حضور نظامی ترکیه در سوریه؛ پیوند استراتژیک با آمریکا و تغییرات پس از انتخابات ۲۰۲۳ (قسمت اول)
حضور نظامی ترکیه در سوریه از سال ۲۰۱۶ با هدف مقابله با تروریسم آغاز شد، اما تغییرات سیاسی پس از ۲۰۲۳ نگرانیهایی را در منطقه ایجاد کرده است.
هاکان تپکوراولو، عضو حزب وطن ترکیه، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، به تحلیل حضور نظامی ترکیه در سوریه و تغییرات استراتژیک آن در پی رویدادهای اخیر پرداخته است.
وی بر این باور است که ترکیه در گذشته با هدف مقابله با گروههای تروریستی تحت حمایت آمریکا و اسرائیل وارد این کشور شد، اما پس از انتخابات ۲۰۲۳، سیاستهای دولت اردوغان دچار تغییراتی شد که موجب ابهاماتی در اهداف این حضور نظامی گردید.
هاکان تپکوراولو، عضو حزب وطن ترکیه، درباره حضور نظامی کشورش در سوریه و تحلیل آن در چارچوب استراتژیهای ترکیه در منطقه، بیان میکند که حضور نظامی ترکیه در سوریه با عملیات سپر فرات در ۲۴ آگوست ۲۰۱۶ آغاز شد.
این عملیات بعد از شکست کودتای آمریکایی در ترکیه، که در تاریخ ۱۵ و ۱۶ جولای ۲۰۱۶ اتفاق افتاد، آغاز شد.
پس از سرکوب این کودتا، عملیات سپر فرات تنها ۴۰ روز بعد از آن آغاز شد.
به گفته تپکوراولو، این زمانبندی بسیار معنادار است؛ زیرا پس از شکست کودتای آمریکا، ترکیه در تلاش برای رهایی از سلطه این کشور قرار گرفت.
اولین گام در این مسیر، آغاز عملیات نظامی علیه سازمانهای تروریستی مانند PKK و داعش بود که تحت حمایت آمریکا و اسرائیل قرار داشتند.
این عملیاتها که شامل عملیاتهای سپر فرات، شاخه زیتون و بهار صلح میشود، نه تنها به دلیل مقابله با گروههای تروریستی، بلکه بهعنوان اقدامی علیه سلطه آمریکا و اسرائیل در منطقه محسوب میشد.
تپکوراولو تأکید میکند که این عملیاتها بهویژه برای مقابله با سلطهگری آمریکا و اسرائیل انجام شد و هدف از آنها، دفاع از تمامیت ارضی ترکیه و مقابله با تهدیدات امنیتی ناشی از این گروههای تروریستی بود.
اما پس از انتخابات ۲۰۲۳، شاهد تغییرات در سیاستهای دولت اردوغان در قبال آمریکا و اسرائیل بودهایم.
در این دوران، دولت اردوغان به تدریج به سیاستهای هماهنگ با آمریکا و اسرائیل نزدیک شد که باعث ایجاد ابهاماتی در اهداف حضور نظامی ترکیه در سوریه گردید.
وی در ادامه به این نکته اشاره میکند که حضور ترکیه در سوریه تنها به دلیل تهدیدات امنیتی نیست و عوامل سیاسی و اقتصادی نیز در این امر نقش دارند.
تپکوراولو دو نوع ترکیه را مطرح میکند: یکی ترکیهای که به دنبال منافع ملی و استقلال است و دیگری ترکیهای که همچنان در پی استراتژیهای هماهنگ با آمریکا و اسرائیل قرار دارد.
او میگوید که این دو گرایش در داخل ترکیه وجود دارند و در سیاستهای ترکیه در سوریه، عراق و منطقه مؤثر هستند.
از این رو، سیاستهای ترکیه در سوریه نه تنها امنیتی بلکه تحت تأثیر منافع اقتصادی و توسعهطلبانه نیز قرار دارد که ممکن است به نفع آمریکا و اسرائیل باشد.
تپکوراولو همچنین به رابطه ترکیه با ایران و عراق اشاره میکند و معتقد است که تا پیش از سال ۲۰۲۳، ترکیه در مبارزه با گروههای تروریستی در شمال سوریه و عراق بهویژه PKK، منافع مشترکی با ایران و عراق داشته است.
اما پس از تغییر سیاستهای دولت اردوغان، روابط ترکیه با این کشورها تحت تأثیر قرار گرفت و سیاستهای جدید ترکیه در قبال سوریه، به ویژه در زمینه سرنگونی دولت بشار اسد و تقسیم سوریه، به چالشی برای روابط ترکیه با همسایگان خود تبدیل شد.
تپکوراولو همچنین به رهبری اردوغان پس از سال ۲۰۱۴ اشاره کرده و میگوید که اردوغان با تغییر مواضع خود، از سال ۲۰۱۴ بهویژه بعد از کودتای ۱۵ جولای، به مخالفت با سیاستهای آمریکا و اسرائیل پرداخته و در برخی مسائل منطقهای نقش برجستهای ایفا کرده است.
با این حال، پس از انتخابات ۲۰۲۳، دولت اردوغان درگیر برخی مشکلات اقتصادی و نوسانات در سیاستهای خارجی شده است که این امر موجب افزایش بیاعتمادی در افکار عمومی و نگرانیها از آینده سیاست خارجی ترکیه شده است.
او در پایان به این نکته اشاره میکند که ترکیه در حال حرکت به سمت تصمیمی بزرگ برای استقلال و انقلاب تولیدی است.
این تصمیم نه تنها آینده روابط ترکیه با ایران و سایر کشورهای منطقه را تعیین خواهد کرد، بلکه میتواند نقش حزب وطن را در هدایت این تحولات بسیار مهم و کلیدی کند.
تپکوراولو باور دارد که در صورت همراستایی ترکیه با کشورهای آسیای غربی مانند ایران و روسیه، کشورش میتواند نقش مثبتتری در حل بحرانهای منطقهای ایفا کند، اما اگر به سیاستهای آمریکا و اسرائیل تمایل پیدا کند، این نقش منفی خواهد بود.