امروزه سیاستگذاری فرهنگی بخش اجتنابناپذیر امر حکمرانی است
قم- رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: امروزه سیاستگذاری فرهنگی بخش اجتنابناپذیر امر حکمرانی است گرچه آن نسبت به برخی دیگر از اقسام سیاستگذاریها امر متاخر است.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی در آیین افتتاحیه سلسله نشستهای «مدرسه حکمرانی اسلامی؛ حکمرانی زمینهساز» که در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، با موضوع «سیاستگذاری فرهنگی در حکمرانی زمینهساز» به ایراد سخنانی پرداخت.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه عرصه زندگی، ساختارهای اجتماعی، وجود سختافزارانه تمدن، الگوهای رفتاری، سبک زندگی، اموری هستند که به نوعی در طول فرهنگ قرار میگیرند، افزود: این مولفهها بدان معناست که فرهنگ نسبت به تمام این امور یک جنبه تقدم رُتبی دارد یعنی فرهنگ است که در چگونگی شکلگیری محتوایی ساختارهای اجتماعی، وجود سختافزارانه تمدن، الگوهای رفتاری، سبک زندگی و … تاثیرگذار است و اساساً تامل و ملاحظه واقعیتهای انسانشناختی، این مساله را تایید میکند که در واقع اراده، اعمال فردی، نهادسازیهای اجتماعی و همه امور مربوط به سطح خرد و کلان حیات بشری چه در زندگی فردی و اجتماعی متاثر از نظام ارزشی یا نظام زیباییشناختی و شبکه باورها و علایق و انتظارات انسان است یعنی همان چیزهایی که از آنها به عنوان عناصر فرهنگی یاد میکنیم.
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره)
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ادامه داد: این واقعیت انسانشناختی شاید در بیانات متفکرین ما بیش از همه و البته به شکل عینیتر در نظریه اعتباریات علامه طباطبایی به منصه ظهور رسیده باشد، ایشان در این نظریه به خوبی نشان میدهد که قوای ادراکی بشر و قوه عامله انسان تحت تاثیر امیال طبیعی، خواستهها، مطلوبیتها و باورها میآید و این دستگاه ادراکی است که مداخله میکند، بایدها و نبایدها و خوب و بدها را برای انسان رقم میزند و محرک حرکت و اراده و تلاش و ساخت انسان چه در زمینه اعتبارات اجتماعی و چه در زمینه بایستهها و نبایستهها و خوبها و بدهای فردی میشود؛ بنابراین فرهنگ مهم است و میتوانم این گونه تعبیر کنم که عرصه زندگی و بازنمایی ساختارهای اجتماعی به واسطه و به وساطت دستگاه ادراکی بشر متاثر از عناصر طبیعی و تکوینی و فرهنگی وجود آدمی شکل میگیرد.
عضو فرهنگستان علوم با بیان اینکه امر حکمرانی قرین و همزاد امر حکومت است، تصریح کرد: در بستر تاریخ همینطور که جلو میرویم، هر وقت که حکومت و نظام سیاسی داشتیم طبعاً امر حکمرانی هم داشتهایم، اما حکمرانی امروزه تطور یافته و با آن معنای سنتی حکمرانی که قرین و همزاد حکومت بوده تفاوت دارد و یک پدیده نو است.
هر زمان که حکومتی بوده حکمرانی هم بوده و تدبیر کلان جامعه هم بوده است.
امر فرهنگی در طول تاریخ دستمایه حکمرانی قرار گرفته است
استاد واعظی افزود: در امر حکمرانی واعمال حکومت و تدبیر کلان جامعه گاهی در گذشته کما بیش امر فرهنگی مورد اعتنای خاصی قرار میگرفته است یعنی به تعبیر دیگر امر فرهنگی، دستمایه حکمرانی قرار گرفته و در گذشته اگرچه یک سنت معمول و متعارف نبوده، اما گاه، امر فرهنگی در مسیر حکمرانی مورد توجه واقع شده که نمونه روشن آن رسول گرامی اسلام (ص) و تحولات اجتماعی و سیاسی است که در عصر خودشان به وجود آوردند؛ تکیه گاه اصلی این تحولات سیاسی و اجتماعی و تبدیل نظام قبیلگیِ پراکنده شبه جزیره عرب به یک امت اسلامی و نظام اسلامی به مدد توجه به امر فرهنگی اتفاق افتاد یعنی ایشان ابتدا سیاستگذاری فرهنگی کرد و بعد تحولات فرهنگی را ایجاد و بر بستر این تحولات بود که آن امت سازی و نظام اسلامی را محقق کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: در میان حکومتهایی که بعد از رسول الله (ص) ایجاد شد شاید بنی امیه از این جهت ممتاز باشد که ارکان حکمرانی و تثبیت و تحکیم حکومت خود را بر پایه امر فرهنگی قرار داد، امر فرهنگی در بنیامیه دو ضلع اصلی داشت؛ یکی ترویج فرهنگ جبرگرایی در جامعه اسلامی بود و دوم مسأله سَبّ امیرالمومنین (ع) و بسط و گسترش دشنامدهی و مخالفت با امیرالمومنین امام علی (ع) در سطح جامعه اسلامی؛ برای مثال در جریان صلح امام حسن (ع) تصریح شد که معاویه کسی را برای جانشینی بعد از خود تعیین نکند، اما او این مساله را زیر پا گذاشت و ولایتعهدی یزید را با سرمایهگذاری و ارعاب دنبال کرد؛ در نهایت عایشه نامهای نوشت و این مساله را زیر سوال برد، اما جوابی که به نامه عایشه داده شد این بود که: «إنّ أمر یزید قضاء من القضاء»، در نهایت معاویه با این توجیه که قضای الهی بوده است مساله را توجیه کرد، نتیجه اینکه تمسک به امر جبر به واسطه انجام چنین اقداماتی بوده است؛ یا مروان به عنوان داماد عثمان که برای سب امیرالمومنین (ع) چنین عذری را میآورد که اگر این کار را نمیکردیم حکومت ما تثبیت نمیشد؛ این اقدامات این یعنی تمسک به امر فرهنگی برای حکمرانی و تثبیت نظام سیاسی؛ در نتیجه این امری بوده است که در طول تاریخ سابقه دارد و این گونه نیست که مغفول مانده باشد.
امروزه سیاستگذاری فرهنگی بخش اجتنابناپذیر امر حکمرانی است
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد:، اما پرسش این است که تفاوت امروز با گذشته چیست؟
در گذشته مسأله توجه به امر فرهنگی و سیاستگذاری فرهنگی برای امر حکمرانی یک اتفاق بود نَه یک رویه دائمی و متعارف و در واقع یک نُرم مستمر تاریخی محسوب میشد، گاهی توسط برخی در برخی حکمرانیها التفات خاصی در امر فرهنگی میشد، اما آنچه که امروزه هست و امر جدیدی تلقی میشود این است که امروزه سیاستگذاری فرهنگی بخش اجتنابناپذیر امر حکمرانی است گرچه سیاستگذاری فرهنگی نسبت به برخی دیگر از اقسام سیاستگذاریها امر متاخر است؛ یعنی سیاستگذاری امنیتی، نظامی، اقتصادی مقدم در دوران مدرن هستند و نظامات سیاسی زودتر از هرچیز متوجه ضرورت حکمرانی اقتصادی، نظامی و امنیتی تا حکمرانی فرهنگی شدند.
عضو هئیت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) ادامه داد: حکمرانی فرهنگی در مقایسه با حکمرانی اقتصادی، امنیتی و نظامی و … متاخر است، چراکه عللی باعث شد که امر سیاستگذاری فرهنگی و التفات به حکمرانی فرهنگی مورد توجه نظامات سیاسی مدرن قرار بگیرد و آن دلیل مساله تهدیدات فرهنگی یعنی رشد تکنولوژی، رشد رسانه و فراهم شدن امکانات برای فراتر رفتن از مرزها و مهندسی در جوامع دیگر است؛ این عوامل نظامات سیاسی را به این تفکر وا داشت که با تهدید فرهنگی مواجه هستند و در هر صورت فرهنگ بیگانه فرهنگ خودی را مورد تهدید و تهاجم قرار میدهد؛ در نتیجه این مساله که فرهنگ میتواند امر تسهیلگر برای رشد و پیشرفت اقتصادی، رشد و پیشرفت اجتماعی، رشد و پیشرفت صنعتی شود مطرح و جوامع به این خودآگاهی رسیدند.
وی با اشاره به اصطلاح سیاستگذاری گفت: این اصطلاح در هر عرصهای اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، به معنای آن اهداف، مطلوبیتها و اصولی است که در صدد تحقق ایدهها و اهداف است، سیاستگذاری ترسیم خط مشی تحقق بخشیدن به آن سیاستها و اهداف است؛ سیاستگذاری فرهنگی تابع الگو و مدل واحد نیست چراکه پارادایمها و سرمشقها و مکاتب فرهنگی در جوامع مختلف متفاوت است، اینکه به چه کلان نظریه فرهنگی تعلق داشته باشید به شما جهت خواهد داد که سیاستگذاری فرهنگیتان چگونه باشد.
استاد واعظی افزود: در جامعه اسلامی طبیعی است که درونمایه سیاستگذاری فرهنگی متفاوت از یک جامعه لیبرال باشد؛ در یک جامعه لیبرال سیاستگذاری فرهنگی مثل سیاستگذاری نظامی و امنیتی نیست؛ در این عرصهها بیشتر شاهد همگن بودن و همگرایی هستیم چراکه بیشتر جنبههای فیزیکال و تکنیکال حوزه امنیتی جواب میدهد، حتی در حوزه اقتصاد ممکن است تشتت کمتر شود، اینجا نظامهای ارزشی و زیباییشناختی و شبکههای باورها و نمادهای فرهنگی جوامع با هم متفاوت است و طبعاً سیاستگذاری فرهنگی و غایات آن متاثر از آن عناصر درونی فرهنگی یک جامعه است.
حکمرانی و نیاز آن به جامعه مدنی و بخش خصوصی
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود به مشارکت و نقش جامعه مدنی و بخش خصوصی اشاره کرد و ادامه داد: نکته دیگر اینکه امروزه امر حکمرانی امر نوپدید است، به یک معنا حکمرانی یعنی حکم راندن و اعمال قدرت، اعمال حاکمیت همزاد و قرین با قدرت سیاسی؛ یعنی هرچه به عقب بر میگردیم هرجا حکومتی بوده حکمرانی هم بوده است؛ حکمرانی مضمون نوپدیدی است و این اصطلاح در جایی به کار میرود که آن مساله یا آن ایده و سیاست و امر مطلوب که میخواهد موضوع حکمرانی قرار بگیرد از جمله مواردی نباشد که وظیفه ذاتی یک نهاد خاص است، برای مثال شهرداریها، وزارت نیرو و … هرکدام وظایف ذاتی خود را دارند که این وظایف ذاتی را حکمرانی نمیگویند؛ حکمرانی در جایی پیش میآید که حل آن مساله یا تحق آن ایده یا آن سیاست نیازمند دخالت و نقشآفرینی بازیگران متعددی باشد که بخشی از آن بازیگران نهاد یا نهادهایی از حاکمیت و نهادها رسمی قدرت سیاسی است، اما بیرون از نهادهای رسمی و نهادهای حاکمیتی بازیگرانی هم باید باشند که ایفای نقش کنند مثلاً جامعه مدنی و بخش خصوصی باید دخیل باشند؛ پس ویژگی دیگر امر حکمرانی در تلقی معاصر آن است که تحقق یک سیاست یا حل یک مساله نیازمند مشارکت و ایفای نقش جامعه مدنی و بخش خصوصی در کنار نهاد یا نهادهایی از قدرت سیاسی باشد.
عضو فرهنگستان علوم بیان کرد: مسأله دیگر اینکه امروزه حکمرانی دارای یک چرخه است، یعنی در هر زمینهای که بخواهید مساله اجتماعی را حل کنید یا بخواهید یک سیاست، اعم از سیاست اقتصادی یا فرهنگی را حل کنید و یک ایده و مساله را در عینیت جامعه محقق کنید باید آن را در قالب یک چرخه یا در یک فرآیند تعریف کنید، فرایندی که سطوح مختلفی دارد؛ سطح اول سطح سیاستگذاری و خط مشیگذاری است، سطح دوم ورود در عرصه تنظیمگری است، یعنی جایی که باید قوانین متناسب وضع شود، نهادسازی لازم صورت بگیرد، برخی قوانین باید مورد پالایش قرار بگیرد، قانون باید تعدیل شود، لایه بعدی این چرخه حکمرانی تسهیلگری است، گاهی سیاستی که بخواهد در عینیت جامعه محقق شود احتیاج به تسیهلگری دارد که این امر خود دارای دو عنصر اصلی برای تحقق است؛ گاهی موانع باید برطرف شود و گاهی مقررات دست و پاگیر وجود دارد و گاهی باید توانمندسازی شود.
حجتالاسلام واعظی در مورد سیاست گذاری اسلامی عرصه فرهنگ تصریح کرد: نحوه تفسیر قرائت اصول و ارزشها و مطلوبیتهای فرهنگی جامعه اسلامی از اهمیت بسزایی برخوردار است، یعنی مساله اختلاف قرائت و اختلاف تفسیر از اسلام خودش یک مساله است، اکنون با یک طیف از جریانات اسلام سیاسی مواجهیم که به ضرورت نظام اسلامی و دولت اسلامی اعتقاد دارند، به ضرورت اسلامیسازی جوامع معتقدند، اما قرائت یکسان از مساله ایدهها و سیاستها و همچنین معیارها و اصول فرهنگی جامعه اسلامی ندارند؛ از سوی دیگر از مباحث مهم درعرصه حکمرانی به طور عام و خاص آن است که اگر شاخصها، معیارها و اصول و ارزشهای بنیادین محقق شوند یک جامعه مطلوب اسلامی به لحاظ فرهنگی خواهیم داشت.
مهمترین مسأله سیاستگذاری فرهنگی در جامعه اسلامی
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) تأکید کرد: در چرخه سیاستگذاری فرهنگی باید از این سطح کلیگویی به سطحی بیاییم که بتوانیم اصلیترین ایدهها و سیاستهای حوزه فرهنگ را از منظر اسلامی مشخص کنیم؛ سیاست اصلی که باید دنبال شود و معرف آن فرهنگ مطلوب اسلامی است، هویتیابی بر محور ایمان و عبودیت است؛ توضیح آنکه به عنوان یک واقعیت باید بدانیم که انسانها دنبال هویتیابی هستند، دنبال این هستند که خود و هویتشان را تعریف کنند، در گذشته این هویتیابی سبقه جمعی داشت یعنی افراد هویتشان را در قبیله خود و یا نژاد و ملیت و یا در مساله تعلق دینی تعریف میکردند، اما از ویژگیهای دنیای مدرن مساله رشد فردگرایی و غلبه فردیت است و ورود ما در یک پدیده کاملاً مدرن به اسم سبک زندگی؛ این مولفه در مفهوم مدرن غیر از گونه زندگی کردن است؛ سبک زندگی که اکنون به عنوان پدیده مدرن شناخته میشود یعنی انتخابگری و هویتیابی فردی بر اساس گونه انتخابگریهای فردی نسبت به نوع پوشش، نوع تغذیه، نوع صرف اوقات فراغت، نوع مصرف فرهنگی، نوع بروزات فردی و… میتواند باشد.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم تصریح کرد: در واقع فرد با این انتخابها میخواهد هویت خود را بروز دهد، نمیخواهد با امور جمعی مثل ایرانی بودن، از فلان نژاد بودن تعریف شود بلکه میخواهد با انتخابهای فردی کسی باشد و کسی بودن خودش را بروز دهد، یعنی چیزی که مدرن و جدید است؛ اینکه اگر ما با گذشته یعنی دوران پیشامدرن مقایسه کنیم، امروز ولع اکیدی وجود دارد که هرکسی خودش را بروز دهد و به نمایش بگذارد؛ افراد هرچه که به جامعه مدرن نزدیکتر باشند شدت و حدت انتخابگریِ فردی برای هویت بخشیشان بیشتر میشود، هرچه قدر مدرنتر باشد بروز این امر و مساله جدیتر شدن فردیت و جدی شدن انتخاب فردی بیشتر میشود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: اینجا مسأله تکنولوژیهای جدید رسانهای و مساله زیستبوم فضای مجازی مطرح است، در واقع فضایی ایجاد شده که هرکسی میتواند در آن خود و فردیتاش را به نمایش بگذارد؛ در گذشته کجا اینطور بود که کسی مهمانی و به سفری برود و آن را به اشتراک بگذارد؟
اکنون هرکسی صفحهای راه اندازی میکند و مداوم خود را ظهور و بروز میدهد و با بروزات رفتاری خاصتر و عجیبتر دنبال کنندگان (فالوور) جمع و به این شکل هویتیابی کرده و طبقه اجتماعی خود را تعیین میکند؛ این واقعیت امروز ما است که باعث شده مسأله به عنوان امر واقعی مطرح شود.
واعظی ابراز کرد: اگر بخواهیم جامعه به لحاظ فرهنگی، اسلامی شود مهمترین مسأله آن است که جوان و نوجوان ما و البته آحاد جامعه به گونهای انتخابگری کنند که این هویت بخشیشان بر مدار ایمان و عبودیت باشد چراکه این هویتیابی است؛ سیاستگذاری فرهنگی، تسهیلگری، آموزش، کار رسانهای و فرهنگی باید به گونهای باشد که جامعه به سمتی سوق یابد که این هویتبخشی بر مدار ایمان و عبودیت انجام شود، در این صورت است که ما به جامعه مطلوب فرهنگ اسلامی نزدیک میشویم؛ در مقابل اگر سیاستگذاری فرهنگی ما سرکوب این فردیت یا مجال ندادن به این انتخابگری باشد نتیجه حاصل نخواهد شد، در واقع با سلب این رویکرد گویی میخواهیم جامعه را مثل حکومت طالبان اسلامی کنیم.
رئیس دفتر تبلغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: وقتی این میدان برای بازیگری و هویتبخشی وجود دارد، هنر سیاستگذار فرهنگی و هنر مصلحان فرهنگی برای ایجاد تعلق اسلامی این است که در تنظیم گری و تسهیلگری الگوی رفتاری عرض کنند تا نوجوان و جوانی که میخواهد با فردگرایی و انتخاب گری خودش هویتی را شکل دهد، بیاید و بر مدار ایمان و عبودیت این هویت را شکل دهد و معنای زندگی خود را در سایه ایمان بداند.