قصاص؛ مجازات قتل زن میانسال بعد از رابطه پنهانی
مرد بنگاهی که متهم است زنی را در پی رابطه نامشروع به قتل رسانده از سوی دادگاه برای دومینبار به قصاص محکوم شد.

مرد بنگاهی که متهم است زنی را در پی رابطه نامشروع به قتل رسانده، از سوی دادگاه برای دومین بار به قصاص محکوم شد.
کد خبر: 701046 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۵ ۲۰:۳۰:۵۴
مرد بنگاهی که متهم است زنی را در پی رابطه نامشروع به قتل رسانده، از سوی دادگاه برای دومین بار به قصاص محکوم شد.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم که ادعا میکند بیگناه است، پیش از این نیز به قتل همسرش متهم و از آن تبرئه شده بود.
سال ۹۹ بود که دختر زنی میانسال به ماموران مراجعه کرد و خبر داد مادرش گم شده است.
او گفت: مادرم بعد از جدایی از پدرم از من و خواهرم مراقبت میکرد و بعد که ما ازدواج کردیم در خانه تنها زندگی میکرد.
من دو روز است با مادرم تماس میگیرم و از او خبر ندارم.
مقابل در خانهاش رفتم.
همسایهها هم گفتند که در دو روز گذشته او را ندیدهاند.
ماموران با دستور بازپرس به خانه زن میانسال به نام منیژه رفتند و جسد او را در حمام خانه پیدا کردند.
جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و بررسیها نشان داد منیژه به قتل رسیده است.
ماموران در تحقیقات بعدی متوجه شدند مقتول از مدتی قبل با مردی که همان اطراف بنگاه دارد، رابطه داشت.
این در حالی بود که یکی از همسایهها گفت آخرین بار مرد بنگاهدار به نام مهرداد را در پارکینگ خانه دیده و با او صحبت کرده بود.
وقتی مهرداد بازداشت شد، مدعی شد اصلاً با منیژه مراودهای نداشته اما بعد مشخص شد آنها به هم پیامک میزدند و در ارتباط بودند.
مهرداد گفت: ما رابطه خاصی با هم نداشتیم.
چند بار همراه منیژه رفتم تا خانه ببیند و اجاره کند.
ما رابطهای نداشتیم که بخواهم به خاطرش دست به قتل بزنم.
البته مدتی هم او را به محل کارش میرساندم، چون از جایی که او زندگی میکرد ماشین سخت گیر میآمد.
قرار شد مبلغی پول به من بدهد و به عنوان سرویس او را جابهجا کنم.
در همین حین بود که بررسی پروندههای مهرداد نشان داد او چند سال قبل هم متهم به قتل همسرش شده بود، چون با او اختلاف داشت اما از آنجا که هیچوقت ردی از این زن پیدا نشد، مهرداد هم موفق به جلب رضایت اولیای دم شد.
به این ترتیب، با شکایت اولیای دم و جمعآوری مدارک، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، وکیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: همه شواهد نشان میدهد مهرداد با قربانی رابطه پنهانی داشته اما پس از مدتی زن جوان از ادامه این رابطه منصرف شده و دیگر حاضر به ملاقات با مهرداد نبوده است.
این مرد برایش مزاحمت ایجاد میکرد، تا جایی که او قصد داشت از او شکایت کند.
حتی بارها به دوستانش گفته بود از دست مهرداد خسته شده است.
تنها فردی که با قربانی مشکل داشته مهرداد است.
از طرفی، آخرین بار یکی از همسایهها منیژه و مهرداد را در ساعت ۱۱ شب در پارکینگ خانه منیژه دیده که با هم درگیر بودهاند.
این مرد کلید خانه قربانی را داشته و به همین خاطر آثاری از ورود به زور به خانه قربانی مشاهده نشده است.
این وکیل ادامه داد: قبل از پیدا شدن جسد منیژه در خانهاش و هنگامی که دخترش نگران او بوده، یکی از دوستان منیژه با مهرداد تماس گرفته و مهرداد به او گفته منیژه در حمام خانهشان کشته شده و این در حالی است که هنوز کسی از ماجرای قتل اطلاعی نداشته است.
مهرداد چند سال قبل همسرش را با بالش خفه کرده و سپس جسد او را به رودخانه انداخته است.
او آثار جرم را از بین برده و هرگز اثری از جسد به دست نیامده، تا اینکه خودش به قتل اعتراف کرده است.
او در این زمینه تجربه دارد و به همین خاطر به دروغ قتل منیژه را نیز انکار میکند.
من از طرف اولیای دم برایش تقاضای قصاص دارم.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: همه این گفتهها دروغ است.
من به دلیل مشکل مالیای که داشتم به عنوان سرویس، منیژه را به محل کارش میبردم و برمیگرداندم.
چند بار هم کاری داشت که به خانهاش رفتم تا اینکه مدتی قبل از حادثه متوجه شدم منیژه با مردی رابطه دارد و به خاطر این رابطه بود که کلید خانه را تحویل دادم و دیگر هم به آنجا نرفتم.
دادگاه در پایان وارد شور شد و متهم را به قصاص محکوم کرد.
متهم به رأی صادره اعتراض کرد و پرونده برای رسیدگی دوباره به جریان افتاد.
دیوان عالی کشور این اعتراض را پذیرفت و از دادگاه بدوی خواست تا درباره مردی که مهرداد ادعا کرده تحقیق شود.
پس از رفع نواقص، پرونده یک بار دیگر به دادگاه برگردانده شد.
اولیای دم باز هم بر قصاص اصرار کردند.
متهم دوباره در جایگاه قرار گرفت.
او گفت: من همچنان میگویم قتل کار من نبوده و چنین اتهامی را قبول نمیکنم.
قاضی گفت: فردی که گفتی پیدا نشده و مشخص شده اصلاً منیژه با مردی رابطه نداشته است.
متهم جواب داد: من در این باره چیز زیادی نمیدانم، به هر حال قاتل من نیستم و گفتههای شاهدان را هم قبول ندارم.
در پایان، هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.