تشت رسوایی «رویترز» از بام کاخ سفید افتاد!/ تایید ماهیت «اطلاعاتی» بزرگترین خبرگزاری دنیا توسط ایلان ماسک
اخیرا، ایلان ماسک، سرمایهدار معروف و مالک شبکه اجتماعی ایکس، که به عنوان دستیار ارشد ترامپ هم فعالیتهای پردامنه و موثری را دنبال می کند، در پستی به یکی از بزرگترین بنگاههای رسانهای دنیا تاخت.

به گزارش سرویس جهان مشرق، عملیات روانی به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که با هدف تأثیرگذاری بر افکار و احساسات افراد یا گروهها طراحی شدهاند.
این اقدامات میتوانند شامل انتشار اخبار مثبت یا منفی، ایجاد شایعات، و یا حتی سانسور اطلاعات باشند.
رسانهها به عنوان پل ارتباطی میان حکومت و مردم، نقشی کلیدی در اجرای عملیات روانی ایفا میکنند.
از طریق تلویزیون، رادیو، اینترنت و شبکههای اجتماعی، حکومتها میتوانند پیامهای خود را به سرعت و بهطور گستردهای منتشر کنند.
استفاده از رسانه به عنوان ابزار «عملیات روانی» یکی از روشهای متداولی است که حکومتها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و مدیریت بحرانها به کار میبرند.
این رویکرد شامل استفاده از اطلاعات، اخبار و محتواهای رسانهای به منظور شکلدهی به نگرشها، احساسات و رفتارهای مردم است.
تکنیکهای متداول در این عملیات روانی، شامل مواردی از این دست است:
انتشار اطلاعات گزینشی: حکومتها ممکن است تنها بخشی از واقعیت را منتشر کنند تا تصویر مطلوبتری از خود ارائه دهند.
شایعهپراکنی: انتشار شایعات میتواند به ایجاد ترس یا ناامیدی در جامعه کمک کند و توجه مردم را از مسائل اصلی منحرف کند.
سانسور: محدود کردن دسترسی به اطلاعات خاص میتواند به کنترل روایتهای موجود کمک کند.
استفاده از چهرههای مشهور: بهرهگیری از سلبریتیها و شخصیتهای عمومی برای ترویج پیامهای خاص.
استفاده از رسانه به عنوان ابزار عملیات روانی میتواند تأثیرات عمیقی بر جامعه داشته باشد.
این تأثیرات شامل تغییر در نگرشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، افزایش بیاعتمادی نسبت به رسانهها و نهادهای دولتی در کشورهای هدف، و حتی ایجاد تنشهای اجتماعی است.
در عصر سلطهی فناوری اطلاعات بر جوامع بشری، حکومتها با استفاده از رسانهها به عنوان ابزار عملیات روانی میتوانند بر افکار عمومی تأثیرات عمیق، پایدار و مستمری بگذارند.
این موضوع نیازمند آگاهی و هوشیاری بیشتر مردم است تا بتوانند در مواجهه با اطلاعات نادرست و دستکاریشده تصمیمات بهتری اتخاذ کنند.
آموزش سواد رسانهای و تقویت روحیه انتقادی در جامعه از جمله راهکارهای مقابله با این نوع عملیات است، به این مفهوم که مردم نسبت به پذیرش هر مطلبی که از رسانهها یا شبکههای اجتماعی به عنوا «واقعیت» عرضه می شود، سهلگیر و سهلانگار نباشند.
اخیرا، ایلان ماسک، سرمایهدار معروف آمریکایی و مالک شبکه اجتماعی ایکس، که به عنوان دستیار ارشد ترامپ هم فعالیتهای پردامنه و موثری را دنبال می کند، در پستی به یکی از بزرگترین بنگاههای رسانهای دنیا تاخته است.
ایلان ماسک که رییس تشکیلات دولتی تازهتاسیس آمریکا(در دولت ترامپ) با عنوان «اداره کارآمدی حکومتی» است، در پست خود در ایکس نوشت:
" رویترز بابت «عملیات فریب اجتماعی در مقیاس بزرگ» میلیونها دلار از دولت ایالات متحده دریافت کرد."
این عملا به این معناست که هر چیزی که رویترز می گوید به سفارش است!
آنها کلا شیاد هستند."
طبق بررسی اداره کارآمدی حکومت، بخش پژوهشهای دفاعی پیشرفته در وزارت دفاع آمریکا موسوم به «دارپا» در یک مورد، 9 میلیون دلار بابت «برنامه مهندسی اجتماعی» و فریب افکار عمومی در مقیاس بزرگ به رویترز پرداخت کرده است و این پروژه در مقطع 2018 تا 2022 توسط رویترز انجام گرفته است.
این خبر توسط حساب کاربری رییس جمهور آمریکا در شبکه اجتماعی «حقیقت» بازنشر شد.
این اذعان و اعتراف، از سوی عالیترین مقام اجرایی آمریکا و دستیار ارشد او، نشان از آن دارد که دروغ «رسانههای آزاد» در غرب که "به پاسداری از حقیقت" مشغول هستند، عملا رسواتر از آن شده، که قابل کتمان باشد.
رسانههای جریان اصلی، که در واقع ابزارهای عظیم مغزشویی و عملیات روانی هستند، در ارتباط، هماهنگی و همکاری ارگانیک و تنگاتنگ با نهادهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده هستند و اصولا از آنها سرخط می گیرند.
از قضاء، وقتی پای دولتهای «نا-همسو» با واشنگتن در میان باشد، این به اصطلاح «رسانه»های بزرگ رسما و عملا تبدیل به دایره عملیات روانی سازمانهای اطلاعاتی آمریکایی و غربی می شوند.
به عنوان یک مصداق، مدتی بعد از وقوع آشوبهای بزرگ در آبان 98(به بهانهی گرانی بنزین)، خبرگزاری رویترز مدعی شد که در جریان این آشوبها، «1500» نفر کشته شدند.
گزارش رویترز مبتنی بر هیچ سند و مدرک متقنی نبود، بلکه صرفا بر یک دعوی بدون پشتوانه استوار بود: «به نقل از منابع آگاه در دولت ایران»
بدیهی است که این «منابع آگاه» هیچ نام و نشانی نداشتند و مدرکی جز دعوی رویترز این «منبع» را پشتیبانی نمی کرد.
در زمان انتشار این گزارش، نهادهای حاکمیتی در ایران، از جمله شورای عالی امنیت ملی، این به اصطلاح «گزارش» رویترز را بیارزش و موجب مخدوش شدن بیشازپیش اعتبار از قبل مخدوش آن خبرگزاری دانستند.
حال، با این پست چهرهی فعال و ذینفوذ این روزهای کاخ سفید(ایلان ماسک) و تایید حساب رسمی رییس جمهور آمریکا، تشت رسوایی رویترز به شدت از بام افتاده و اعتبار سایر رسانههای جریان اصلی غربی نیز بیش از پیش، محل تردید و مناقشه قرار گرفته است.