خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 17 بهمن 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

خاطره‌ای شنیدنی از روزهای انقلاب در مرکز صدا و سیمای تبریز

مهر | استان‌ها | چهارشنبه، 17 بهمن 1403 - 11:59
تبریز- در روزهای پرآشوب انقلاب، جوانانی در صدا و سیمای تبریز با ابتکار و شجاعت، زیر سایه خطر صدای آزادی را مخابره کردند.
تايپ،مركز،تكثير،همكاران،راديو،حفاظت،دستگاه،تشكيل،انقلاب،گروه ...

خبرگزاری مهر ، گروه استان‌ها- اسرا درویشی؛ در جریان مبارزات مردم ایران در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، رسانه‌ها نقش مهمی در آگاهی‌بخشی و انتقال پیام‌های انقلابی ایفا کردند.
اسفندیار وکیلی، یکی از فعالان رسانه‌ای مرکز صدا و سیمای تبریز در گفت‌وگو با مهر از خاطرات خود می‌گوید که در آن دوران تنها ۲۳ سال داشت و به‌تازگی از مدرسه عالی رادیو و تلویزیون ملی ایران فارغ‌التحصیل شده بود.
او از روزهایی سخن می‌گوید که خطر کشف و دستگیری همواره در کمین بود.
تشکیل گروه مقاومت رسانه‌ای
این فعال رسانه‌ای می‌گوید: تازه به مرکز صدا و سیمای تبریز منتقل شده بودم و کم‌کم با همکاران پخش و تولید آشنا شدم.
همه به این فکر می‌کردیم که در این شرایط پرالتهاب چه کاری می‌توانیم انجام دهیم.
شنیدیم که در تلویزیون تهران هفت نفر از گوینده‌ها و کارگردانان شورای اعتصاب تشکیل داده‌اند.
این خبر انگیزه‌ای شد که ما هم کاری کنیم.
با یکی از دوستان دانشکده تماس گرفتیم و پرسیدیم از شورا چه خبر؟
گفت تاکنون دو اطلاعیه داده‌اند.
درخواست کردیم این اطلاعیه‌ها را به ما برسانند.
اما آنها گفتند چگونه به شما برسانیم؟
ارتباط مخفیانه و آغاز انتشار اطلاعیه‌ها
او ادامه می‌دهد: تصمیم گرفتیم زمانی مشخص کنیم و در ساعت خلوت تماس بگیریم؛ آنها اطلاعیه‌ها را بخوانند و ما بنویسیم.
سپس تایپ کنیم و تکثیر و پخش کنیم.
یکی از همکاران همفکر در رادیو گفت هر وقت شیفت دارم بیایید؛ یک تلفن آزاد داریم.
کنار واحد رادیو یک استودیوی اضطراری کوچک بود که از آن استفاده می‌کردیم.
اما چالش بعدی پیدا کردن دستگاه تایپ بود.
در امور اداری دستگاه تایپ داشتند اما اتاق‌ها سقف نداشتند.
ما قلاب می‌گرفتیم؛ یکی بالا می‌رفت و دستگاه را برمی‌داشت.
سپس آن را به استودیوی آکوستیک می‌بردیم و بیرون نگهبانی می‌دادیم.
تایپ و تکثیر زیر سایه خطر
او در ادامه با لبخندی یادآوری می‌کند: همسر یکی از همکاران تایپ را به‌خوبی بلد بود.
من می‌خواندم و او تایپ می‌کرد.
اعلامیه‌ها را تکثیر می‌کردیم و گروهی کوچک تشکیل دادیم تا مسئولیت‌ها را تقسیم کنیم.
برخی اعلامیه‌ها را در رستوران‌ها زیر دستمال کاغذی بشقاب‌ها می‌گذاشتیم و تعدادی را در واحدهای مختلف مرکز پخش می‌کردیم.
رویارویی با حفاظت مرکز
اما فعالیت آنها از دید حفاظت مرکز پنهان نماند؛ یک روز در رستوران مشغول غذا خوردن بودم که معاون حفاظت آمد و کنارم نشست.
از جیبش اعلامیه‌ای درآورد و با انگشتانش از گوشه‌اش گرفت تا رد انگشت روی آن نماند.
آن را باز کرد و گفت آقای هروی اعلامیه پخش می‌کند، شما چیزی دیده‌اید؟
نگاهی کردم و دیدم اعلامیه خودمان است.
گفتم چطور؟
گفت چند مورد به این شکل پخش شده و به کمک خدا پیدا می‌کنیم که چه کسانی هستند.
خوشبختانه تا آنها به خودشان بیایند و گروه ما را کشف کنند، انقلاب پیروز شد.
این روایت، تنها یکی از صدها داستان مقاومت فرهنگی و رسانه‌ای در دوران انقلاب اسلامی است که نشان از نقش پررنگ و هوشمندی جوانان آن دوره دارد؛ جوانانی که با دستان خالی اما اراده‌ای استوار، پیام آزادی و عدالت را به گوش مردم رساندند.