اگر دستورات دینی را با ضرب و زور در جامعه ترویج میکنیم یعنی به بیراهه رفتهایم
عطاالله مهاجرانی نوشت: اگر در حكومت افراد ناصالح متصدي امور شدند، اگر خواستيم با ضرب و زور و فشار دستورات ديني را ترويج كنيم، اگر جامعه مضطرب بود و احساس ايمني و آرامش نداشت؛ يعني ما از جامعه آرماني امام زماني نه تنها فاصله داريم، بلكه به بيراهه ميرويم!
عطاالله مهاجرانی نوشت: اگر در حکومت افراد ناصالح متصدی امور شدند، اگر خواستیم با ضرب و زور و فشار دستورات دینی را ترویج کنیم، اگر جامعه مضطرب بود و احساس ایمنی و آرامش نداشت؛ یعنی ما از جامعه آرمانی امام زمانی نه تنها فاصله داریم، بلکه به بیراهه میرویم!
کد خبر: 698614 | ۱۴۰۳/۱۱/۲۰ ۱۱:۰۱:۴۹
«نیمه شعبان نماد امید و آرمان» عنوان یادداشت سید عطاءالله مهاجرانی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده؛ آرمان و امید داشتن به تحقق آرمان، بالهای پرواز انسان است.
انسان یا ملتی که آرمانی ندارد لزوما نمیتواند از امید به تحقق آرمان سخنی بگوید.
زندگی چنان فرد یا ملتی تکراری و بیروح میشود.
ایده و اندیشه مهدویت که البته تبیین دقیق آن در شیعه وجود دارد؛ ویژه اسلام نیست.
نشانههایش را در آیین یهود و مسیحیت و آیین زرتشت و هندوئیسم و بودیسم هم میبینیم.
هر کدام با ادبیات ویژه خود از آینده روشن جهان سخن گفتهاند.
مثل تصویری که در کتاب مقدس آمده است.
در جهان آرام و روشنی که گرگ و گوسفند در کنار هم از نهری آب مینوشند!
در کتاب اشعیاء نبی باب ۱۱ آیات ۷ تا ۱۰ چنین تصویری وجود دارد.
هر چند خیالانگیز و سینمایی است:
«در آن زمان گرگ و بره در کنار هم به سر خواهند برد، پلنگ و بزغاله در کنار هم میآرامند، گوساله با شیر راه خواهد رفت و یک کودک آنها را به هر جا که بخواهد، خواهد راند.٭گاو در کنار خرس خواهد چرید، بچه خرس و گوساله در کنار هم خواهند خوابید و شیر مانند گاو علف خواهد خورد.
٭ بچه شیرخوار در میان مارها، بدون خطر بازی خواهد کرد و طفلی که از شیر گرفته شده باشد دست خود را داخل لانه افعی خواهد کرد بیآنکه آسیب ببیند.
٭هیچ بدی و گزندی در کوه مقدس خدا وجود نخواهد داشت، زیرا همانگونه که دریا از آب پر است همچنان جهان از شناخت خداوند پر خواهد شد.» ایده بازگشت ماشیح در یهودیت و مسیح در مسیحیت و سوشیانت در آیین زردشت همگی روایت آینده روشن جهان سرشار از عدالت و محبت است.
در اسلام، اهل سنت نیز به مهدویت و ظهور امام مهدی باور دارند.
منتها از نظر آنان امام مهدی در آینده متولد میشود و میتواند از نسل امام علی علیهالسلام یا دیگری باشد.
آیتالله لطفالله صافی در کتاب بسیار با اهمیت؛ «منتخب الاثر» به خوبی روایات اهل سنت را از منابع درجه اول فراهم آورده است.
جلالالدین مولوی همین مضمون را در دفتر دوم مثنوی مطرح کرده است:
پس به هر دوری، ولیی قائم است/ تا قیامت، آزمایش، دایم است/ پس امامِ حی قائم، آن ولی است/ خواه از نسلِ عُمر خواه از علی است/ مهدی و هادی، وی است ای راهجو/ هم نهان و هم نشسته، پیشِ رو/ او چو نور است و خرد، جبریل اوست/ وان ولی کم از او، قندیلِ اوست
موضوع از آنچنان اهمیتی برخوردار است که در قرآن مجید این ایده به روشنی و مکرر مطرح شده است.
از جمله اشاره قرآن مجید به کتاب مزامیر داود است.
در مزامیر به آینده روشن عادلانه حکمرانی بندگان صالح خداوند بر جهان اشاره شده است.
(الانبیاء: ۱۰۵) منتها به نحو بسیار دقیق و پر لطفی در سوره نور به مختصات چنان جهانی پرداخته شده است.
نکات متنوع و لایههای عمیقی در آیه ۵۵ سوره نور وجود دارد: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همانگونه که کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین [خود] قرار داد و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند.»
یکم: خداوند آینده روشن جهان و حکمرانی صالحان را به عنوان نوید و وعدهای که حتما تحقق مییابد، مطرح کرده است.
دوم: دین در جامعه تمکین پیدا میکند.
یعنی سخنی از تحمیل دین و فرامین الهی در جامعه نیست.
مردمان با خردمندی و خرسندی باورها و ارزشهای دینی را میپسندند و میپذیرند.
سوم: ناامنی در جامعه به ایمنی و امید تبدیل میشود.
میتوان از این نکات نه به عنوان وعدهای برای فردای آرمانی جهان، بلکه برای اداره جامعه خود پیام بگیریم!
اگر در حکومت افراد ناصالح متصدی امور شدند، اگر خواستیم با ضرب و زور و فشار دستورات دینی را ترویج کنیم، اگر جامعه مضطرب بود و احساس ایمنی و آرامش نداشت؛ یعنی ما از جامعه آرمانی امام زمانی نه تنها فاصله داریم، بلکه به بیراهه میرویم!
در واقع بزرگداشت نیمه شعبان نماد امید و آرمان برای آینده روشن جهان میزانی به دست میدهد که بدانیم تا چه حد روش و منش ما با چنان آرمانی همسو و همسنخ است.