خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 07 اسفند 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

لاوروف حامل پیام آمریکا به ایران است؟

اعتماد | همه | سه شنبه، 07 اسفند 1403 - 08:45
نصرت‌الله تاجیک نوشت: چنانچه آقای لاوروف حامل پیامی از سوی امریکا در زمینه مسائل هسته‌ای، ترتیبات آینده در خاورمیانه و سایر موضوعات احتمالی باشد باید توجه کنیم خاورمیانه ذی‌نفعان متعدد داشته و مشکل اصلی آن‌هم اشغال است که صاحبان خود را دارد و تا حل نشود روز به روز ابعاد آن گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و با ایده‌های خام ترامپ همچون جابه‌جایی مردم غزه یا اشغال کرانه غربی توسط اسراییل حل نمی‌شود!
ايران،روسيه،امريكا،خاورميانه،منطقه،سياست،خارجي،كشور،اوكراين، ...

نصرت‌الله تاجیک نوشت: چنانچه آقای لاوروف حامل پیامی از سوی امریکا در زمینه مسائل هسته‌ای، ترتیبات آینده در خاورمیانه و سایر موضوعات احتمالی باشد باید توجه کنیم خاورمیانه ذی‌نفعان متعدد داشته و مشکل اصلی آن‌هم اشغال است که صاحبان خود را دارد و تا حل نشود روز به روز ابعاد آن گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و با ایده‌های خام ترامپ همچون جابه‌جایی مردم غزه یا اشغال کرانه غربی توسط اسراییل حل نمی‌شود!
کد خبر: 701315 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۷ ۰۸:۴۱:۴۳
نصرت‌الله تاجیک در یادداشتی با عنوان «موقعیت ایران و کنش‌های متقابل ایران و روسیه!» در روزنامه اعتماد نوشت: افکار عمومی مردم نسبت به سفر آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه به ایران پس از تحولات کنونی خاورمیانه و روابط مسکو و واشنگتن حساس و دولت روسیه به این امر واقف است.
از آنجا که سناریوهای متفاوتی مطرح می‌شود از اطمینان‌بخشی به ایران برای تعامل جدید روسیه با امریکا و اینکه این مناسبات به هزینه روابط دو کشور نخواهد بود تا وجه‌المصالحه قرار دادن ایران به عنوان امتیازی به امریکا از طرف روسیه!
تا به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه در چارچوب مشورت‌های مستمر ایران و روسیه راجع به روابط دوجانبه و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی.
اما اکثر تحلیلگران معتقدند هدف سفر وی که حامل پیامی از سوی تیم سیاست خارجی ترامپ است کنترل سطح تنش ایران و امریکا از طریق حل مسائل هسته‌ای است.
لذا مردم امیدوارند رفتار دولت روسیه به گونه‌ای باشد که در این شرایط حساس و دوران گذار منطقه و یارگیری‌های بین‌المللی منافع ایران و مردمش سر‌لوحه این اقدام دیپلماتیک باشد و بر سوء‌ظن‌های پیشین دامن نزند.
مهم‌ترین نیاز و خواست ترامپ که در ادبیات این مساله در مکتوبات بین‌المللی هم درج گردیده و امتیازی که از روسیه می‌گیرد دور شدن از چین است یا حداقل بیش از این نزدیک نشود تا ترامپ در کنترل چین با مشکل روبه‌رو نشود.
زیرا با رویکرد فشار حداکثری و تاثیرات آن بر مردم هیچ امتیازی از روسیه در ارتباط با ایران نیاز ندارد بنابراین ضرورت دارد چند گزاره زیر را با هم مرور کنیم:
1- در پی تحولات خاورمیانه آسیب‌دیدگی بخشی از بازدارندگی خارجی ایران جدی است اما این امر، تاثیر چندان زیادی روی ژئوپلیتیک و سرمایه‌گذاری ایران در خاورمیانه ندارد.
و اگر این آسیب‌دیدگی بخواهد به ضعیف فرض کردن قدرت بازیگری ایران ترجمه شود، پیمودن راه خطاست!
2- ایران و روسیه دو همسایه هستند که دارای حوزه تمدنی و امنیتی مشترک و تاریخ طولانی روابط که مخصوصا در ابعاد سیاسی اجتماعی و فرهنگی در طول تاریخ از همدیگر تاثیرپذیرفته‌اند.
روسیه کشوری پهناور و تاثیرگذار با جایگاه حقوقی مشخص در سازمان‌ها بین‌المللی و صحنه جهانی است.
فرهنگ و تاریخ ایران و مخصوصا پهنه ژئوپلیتیکی‌اش مولفه‌های قدرت نرم ایران در منطقه و جهان را تشکیل می‌دهند.
به مولفه‌های نرم، باید قدرت سخت افزاری و تاثیرات ناشی از آن و عدم پذیرش سلطه هژمون‌های جهانی را نیز اضافه نمود.
3- همکاری نظامی ایران با روسیه همچون سایر همکاری کشورها در این زمینه است و لزوما به معنای قرار گرفتن ایران در کنار روسیه در جنگ با اوکراین نبود.
اما با تبلیغات و بزرگنمایی اوکراین به منظور اخذ تسلیحات بیشتر از غرب، طبعا هزینه سنگینی بر مردم و سیاست خارجی ایران هموار کرد.
و از منظر ایران الان زمان پرداختن به این مقوله و نقد کردن آن هزینه‌هاست.
البته ایران همواره موضع اصولی خود راجع به ضرورت خاتمه جنگ و حل مسالمت‌آمیز اختلافات را حفظ کرده است.
با وجود این، طرف‌های اروپایی با طرح ادعاهای بی‌اساس مبنی بر حمایت ایران از روسیه، تحریم‌های زیادی علیه ایران اعمال کرده‌اند.
4- برای ایران خاتمه جنگ روسیه و اوکراین با رعایت دغدغه‌های روسیه و برقراری امنیت و ثبات در منطقه که حضور ناتو را منتفی کند مطلوب است.
اگر چه این مذاکرات در ابتدای راه و خوانش‌های روسیه و امریکا در زمینه آتش‌بس در اوکراین متفاوت است.
روس‌ها خواهان آتش‌بس جامع و امریکا آتش‌بس سریع می‌خواهد، اما متاسفانه با روشی که روسیه اتخاذ نمود هم‌اکنون تسلیحات ناتو به‌جای سربازان ناتو در کنار گوش روسیه آمده و منطقه آلوده شده است.
لذا راه وصول به صلح بسیار مهم و پر معناست و اگر نحوه و تبعات صلح روسیه و اوکراین و تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی آن و مخصوصا زد و بندها منجر به رو در رو شدن اروپا و روسیه شود، این به معنای بهم خوردن توازن منطقه‌ای و بین‌المللی و در آن‌صورت منطقه بشکه باروت خواهد ماند.
5- سیاست خارجی ترامپ بر سه ستون بنا شده است: 1- کم کردن هزینه‌ها برای کاهش کسری بودجه و سامان دادن به اقتصاد امریکا، 2- برون‌سپاری مدیریت خاورمیانه به اسراییل با حفظ و تثبیت دست برتر رژیم صهیونیستی در منطقه و 3- تمرکز و تلاش امریکا بر کنترل چین.
بر این اساس روس‌ها باید اهداف ترامپ در نزدیک شدن به روسیه را درک و مواظب باشند که چینی‌ها هم بیکار نخواهند نشست!
6- فارغ از ابهام استراتژیکی کلی روابط روسیه و امریکا ناشی از تضاد منافع دو کشور در پاره‌ای از حوزه‌ها و ضد روسی بودن بدنه سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی امریکا، اعتماد به ترامپ با ویژگی‌های شخصیتی و اهدافش یک سرمایه‌گذاری مطمئن نیست!
اگر چه بند جنگ اوکراین را از پای سیاست خارجی روسیه باز می‌کند، آقای پوتین را به پیروزی می‌رساند و قهرمان ملی می‌کند اما این نزدیکی سریع و پر ابهام روسیه و امریکا باید با حداقل تاثیرات منفی منطقه‌ای همراه باشد.
یعنی چنانچه توازن قوا میان این دو کشور و نزدیکی آنها منافع سیاسی و امنیتی سایر کشورهای منطقه و مخصوصا ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد، این بر سیاست خارجی ایران است که از هم‌اکنون ضمن تعریف و تبیین نظم مطلوب و نیازهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای و جهانی خود، تصویر آینده تحولات جهانی را نیز در رابطه با روسیه و این نزدیکی امریکا و روسیه را مد نظر داشته باشد.
7- سیاست سنتی روسیه در سال‌های جنگ سرد و بعد از آن این بوده که برای جلوگیری از هژمونی امریکا در منطقه خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی به ایران نزدیک شود.
مخصوصا بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران به گرایش‌های ناشی از بی‌اعتمادی به امریکایی نیاز مبرم داشته و روی کمک ایران حساب باز کرده بود.
لذا جبهه جنوبی‌اش در اثر این گرایشات ایران و نوع نگاهش به امریکا امن شده است.
لذا روسیه توجه داشته باشد و ما به ازای آن را باید در سیاست‌هایش اعمال کند.
روسیه فرصت زیادی برای اصلاح چهره خود در میان مردم ایران ندارد!
ایران انتظار دارد روسیه بعد از تصویب موافقتنامه اخیر در مجالس دو کشور و مبادله آن، به عنوان یک شریک مهم و راهبردی، ایران را در جریان آن بخش از تعاملاتش با سایر طرف‌ها که به منطقه مربوط می‌شود و سیاست خارجی ایران را متاثر می‌کند قرار دهد.
این امر خصوصا با توجه به در هم‌تنیدگی مباحث منطقه‌ای و بین‌المللی همچون خاورمیانه، قفقاز و آسیای میانه اهمیت مضاعفی دارد.
کما اینکه ایران هم همواره پایبند به این موضوع بوده و مشخصا در رابطه با تحولات مربوط به هسته‌ای و رفع تحریم‌ها، دو متحد خود چین و روسیه را در جریان گفت‌وگوها با سایر طرف‌ها قرار می‌دهد.
از این منظر ضرورت هماهنگی و همکاری بیش از پیش این سه کشور برای مواجهه با چالش‌های مشترک احساس می‌شود و ضرورت دارد.
نتیجه‌گیری: بعید به نظر می‌رسد این سفر صرفا برای تقویت مناسبات راهبردی دو کشور که اخیرا کمی شدت پیدا کرده و گسترش دامنه پروژه‌های چندجانبه در سطوح مختلف و تسلیحاتی، یا مساله سوریه، تهدیدات و جنگ روانی اسراییل علیه ایران باشد!
اما چنانچه آقای لاوروف حامل پیامی از سوی امریکا در زمینه مسائل هسته‌ای، ترتیبات آینده در خاورمیانه و سایر موضوعات احتمالی باشد که در صدر یادداشت اشاره شد، باید توجه کنیم خاورمیانه ذی‌نفعان متعدد داشته و مشکل اصلی آن‌هم اشغال است که صاحبان خود را دارد و تا حل نشود روز به روز ابعاد آن گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌شود و با ایده‌های خام ترامپ همچون جابه‌جایی مردم غزه یا اشغال کرانه غربی توسط اسراییل حل نمی‌شود!
و اما مهم‌ترین مشکل کنونی بین ایران و امریکا که می‌تواند روز به روز خطرناک‌تر هم شود موضوع هسته‌ای است.
اگرچه در اینکه ضرورت دارد ایران و امریکا بتوانند مشکلات خود را هر چه زودتر و با روشی معقول حل کنند شکی نیست، بلکه عقلایی و به نفع دو طرف است.
اما گذشته از موارد سنتی مشکلات دو کشور و از جمله بی‌اعتمادی مفرط به یکدیگر و مسائل خاورمیانه و اسراییل، در موضوع هسته‌ای تبعات خروج ترامپ از برجام عاملی تعیین‌کننده شده است.
این میزان از پیشرفت هسته‌ای در اثر دانش بومی حاصل خروج امریکا از برجام است و برای ایران ارزان به دست نیامده.
و مردم ایران متحمل آسیب‌های فراوان سیاسی اجتماعی اقتصادی شده و نتوانسته‌اند از فواید اقتصادی برجام استفاده نمایند.
و مهم‌تر آسیب‌های روانی جامعه ایرانی را هم باید به آنها اضافه کرد.
مردم ایران برجام را نه چرتکه داده و ستانده بلکه رویکرد بین‌المللی‌گرایی ایران تلقی و به آن دولت رای دادند تا آن را امضا کند.
اما با ابتر ماندن آن توسط ترامپ، از روندهای بین‌المللی‌گرایی مایوس و نا امید شدند!
که در تحولات داخلی ایران هم بی‌تاثیر نبود!
لذا در هر گونه تعامل و مصالحه‌ای بین ایران و امریکا این خسارات باید روی میز بیاید و در محاسبات معمول گردد.
ضمن آنکه با توجه به شخصیت و ویژگی‌های ترامپ امید چندانی هم به وی نیست که بر خلاف انتظار همگان که وی را تاجرپیشه می‌دانند، همانند دور قبلی درصدد تحمیل نظرات خود برآید و این معنای مصالحه نیست!