مدرسهسازی بحران آموزشی در کشور را حل میکند؟
روزنامه اعتماد نوشت:صرف ساخت مدرسه بدون توجه به ديگر ابعاد آموزش، ميتواند بحرانهاي نظام آموزشي ايران را حل كند؟ آموزشوپرورش ما با مشكلات ريشهداري در بخشهاي تخصصي آموزشي، اقتصادي، اجتماعي و سياستگذاري مواجه است- اين مقاله به بررسي اين مشكلات ميپردازد و نشان ميدهد كه چرا طرحهاي مدرسهسازي، در نهايت، نميتوانند بحران آموزش را حل كنند.

روزنامه اعتماد نوشت:صرف ساخت مدرسه بدون توجه به دیگر ابعاد آموزش، میتواند بحرانهای نظام آموزشی ایران را حل کند؟
آموزشوپرورش ما با مشکلات ریشهداری در بخشهای تخصصی آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاستگذاری مواجه است- این مقاله به بررسی این مشکلات میپردازد و نشان میدهد که چرا طرحهای مدرسهسازی، در نهایت، نمیتوانند بحران آموزش را حل کنند.
کد خبر: 701319 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۷ ۱۰:۴۰:۰۰
«آموزش و پرورش خیریهای و بنبست ساختاری» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم آرش رحیمی است که در آن آمده؛ مقدمه: در سالهای اخیر، طرحهایی برای بخشودگی مالیاتی بخش خصوصی در ازای مدرسهسازی مطرح شده است- این اقدام، در نگاه اول، حرکتی ارزشمند به نظر میرسد؛ اما آیا صرف ساخت مدرسه بدون توجه به دیگر ابعاد آموزش، میتواند بحرانهای نظام آموزشی ایران را حل کند؟
آموزشوپرورش ما با مشکلات ریشهداری در بخشهای تخصصی آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاستگذاری مواجه است- این مقاله به بررسی این مشکلات میپردازد و نشان میدهد که چرا طرحهای مدرسهسازی، در نهایت، نمیتوانند بحران آموزش را حل کنند.
الف: بخش تخصصی آموزشی
(چرا مدرسهسازی «بدون درک مفاهیم» مدرسهداری کمکی به بهبود آموزش نمیکند؟)
۱- آیا در کنار مدرسهسازی (پروژههای عمرانی)، به مدرسهداری (فرآیند فرهنگی و آموزشی) نیز توجه شده است؟
۲- آیا معلمان توانستهاند نقش تسهیلگر یادگیری را ایفا کنند، یا همچنان درگیر روشهای سنتی تدریس هستند؟
۳- آیا نظام آموزشی توانسته معلمان باکیفیت استخدام و تربیت کند، یابه دلیل کمبود نیروی متخصص به حداقلها بسنده کرده است؟
۴- آیا معلمان توانایی ارتباط با نسل جدید را دارند؟
(مقبولیت و مرجعیت مدارس چه وضعیتی دارد؟)
۵- آیا منابع درسی توانایی اقناع دانشآموزان را دارند، یا دانشآموزان به منابع جایگزین روی آوردهاند؟
۶- آیا مدارس زبان مشترکی با دانشآموزان دارند، یا هنوز با زبان نسلهای قبل حرف میزنند؟
۷- چرا بازیسازی در مدارس جایی ندارد؟
آیا دلیل آن فقط هزینه بالا است یا نبود تخصص در این حوزه؟
۸- فناوری در نظام آموزشی ایران چگونه به حاشیه رانده شده است؟
آیا مدارس از ابزارهای دیجیتال و روشهای نوین استفاده میکنند؟
۹- سیاستگذاری جدید و پرابهام کنکور و جایگزینی سنجش بر اساس معدل چه تأثیری بر نوجوانان داشته است؟
آیا این تغییر فقط اضطراب را به تمام سالهای تحصیل منتقل کرده است؟
ب: بخش اقتصادی آموزش
(چرا ورود سرمایهگذاران خصوصی به آموزش، مشکلات آن را حل نمیکند؟)
۱- آیا دولت، آموزش را یک صنعت اقتصادی میبیند یا خدمتی عمومی و اجتماعی؟
آیا میتوان بین این دو دیدگاه حرکت کرد؟
۲- آیا حقوق معلمان (چه در مدارس دولتی و چه غیردولتی) برای تأمین یک زندگی معمولی کافی است؟
۳- آیا باهوشترها و توانمندترها، با آگاهی از فرصتهای شغلی بهتر، از حرفه معلمی فرار نمیکنند؟
۴- آیا تعیین شهریههای دستوری و سپس نظارت سلیقهای بر مدارس غیردولتی، باعث ایجاد مدارس خودی و غیرخودی نشده است؟
۵- آیا تعیین شهریههای مشخص، فرصت نوآوری و تجربههای جدید را در مدارس غیردولتی از بین نبرده است؟
۶- آیا هزینه ساخت و تجهیز یک مدرسه برای ایجاد آموزش باکیفیت، برای سرمایهگذاران مقرونبهصرفه است؟
۷- آیا ورود بخش خصوصی به آموزش، باعث تجاریسازی دانش و طبقاتی شدن مدارس نخواهد شد؟
ج: بخش اجتماعی و عمومی
(چرا آموزشوپرورش از جامعه عقب مانده است؟)
۱- آیا والدین، همگام با تغییرات آموزشی رشد میکنند، یا همچنان در چارچوب باورهای سنتی هستند؟
۲- آیا آموزش باکیفیت، فقط در اختیار طبقه مرفه خواهد بود؟
۳- چگونه شکاف طبقاتی در آموزش، به شکاف عمیقتر اجتماعی منجر میشود؟
۴- آیا مدارس باید دانشآموزان را برای زندگی بهتر آماده کنند یا صرفا برای موفقیت در کنکور؟
۵- چگونه عدم آموزش مهارتهای دهگانه زندگی (مانند تفکر انتقادی، ارتباط موثر، حل مساله) باعث افزایش آسیبهای اجتماعی شده است؟
۶- چرا نظام آموزشی نتوانسته امید به آینده در دانشآموزان ایجاد کند؟
د: ساختار و سیاستگذاری آموزشی
(چرا اصلاحات نظام آموزشی ایران شکست میخورند؟)
۱- آیا سیاستگذاریهای آموزشی بر اساس مطالعات علمی و کارشناسی انجام میشوند یا بر مبنای دیدگاههای ایدئولوژیک و سیاسی؟
۲- آیا گزینش معلمان و مدیران بر اساس شایستگی انجام میشود، یا همچنان ایدئولوژی و سیاستزدگی بر فرآیند جذب نیروی انسانی حاکم است؟
۳- چرا آموزش در ایران به یک جزیره بسته تبدیل شده و از تحولات جهانی عقب مانده است؟
۴- آیا ساختار آموزشوپرورش امکان اجرای اصلاحات واقعی را میدهد، یا این سیستم ذاتا مقاوم به تغییر است؟
نتیجهگیری: مدرسهسازی یک راهحل موقت است، نه یک درمان واقعی
در نهایت، پرسش اصلی این است که آیا با تشویق بخش خصوصی به مدرسهسازی، مشکلات آموزشوپرورش حل میشود؟
٭ اگر معلمان توانمند، منابع درسی جذاب، سیاستگذاریهای علمی و اقتصاد آموزشی سالم وجود نداشته باشد، ساختن مدرسه، تغییری در کیفیت آموزش ایجاد نمیکند.
٭اگر زبان مدارس با زبان دانشآموزان یکی نباشد، نسل جدید همچنان به منابع آموزشی جایگزین روی خواهد آورد.
٭اگر فناوری در مدارس به حاشیه رانده شود، روشهای آموزشی همچنان در گذشته باقی خواهند ماند.
توضیح ضروری:
قابل توجه دوست عزیز جناب آرش رحیمی، نویسنده خوب روزنامه اعتماد؛ اتفاقا دغدغه آقای رییسجمهور ذیل عنوان عدالت آموزشی فقط موضوع سختافرار نیست، بلکه مباحث مربوط به نرمافزار که همانا دغدغه شما در درونش نهفته است هم بخشهای اصلی برنامه ایشان تشکیل میدهد.