ترامپ در مواجهه با ایران: فشار حداکثری یا دیپلماسی محتاطانه؟
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چالشهای جدیدی با ایران ایجاد کرده فشار حداکثری مقابل ایران قدرتمند، ترامپ را به اتخاذ رویکردی محتاطانه واداشته است.
باشگاه خبرنگاران جوان؛ سمیه خلیلی ـ دولت جدید ترامپ با ترکیبی از تهدید و دیپلماسی، درگیر چالشهای جدیدی در خصوص ایران و برنامههای هستهای آن شده است.
بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید برای دومین دورهاش، ترامپ با چالشهای جدیدی در زمینه ایران و اهداف هستهای آن مواجه شد.
پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، دولت او قصد دارد استراتژی فشار حداکثری خود را که در دوره اول ریاستجمهوریاش از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ به کار گرفته بود، دوباره پیاده کند.
این در حالی است که نگرانیهایی در خصوص بیثباتی منطقهای وجود دارد و استراتژیهای دیپلماتیک و نظامی دولت ترامپ در حال شکلگیری است، در حالی که تحولات جدیدی در روابط منطقهای و دینامیکهای بیثبات ایجاد شده است.
یکی از چهرههای اصلی شکلدهنده این سیاست، مشاور امنیت ملی مایک والتز است که به صراحت اعلام کرده است که کاخ سفید قصد دارد فشار حداکثری را از سر بگیرد و به تغییر موقعیت جغرافیایی سیاسی ایران بپردازد.
کیت کِلُگ، نماینده ترامپ در امور صلح اوکراین، نیز این دیدگاه را تأکید کرده و بر فشارهای اقتصادی و سیاسی جهانی بر ایران برای ترویج دموکراسی در درون مرزهای آن تأکید کرده است.
با این حال، برخی تحلیلگران هشدار میدهند که بازگشت به تحریمهای تهاجمی بدون توجه به دینامیکهای جدید منطقهای میتواند اشتباه باشد.
به ویژه توافق اخیر میان ایران و عربستان که توسط چین میانجیگری شد و روابط دیپلماتیک دو کشور را بازگرداند، چالشی برای ترامپ محسوب میشود.
این مصالحه تاریخی ممکن است باعث دشواری در جلب حمایت متحدان خلیج فارس برای یک کمپین دیگر "فشار حداکثری" شود، به خصوص با تردیدهای سعودیها در حمایت از جنگ فعال با تهران.
اظهارات ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، نشاندهنده این نگرانیهاست؛ او بر حاکمیت سرزمینی ایران در میان تنشهای کنونی خاورمیانه تأکید کرده است.
در زمان حملات متقابل اسرائیل و ایران، رهبر سعودی از جامعه جهانی خواسته است تا از تجاوزات اسرائیل جلوگیری کنند.
تحلیلگران معتقدند که هرگونه اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران باید با ارزیابی دقیق خطرات و آسیبهای احتمالی همراه باشد، زیرا ممکن است برنامه هستهای ایران به سرعت بازسازی شود.
ایران در حال حاضر به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند منطقه شناخته میشود.
قدرت نظامی و نفوذ سیاسی این کشور در خاورمیانه غیرقابل انکار است.
ایران درگیر جنگهای نیابتی در یمن، سوریه و عراق است و با حمایت از گروههای مختلف، از جمله حزبالله لبنان، نفوذ خود را در منطقه گسترش داده است.
همچنین، تواناییهای هستهای ایران و توسعه فناوریهای موشکی این کشور باعث شده تا به یک تهدید استراتژیک برای بسیاری از کشورهای منطقه و حتی قدرتهای جهانی تبدیل شود.
آمریکا به خوبی میداند که ایران دیگر یک بازیگر ساده در معادلات منطقهای نیست و هرگونه اقدام تهاجمی میتواند پیامدهای سنگینی به همراه داشته باشد.
نمونهای از این پیچیدگیها، جنگ یمن است که ایران در آن از حوثیها حمایت میکند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی، به عنوان کشورهای متحالف آمریکا، درگیر جنگ با حوثیها هستند، اما به رغم حمایتهای بینالمللی از ائتلاف عربی، هیچ پیشرفتی در این جنگ به دست نیامده است.
در واقع، این جنگ به یکی از بزرگترین بحرانهای انسانی در جهان تبدیل شده و نقش ایران در آن به عنوان یک عامل پشتیبانی از حوثیها باعث پیچیدگی هرگونه سیاست خارجی آمریکا در منطقه شده است.
این قدرتهای منطقهای و توانمندیهای ایران، سبب شده است که آمریکا در رویکرد خود نسبت به ایران بسیار سنجیده عمل کند.
به عنوان مثال، در زمان خروج یکجانبه ترامپ از توافق هستهای، ایران به سرعت ظرفیتهای هستهای خود را افزایش داد و تهدیداتی در خصوص تولید اورانیوم با غنای بالا مطرح کرد.
این اقدام نشان داد که ایران نه تنها توانایی مقابله با فشارهای خارجی را دارد، بلکه به یک بازیگر جدی در عرصه جهانی تبدیل شده است.
دولت جدید ترامپ در مواجهه با ایران با چالشهای پیچیدهای روبهرو است.
هرگونه تحریم یا اقدام نظامی علیه ایران میتواند به واکنشهای شدیدتری از سوی تهران منجر شود.
به ویژه اینکه ایران روابط خود را با روسیه و چین تحکیم کرده و از حمایتهای اقتصادی و نظامی آنها بهرهمند شده است.
این وضعیت باعث میشود که آمریکا در سیاستهای خود نسبت به ایران بسیار محتاطانهتر عمل کند، زیرا هرگونه اقدام اشتباه ممکن است باعث بیثباتی بیشتر در منطقه و همچنین به خطر افتادن امنیت جهانی شود.
دولت ترامپ به شدت با متحدان خود در حال بررسی مجدد استراتژیها در خصوص مسائل غزه و سوریه است، که نشاندهنده حساسیت به ثبات منطقهای است.
استیو ویتکاف، نماینده جدید ترامپ در امور خاورمیانه، در حال آمادهسازی زمین برای مذاکرات در این زمینهها است.
دولت جدید ترامپ با چالشهای بزرگی روبهرو است.
کشورهایی مانند مصر و اردن از پیشنهادات مربوط به اسکان مجدد فلسطینیان خودداری کردهاند و این مسئله همکاری را پیچیدهتر کرده است، زیرا رهبران این کشورها بر ناعدالتیهای درونی این طرحها تأکید کردهاند.
این رویکرد جدید دولت ترامپ، که به دنبال تثبیت نه تنها موضع ایالات متحده بلکه ثبات منطقه است، نشان میدهد که ممکن است فشارهای نظامی بر دیپلماسی غلبه کند.
برخی از مقامات سنا مانند لیندزی گراهام خواستار گزینههای حمله پیشگیرانه به تهران شدهاند و با اشاره به فوریت مقابله با تهدیدات احتمالی ایران این پیشنهادات را ارائه کردهاند که به نظر نمیرسد بتواند عملی شود.
در داخل ایران، اختلافاتی میان جناحهای محافظهکار و اصلاحطلب بر سر ازسرگیری مذاکرات با آمریکا وجود دارد.
در حالی که برخی ترامپ را مانع پیشرفت میدانند، دیگرانی از جمله رئیسجمهور به احتمال گفتوگوی جدید اشاره کردهاند.
آینده روابط ایران و آمریکا و تحولات گستردهتر در خاورمیانه در شرایطی که ترامپ سیاستهای خود را در قبال ایران بازنگری میکند، میتواند پیامدهای بزرگی به همراه داشته باشد و نگرانیهایی درباره شکنندگی ابتکارات صلح در میان تهدیدات نظامی فزاینده ایجاد کند.
منبع: پیناکل گازت