هشدار مهدی زارع درباره جدی بودن خطرفرونشست زمین در ایران؛ فرودگاه امامخمینی در معرض فرونشست شدید است!
مهدی زارع نوشت: فرودگاه بينالمللي امام خميني تهران در حدود 30 كيلومتري جنوب تهران در منطقهاي قرار دارد كه به دليل برداشت بيش از حد آبهاي زيرزميني، فرونشست شديد زمين گزارش شده است.
کد خبر: 698445 | ۱۴۰۳/۱۱/۱۸ ۱۴:۱۵:۵۰
مهدی زارع در یادداشتی با عنوان «فرونشست زمین در ایران چقدر خطرناک است؟» در روزنامه اعتماد نوشت: در دو دهه اخیر طرح موضوع فرونشست زمین از سمینارهای آکادمیک و انتشارات دانشگاهی به عرصه رسانههای عمومی آمده و کمابیش هر از گاهی اخباری از نتایج مطالعات پژوهشگران در این زمینه منتشر میشود.
برای تعیین اینکه چند کیلومتر از خطوط لوله ایران در مناطق فرونشست زمین قرار دارد، ابتدا باید مقیاس فرونشست زمین در سراسر کشور را درک کنیم.
بر اساس یافتههای اخیر، تقریبا 56 هزار کیلومتر مربع (3.5 درصد) از مساحت ایران عمدتا به دلیل برداشت شدید آبهای زیرزمینی با فرونشست زمین مواجه است.
البته توجه کنیم که تخمین زده میشود حدود 10 تا 15 درصد از کل مساحت ایران به عنوان شهری طبقهبندی شده است.
این بدان معناست که تقریبا بین 16 هزار کیلومتر مربع (10 درصد) تا 25 هزار کیلومتر مربع (15 درصد) از مساحت ایران شهرنشین هستند.
از آنجا که پهنههای فرونشست عمدتا همانجا هستند که مردم زندگی میکنند، میتوان گفت که حدود ۲۳ تا ۳۵ درصد از مناطق شهری ایران در معرض فرونشست زمین هستند.
این پدیده خطرات قابل توجهی را برای زیرساختها از جمله خطوط لوله ایجاد میکند.
اطلاعات مشخصی در مورد طول کل خطوط لوله در این مناطق فرونشست، به صراحت در اطلاعات موجود منتشر نشده ولی تخمین زده میشود که بخش قابل توجهی از زیرساختهای خط لوله ایران - به ویژه در مناطقی مانند تهران، استان کرمان (به ویژه بخش رفسنجان)، اصفهان، خراسان رضوی، سمنان، آذربایجان شرقی و غربی، همدان، فارس، یزد و سیستان و بلوچستان به دلیل ادامه فرونشست زمین در معرض آسیب هستند .
با توجه به اینکه تهران به تنهایی زیرساختهای شهری حیاتی را در معرض خطر میزان فرونشست بیش از 20 سانتیمتر در سال در مناطق خاص از پهنه پیرامونش در شهریار، ملارد و ورامین دارد، منطقی است که نتیجه بگیریم هزاران کیلومتر از خطوط لوله در استان تهران و پیرامون آن در مناطق مختلف با شرایط مشابه تحت اثر فرونشست زمین قرار دارند.
البته بدون ارقام یا مطالعات دقیق که طول دقیق خطوط لوله را در این مناطق خاص فرونشست زمین نشان بدهد، نمیتوان عدد دقیقی را بهطور قطع بیان کرد.
در مورد مناطقی در ایران که تاسیسات حیاتی در محدوده فرونشست زمین و مناطق سکونتگاهی قرار دارند، ابتدا باید تعریف کنیم که «تاسیسات حیاتی» شامل زیرساختهای حیاتی مانند سامانههای تامین آب، خطوط لوله نفت و گاز، سدها، نیروگاهها، تونلها، جادهها و شبکههای حمل و نقل و تاسیسات شهری میشوند.در تهران با سرعت فرونشست بالا در مناطق خاص به دلیل برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی تاسیسات حیاتی کلیدی تحت تاثیر قرار گرفتهاند از جمله سامانههای تامین آب، زیرساختهای حمل و نقل، جادهها و خطوط مترو و خطوط لوله گاز.
بخش رفسنجان در استان کرمان عمدتا به دلیل کشاورزی که به شدت به آبهای زیرزمینی متکی است و زیرساختهای کشاورزی به ویژه تسهیلات مربوط به تولید پسته تحت تاثیر ویژه فرونشست زمین است.
همچنین سامانههای مدیریت آب با خطرات ناشی از نشست زمین مواجه هستند.
در اصفهان نیز فرونشست زمین در ارتباط با پمپاژ آبهای زیرزمینی است .
کارخانجات و کارخانههای تولیدی، سایتهای میراث فرهنگی، بناها و محوطههای تاریخی در اصفهان در معرض فرونشست زمین هستند.
در استان خراسان رضوی به ویژه در اطراف مشهد، فرونشست زمین به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی دلیل مهم تحدید تاسیسات حیاتی است ازجمله زیرساختهای شهری، خطوط مترو، ساختمانهای مسکونی و موسسات تجاری و جادههای مشهد به سایر شهرها اولین جاهای در معرض آسیب هستند.
یزد نیز با فرونشست زمین و آسیبپذیری پهنههای شهری و کارخانهها و همچنین سامانههای آبیاری قنات باستانی مواجه است.
فرودگاههای ایران نیز در معرض فرونشست زمین هستند.
فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران در حدود 30 کیلومتری جنوب تهران در منطقهای قرار دارد که به دلیل برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی، فرونشست شدید زمین گزارش شده است.
فرودگاه بینالمللی شهید بهشتی اصفهان در شمال شرق شهر اصفهان با مسائل مهم فرونشست زمین شناخته میشود.
کاهش آبهای زیرزمینی در این منطقه به ناپایداری زمین پی زیرساخت میانجامد.فرودگاه کرمان به دلیل شیوههای مدیریت ناپایدار آب در معرض آسیب فرونشست زمین قرار گرفته است.فرودگاه یزد نیز مواردی از فرونشست زمین مربوط به برداشت آبهای زیرزمینی را گزارش کرده است.
فرودگاه بینالمللی مشهد در جنوب شرق شهر مشهد نشانههایی از فرونشست زمین در ارتباط با برداشت آب زیرزمینی نشان داده است.
فرودگاه بینالمللی شیراز در جنوب شرق شیراز و مناطق اطراف آن با چالشهای برداشت آبهای زیرزمینی در معرض اثرهای فرونشست زمین نیز است.مکانهای باستانی مهم و قابل توجه ایران نیز در مناطق فرونشست زمین قرار دارند .
در تهران محوطههای باستانی متعددی از جمله شهر باستانی ری تحت اثر فرونشست شدید زمین، به ویژه به دلیل برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی در محدوده شهرری قرار دارد.
در استان کرمان محوطههای باستانی در شهر کرمان و در شهر باستانی بم، ارگ بم در معرض فرونشست زمین قرار دارند .
در اصفهان چندین مکان تاریخی مانند مسجد جامع و کاخ عالیقاپو به دلیل کاهش آبهای زیرزمینی درگیر فرونشست زمین هستند.
در نزدیکی شیراز، محلهای قرارگیری تخت جمشید، نقش رستم و پاسارگاد مناطقی در معرض فرونشست زمین هستند .
در استان خوزستان محدودههای باستانی در شوش و پیرامون اهواز در معرض نشست زمین هستند.
در یزد محوطههای باستانی و مساجد تاریخی در معرض خطر فرونشست زمین هستند.
در شهر قم اماکن مذهبی و فرهنگی و به ویژه محوطه حرم حضرت معصومه (س) و بازار تاریخی تحت اثر فرونشست زمین هستند.
این محوطههای باستانشناختی نه تنها به دلیل اثرهای مستقیم فرونشست زمین، بلکه از تغییرات محیطی حاصل از آن در معرض آسیبند که به آسیبهای ساختاری یا از دست دادن ارزش میراث در طول زمان موجب معرضیت بیشتر این محوطهها هستند.
مسالهای دانشگاهی و نه اجرایی؟
چرا؟
موضوع فرونشست زمین در ایران یک نگرانی محیط زیستی مهم است که موضوع تحقیقات دانشگاهی و هشدارها بوده است.
با این حال، بهرغم تلاشهای پژوهشگران برای برجسته کردن خطرات مرتبط با این پدیده به نظر میرسد که هشدارهای آنها اغلب از سوی مقامات دولت و حاکمیت نادیده گرفته میشود.
در این غفلت عوامل مختلفی دخیل هستند.
یکی از دلایل اصلی عدم آگاهی عمومی سیاستگذاران و سیاستمداران در مورد شدت و پیامدهای فرونشست زمین است.
بسیاری از مقامات دولتی اطلاعات اولیه علمی در مورد پیامدهای بالقوه بلندمدت فرونشست زمین بر زیرساختها، کشاورزی و منابع آب ندارند و مساله را درک نمیکنند.
این عدم درک ملی منجر به اولویتبندی ناکافی مشکل در برنامههای دولتی میشود.
دولتها معمولا تامین نیازمندیهای اولیه، رشد اقتصادی یا پروژههای توسعه فوری را بر مسائل پایداری بلندمدت مانند فرونشست زمین اولویت میدهند.
در بسیاری از موارد، منافع کوتاهمدت از پروژههای ساختمانی یا استخراج منابع بر پرداختن به مخاطرات محیط زیستی ارجحیت داده میشود.
ایران با چالشهای اقتصادی متعددی از جمله تحریمها و ممنوعیت ارتباطات و تبادلات مالی بینالمللی و حیف و میل بودجه عمومی در یک حکمرانی پرهزینه مواجه است که توانایی برای حفظ نیروهای تخصصی برای سرمایهگذاری در نظارت بر محیطزیست و راهبردهای کاهش ریسک فرونشست زمین را در سطح دولت محدود میکند.
دولت به جای سرمایهگذاری در پژوهش یا بهبود زیرساختها با هدف کاهش مخاطرات فرونشست، منابع خود را معمولا صرف توسعهای همچنان ناپایدار میکند که به فرونشست بیشتر در مناطق مختلف ایران میانجامد.
تداوم شیوههای گذشته کشاورزی در دولت چهاردهم، تداوم شهرکسازی و نهضت ملی مسکن در همین دولت، توسعه شهرهای اقماری مانند پردیس و پرند در استان تهران همگی نشانهها و نمونههای برنامههایی است که فرونشست زمین را در سالهای پیش رو بیشتر و سریعتر میکند.
ساختار حکمرانی نیز در ایران با پراکندگی در وزارتخانهها و سازمانهای مختلف مسوول مدیریت محیطزیست، برنامهریزی شهری و واکنش به سوانح روبهرو است.
این تکهتکه بودن منجر به خنثی شدن تلاشهای ناهماهنگ برای مقابله موثر با فرونشست زمین شده است.
هنگامی که نهادهای مختلف بهطور مستقل و بدون یک راهبرد واحد عمل میکنند، هر نوع تلاش موجود علمی و اجرایی در تضاد و اشتراک منافع سازمانهای مختلف خنثی میشوند.
یکی دیگر از عواملی که در بیتوجهی به هشدارهای دانشگاهی نقش دارد، مشارکت محدود عمومی در مسائل محیط زیستی در ایران است.
حمایت کافی از سوی سازمانهای جامعه مدنی برای تاکید بر مساله فرونشست زمین صورت نمیگیرد.
بدون حمایت یا تقاضای قوی عمومی برای تغییر، نهادهای دولتی کمتر احساس میکنند که نیاز به توصیههای دانشگاهی وجود دارد.
نگرش فرهنگی نسبت به علم و دانشگاه نیز در نحوه درک مدیران دولتی از هشدارهای دانشگاهی در مورد مخاطرات محیط زیستی مانند فرونشست زمین نیز موثر است .
همچنان نسبت به یافتههای علمی تردید وجود دارد یا سامانههای دانش و آگاهی سنتی بر شواهد علمی و نتایج پژوهشهای دانشگاهی ترجیح داده میشود.