رضا جباری: مربی با بازیکن تیمش در قهوهخانه قلیان می کشند!/ بعضی از مدیران داوران و بازیکنها را خرید و فروش می کنند
یکی از مربیان فعال در تیم های پایه به بهانه حذف تیم ملی جوانان اظهارات ترسناکی در مورد وضعیت فوتبال پایه مطرح کرد.

کد خبر: 701375 | ۱۴۰۳/۱۲/۰۷ ۱۱:۲۵:۱۴
روزبه دلاور| تیم ملی زیر 20 سالههای کشورمان با شکست مقابل ژاپن از رقابتهای جهانی بازماند.
به گزارش روزنامه اعتماد، اما شکست زیر 20 سالهها و در کل عدم کسب نتایج مثبت تیمهای پایه دلایل متعددی دارد که نقش سوءمدیریت در آن پررنگ است.
وضعیت اسفناک تیمهای پایه فوتبال ایران، زنگ هشداری برای آینده این ورزش پرطرفدار است که از مدتها پیش به صدا درآمد.
نتایج ضعیف و عدم موفقیت در مسابقات بینالمللی گواه این مدعاست.
سالها غفلت، فقدان سرمایهگذاری، زیرساختهای نامناسب و مربیان غیرحرفهای، استعدادهای جوان را به هدر داده است.
سیستم استعدادیابی ناکارآمد، تمرکز صرف بر نتایج کوتاهمدت و بیتوجهی به آموزش اصولی، نسلی از فوتبالیستهای کمتجربه و ناآماده را تحویل فوتبال بزرگسالان میدهد.
برای بازگشت به روزهای اوج، نیازمند تحول اساسی، سرمایهگذاری هدفمند و توجه ویژه به آموزش و پرورش نسل آینده فوتبال ایران هستیم که با مدیریت فعلی امکانناپذیر است.
در غیر این صورت، روزهای تاریکتری در انتظار فوتبال ملی خواهد بود.
برای بررسی کارشناسانه این موضوع با رضا جباری یکی از پیشکسوتان پرسپولیس که حدود یک دهه سابقه مربیگری در پایهها را دارد و به تازگی سرمربیگری تیم بزرگسالان پاس همدان را برعهده گرفته، گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید.
شکست مقابل ژاپن فقط یک نشانه بزرگ از ضعف فوتبال پایههای ما است.
ناکامی در فوتبال پایه چه پیامدهایی برای آینده فوتبال ما دارد؟
ما در بخش پایهها باز هم ناکام خواهیم بود.
این بهترین تیمی بود که ما داشتیم و در آن شکی نیست.
یکی از بهترین مربیها را داشتیم، حسین عبدی که کارش را بلد است.
تازه این تیم، گلخانهای است که در فوتبال دنیا به این شکل نداریم اما برحسب نیاز فوتبال ما حسین عبدی آمد و این تیم را گلخانهای پرورش داد با بازیکنانی که خودش انتخاب کرد و بعد چند سال کار و تلاش نتیجه این میشود که به ژاپن میبازیم.
این متدهای قدیمی واقعا جوابگو نیست و ما باید برویم سراغ ساختار.
فوتبال پایه را در باشگاهها و از هیات فوتبال و فدراسیون درستش کنیم بعد در تیم ملی جاری کنیم و هدفگذاری کنیم و به آن برسیم مثل ژاپن و امارات .
مهمترین دلایل این وضعیت چیست؟
فقط مربوط به مسائل فنی است یا نقش عوامل ساختاری و مدیریت پررنگتر است؟
بزرگترین عامل عدم رسیدگی و برنامهریزی در فوتبال پایه است.
یک فوتبال هردمبیل است!
هر کسی برای خودش هر کاری دوست دارد میکند و هیچ نظامی پشت آن وجود ندارد اما من شخص اگر بخواهم تیمداری کنم خیلی راحت میتوانم.
حالا ببخشید فاسد و دزد و مشکل اخلاقی داشته باشید هم هیچ کسی با شما کار ندارد و تیم میگیرید و شروع به کار کردن میکنید.
این تبعات خیلی زیادی دارد هم در بحث فنی هم اخلاقی و هم ساختاری!
یعنی هیچ رسیدگی و نظامی وجود ندارد از طریق فدراسیون.
یک تیمی میخواهد در ردههای مختلف کار کند چه شاخصههایی باید داشته باشد؟
مالک چه کسی باشد و چه ویژگیهایی داشته باشد؟
بعد میرسیم به مربیانی که قرار است در فوتبال پایه کار کنند.
چه نقاط ضعفی در استعدادیابی و پرورش استعدادها داریم؟
مشکل ما بازیکن و پرورش بازیکن نیست!
پرورش هم ندهید خودشان به وجود میآیند!
این اتفاق افتاده که در روستایی بازیکن با استعداد دیدید و آوردید در پرسپولیس بازی کرده است.
مربی رفته از سیستان و بلوچستان بازیکن آورده است میخواهم بگویم به لحاظ ژنتیکی این بازیکنان مستعد را داریم.
اما برعکس کشورهای مدرن بازیکنان مستعد ما در سنین بالا شناسایی میشوند همین نمیتواند نشانه ضعف باشد؟
بله؛ این هم برمیگردد به همان نظام ساختاری و برنامهریزی.
ما آکادمی را به کسی دادیم که نمیداند فوتبال را با کدام ت مینویسند!
آمدند آکادمی زدند، اما کاری انجام نمیشود، چون نظامی در کار نیست از سن کم هم آکادمی دارند اما میرود دنبال مربی ناکارآمد که فقط دنبال پول است همین باعث میشود بچههای 6 تا 8 سال اصول فوتبال را یاد نمیگیرند و در نهایت در سن 14، 15 سالگی آن استعداد را در سیستان و بلوچستان کشف میکنید.
اگر هیاتهای فوتبال با مربیان آکادمی درجه یک در همان شهرها استعداد را پرورش بدهند کمک میکنند تا از همان سنین کم آموزش حرفهای را ببینند و بیایند و به تیم ملی برسند.
این نظام وجود ندارد و برای همین همه چیز بههم خورده است!
کیفیت و سطح دانش مربیان پایه حدی است که به فوتبال ما کمک کنند؟
بهطور کلی میگویم.
یعنی فقط مربیان پایهها را نمیگویم بلکه آکادمیها هم مدنظرم است.
در این مورد ضعف داریم اگرچه مربیان خوب هم داریم اما انگشتشمار هستند.
رصدی صورت نمیگیرد و همه برمیگردد به فدراسیون و هیات فوتبال ما.
مثلا یک کاری دارند انجام میدهند و فکر میکنند مفهومش پاکسازی است، آزمایش اعتیاد از مربیان میگیرند که توهین به مربیان است.
کسی که اعتیاد دارد دو روز قبلش قرصی بخورد یا با آزمایشگاه ساخت و پاخت کند جواب منفی را میبرد به فدراسیون میدهد اما این چه پاکسازی است؟
من مربی میشناسم مشکل اخلاقی دارد و تمام تهران او را میشناسند اما باز هم کار میکند و هیات فوتبال و مسوولان هم میدانند!
بازتر میکنید که بعضی از این مربیان چه مشکلات اخلاقی دارند و هنوز هم کار میکنند؟
یک بچه را میشناختم که رفته شکایت کند اما چون مدرکی نداشته نزدیک بود زندانی هم شود برای همین بقیه بچهها جرات شکایت ندارند!
از مربی به چه علتی شکایت کرده بود؟
آزار جنسی!
وقتی به دادگاه بروید و چیزی برای ارائه ندارید و رسیدگی نشود همین میشود!
این مربی و بعضیهای دیگر هم که تخلف میکنند الان سر کار هستند!
یکی حالا بحث مالی است، میگوییم پولی رد و بدل شد و رفت اما یک بحث آبرو و انسانیت در میان است.
این را چطور میشود از آن بگذریم؟
وقتی ۲۰ تا ۳۰ تا ۱۰۰ تا بازیکن یک چیزی را نقل قول میکنند من در هیات فوتبال موظفم پیگیری کنم.
این بچهها به لحاظ شخصیتی هم آسیب میبینند.
بعد میروند دنبال آزمایش گرفتن خب کاری ندارد که طرف برود آزمایش خودش را درست کند شما باید ریشهای مشکل را حل کنید.
مثلا چرا باید تیم خرید و فروش شود؟
ما مربی داریم که با بازیکنش میرود در قهوهخانه باهم قلیان میکشند!
اصلا اعتیاد و مشروب را ولش کن!
همین یک مورد را بگویید که چرا بازیکن همراه مربی خودش باید قلیان بکشد؟
این فساد در فوتبال نیست؟
به لحاظ شخصیتی به ورزش ما آسیب نمیزند؟
استراتژی یا برنامه مدیریتی در چند سالی که مربی پایهها بودید از جانب مدیران دیدید؟
نه، همه چیز روزمره بوده است!
در تیمهای بزرگ مثلا پرسپولیس و استقلال یکسری اتفاقات خوب رخ میدهد یا برنامهریزی میکنند اما به یکباره میبینید مدیر آکادمی تغییر میکند اما بحث تیمهای خصوصی است که چه کسانی مالک این تیمها میشوند و هدفشان از تیمداری چیست که این بزرگترین مشکل فوتبال ما است.
میآیند از سطح پایینتر تیم تشکیل میدهند و با رفاقت بین بازیکنان لیگ برتری آنها را به سطح پایینتر میبرند و با خرید بعضی از داورها و بعضی از بازیکنان تیم مقابل به سطح اول میرسند و بعد آن تیم را میفروشند و سود میکنند!
این یعنی فاجعه برای فوتبال ما.
هیات فوتبال هم از این انتقال حق میگیرد!
در زمان مدیریت شیرازی انتقال تیمها بیشتر بود اما باید حقیقت را گفت از زمان مدیریت ماجدی مقداری وضعیت بهتر شد.
من با خود ماجدی صحبت کردم که به درستی گفت به تنهایی نمیتواند کاری کند.
یک همتی از وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال لازم است که محکم پای این قضیه ایستادگی کنند.
در 10 سالی که مربی پایهها بودید از طرف فدراسیون فوتبال در این زمینههاپیگیری دیدید؟
نه!
من ندیدم.
اما بیایند قیمت تیمهای لیگ برتری و لیگهای پایینتر را نزدیک کنند یا خرید و فروش را ممنوع کنند و پیشینه مالکانی که خرید و فروش میکنند را بسنجند.