انتشار اسناد محرمانه؛توافق برای اعطای سیونیک در ازای قرهباغ - تسنیم
افشای اسناد محرمانه آمریکا نشان می دهد که در اواخر دهه 1990، روبرت کوچاریان و حیدر علی اف برای حل وفصل مناقشه قره باغ از طریق مبادله اراضی به توافق رسیده بودند و قرار بود ارمنستان منطقه مغری را به آذربایجان واگذار و در عوض، قره باغ را دریافت کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، وزارت امور خارجه آمریکا اسنادی را از طبقهبندی محرمانه خارج کرده که نشان میدهد در اواخر دهه 1990، روبرت کوچاریان و حیدر علیاف (پدر الهام علیاف) به طور خصوصی و بدون حضور میانجیها برای حلوفصل مناقشه قرهباغ از طریق «مبادله اراضی» به توافق رسیده بودند.
در این طرح، قرار بود ارمنستان منطقه مغری را به آذربایجان واگذار و در عوض، منطقه قرهباغ را دریافت کند.
تلگرافهای محرمانه آمریکا جزئیاتی را که تاکنون هیچگاه منتشر نشده بود، افشا میکنند.
راز مذاکرات پشت پرده کوچاریان و علیاف فاش شد
طرح «مبادله اراضی» در مذاکرات قرهباغ به «طرح گوبل» معروف است که برگرفته از نام پاول گوبل، کارمند سابق وزارت امور خارجه آمریکا، است.
وی در سال 1992 و زمانی که سایرس ونس، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، به نمایندگی از سازمان ملل به قرهباغ سفر کرده بود، این طرح را مطرح کرد.
گوبل مقام بالایی در وزارت امور خارجه نداشت و پیشنهاد او نیز رسمی نبود؛ اما اسناد منتشر شده نشان میدهند که این موضوع در اوایل دهه 1990 و در سطح بالا و پشت درهای بسته و نه توسط گوبل، بلکه توسط مقامات ترکیه مطرح شده بود و امروز به سختی میتوان گفت که چه کسی اولین بار این طرح را مطرح کرده است.
مشخص است که رئیسجمهور ترکیه در سال 1992، یک سال پس از استقلال ارمنستان، این پیشنهاد را به رئیسجمهور آمریکا ارائه کرده بود.
نقش پشت پرده ترکیه در طرح «مبادله اراضی»
تورگوت اوزال، رئیسجمهور ترکیه، طبق سندی که کاخ سفید از طبقهبندی محرمانه خارج کرده، گفته بود: «من یک ایده دارم.
80 درصد از جمعیت قرهباغ کوهستانی ارمنی و 20 درصد آنها آذربایجانی هستند.
آنها میتوانند مبادله اراضی انجام دهند و قرهباغ به ارمنستان و آذربایجان نیز بخشی از ارمنستان را که این کشور را به دو بخش تقسیم میکند، دریافت کند.»
به نظر میرسد که دولت جرج بوش پدر از این پیشنهاد استقبال نکرده است؛ اما آنکارا این طرح را فراموش نکرد و دوباره آن را در دوران بیل کلینتون، رئیسجمهور بعدی آمریکا، مطرح کرد.
در سال 1997، طبق اسناد منتشر شده توسط وزارت امور خارجه آمریکا، اونور اویمن، معاون وزیر امور خارجه ترکیه، با استروب تالبات، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، تماس گرفت و دوباره پیشنهاد حلوفصل مناقشه قرهباغ را از طریق «تغییر مرزها» مطرح کرد.
«اویمن گفت که با بولنت اجویت، نخستوزیر سابق ترکیه، صحبت کرده و وی ایدهای را برای قرهباغ کوهستانی مطرح کرده است: تغییر مرزها در منطقه که در آن آذربایجان قرهباغ کوهستانی را به ارمنستان و ارمنستان نیز بخشهایی از خاک خود را به آذربایجان واگذار کند.»
اویمن تأکید کرد که ترکیه قبلاً این موضوع را با روسیه نیز در میان گذاشته و از واشنگتن در مورد موضع خود سؤال کرد؛ اما تالبات در پاسخ گفت که این طرح میتواند طرفین درگیر را از پیشنهادهای گروه مینسک منحرف و به جای حل مسئله، باعث پیچیدهتر شدن آن شود.
وی گفت: «تجربه در نقاط مختلف جهان نشان میدهد که تغییر مرزها مانند باز کردن جعبه پاندورا است.
در مورد قرهباغ، این طرح در بهترین حالت باعث بینتیجه ماندن مذاکرات و در بدترین حالت، باعث خشونت خواهد شد.»
اما در عین حال، تالبات گفت که اگر آذربایجانیها و ارمنیها از طریق مذاکره و بدون استفاده از زور، تصمیم به چنین کاری بگیرند، گروه مینسک و آمریکا از آنها حمایت خواهند کرد.
در آن سالها، دولت ارمنستان از بررسی این طرح خودداری کرد.
این موضوع در یکی از تلگرافهای دیپلماتیک در سپتامبر 1997 ذکر شده است.
اما پس از تغییر قدرت در ارمنستان، اسناد منتشر شده نشان میدهند که طرح «مبادله اراضی» در نتیجه دیدارهای خصوصی روبرت کوچاریان و حیدر علیاف وارد دستور کار مذاکرات شده است.
پیش از این، پیشنهادهای میانجیها برای حلوفصل مرحلهای، بستهای و ایجاد دولت مشترک توسط یک طرف یا طرف دیگر رد شده بود و در آن مرحله که به نظر میرسید مذاکرات به بنبست رسیده است، کوچاریان و علیاف پدر شروع به برگزاری دیدارهای دوجانبه و بدون حضور میانجیها کردند.
جزئیات توافق پنهان کوچاریان و علیاف
بر اساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، دیپلماتهای آمریکایی و مقامات ارشد این کشور میگویند که در نتیجه همین دیدارها و در سپتامبر 1999، کوچاریان در اصل با پیشنهاد علیاف برای مبادله اراضی موافقت کرده است.
به گفته دیپلماتهای آمریکایی، این اتفاق در منطقه «ساداراک» در مرز ارمنستان و آذربایجان رخ داده است.
این پنجمین دیدار علیاف و کوچاریان در سال 1999 بود و یکی از معدود مواردی بود که پس از آن، هر دو رئیسجمهور به طور علنی از تمایل خود برای «مصالحه» صحبت کردند.
حیدر علیاف در این باره گفته بود: «روبرت کوچاریان و من در حال بررسی این موضوع هستیم که هر یک از ما تا چه حد میتواند مصالحه کند.»
و روبرت کوچاریان نیز گفته بود: «بله، باید بگویم که ما دقیقاً در مورد مصالحه و میزان نزدیکی به یکدیگر در مذاکرات گفتگو کردهایم.»
روسای جمهور دو کشور با روحیهای خوب از یکدیگر جدا و در مورد اینکه در صورت امضای توافق نهایی، چند گوسفند قربانی خواهند کرد، صحبت کردند، اما جزئیات طرح خود برای حلوفصل مناقشه را افشا نکردند.
اما جزئیات این طرح در تلگرافی دیپلماتیک که پس از این دیدار به واشنگتن ارسال شده است، مشخص میشود.
این تلگراف توسط سفیران آمریکا در ارمنستان و آذربایجان در آن زمان نوشته شده است.
دیپلماتهای آمریکایی در این تلگراف نوشتهاند: «چشمانداز صلح اکنون بسیار امیدوارکنندهتر از هر زمان دیگری از آغاز درگیری است، به لطف تلاشهای رئیسجمهور کوچاریان و علیاف.
در آوریل 1999، رئیسجمهور علیاف در دیدار با کوچاریان در حاشیه نشست ناتو در واشنگتن، طرح مبادله اراضی را ارائه کرد.
رئیسجمهور کوچاریان در اصل با این طرح موافقت کرد و دو رئیسجمهور وارد مرحله فعالی از مذاکرات بر اساس پیشنهادهای علیاف شدند.»
پس از این دیدار در «ساداراک»، آل گور، معاون رئیسجمهور آمریکا، پیامی را برای دو طرف ارسال و آنها را به خاطر «پیشرفت مهم حاصل شده در نتیجه گفتگوی مستقیم» تشویق کرد.
در پیام معاون رئیسجمهور آمریکا آمده بود: «من میدانم که این مذاکرات مستلزم انجام مصالحههای دشواری از سوی هر دو طرف است، اما من در عین حال معتقدم که تصمیم شما برای استفاده از این فرصت استثنایی، تصمیمی عاقلانه و شجاعانه است.»
رئیسجمهور و وزیر امور خارجه آمریکا نیز در آن زمان، استروب تالبات، معاون وزیر امور خارجه که مسئول موضوع قرهباغ بود، را به منطقه اعزام کردند.
وی ابتدا با رهبران آذربایجان و سپس با رهبران ارمنستان دیدار و در نهایت به آنکارا سفر کرد.
تالبات در دیدار با سلیمان دمیرل، رئیسجمهور ترکیه، گفت که باکو از این توافق آنقدر هیجانزده است که به نظر میرسد که ممکن است در نشست سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) در استانبول که قرار است چند هفته بعد برگزار شود، سندی امضا شود.
معاون وزیر امور خارجه آمریکا حتی از دمیرل خواست که در برنامه کاری رئیسجمهور و وزیر امور خارجه آمریکا برای حضور در نشست احتمالی علیاف و کوچاریان تغییری ایجاد کند.
حادثه تروریستی پارلمان ارمنستان و تغییر معادلات
در حالی که کوچاریان و حیدر علیاف در سال 1999 به طور اصولی با طرح «مبادله اراضی» موافقت کرده بودند، اما این طرح در نهایت به دلیل ترور نخستوزیر ارمنستان و تغییر موازنه قدرت در این کشور، به نتیجه نرسید.
اسناد منتشر شده توسط وزارت امور خارجه آمریکا نشان میدهد که در آن زمان، مقامات ترکیه نیز به شدت از این طرح حمایت میکردند.
اما در 27 اکتبر 1999، در حالی که استروب تالبات، معاون وزیر امور خارجه آمریکا، در منطقه حضور داشت و با رهبران ارمنستان و آذربایجان در مورد این طرح گفتگو میکرد، در پارلمان ارمنستان حادثهای تروریستی رخ داد که باعث تغییر کامل شرایط شد.
در این حادثه، وازگن سارگسیان، نخستوزیر ارمنستان، کارن دمیرچیان، رئیس مجلس ملی، و شش مقام دیگر ارمنی کشته شدند.
در عرض چند ساعت، تا زمانی که تالبات از ایروان به آنکارا برسد، توازن قدرت در ارمنستان به طور غیرقابلبازگشت تغییر کرد و شرایطی ایجاد شد که در سالهای بعد نهتنها بر ارمنستان، بلکه بر توافقات مربوط به منطقه مغری نیز تأثیر گذاشت.
در اسناد دیپلماتیک، جزئیاتی در این مورد وجود دارد.
به عنوان مثال، کری کواناوو، رئیس آمریکایی گروه مینسک، در یکی از تلگرافهای محرمانه گفته است که در ظهر 27 اکتبر، وازگن سارگسیان، نخستوزیر ارمنستان، در کاخ ریاست جمهوری با توافق بین کوچاریان و علیاف موافقت کرده است؛ اما استروب تالبات که در همان روز به آنکارا رفته بود، به رئیسجمهور ترکیه گفت که وازگن سارگسیان از همه برنامههای کوچاریان خبر نداشته است.
«معاون وزیر امور خارجه آمریکا به رئیسجمهور دمیرل گفت که در دیدار با رئیسجمهور کوچاریان، نخستوزیر سارگسیان برای اولین بار بود که برخی از جزئیات مذاکرات کوچاریان و علیاف را میشنید.»
این تلگراف وزارت امور خارجه آمریکا مشخص نمیکند که این جزئیات چه بودهاند.
تالبات تنها به دمیرل گفته بود که روبرت کوچاریان برخلاف حیدر علیاف محتاطتر بود و از آنها خواسته بود که عجله نکنند.
چند ساعت پس از حادثه تروریستی 27 اکتبر، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در دیدار با رئیسجمهور ترکیه، جزئیات مذاکرات خود با طرف ارمنی را به او گفت: «بخشی از احتیاط کوچاریان به دلیل نگرانی او از این بود که ممکن است روسها از پیشرفت در مذاکرات بین او و علیاف کاملاً مطلع نباشند.
کوچاریان در 5 نوامبر با یلتسین دیدار و با او در این باره گفتگو خواهد کرد.
کوچاریان نگران بود که ناگهان این طور به نظر برسد که او یا آمریکاییها پشت سر روسها کار میکنند.»
تالبات با بیان این جزئیات، به دمیرل هشدار داد که هم علیاف و هم کوچاریان درخواست کردهاند که توافق آنها بسیار محرمانه بماند.
دمیرل قول داد که این اطلاعات از اتاق خارج نخواهد شد.
در این دیدار، رئیسجمهور ارمنستان به ضرورت حفظ روابط با ایران نیز اشاره کرده بود: «کوچاریان گفت که ارمنستان میخواهد از طریق گفتگو با آذربایجان و یا ترکیه، راهی برای تضمین روابط تجاری خود با ایران که برای ارمنستان اهمیت دارد، پیدا کند.
دمیرل گفت که آذربایجان میتواند راهی برای این کار پیدا کند.»
اما باکو قصد نداشت که مصالحه جدیدی انجام دهد.
چند هفته پس از دیدار در «ساداراک» و در نوامبر 1999، حیدر علیاف هیئتی را به رهبری نخستوزیر و الهام علیاف (رئیسجمهور فعلی) به واشنگتن اعزام کرد.
گزارش دیدار آنها با معاون وزیر امور خارجه آمریکا نشان میدهد که آنها برای گفتگو در مورد طرح «مبادله اراضی» به واشنگتن رفته بودند.
«علیاف و آرتور راسی زاده گفتند که دیدارهای مثبتی با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی داشتهاند و به طور مشخص این احساس را دارند که هر دو نهاد آماده هستند که به سرعت برای حمایت از اجرای توافق صلح بین ارمنستان و آذربایجان اقدام کنند.»
درخواست غیرمنتظره کوچاریان در داووس ومخالفت علیاف
در ژانویه 2000، روبرت کوچاریان در دیدار خصوصی با حیدر علیاف در داووس، خواسته جدیدی را مطرح کرد: وی در قبال واگذاری منطقه مغری به آذربایجان، علاوه بر دریافت منطقه قرهباغ، خواستار به رسمیت شناخته شدن نسلکشی ارمنیها توسط ترکیه نیز شد.
این درخواست نهتنها برای علیاف، بلکه برای کشورهای میانجی نیز غیرمنتظره بود.
حیدر علیاف در فوریه 2000 در دیدار با استنلی اسکودرو، سفیر آمریکا در آذربایجان، جزئیات این دیدار را به او گفت: «کوچاریان با تأکید بر اهمیت مرز ارمنستان و ایران، پیشنهاد داد که اگر ترکیه با بررسی موضوع نسلکشی سالهای 1915-1916 موافقت کند، ارمنستان منطقه مغری را به آذربایجان واگذار و این مرز را از دست بدهد، همانطور که در نخجوان به طور اصولی با آن موافقت شده بود.»
اما علیاف در پاسخ گفته بود که موضوع نسلکشی هرگز در دستور کار مذاکرات ارمنستان و آذربایجان نبوده است و او نمیتواند چنین درخواستی را از ترکیه داشته باشد.
در عین حال، این موضوع به علیاف این امکان را داد که به دیپلمات آمریکایی بگوید که به نظر میرسد موضوع مرز با ایران برای طرف ارمنی اهمیت چندانی ندارد.
علیاف گفت: «اگر کوچاریان آماده است که در قبال به رسمیت شناخته شدن نسلکشی، از این مرز دست بردارد، یعنی منطقه مغری برای طرف ارمنی اهمیت اصولی ندارد و تنها وسیلهای برای چانهزنی است».
کری کواناوو، رئیس آمریکایی گروه مینسک، نیز در تلگرافی که پس از دیدار با آرکادی قوکاسیان، رئیسجمهور قرهباغ، به واشنگتن ارسال کرده بود، به این موضوع اشاره کرده است: «قوکاسیان که پیش از این از طریق تماس تلفنی از ایروان مطلع شده بود، استدلالهای کوچاریان مبنی بر اینکه باید به ارمنستان مهلت داده شود تا ترکیه را وادار به پذیرفتن نگرانیهای ارمنستان در مورد به رسمیت شناختن نسلکشی ارمنیها کند، را تکرار کرد.»
اما این مقام آمریکایی در همان تلگراف گفته است که محاسبات طرف ارمنی بیاساس و اشتباه است: «ترکها از وعدههای خود برای بازگشایی مرزها و برقراری روابط فراتر نخواهند رفت.»
مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز در دیدار با سرگئی ایوانوف، وزیر امور خارجه روسیه، در 1 فوریه 2000 در مسکو همین موضوع را مطرح کرده بود: «وزیر امور خارجه (آمریکا) گفت که به علیاف و کوچاریان گفته است که آنها نباید فرصت دستیابی به صلح را که امروز دارند، از دست بدهند.
به نظر میرسد که آنکارا در حال حاضر سیاست بازتر و حمایتکنندهتری را دنبال میکند، اما آنها هرگز آنقدر پیش نخواهند رفت که خواسته ارمنیها برای عذرخواهی به خاطر نسلکشی را بپذیرند.»
در سال 2021 و در جریان کارزار انتخاباتی، روبرت کوچاریان گفته بود که در کتاب خود «به وضوح توضیح داده که این موضوع مغری چگونه مطرح شده است».
اما در کتاب زندگینامه کوچاریان، هیچ اشارهای به این مذاکرات و چانهزنیهای پشت پرده نشده است.
هم در دهه 2000 و هم پس از ترک قدرت، کوچاریان بر یک نکته تأکید کرده است: این پیشنهاد هرگز توسط گروه مینسک مطرح نشده بود.
وی گفته است: «سه پیشنهاد وجود داشته است: دولت مشترک، طرح کی وست که علیاف آن را رد کرد و اصول مادرید.»
شاید بر روی کاغذ سه پیشنهاد وجود داشته باشد، اما واقعیت این است که بین ارائه اولین پیشنهاد در سال 1998- یعنی «دولت مشترک» و نشست کی وست در سال 2001، علیاف و کوچاریان حداقل ده بار به طور خصوصی و بدون حضور میانجیها با یکدیگر دیدار و گفتگو کردهاند.
اسناد منتشر شده نشان میدهند که آنها در این دیدارها طرح خود را برای حلوفصل مناقشه از طریق «مبادله اراضی» و همچنین اصلاحات آن را بررسی کردهاند؛ و اگر در ابتدای این روند، تنها آمریکا از این مذاکرات خبر داشت، اما چند ماه بعد، این توافق در دیدارهای رسمی سه کشور عضو گروه مینسک نیز مطرح شد.
به عنوان مثال، در مارس 2000، دیپلماتهای آمریکایی به رهبری استروب تالبات، معاون وزیر امور خارجه، با جرارد اررا، مدیرکل امور سیاسی وزارت امور خارجه فرانسه، دیدار و در کنار سایر موضوعات، این مسئله را نیز مورد بحث و بررسی قرار دادند.
در ژانویه 2000، روبرت کوچاریان در دیدار خصوصی با حیدر علیاف در داووس، خواسته جدیدی را مطرح کرد و باعث تعجب علیاف و کشورهای میانجی شد.
«رئیسجمهور آذربایجان گفت که کوچاریان پیشنهاد داده که میتوان گزینههای مختلفی را برای واگذاری مغری در نظر گرفت؛ اما علیاف در پاسخ گفته است که او نمیتواند هیچ گزینهای که اتصال آذربایجان به نخجوان را تضمین نکند، بررسی کند.»
حیدر علیاف در سال 1997 در آمریکا و در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران گفته بود که «منطقه 46 کیلومتری بین نخجوان و مناطق غربی آذربایجان که از سیونیک عبور میکند، از زمانهای باستان متعلق به آذربایجان بوده است.
پس از تأسیس اتحاد جماهیر شوروی، استالین این منطقه را که نخجوان را از بخش اصلی آذربایجان جدا میکرد، به عنوان هدیه به ارمنستان داد.
آنها میخواستند آذربایجان را به دو بخش تقسیم کنند و به همین دلیل، این قطعه 46 کیلومتری را به ارمنستان دادند.»
از «مبادله اراضی» تا «کریدور زنگهزور»
در دهه 2000، باکو با حمایت ترکیه و پس از شکست در مذاکرات، دوباره خواسته خود را برای اتصال به نخجوان از طریق خاک ارمنستان پس از جنگ دوم قرهباغ و زمانی که ارمنستان در ضعیفترین موضع خود در تاریخ مذاکرات قرار داشت، مطرح کرد.
الهام علیاف در 8 نوامبر 2020 اعلام کرد: «تصمیم گرفته شده که جمهوری خودمختار نخجوان به آذربایجان متصل شود.
علاوه بر بازگشایی همه مسیرهای ارتباطی و جادهها، گفته شده است که باید زیرساختهای حملونقل جدید ایجاد شود.
این موضوع به اصرار من در متن بیانیه (سهجانبه) قرار گرفت، زیرا ارتباط مستقیمی بین این موضوع و مناقشه قرهباغ کوهستانی وجود ندارد؛ اما من خوشحالم که خواستههای من پذیرفته شد.»
وی تا امروز نیز در مورد «کریدور زنگهزور» صحبت میکند.
اما هنوز مشخص نیست که الهام علیاف چگونه این خواسته که هیچ ارتباطی با مناقشه قرهباغ ندارد را در سند پایان جنگ 44 روزه گنجانده و همچنین چه مذاکراتی در این مورد پیش و پس از آن انجام شده است.
اگرچه دولت ارمنستان در عمل با انحلال گروه مینسک موافقت کرده است، اما هنوز جزئیات مذاکرات بیش از 30 ساله در مورد مناقشه قرهباغ، پیشنهادهای میانجیها و پاسخهای ارمنستان را افشا نکرده است.
در دسامبر 2024، دولت ارمنستان اعلام کرده بود که در حال تهیه فهرست این اسناد هستند و به زودی در مورد «درست بودن یا نادرست بودن افشای آنها» تصمیمگیری خواهند کرد.
انتهای پیام/