خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

دوشنبه، 08 بهمن 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

به‌ سگ‌های ولگرد غذا ندهید

مشرق | اجتماعی و حوادث | یکشنبه، 07 بهمن 1403 - 10:41
یک عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: غذادهی به سگ‌های ولگرد بدون شک باعث افزایش جمعیت آنها شده و سگ را به یک گونه مهاجم در حیات وحش کشور ما تبدیل کرده است.
جمعيت،حيوانات،ولگرد،افزايش،غذا،كشور،محيط،مديريت،غذادهي،مناطق ...

به گزارش مشرق، سگ‌های ولگرد یکی از معضلات پیچیده و چندبعدی در بسیاری از کشورها هستند که ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در سال‌های اخیر، جمعیت سگ‌های بی‌سرپناه در مناطق مختلف کشور به سرعت در حال افزایش است و این مسأله به مشکلات بهداشتی، محیط‌زیستی و اقتصادی جدی برای کشور تبدیل شده است.
یکی از عواملی که این معضل را تشدید کرده، غذا دادن به سگ‌های ولگرد است که نه تنها جمعیت آن‌ها را افزایش داده، بلکه مشکلات ناشی از حضور این حیوانات در فضاهای شهری و طبیعی را به شدت گسترش داده است.
سگ‌های ولگرد و مشکلات بهداشتی:
سگ‌های ولگرد می‌توانند خطرات جدی بهداشتی برای انسان‌ها و دیگر موجودات زنده ایجاد کنند.
این حیوانات معمولاً ناقل بیماری‌های عفونی هستند که به راحتی از طریق تماس مستقیم با آن‌ها یا توسط گزش به انسان‌ها منتقل می‌شود.
بیماری‌هایی مانند هاری، تب مالت، لیشمانیوز و بیماری‌های گوارشی از جمله خطراتی هستند که در صورت عدم کنترل جمعیت سگ‌های ولگرد، ممکن است سلامت جامعه را تهدید کنند.
همچنین، حضور سگ‌های ولگرد در مکان‌های عمومی نظیر پارک‌ها، خیابان‌ها و مناطق مسکونی می‌تواند باعث ایجاد هراس و اضطراب در میان شهروندان، به ویژه خانواده‌ها و کودکان شود.
گزش‌های سگ‌های ولگرد و تماس با مدفوع آن‌ها، امکان انتقال این بیماری‌ها را بیشتر می‌کند.
تأثیر بر محیط زیست:
سگ‌های ولگرد نه تنها تهدیدی برای سلامت انسان‌ها هستند، بلکه برای محیط زیست نیز مشکلاتی به وجود می‌آورند.
حضور این حیوانات در مناطق طبیعی می‌تواند بر اکوسیستم‌های محلی تأثیرات منفی بگذارد.
سگ‌های ولگرد، به ویژه در مناطق حفاظت‌شده و پارک‌های ملی، می‌توانند به گونه‌های بومی حمله کرده و آنها را تهدید کنند.
این حیوانات ممکن است شکارچیانی باشند که موجب کاهش جمعیت حیوانات بومی، به‌ویژه پرندگان و پستانداران کوچک، شوند.
همچنین، مدفوع سگ‌ها می‌تواند آلودگی زیست‌محیطی ایجاد کرده و به تخریب منابع آب و خاک کمک کند.
در مجموع، افزایش تعداد سگ‌های ولگرد باعث ایجاد اختلال در تعادل اکولوژیکی و تخریب زیستگاه‌های طبیعی می‌شود.
تأثیر اقتصادی:
بزرگترین چالش اقتصادی ناشی از سگ‌های ولگرد، هزینه‌های بالای مراقبت، مدیریت و حذف این حیوانات از خیابان‌ها و مناطق شهری است.
این هزینه‌ها شامل هزینه‌های بهداشتی برای درمان بیماری‌های ناشی از گزش و انتقال بیماری، هزینه‌های مدیریت و جمع‌آوری سگ‌های ولگرد، و هزینه‌های مرتبط با نگهداری و عقیم‌سازی آن‌ها می‌شود.
علاوه بر این، مشکلات بهداشتی ناشی از سگ‌های ولگرد می‌تواند موجب افزایش هزینه‌های مراقبت‌های پزشکی در سطح جامعه شود و بار مالی بیشتری به سیستم بهداشت عمومی تحمیل کند.
همچنین، حضور سگ‌های ولگرد در مناطق مسکونی و تجاری ممکن است به کاهش کیفیت زندگی شهروندان و کاهش جاذبه گردشگری و اقتصادی برخی مناطق منجر شود.
تشدید جمعیت سگ‌های ولگرد از طریق غذادهی:
یکی از عواملی که جمعیت سگ‌های ولگرد را تشدید کرده، غذادهی غیرمجاز به این حیوانات است.
غذا دادن به سگ‌های ولگرد باعث می‌شود که این حیوانات از منابع غذایی پایدار برخوردار شوند و توانایی زادآوری آن‌ها افزایش یابد.
به‌ویژه در شهرها و مناطق روستایی، افرادی که به این حیوانات غذا می‌دهند، بدون توجه به تبعات منفی آن، به افزایش جمعیت سگ‌های ولگرد کمک می‌کنند.
این مسئله نه تنها موجب افزایش تعداد سگ‌ها در مناطق مختلف می‌شود، بلکه باعث ایجاد مشکلات بهداشتی، زیست‌محیطی و اقتصادی جدیدی نیز می‌گردد.
در نتیجه، غذادهی به سگ‌های ولگرد نه تنها راه‌حلی برای کاهش مشکلات به‌وجودآمده نیست، بلکه این معضل را پیچیده‌تر و گسترده‌تر می‌کند
در رابطه با این موضوع، گفت‌وگویی با دکتر اصغر عبدلی؛ عضو هیئت عملی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی داشتیم که در ادامه مشروح آن تقدیم مخاطبان شده است.
درخصوص غذادهی به حیوانات به ویژه سگ‌ها دیدگاه‌های متفاوتی در کشور مطرح است؛ درحالی که برخی این کار را اقدامی حیوان‌دوستی و وظیفه انسان به عنوان اشرف مخلوقات تلقی می‌کنند، برخی دیگر معتقدند که غذادهی باعث افزایش جمعیت آنها و آسیب به سایر گونه‌ها و مهمتر از آن، آسیب به شهروندان به ویژه در حاشیه شهرها می‌شود.
نظر شما به کدام دیدگاه نزدیک‌تر است؟
ما با برخی دخالت‌های انسان در طبیعت و فرآیندهای طبیعی موجود در شهرها، روستاها روبه‌رو هستیم.
یکی از این دخالت‌ها، غذادهی به حیوانات است که شرایط را به نفع برخی موجودات تغییر داده و جمعیت آن‌ها را از حد طبیعی فراتر می‌برد.
حتی گاهی موجب ورود گونه‌هایی می‌شود که پیش‌تر در طبیعت حضور نداشته‌اند.
این حمایت‌های انسانی باعث ورود این موجودات به طبیعت و محیط زندگی انسان می‌شود که خود مشکلات و معضلاتی به همراه دارد.
در علم، این گونه‌ها را "گونه‌های غیربومی" می‌نامیم و اگر آسیب‌های جدی به محیط وارد کنند، به "گونه‌های مهاجم" تبدیل می‌شوند.
بنده به‌عنوان کسی که طرفدار حقوق حیوانات، تنوع زیستی و محیط زیست کشورم هستم، معتقدم این تنوع زیستی باید تا حد امکان طبیعی و دست‌نخورده باقی بماند و تعامل آن با انسان به شکلی پایدار مدیریت شود.
زمانی که گونه‌ای را از زیستگاه اصلی خود به محل دیگری منتقل می‌کنیم، آن گونه می‌تواند به‌عنوان غیر بومی شناخته شود.
این موضوع را می‌توان به مثالی ساده تشبیه کرد: اگر فردی فارسی‌زبان به کشوری اروپایی مهاجرت کند، زبان، فرهنگ، غذا و بسیاری از جنبه‌های زندگی او با محیط جدید متفاوت خواهد بود، هرچند از یک گونه انسانی است.
سگ‌ها نیز با توجه به تفاوت‌هایی که دارند، می‌توانند به گونه‌ای غیر بومی و سپس مهاجم تبدیل شوند.
در ابتدا، تعداد این گونه‌ها کم است، اما با تغذیه، حمایت و سازگاری با طبیعت، تولیدمثل آن‌ها افزایش یافته و به گونه‌ای مهاجم تبدیل می‌شوند.
نمونه‌های بسیاری از گونه‌های مهاجم در کشور ما، از جمله در زمینه آبزیان و گیاهان، وجود دارد.
به‌عنوان نمونه، افزایش جمعیت کلاغ‌ها در شهر تهران ناشی از دسترسی آسان به غذا است که بر پرنده‌های دیگر تأثیر منفی می‌گذارد.
حتی در مورد کبوترها نیز اگر بی‌رویه غذا دهی شود، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
در نهایت، باید شرایط نگهداری حیوانات را به طبیعت نزدیک‌تر کنیم.
برای مثال، سگ‌های رهاشده‌ای که در محیط‌های شهری، روستایی، جاده‌ها یا طبیعت پراکنده شده‌اند، در صورت غذادهی و افزایش جمعیت، می‌توانند مشکلات متعددی ایجاد کنند.
این حیوانات به‌طور غیرمستقیم به نفع خود عمل کرده و به سایر موجودات آسیب می‌رسانند.
برای نمونه، حضور آن‌ها در کوه‌ها و دشت‌های اطراف شهرها می‌تواند به حیات وحش، مانند یوزپلنگ، روباه، شغال، کل و قوچ آسیب جدی وارد کند.
در محیط‌های شهری نیز، افزایش جمعیت این سگ‌ها خود به یک معضل تبدیل شده است.
وزارت بهداشت اعلام کرده که با افزایش موارد گزش توسط حیوانات، که 70 تا 80 درصد آن مربوط به سگ‌ها (چه خانگی و چه رهاشده) است، روبه‌رو هستیم.
به‌عنوان نمونه، در سال 1401 حدود 100 هزار مورد گزش گزارش شده و درمان هر مورد، هزینه‌ای بین 20 تا 24 میلیون تومان دارد؛ یعنی سالانه حدود 2400 میلیارد تومان هزینه بر دوش نظام بهداشت کشور قرار می‌گیرد.
آیا فقط غذادهی این جمعیت افسارگسیخته از سگ‌های ولگرد در کشور را رقم زده است؟
این مشکل تنها به غذادهی بازنمی‌گردد، بلکه بخشی از آن به مدیریت نامناسب پسماندها و ضعف عملکرد نهادهایی مانند وزارت کشور، شهرداری‌ها، سازمان دامپزشکی و محیط زیست مربوط است.
این موضوع یک چرخه بزرگ است که نیازمند همکاری همه‌جانبه است.
مردم نیز باید آگاه شوند که غذادهی به حیوانات چه پیامدهایی می‌تواند داشته باشد.
این کار نیازمند آگاهی‌رسانی از طریق رسانه‌ها، فرهنگ‌سازی، و مدیریت پسماندهاست.
مشکل اصلی این است که یک مسئله کوچک به‌تدریج به معضلی بزرگ تبدیل شده و حالا ابعاد اجتماعی، اقتصادی، و زیست‌محیطی گسترده‌ای یافته است.
برای حل این مشکل، مجلس در برنامه هفتم توسعه، وزارت کشور را مکلف کرده تا با همکاری سازمان دامپزشکی، سازمان‌های مردم‌نهاد، صداوسیما و محیط زیست، اقدامات مؤثری انجام دهد.
این اقدامات شامل مدیریت زباله‌ها، فرهنگ‌سازی، و اقدامات پیشگیرانه برای کنترل این معضل است.
ما به حقوق حیوانات احترام می‌گذاریم و حق حیات را برای همه موجودات زنده قائل هستیم.
اگر یک روباه، شغال یا پلنگ در طبیعت زندگی می‌کند، نباید با دستکاری جمعیت‌های دیگر، تهدیدی برای آن‌ها ایجاد کنیم.
این حقوق به همان اندازه که برای انسان‌ها معتبر است، برای حیوانات نیز باید رعایت شود اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که غذا دادن به حیوانات، به‌ویژه به سگ‌ها، معمولاً شامل غذاهایی مانند گوشت است.
تولید این گوشت‌ها، با مصرف مقادیر زیادی آب و منابع دیگر، تأثیرات منفی بر محیط زیست دارد.
برای تولید یک کیلوگرم گوشت، تقریباً 17 تا 18 هزار لیتر آب مصرف می‌شود، و این مصرف منابع طبیعی برای تأمین غذا برای سگ‌ها به محیط زیست آسیب می‌زند.
آقای دکتر درباره آمار سگ‌های ولگرد در ایران آمار عجیبی حتی بین 3 تا 4 میلیون بیان می‌شود، آیا این اعداد و ارقام واقعیت دارد؟
گزارش‌ها و مقالات متعددی درباره جمعیت سگ‌ها وجود دارد.
من به همراه یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد و دانشجوی دکتری تحقیقاتی درباره پویایی‌شناسی جمعیت سگ‌ها انجام دادیم اما جمعیت دقیقی از سگ‌ها در ایران در دست نیست و این یکی از ضعف‌های ماست.
بااین‌حال، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد جمعیت سگ‌ها به‌صورت فزاینده در حال افزایش است.
یکی از این شواهد، آمار وزارت بهداشت درباره گزش‌ها و حملات سگ‌هاست.
برای مثال، در سال 1366 تعداد گزش‌ها حدود 10 هزار مورد بود، اما در سال 1400 این عدد به بیش از 250 هزار مورد رسید.
در آخرین آماری که در جلسه مجلس ارائه شد، گزارش شد که نزدیک به 400 هزار مورد گزش ثبت شده که بیش از 80 درصد آن مربوط به سگ‌ها بوده است.
همچنین، در شهر کرج برآورد کردیم که حدود 7 تا 8 هزار سگ رها شده وجود دارد.
اگر نرخ رشد جمعیت سگ‌ها به همین شکل ادامه پیدا کند، پیش‌بینی می‌شود که این تعداد طی چند سال آینده به 70 تا 80 هزار برسد.
کدام راهکارِ در دسترس می‌تواند نمودار صعودی رشد جمعیت سگ‌های ولگرد در کشور ما را متوقف کند؟
نگاهی به دیگر کشورها نشان می‌دهد که با این مسئله چگونه برخورد کرده‌اند.
برای مثال، در فرانسه، سگ رهاشده در محیط نمی‌بینید و جمعیت سگ‌ها کاملاً کنترل شده است.
در کشورهای اروپایی، حتی افرادی که سگ نگهداری می‌کنند، موظف‌اند هنگام بیرون بردن سگ، کیسه‌ای برای جمع‌آوری فضولات به همراه داشته باشند.
این مقایسه نشان می‌دهد که ما نیز نیاز داریم راهکارهای مؤثری برای کنترل و مدیریت این معضل پیدا کنیم.
یکی از نیازهای اصلی هر موجود زنده، فارغ از سگ یا هر حیوان دیگری، غذاست، مخصوصاً در جایی که مدیریت جمعیت به درستی صورت نگیرد.
باید مردم را آگاه کنیم و دیدگاهشان را نسبت به این موضوع تغییر دهیم تا بدانند که این مسئله چه مشکلاتی را به وجود می‌آورد.
آگاه‌سازی مردم و افزایش فرهنگشان در مورد این موضوع، گام اصلی است.
اگر این کار انجام نشود، بسیاری از تدابیر مدیریتی دیگر ممکن است با شکست مواجه شوند.
علاوه بر این، باید به مدیریت پسماند توجه کرد.
جمع‌آوری جمعیت سگ‌ها باید صورت گیرد و در برخی کشورها، جمع‌آوری سگ‌ها و عقیم‌سازی آن‌ها انجام شده است.
طبق تجربیات آن‌ها، اگر جمعیت جمع‌آوری شده و عقیم‌سازی شده کمتر از 70 ـ 80 درصد جمعیت موجود باشد، موفق نخواهند شد و جمعیت باقیمانده با زادآوری خود، دوباره جایگزین جمعیت قبلی خواهد شد.
بنابراین، باید از مکانیزم‌های مختلف پسماند، فرهنگ‌سازی مردم و جمع‌آوری سگ‌ها استفاده کرد.
در نهایت، هدف این است که جمعیت سگ‌ها به حد صفر برسد.
در این راستا، اگر قوانینی برای نگهداری سگ‌ها وجود دارد، باید رعایت شوند و مسائل دیگری مانند واکسن و قلاده نیز مورد توجه قرار گیرند.
اگر ما به این مسائل توجه نکنیم، در آینده شاهد بحران‌هایی خواهیم بود.
تصویب قوانین در برنامه هفتم توسعه و اختصاص ردیف‌های سازمانی برای کنترل این جمعیت‌ها، نشان‌دهنده وجود یک مشکل جدی است.
وزارت بهداشت با چنین اعلاماتی به بحران نزدیک می‌شود.
تجربه برخی کشورها در مدیریت جمعیت سگ‌ها، می‌تواند به ما کمک کند تا از ورود به بحران‌های مشابه جلوگیری کنیم.
شرایط ایران با هر کشور دیگری متفاوت است و حتی داخل کشور ما، شرایط از استانی به استان دیگر و از شهری به شهر دیگر کاملاً متفاوت است.
به همین دلیل، نمی‌توان یک نسخه واحد برای همه جا تجویز کرد.
مثلاً نمی‌توان نسخه‌ای که برای تهران نوشته می‌شود، دقیقاً برای اصفهان، خوزستان یا سایر نقاط کشور پیاده کرد.
تفاوت‌های فرهنگی و جغرافیایی، به ویژه در یک کشور بزرگ و متنوع چون ایران، باعث می‌شود که شیوه‌های مدیریت و آموزش به‌طور خاص برای هر منطقه طراحی شود.
نکته دیگری که مطرح می‌شود این است که برخی معتقدند که اگر به حیوانات غذا بدهیم، رفتار پرخاشگرانه نخواهند داشت، آیا این نظریه مبنی علمی دارد؟
این نظریه با واقعیت‌ها و آمارهای موجود سازگار نیست.
وقتی رفتارهای حیوانات، مانند سگ‌ها، را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که حتی سگ‌هایی که غذا دارند و صاحب‌دار هستند، باز هم ممکن است حمله کنند.
در واقع، رفتار تهاجمی و حمله‌ورانه در ذات بسیاری از حیوانات وجود دارد.
وقتی می‌گویم این سگ‌ها شبیه گرگ‌ها هستند، منظورم این است که ویژگی‌های رفتاری مانند حمله، تهاجم و حفاظت از قلمرو، جزو ویژگی‌های ژنتیکی این موجودات است.
بنابراین، غذا دادن به آن‌ها نمی‌تواند این ویژگی‌ها را تغییر دهد.
تجربه سایر کشورها نشان داده است که حتی در باغ‌وحش‌ها، غذا دادن به حیوانات ممنوع است، زیرا این کار می‌تواند چرخه‌های زیستی آن‌ها را مختل کند.
در حقیقت، با غذا دادن به این موجودات، نه تنها به آن‌ها کمکی نمی‌کنیم، بلکه جمعیت‌شان افزایش می‌یابد و در نتیجه مشکلات جدیدی ایجاد می‌شود.
باید با دقت بیشتری به مسئله غذا دادن به حیوانات نگاه کنیم.
ما نباید باعث اختلال در چرخه‌های طبیعی شویم و باید از این عمل خودداری کنیم.