پزشکیان بسیار ماخوذ بهحیاست که نگفت اسب زین شده دولت سیزدهم چلاق است البته اگر نمرده باشد!
روزنامه اعتماد نوشت: جناب پزشكيان بسيار مأخوذ به حياست و از همان ابتداي نشستن بر اريكه، سعي كرده نگويد چه تحويل گرفته و برخلاف آنها كه از همان روز اول داد سخن دادند كه اسب زين كرده دولت سيزدهم را تحويل گرفته، سخني از اين نگفت كه برخي زين بر اسب چلاق نهادهاند، اگر نگوييم بر اسب مرده زين بستهاند و به او ميگويند بتاز.

روزنامه اعتماد نوشت: جناب پزشکیان بسیار مأخوذ به حیاست و از همان ابتدای نشستن بر اریکه، سعی کرده نگوید چه تحویل گرفته و برخلاف آنها که از همان روز اول داد سخن دادند که اسب زین کرده دولت سیزدهم را تحویل گرفته، سخنی از این نگفت که برخی زین بر اسب چلاق نهادهاند، اگر نگوییم بر اسب مرده زین بستهاند و به او میگویند بتاز.
کد خبر: 701020 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۵ ۱۵:۱۹:۱۴
«اسبی که نمیتازد» عنوان روزنامه اعتماد به قلم مهرداد احمدیشیخانی است که در آن آمده؛ مصلحالدین سعدیشیرازی در «گلستان، باب چهارم، در فواید خاموشی» حکایتی را نقل میکند و از آنجا که نمیخواهم سوءتفاهمی در ادامه یادداشت پیش بیاید از ذکر آن حکایت میگذرم و فقط به بخشی از آن اشاره میکنم که در زمستانی سرد و یخبندان، شاعری را از دهی بیرون کردند و وضعیت بدی برایش پیش آمد و خواست سنگی از زمین بردارد و به سوی آنچه دنبالش میکرد، پرتاب کند که زمین یخ بسته بود و نتوانست سنگ بردارد و به اندوه گفت عجب باشد که سنگ بستهاند و باقی ماجرا که اگر خواستید، کافی است در اینترنت یک جستوجوی ساده کنید و حکایت را ببینید و مرا معاف کنید از شرح ماجرا.
واقع این است که جناب پزشکیان بسیار مأخوذ به حیاست و از همان ابتدای نشستن بر اریکه، سعی کرده نگوید چه تحویل گرفته و برخلاف آنها که از همان روز اول داد سخن دادند که اسب زین کرده دولت سیزدهم را تحویل گرفته، سخنی از این نگفت که برخی زین بر اسب چلاق نهادهاند، اگر نگوییم بر اسب مرده زین بستهاند و به او میگویند بتاز.
هر چه هست این حیاورزی، حالا کار را به آنجا رسانده که عدهای از آن «زینبندان» مدعی شدهاند که اگر این اسب چلاق توان رفتن ندارد، تقصیر تو است.
ما ملت هم که خبر نداریم چه به چه هست، میگوییم راست میگوید فلانی که چرا نمیتازی؟
و این شد که حالا و هنوز ماه هفتم از شروع کار دولت نگذشته، به واقع یک عدهای در اصل اینکه چرا میخواهی FATF را تصویب کنی و بدون این امر کریه هم کار کشور به سامان بوده و لزومی به آن نداریم، به این دولت میگویند چرا از دولت سیزدهم یاد نمیگیری که بیFATF کار ملک و ملت را به پیش میبرد و ما هم که از همه جا بیخبر، میگوییم راست میگویند خب.
این چه معنی دارد که وزیر اقتصاد این همه به دنبال FATF است؟
حتما یک ریگی به کفش دارد، و الا مگر نبود که طبق گفته همان دولت سیزدهم در همان ایام صدارت آن دولت، بیهیچ مشکلی، 7میلیارد دلار طلبمان از کره جنوبی پس گرفتیم؟
پس حتما این دولت و وزیر اقتصادش یک قصد و غرض سویی دارند و میخواهند بلایی سر کشور بیاورند.
دولت و شخص پزشکیان هم سکوت و اصرار بر نگفتن که این اسب اینطور راه نمیرود برادر جان و اصرار بر اینکه چون قصدم دعوا نیست و غرضم وفاق است...
هیچ نمیگوید که نمیگوید.
بعد چه میشود؟
در دیداری که امیر قطر با مقام معظم رهبری داشتند، ایشان به امیر گفتند: این چه رسم دوستی است که 6 میلیارد ما را بلوکه کردید و نمیدهید؟
و تازه فهمیدیم که آن ادعاها که بدون FATF کار کشور به سامان بود یعنی چه.
به سامان بود، اما نه برای ملک و ملت.
اول اینکه از کره تا قطر، یک میلیارد از آن 7میلیارد آب رفت و شد 6 میلیارد.
بعدش هم اینکه عدهای دایره دنبک زدند که «گرفتیم و گرفتیم»، حالا معلوم شده که خیر نگرفتند و انگار حالا حالاها هم قرار نیست پولمان به جیبمان برگردد و خب معلوم است آنهایی که برای یک خبر دروغ و یک توهمسازی شادمانی میکردند، حالا نمیتوانند بگویند که هر چه به شما گفتیم، چون باد هوا گذشت و رفت و این بازپسگیری هم از جنس وعده ایجاد اشتغال با یک میلیون تومان و ساخت یک میلیون مسکن در سال بوده.
برای همین مدعیان «اسب زین کرده چلاق»، حالا باید یک کاری بکنند و کار نکرده را برای خودشان فاکتور کنند و طلبکار شوند و چه طلبی از این بهتر که قیمت ارز و سکه را بهانه کنند تا بلکه بشود آن یک میلیارد دلاری که از کره تا قطر، چون کره آب شد و گم شد و این بلوکه شدن را که برای دریافت نشدن 6 میلیارد دلار جشن و پایکوبی کردند که ای ملت، راحت بخوابید که بیFATF کار کشور نه تنها به سامان است، بلکه از همه دنیا هم بهسامانتریم و از این به بعد هم هر کس در موضوع FATF که برای آنها نه تنها سنگ بسته که به دلیل ماخوذ به حیا بودن، دستشان هم بسته است، برای ما که خدا را شکر، هم دستمان باز است و هم سنگها باز هستند.
خلاصه تقصیر آن هفت میلیاردی که آب رفت و شد شش میلیارد و گفتیم ای جان رسید رسید و نرسید و هزار چیز دیگر که ما رعایای ممالک محروسه از آن بیخبریم و اینها خودشان خبر دارند که چه کردهاند، بر گردن دولت چهاردهم است و برای آغاز شکستن استخوان این دولت، تبر به کمر وزیر اقتصاد میزنیم که دیگر نگوید FATF.
هر چند این تبر را به بهانه ارز و سکه به کمر دولت میزنیم، چون پول که در قطر باشد و در هر بار جابهجایی، یک میلیارد دلارش گم بشود، صرفهاش بیشتر است.