر مي‌آمد. انگار پس از ۱۰۰ بار ضرب و جرح و شكنجه و سوختگي جان سپرده باشد.» گودرزي همچنين گفته بود: «اين جنايت محصول يك طلاق است، زيرا آرين در خانواده‌اي از هم پاشيده زندگي مي‌كرد.»
نيان،پدر،آرين،خانه،برادر،طلاق،آزار،جنسي،مادر،زندگي،همسرم،خان ...

پنجشنبه ۲۷ دی ماه سال جاری، رسانه‌های محلی شهرستان بوکان واقع در آذربایجان غربی اعلام کردند که دختربچه‌ای ۶ ساله به نام «نیان جبرئیل‌پور (چلبیان)» بر اثر آزار جنسی و شکنجه پدر و نامادری خود جان خود را از دست داده است، اما یک روز بعد همان رسانه‌ها نوشتند متهم اصلی آزار جنسی یک پسر جوان ۱۹ ساله بوده است
کد خبر: 696489 | ۱۴۰۳/۱۱/۰۶ ۰۹:۰۳:۰۴
بهاره شبانکارئیان- پنجشنبه ۲۷ دی ماه سال جاری، رسانه‌های محلی شهرستان بوکان واقع در آذربایجان غربی اعلام کردند که دختربچه‌ای ۶ ساله به نام «نیان جبرئیل‌پور (چلبیان)» بر اثر آزار جنسی و شکنجه پدر و نامادری خود جان خود را از دست داده است، اما یک روز بعد همان رسانه‌ها نوشتند متهم اصلی آزار جنسی یک پسر جوان ۱۹ ساله بوده است تا اینکه «ناصر عتبانی»، رییس کل دادگستری استان آذربایجان غربی در واکنش به این خبر اعلام کرد: «متهم اصلی کودک‌آزاری و تعرض به یک کودک که منجر به فوت او شده، شناسایی و دستگیر شده است.
به گزارش اعتماد، در بازپرسی‌های دقیق و فنی به عمل آمده توسط بازپرس ویژه این پرونده معلوم شده است که پدر خانواده با خانمی روابط ناسالم برقرار کرده و برادر این خانم با سوءاستفاده از این روابط وارد آن خانه شده و کودک را مورد تعرض قرار داده است.
خانم نامحرمی که با پدر طفل روابط ناسالم داشته به همراه برادرش (متهم اصلی کودک‌آزاری و تعرض)، کودک را برای جلوگیری از افشای موضوع مورد ضرب و جرح شدید قرار داده‌اند که منتهی به فوت کودک در بیمارستان شده است.» با این حال یک منبع مطلع در مورد این پرونده به «اعتماد» می‌گوید: این زن اهل سقز بوده و پدر نیان خانه را در اختیار او قرار داده، اما پدر از موضوع آزار جنسی فرزندش بی‌خبر بوده است.
لازم به ذکر است گفته شود صحبت‌های افراد مصاحبه‌شونده قطعا مورد تایید صد درصدی «اعتماد» نیست و «اعتماد» با رعایت بی‌طرفی صرفا با استناد به اظهارات یک منبع مطلع، مادر و مادربزرگ نیان این گزارش را تنظیم کرده و در ادامه با یک روانشناس اجتماعی در مورد خانواده‌هایی که در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند به گفت‌وگو پرداخته است.
۶ ماه آزار جنسی، شکنجه و در نهایت مرگ
یک منبع مطلع که نخواست نامش در گزارش فاش شود در مورد این پرونده به «اعتماد» می‌گوید: «مادر نیان از سه سال و نیم قبل به خانه مادرش بازگشت.
در این مدت پدر نیان نمی‌گذاشت همسرش دخترشان را ببیند تا اینکه یک‌سال قبل پدر نیان با خانمی که اهل سقز بوده، آشنا می‌شود.
پدر نیان خانه را در اختیار این خانم قرار داده و این خانم هر از گاهی به خانه پدر نیان می‌آمده و در آنجا مدتی زندگی می‌کرده.
پدر نیان آرماتوربند بوده و از صبح تا عصر بیرون از خانه مشغول به کار بوده است.»
این منبع مطلع در ادامه می‌گوید: «از ۶ ماه قبل برادر این خانم هم پایش به خانه پدر نیان باز شده و نیان از همان ۶ ماه قبل توسط برادر این خانم مورد آزار جنسی و شکنجه قرار گرفته، اما به نظر می‌رسد این افراد نیان را شکنجه و تهدید می‌کردند که به پدرش حرفی نزند.
البته پدر نیان هم نسبت به آثار کبودی و سوختگی که بر بدن دخترش مشاهده می‌شده، بی‌تفاوت بوده و از نیان حمایتی نمی‌کرده تا اینکه این افراد روز حادثه بعد از آزار جنسی، نیان را مورد شکنجه قرار داده و او را به بیمارستان رسانده‌اند.
پدر نیان که در همان ابتدا فرار کرده، پس از بازگشت مجدد به بیمارستان دستگیر و سپس آن خانم به همراه مادر و برادر ۱۹ ساله‌اش دستگیر شده‌اند.
این جوان ۱۹ ساله به آزار جنسی اقرار کرده است.
به نظر می‌رسد پدر نیان از ماجرای آن روز خبر داشته و همراه آنها نیان را به بیمارستان رسانده و فرار کرده است.
در حال حاضر پدر نیان، آن خانم و مادرش، همچنین برادر ۱۹ ساله آن خانم در بازداشت هستند.»
شنیده‌های «اعتماد» حاکی از آن است که عامل یا عاملان این جنایت وحشتناک قبل از رساندن این دختربچه ۶ ساله به بیمارستان روی بدن او «آب جوش» ریخته‌اند.
روز گذشته؛ جمعه ۵ بهمن ماه جاری نیز جمعی از مردم بوکان به خاطر مرگ خشونت‌آمیز این دختر ۶ ساله، مقابل فرمانداری این شهرستان تجمع کرده‌اند.
کادر درمان از زبان پدر نیان حرف هایی به ما زدند
«فرزانه رحمانی»، مادر نیان در مورد این حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «هجده، نوزده سالم بود که با کیوان یعنی پدر نیان ازدواج کردم.
مرد محترمی به نظر می‌رسید، اما بعد از ازدواج رفتارهایش عوض شد.
مشروبات الکلی مصرف می‌کرد و شب‌ها به خانه نمی‌آمد؛ اعتراض هم که می‌کردم مرا کتک می‌زد.
وقتی نیان به دنیا آمد، متوجه شدم همسرم با زن دیگری در ارتباط است.
اختلافات و درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه یک شب حدود ساعت یک مرا به خانه مادرم برد و گفت نمی‌خواهم با تو زندگی کنم.
البته دفعه اولش نبود که مرا از خانه بیرون می‌کرد.»
مادر نیان در پاسخ به اینکه چرا با این وضعیت درخواست طلاق نکرده‌اید تا حضانت نیان را به عهده بگیرید، می‌گوید: «من قصدم زندگی بود.
نمی‌خواستم فرزندم را آواره کنم.
خودم بچه طلاق بودم و نمی‌خواستم نیان به سرنوشت من دچار شود.
اگر هم درخواست طلاق می‌کردم، دادگاه حضانت نیان را به من نمی‌داد.
من می‌خواستم به خاطر دخترم هر طور شده زندگی کنم.
فکر می‌کردم همسرم درست می‌شود، اما سه سال و نیم، همسرم نگذاشت نیان را ببینم.
حتی یک‌بار برای تولد نیان، کفش و لباس خریدم و به خانه یکی از دوستان همسرم رفتم تا آنها با او تماس بگیرند، بلکه راضی شود نیان را به آنجا بیاورد، اما نیان را که نیاورد هیچ، به آنها فحاشی هم کرد.
من در این سه سال و‌ نیم از نیان هیچ خبری نداشتم.
حتی نمی‌دانستم کجاست.
هر قدر هم به کلانتری و دادگاه مراجعه می‌کردم به من می‌گفتند خودت برو دخترت را پیدا کن و وقتی پیدا کردی ما دخترت را می‌گیریم و تحویلت می‌دهیم.
از طرف دادگاه حکم داشتم، ولی همسرم یک ماه در یک منطقه و دو ماه در منطقه دیگر زندگی می‌کرد.»
فرزانه رحمانی در ادامه می‌گوید: «من از همسرم شکایت کردم.
تمام بدن نیان زخم بوده و کبود؛ یعنی پدر نیان در این مدت متوجه این زخم‌ها و کبودی‌ها نشده!
حالا هم آمدند و پسر ۱۹ ساله‌ای را معرفی کردند و گفتند آزار جنسی و شکنجه‌ها توسط این پسر صورت گرفته، اما من چنین چیزی را قبول ندارم.
حتی همسرم آن شب نیان را پیش پزشکی به نام [...] در بوکان برده و به آن پزشک گفته دخترم اشتباهی قرص خورده، اما پزشک به ماجرا مشکوک شده و به همسرم گفته باید حتما دخترتان را به بیمارستان برسانید.
آنها هم نیان را به بیمارستان رسانده و فرار کرده‌اند.
وقتی همسرم برای بار دوم که نمی‌دانم به چه علت بوده به بیمارستان مراجعه کرده کادر درمان به او مشکوک شده و او را تحویل پلیس داده‌اند.
آن خانم به همراه مادرش هم دستگیر شده، اما اعلام کرده‌اند برادر خانمی که با همسرم رابطه داشته مرتکب این جنایت شده که البته ما این موضوع را قبول نداریم.»
مادر نیان همچنین می‌گوید: «بعد از این ماجرا زمانی که شناسنامه دخترم را خواستند، مرا به جایی بردند تا آنجا را بگردم و شناسنامه را پیدا کنم.
جایی که رفتیم واحدی از یک آپارتمان بود و غیر از یک موکت و وسایل نیان هیچ وسیله دیگری داخل خانه نبود؛ شبیه جایی بود که انگار محل زندگی اعضای یک باند بوده است.
شنیدم اینها چند خانه کرایه کرده بودند.
نمی‌دانم اینها شغل‌شان چه بوده و چه کار می‌کردند!» «پروین حاجی‌زاده»، مادربزرگ نیان نیز به «اعتماد» می‌گوید: کادر درمان از زبان پدر نیان حرف‌هایی به ما زدند، گفتند پدر نیان در مورد علت خونریزی دخترش به پزشکان گفته...
(نویسنده در این بخش از گزارش بنا به دلایلی از نوشتن جزییات صحبت‌های مادربزرگ نیان خودداری کرده است.)»
اکثر مواقع حوادث تلخ به خاطر جدایی پدر و مادر رخ می‌دهد
«علیرضا شریفی‌یزدی»، روانشناس اجتماعی با تاسف در مورد این واقعه ناگوار به «اعتماد» می‌گوید: «طلاق و جدایی والدین حتی در درست‌ترین حالت همیشه آسیب بوده است.
درست‌ترین طلاق‌ها نیز یک نوع عمل جراحی و قطع عضو حساب می‌شود.
از طلاق و جدایی؛ مرد، زن و خانواده‌های هر دو طرف آسیب می‌بینند، اما آسیب‌پذیرترین افرادی که در مقابل طلاق و جدایی لطمات سنگینی می‌بینند، فرزندان طلاق هستند.
این فرزندان توانایی روبه‌رو شدن با چنین فضای سنگینی را ندارند.
در نتیجه دو نوع آسیب به فرزندان طلاق وارد می‌شود؛ یکی آسیبی که قبل از طلاق به آنها وارد شده؛ یعنی دورانی که این فرزندان با والدین ناسازگار خود زیر یک سقف زندگی می‌کردند و شاهد کلام و واژه‌های نامناسب یا خشم و پرخاشی که گاهی به برخورد فیزیکی منجر می‌شده، بودند.
این فرزندان با چنین استرس و آشفتگی شدید ناگهان با طلاق روبه‌رو می‌شوند و مشاهده می‌کنند که یکی از والدین رفته و آن یکی به تنهایی می‌خواهد فرزندان را سرپرستی کند.
در چنین وضعیتی آن زن یا مرد باید نقش دو والد را به عهده بگیرد.
بنابراین با والدی روبه‌رو می‌شویم که نمی‌تواند برای فرزند شایسته باشد و کفایت لازم برای سرپرستی را ندارد.»
این روانشناس اجتماعی با اشاره به گفته‌های رییس دادگستری استان آذربایجان غربی مبنی بر اینکه متهم اصلی تعرض به نیان، پسری ۱۹ ساله بوده، می‌گوید: «بعد از جدایی و طلاق، پدر و مادر باید یاد بگیرند که فرزند خود را به دست افراد ناامن نسپارند.
افرادی که پدر و مادر آنها را می‌شناسند الزاما افراد مناسبی برای فرزند نیستند.
مثل دایی، عمو، برادرزاده و خواهرزاده (خصوصا جنس مخالف)؛ اینها افراد ایمنی نیستند.
متاسفانه در برخی موارد حتی پدربزرگ و امثال اینها افراد مساله‌داری بوده‌اند.
چه برسد به افراد غریبه!
والدین مکلفند فرزندشان را در جایی کاملا امن نگهداری کنند، اما در مورد خانواده‌هایی که با آسیب شدید مواجه هستند، سازمان بهزیستی باید بتواند آنها را شناسایی و رصد کند تا متوجه شود آیا والدی که سرپرستی فرزند را به عهده گرفته، صلاحیت نگهداری او را دارد یا ندارد.»
شریفی‌یزدی در پاسخ به این سوال که ما شاهد حوادث تلخی در خود سازمان بهزیستی هستیم چطور چنین سازمانی می‌تواند بر خانواده‌های دیگر نظارت داشته باشد، می‌گوید: «سازمان بهزیستی به خاطر اینکه منابع مالی و نیروهای انسانی قوی ندارد، نمی‌تواند به درستی به وظایف خود عمل کند، اما اگر بخواهیم راهکار ارایه دهیم، می‌توانیم به همان دفاتر مثبت زندگی اشاره کنیم که زیرنظر سازمان بهزیستی فعالیت می‌کنند.
این دفاتر باید بر خانواده‌های آسیب‌پذیر یا خانواده‌هایی که پدر و مادر از هم جدا زندگی می‌کنند، نظارت داشته باشد.
اگر این دفاتر به‌طور گسترده بر چنین خانواده‌هایی نظارت داشته باشد، پاسخ‌های مثبت دریافت می‌کند.
چه بسا با این نظارت‌ها، شاهد چنین خبرهای ناگواری که قلب انسان را به درد می‌آورد، نباشیم، چراکه در اکثر مواقع حوادث تلخ به خاطر جدایی پدر و مادر رخ می‌دهد.»
این روانشناس اجتماعی با ابراز تاسف نسبت به رسانه‌هایی که در تحلیل و بررسی این‌گونه اخبار سکوت کرده، می‌گوید: «متاسفانه وقتی خبر هولناکی همچون تعرض به نیان و مرگ او منتشر می‌شود رسانه‌ها فقط به خود خبر می‌پردازند و هیچ‌گونه آسیب‌شناسی در مورد علل و عواملی که منجر به وقوع حادثه شده، انجام نمی‌دهند، اما حالا «اعتماد» با نگاه جدی به این سوژه مهم، آن را آسیب‌شناسی کرده و این اقدام کاملا حرفه‌ای است، چراکه تحلیل و بررسی این‌گونه اخبار از انتشار خود آنها مهم‌تر هستند.»
آرین گلشنی مورد مشابه «نیان»
اواخر دهه ۷۰ یک دختربچه ۹ ساله با سرنوشتی مشابه نیان جان خود را از دست داد و هرگز هم به‌طور واضح مشخص نشد پدر این دختر عامل اصلی آزار جنسی بود یا برادر ناتنی او!
سال ۱۳۷۶، «آرین گلشنی» دختر ۹ ساله‌ بر اثر شدت ضربه‌های برادر ناتنی و پدرش کشته شد.
پس از جدایی والدین، برخلاف تلاش‌های مادرش برای اثبات بی‌صلاحیتی پدر به دلیل پیشینه اعتیاد به مواد مخدر، دادگاه حضانت او را به پدرش داد.
آرین از ۷ سالگی با پدرش زندگی می‌کرد.
دو سال بعد، در ۹ سالگی، آرین در خانه نامادری بر اثر شکنجه‌های پدر و نابرادری به بیمارستان منتقل شد و جانش را از دست داد.
در جریان دادگاه پدر و نامادری او به بد رفتاری با آرین متهم شدند.
نامادری آرین گفت که پدرش او را کتک می‌زده و با وجود شکستگی دست آرین؛ ۴۰ روز قبل از مرگ او را به درمانگاه نبرده است.
در گزارش پزشکی قانونی ۶۷ رد سوختگی بر پیکر آرین گزارش شده بود و آثار شکنجه بر بدن آرمان، برادر تنی آرین نیز مشاهده شده بود.
همچنین در روال دادرسی مشخص شد که پدر آرین به او گرسنگی می‌داده و او را از رفتن به مدرسه منع
کرده بود.
در روز حادثه، رامین؛ برادر ۱۷ ساله و ناتنی آرین، او را با لگد زده و آرین از پله‌ها پرت شده و پدر او به علت حال خراب آرین با اورژانس تماس گرفته است.
آرین همان روز در بیمارستان مفید بستری شد، اما چند ساعت بعد به خاطر شدت جراحات جانش را از دست داد.
دادگاه برای پدر و نامادری آرین یک‌سال حبس و برای رامین برادر ناتنی آرین حکم اعدام صادر کرد.
تا زمان تشکیل دادگاه و احضار برادر ناتنی و پدر به عنوان مظنونان ارتکاب جرم، جسد کودک در سردخانه پزشکی قانونی تهران باقی ماند.
«حمید گودرزی»، قاضی پرونده در مورد شکنجه‌هایی که به این کودک وارد شد، گفته بود: «آرین آنقدر شکنجه شده بود که چهار ساله به نظر می‌آمد.
انگار پس از ۱۰۰ بار ضرب و جرح و شکنجه و سوختگی جان سپرده باشد.»
گودرزی همچنین گفته بود: «این جنایت محصول یک طلاق است، زیرا آرین در خانواده‌ای از هم پاشیده زندگی می‌کرد.»