بازگشایی یک روایت از رازهای خلیج فارس
«مهر ماهی» خاطرات افسر بازنشستۀ نیروی دریایی عیسی آهنج است که با قلم امیرحسین والا مدون شده و با همت انتشارات سورۀ مهر نیز در کتاب فروشی ها جا خوش کرده است.
![كتاب،عيسي،روايت،خاطرات،كهنوج،مهر،سوژه،زندگي،قرار،آهنج،افسر،ب ...](https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1403/11/24/1403112401550455532143533.jpg)
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مِهرماهی»، نوشته امیرحسین والا دربردارنده خاطرات عیسی آهنج است که از سوی انتشارات سوره مهر در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
در معرفی این اثر آمده است: «مهرماهی» خاطرات ناوسروان بازنشسته الکترومکانیک ناوکشنهای فلاخن و لارک، بازگشایی یک روایت از رازهای خلیج فارس است که با نگاهی نو و از زاویهای دیگر به زندگی دریادلان این خطه پرداخته است.
این اثر تنها برگ کوچکی از فداکاری و جانفشانی مردان دریادل و مرزبانان آبی این سرزمین است و تلاش شده است بخشی از آن به نمایش درآید.
...
سیدعلی زیدی، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته است.
این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، به این قرار است:
اسمش را گذاشتند عیسی، شاید به خاطر کورسویی بود در اعماق قلب مادرش که بعد از چندین و چند داغ بچه، اینبار عنایتی شامل این طفل نورسیده بشود و دم و بازدمش بوی نونهالی و جوانی و کهن شدن بگیرد.
1343 در کهنوج متولد شد.
البته این کهنوج با آن کهنوج معروف کرمان تفاوت دارد و ظاهراً در آن خطۀ جنوبی کشور به هرجایی که زمینش جوش چشمه زیاد بزند و در دلش آب قنات فراوان روان باشد، میگویند کهنوج و موطن عیسی منطقهای در شمال هرمزگان و جغرافیای سردسیر منطقه بود که به دلایل مذکور کهنوج نامیده میشد.
حکایت کودکی و نوجوانی عیسی پر قصه است.
مادرش بعد از چندبار به سوگ نشستن برای غم پسران ازدسترفتهاش، حالا که نهال زندگی عیسی داشت بار میداد و کمکم تنومند میشد، بند دلش را به طرز غریبی به دل این پسر بسته بود.
آنقدر این دلبستگی زیاد بود که عیسی خیلی وقتها کم و کیف زندگیاش را باب رضایت مادر میچید و البته که برخی وقتها هم نمیشد مثل درس خواندن در یک آبادی دیگر.
روز از پشت روز میگذشت، مدرسه، کودکی، کار و فقدان پدر، به زندگی عیسی در فرازوفرودها سرد و گرم میچشاند تا اینکه چند صباحی مانده به ایام جوانی، یک دعوت ساده از طرف یک دوست، پای این نوجوان ساده را به دریا و عرشۀ ناوهای جنگی باز کرد.
«مهر ماهی» خاطرات افسر بازنشستۀ نیروی دریایی عیسی آهنج است که با قلم امیرحسین والا مدون شده و با همت انتشارات سورۀ مهر نیز در میان قفسۀ کتابفروشیهای کشور جا خوش کرده است.
قلم نویسنده توانسته قطعات خاطرات سوژۀ کتاب را در رشتۀ روایت کنار هم به روانی بنشاند و خیلی مانع و خللی در بین روایت کتاب حس نمیشود که اتصال میان چشم خواننده و خطوط را قطع کند.
حکایت زندگی جناب آهنج از همان کودکی و بدو تولد آغاز میشود و متوالی و برگ برگ، تفصیل وقایع زندگیاش شرح میگردد.
اما پس از تولد، روایت یک عقبگردی به واکاوی شجرۀ خانوادگی و گذشتۀ خانوادۀ سوژه دارد اما پس از این تقریباً کتاب مثل یک دفترچۀ خاطرات ماهبهماه و سالبهسال البته با گاهی پسوپیش شدن جلو میآید.
همانطور که عرض شد، پیشفرضتان قبل از روبهرو شدن با اثر باید این باشد که انگار قرار است دفترچۀ خاطرات یک افسر نیروی دریایی را ورق بزنید.
نویسنده کوشیده تا آنجا که راه دارد دخل و تصرفی در گفتههای سوژه حداقل به لحاظ مضمونی و ساختاری نداشته باشد.
این کوشش از جهتی قوتی به اثر افزوده و از سویی هم ضعفی.
این بازتاب دادن کلام سوژه در اثر طبعاً سطح استناد مطالب کتاب را بسیار بالا میبرد و به جهت اعتبار تاریخی برای کتاب بسیار مفید است.
اما در سمت مقابل از روایت کتاب یک خط صاف درست کرده که این خط اولاً جز در موارد معدود و آنهم خیلی نامحسوس، چیزی بهنام نقطۀ عطف و تعلیق و فرازوفرود ندارد که خب طبعاً این خصیصه ممکن است کتاب را از چهارچوب حوصلۀ مخاطب خارج کند و دوماً گهگاهی این خط با انبوهی از اطلاعاتی فنی مربوط به دریانوردی و یا اطلاعات شخصی مرتبط با جغرافیا و مسائل خانوادگی سوژه اشباع گشته که این هم میتواند با مورد قبل همکاری کند و بیش از پیش مخاطب را بیحوصله کند.
با این تفصیلات شاید عدهای قید «مهر ماهی» را به دلیل گران بودن متاع حوصله بزنند اما این کتاب حداقل از نیمه به بعد بنایش این است که از لابهلای خاطرات این افسر، جنگی که معمولاً از دل نونیهای شلمچه روایت میشود را از روی امواج دریا روایت کند که در این کمبود روایت حول نیروی دریایی ارتش و کم و کیف فعلوانفعالاتش از ابتدای انقلاب به اینور «مهر ماهی» غنیمتی است بس گرانبها که باید قدرش را بهعنوان قطعهای از تاریخ کشور دانست.
انتهای پیام/