دونالد ترامپ و شطرنج مذاکرهای که همواره نمیتواند ثمربخش باشد
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رویکرد غیرمتعارفش در رهبری و مذاکره شناخته میشود؛ رویکردی که به وضوح در کتاب مشهور او «هنر معامله» (The Art of the Deal) تبیین شده است.

دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رویکرد غیرمتعارفش در رهبری و مذاکره شناخته میشود؛ رویکردی که به وضوح در کتاب مشهور او «هنر معامله» (The Art of the Deal) تبیین شده است.
کد خبر: 701151 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۶ ۱۷:۰۰:۰۰
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رویکرد غیرمتعارفش در رهبری و مذاکره شناخته میشود؛ رویکردی که به وضوح در کتاب مشهور او «هنر معامله» (The Art of the Deal) تبیین شده است.
به گزارش اعتمادآنلاین، جانبی فروگه، نویسنده این تحلیل که در روزنامه سعودی الجزیره منتشر شده، در ادامه مینویسد، ترامپ در این کتاب فلسفه خود را درباره عقد معاملات توضیح میدهد و نحوه اعمال نفوذ و بهرهبرداری از نقاط ضعف طرف مقابل را برای دستیابی به بهترین نتیجه ممکن شرح میدهد.
اصول مذاکره ترامپ
سبک مذاکره ترامپ بر چند اصل کلیدی استوار است:
کنترل کامل بر موقعیت: او ترجیح میدهد همواره طرف غالب در هر مذاکره باشد و طرف مقابل را مجبور به امتیاز دادن کند.
ایجاد عدم قطعیت: ترامپ با ایجاد ابهام و بلاتکلیفی، طرف مقابل را به ارائه پیشنهادهای بهتر وادار میکند.
استفاده از تهدیدها: او معتقد است که قدرت اقتصادی و نظامی ابزارهای مهمی در مذاکره هستند و تهدید به اعمال تحریمها یا اقدامات نظامی را در مذاکرات خود به کار میبرد.
تصمیمگیریهای ناگهانی: ترامپ اغلب تصمیمات غیرمنتظرهای اتخاذ میکند که طرف مقابل را غافلگیر و در موضع دفاعی قرار میدهد.
بحران اوکراین و استراتژی ترامپ
در مواجهه با جنگ روسیه و اوکراین، که منابع غربی را مستهلک کرده و نظم جهانی را تحت تاثیر قرار داده است، ترامپ تلاش میکند با رویکردی متفاوت وارد عمل شود.
به نظر میرسد او از مفهوم شطرنجی آلمانی «زوگزوآنگ » (Zugzwang) الهام گرفته است؛ این مفهوم به وضعیتی اشاره دارد که هر حرکتی بازیکن انجام دهد، موقعیتش را بدتر میکند.
در این چارچوب، ترامپ سعی دارد ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، را در موقعیتی قرار دهد که هر انتخابی برای او پیامدهای منفی داشته باشد.
اوکراین در چنین شرایطی نمیتواند بدون متحمل شدن خسارات سنگین عقبنشینی یا پیشروی کند.
ادامه جنگ به معنای تحلیل رفتن اقتصاد اوکراین، افزایش تلفات انسانی و فشار بر متحدان غربی است، در حالی که عقبنشینی در برابر روسیه به منزله از دست دادن سرزمینهای استراتژیک و شاید تسلیم سیاسی خواهد بود.
ترامپ همچنین به کاهش تدریجی حمایتهای مالی و نظامی آمریکا از اوکراین اشاره کرده و این وضعیت باعث شده است که کییف در موقعیتی دشوار قرار گیرد.
تفاوت دیدگاه ترامپ و بایدن
ترامپ بارها تاکید کرده که اگر او در کاخ سفید بود، جنگ روسیه و اوکراین هرگز رخ نمیداد.
او معتقد است که حتی اگر این جنگ آغاز میشد، میتوانست طی ۲۴ ساعت آن را متوقف کند؛ با وارد کردن فشار بر ولادیمیر پوتین و زلنسکی برای دستیابی به توافق صلحی که از منافع آمریکا محافظت کند.
در مقابل، دولت جو بایدن از زمان شروع جنگ در فوریه ۲۰۲۲، استراتژی حمایت کامل از اوکراین را اتخاذ کرد و با ارسال کمکهای نظامی، اقتصادی و بشردوستانه (به ارزش بیش از ۶۰ میلیارد دلار) و اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، تلاش کرد تا مسکو را تضعیف کند.
اوکراین و فرصتهای اقتصادی
ترامپ همچنین به منابع غنی اوکراین توجه ویژهای دارد.
او اوکراین را فرصتی اقتصادی میداند و تلاش میکند زلنسکی را تحت فشار بگذارد تا قراردادی را امضا کند که دسترسی شرکتهای آمریکایی به معادن کمیاب اوکراین را تضمین کند.
در ادامه این نوشتار آمده است، ترامپ در مصاحبهای با فاکس نیوز اظهار داشت که آمریکا میتواند منابع معدنی نادری به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار از اوکراین به دست آورد و ادعا کرد که «کییف اساساً با این معامله موافقت کرده است».
او همچنین بارها تهدید کرده که تعهدات آمریکا به ناتو را کاهش میدهد و از کشورهای عضو این ائتلاف خواسته است که هزینههای نظامی خود را به ۵ درصد از تولید ناخالص داخلیشان افزایش دهند.
مذاکرات با روسیه و آینده اوکراین
ترامپ اعلام کرده که برنامهریزیهایی برای دیدار رو در رو با ولادیمیر پوتین در آیندهای نزدیک در عربستان سعودی انجام داده است.
از سوی دیگر، وزیر دفاع آمریکا، پیتر هگست، در اظهاراتی واقعگرایانه اعلام کرد که عضویت اوکراین در ناتو بعید است که در چارچوب یک توافق صلح عملی شود و ایالات متحده این واقعیت را پذیرفته است.
او همچنین به این نکته اشاره کرد که در سیاست بینالملل، تفاوتهای زیادی بین آنچه ممکن است و آنچه واقعبینانه است وجود دارد.
او با اشاره به مثالهایی همچون استقلال کشورهای بالتیک از شوروی و اتحاد مجدد آلمان پس از فروپاشی دیوار برلین تاکید کرد که با وجود همه موانع، اگر حامیان اوکراین به پشتیبانی خود ادامه دهند، شاید در آینده اوکراین هم بتواند سرزمینهای از دست رفته خود را بازپس گیرد.
این نویسنده، دست آخر در نتیجهگیری خود معتقد است رویکرد ترامپ به بحران اوکراین نشاندهنده سبک منحصربهفرد او در مذاکره و سیاست خارجی است.
اگرچه توانایی او در پیشبرد مذاکرات و کسب امتیازات از طرفهای مقابل میتواند منجر به پایان سریع جنگ شود، اما این استراتژی ممکن است پیامدهای بلندمدتی همچون تضعیف اوکراین، بیثباتی در اروپا و افزایش نفوذ روسیه به همراه داشته باشد.