خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 07 اسفند 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

مصاحبه ای که موجب دشمنی محمدرضا پهلوی با استاد علی اکبر دهخدا شد

مهر | دین و اندیشه | سه شنبه، 07 اسفند 1403 - 12:46
علی اکبر دهخدا در آخرین ماه های دولت دکتر مصدق نگران وضعیت ایران بود و با وجود فاصله چندین دهه ای از سیاست، به دفاع از دولت ملی پرداخت و همین امر، دشمنی عجیب محمدرضا پهلوی را با او برانگیخت.
دهخدا،مملكت،اعليحضرت،پهلوي،شاه،مصدق،دولت،ملت،علي،قانون،ايران ...

به گزارش خبرنگار مهر، امروز سالگرد درگذشت یکی از شخصیت‌های جاودانه فرهنگ و ادبیات فارسی، یعنی استاد علی اکبر دهخدا است.
شاید تصور عمده کسانی که از علامه دهخدا تنها نام لغت نامه مشهورش را شنیده اند، این باشد که این ادیب شهیر، تنها در حوزه ادبیات فارسی، مشغول به فعالیت بوده، اما حقیقت آن است که علاوه بر آنکه اقتضای تاریخی دوران حیات و فعالیت وی، می‌طلبید که چهره‌های فرهنگی دستی نیز در اندیشه و سیاست داشته باشند، استاد دهخدا، در این حوزه هم چهره مهمی است.
ایرج افشار پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ایران‌شناس شهیر، کتابی دارد با عنوان نامه‌های سیاسی دهخدا.
او در خصوص محتوای این کتاب می‌گوید: در این دفتر، آن مقدار از نامه‌های علی‌اکبر دهخدا که جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و به دست من افتاده‌است به چاپ می‌رسد.دو نامه بخش اول که یکی خطاب به سید نصرالله تقوی و دیگری خطاب به حاج سیدمحمد صراف است، آن روزی نوشته شده‌است که دهخدا به جبر و عنف و به‌عنوان تبعید به‌مدت یک سال و نیم از طرف محمدعلی‌شاه به خارج از ایران رانده می‌شد.قسمت اعظم و اهمّ این نامه‌ها آن‌هاست که در مجموعه ابوالحسن پیرنیا به جای مانده‌است و اینک نزد دوست دانشمندم دکتر حسین پیرنیا محفوظ است.
دهخدا و معاضدالسلطنه پیرنیا با هم دوست و شریک نشر روزنامه صور اسرافیل در سوئیس، و معاشر سیاسی بودند و در مبارزات علیه محمدعلی‌شاه قاجار همکاری و همفکری داشتند.
استاد علی اکبر دهخدا به راه و روش دولت ملی دکتر محمد مصدق باور داشت.
همین امر باعث شد در جریان کودتای انگلیسی و آمریکایی ۲۸ مرداد و به‌خاطر دوستی با مصدق مورد آزار قرار گرفت.حقوق بازنشستگی استاد دهخدا قطع و از سخنرانی و فعالیت در مجامع عمومی منع شد و هرچند وقت یک بار جهت پاسخ دادن به برخی سوالات به شهربانی احضار می‌شد.
در یکی از این نوبت‌ها، بازجویی‌ها از این ادیب شهیر در دادستانی ارتش تا نیمه‌شب ادامه پیدا کرد، تا این‌که او را در سرما و در خیابان رها می‌کنند.
دهخدا بعد از این واقعه با ابتلاء به سینه‌پهلوی شدید، سرانجام در هفتم اسفندماه سال ۱۳۳۴ زندگی را بدرود می‌گوید.
دهخدا در گفتگوی رادیویی اش ضمن آنکه از دولت ملی حمایت کاملی می‌کند، سعی می‌کند با بیان مواردی، رگ غیرت محمدرضا شاه پهلوی را بجنباند، اما تحولات بعدی نشان داد محمدرضا پهلوی ناتوان‌تر از آن است که بتواند در مقابل خواست ابرقدرت‌های جهانی نظیر ایالات متحده آمریکا و بریتانیا مقاومت کند
راز دشمنی پهلوی دوم با علی اکبر دهخدا
اما مگر استاد علی اکبر دهخدا چه می‌گفت که پهلوی دوم چنین برخوردی با این ادیب استثنایی داشت؟
در آخرین ماه‌های حکومت دکتر محمد مصدق، استاد دهخدا نگران وضعیت مملکت بود.
او چندین دهه شاید پس از آخرین مقالات سیاسی خود در نشریه سروش که در استانبول به چاپ می‌رسید از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفته بود به علت شرایط خاص ایران در فاصله چند روز وارد عرصه سیاست شد و به دفاع از دولت دکتر مصدق پرداخت از جمله گفتگویی با رادیو تهران انجام داد که بسیار مؤثر و اثر گذار بود به دستور دکتر مصدق این گفتگو چند بار از رادیو پخش شد و روزنامه باختر امروز که سید حسین فاطمی وزیر خارجه محمد مصدق بنیانگذار و سردبیر آن بود، در شماره بیست و سوم تیر ماه ۱۳۳۲ حدود یک ماه پیش از کودتای ۲۸ مرداد آن را منتشر کرد.
دهخدا در این گفتگو ضمن آنکه از دولت ملی حمایت کاملی می‌کند و به اهمیت استقلال ایران از دخالت‌های انگلستان و ایالات متحده آمریکا تاکید مؤکد می‌کند، سعی می‌کند در آن زمان، که دولت با اعضای دربار پهلوی خصوصاً اشرف پهلوی خواهر شاه و تاج الملوک مادر شاه، درگیری کاملی داشت، با بیان مواردی، رگ غیرت محمدرضا شاه پهلوی را بجنباند و با اشاره به تلاشی که احمدشاه برای مخالف با خواست انگلستان در مورد نفت داشت، او را به حمایت از دولت ملی دکتر محمد مصدق تشویق کند.
حال آنکه تحولات پس از آن و به خصوص کودتای ننگین ۲۸ مرداد، نشان داد، محمدرضا پهلوی ناتوان‌تر از آن است که بتواند در مقابل خواست ابرقدرت‌های جهانی نظیر ایالات متحده آمریکا و بریتانیا مقاومت کند و ضمناً کینه شخصی او از دولت ملی مصدق و شخص نخست وزیر که آن روزها محبوبیت چشمگیری داشت، باعث شد او چشم بر همه چیز ببندد و عصر جدیدی را در دیکتاتوری خاندان پهلوی آغاز کند.
حتی همین گفتگو دهخدا و اشاره او به اینکه باید شاه لکه ننگ قرارداد نفتی را از دامن خاندان پهلوی بسترند، باعث شد، پهلوی دوم، دستور برخورد با این ادیب شهیر را بدهد.
آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی رادیو با استاد علی اکبر دهخداست:
*استاد محترم تصدیق می‌فرمایید که در این اواخر مخالفین دولت [دکتر محمد مصدق] حملات خود را به مراتب شدیدتر کرده‌اند و کوشش می‌کنند جنگ اعصاب را دامن بزنند این حملات تا چه حد ممکن است مؤثر باشد می‌خواستیم نظر جنابعالی را در این مورد بدانیم آیا حقیقتاً این کارشکنی‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد و منظور نهایی آنها چه است و آیا این مخالفت‌ها و حملات و جنگ اعصاب و کارشکنی‌ها به نفع ملت و مبارزه ضد استعماری او تمام خواهد شد یا به نفع استعمار انگلستان؟
علی اکبر دهخدا: این کارشکنی‌هایی که فعلاً می‌شود منبع و سرچشمه آن به عقیده بنده چند چیز است یکی اغراض شخصی که بشر بدبخت، از اول خلقت تا امروز همیشه بیش و کم دچار آن بوده.
اگر روزی بشر بتواند اغراض سو شخصی خود را کنار بگذارد دنیا بهشت موعود خواهد بود؛ یک قسمت دیگر، یک منبع دیگر کارشکنی‌ها بی شک و شبهه از طرف اجانب است، تحریک آنها است؛ به اتکا آنها است و بعضی جاها با پول آنها است که این کارشکنی‌ها می‌شود.
بلاشک یک دسته دیگر هم هستند و آنهایی هستند که اشتباه کردند.
اشتباه کردند و البته آنها عددشان خیلی قلیل است یا گول خورده اند در بعضی اتفاقات؛ مثلاً فرض بفرمائید فلان قانون نقض شده است یا خواهد شد یا قانون اساسی نقض شده است یا خواهد شد.
آنها را گول زده اند قانون اساسی چنان که مکرر به تمام دوستان خود گفته ام و قوانین مملکتی برای مملکت است.
اگر بنا شود قانون اساسی یا قوانین دیگر در جهت مخالف استقلال مملکت بیفتد؛ همه ملل و همه دول در همه اعصار، مملکت را مقدم شمرده اند و قانون را عوض کرده‌اند نه این که مملکت را فدای قانون کرده‌اند.
دهخدا: قوانین مملکتی برای مملکت است.
اگر بنا شود قانون اساسی یا قوانین دیگر در جهت مخالف استقلال مملکت بیفتد؛ همه ملل و همه دول در همه اعصار، مملکت را مقدم شمرده اند و قانون را عوض کرده‌اند
این که می‌پرسید آیا مخالفت این دسته به نفع است یا نیست البته این را هر شخص بی غرضی فوری می‌تواند جواب بدهد و من هم گمان می‌کنم یکی از آن بی غرض‌ها باشم.
البته برخلاف منافع مملکت است، در هیچ میدان جنگی نمی‌شود تصور کرد یک عده از همراهان انسان وقتی که مقابل دشمن هستند با هم مخالفت آغاز کنند و به نفع خودشان باشد البته به نفع دشمن است و در این جا هم شک نمی‌شود و تعجب در سفسطه‌ها و مغلطه‌هایی است که مخالفین می‌کنند و گمان می‌کنند که این امر در مردم تأثیری دارد.
در صورتی که هیچ وقت ساخته و مصنوعات جای حقیقت را نگرفته و نخواهد گرفت.
حقیقت، همیشه روشن و نمایان است.
حقیقت صفت بارزی است که همه او را می‌بینند و همه او را می‌فهمند و همه آن را می‌دانند.
*به نظر جنابعالی مخالفین [دولت ملی] در بین مردم پایگاه اجتماعی و طرفداری دارند یا ندارند؟
علی اکبر دهخدا: به گمان من ندارند اگر معدودی قلیل در تمام مملکت داشته باشند شاید از هزار نفر تجاوز نکنند و آنها اشخاصی هستند که مستقیماً از این نهضت ضرر دیده اند، چرا؟
برای این که راه جاسوسی مسدود شده است و شاید چند صد نفر از آن راه زندگی می کرده اند خوب این یک دسته هستند که ناراضی هستند یا اشخاصی بودند که چپاول‌ها و غارتها می‌گردند و صاحب خانه‌های متعدد در پایتخت و ولایات می‌شدند و صاحب اتومبیل.
امروز جلو آنها مسدود شده و امروز البته اینها در دلشان خوش بخت نیستند، ولی اینها خیلی محدودند، ولی محدود مرعوب.
برای این که می‌دانند و می‌بینند که اکثریت یعنی اکثریت قریب به اتفاق ملت برخلاف آنها است این است که می‌بینیم هیچ وقت این عده نتوانستند دویست نفر را در جایی جمع بکنند و به طور تظاهر نشان بدهند که ما هم هستیم، چرا؟
برای این که نیستند.
خود آن مخالفین هم می‌دانند که به خطا هستند و به خطا می‌روند و ملت آنها را می‌شناسد.
*عقیده جناب عالی راجع به نامه رئیس جمهور آمریکا چیست و آیا ایران می‌تواند فقط و فقط به اتکای ملت و با نیروی ملت سر پای خود بایستد و استقلال خویش را حفظ بکند یا خیر؟
علی اکبر دهخدا: در این هیچ شکی نیست هر ملتی از ملل دنیا وقتی در صدد استقلال برآید هیچ قوه‌ای در مقابل او ایستادگی نمی‌تواند بکند، در تاریخ شواهد بسیار داریم از جمله دولت فرانسه است در بعد از انقلاب تمام دول اروپا بر خلاف او بر ضد او قیام کردند ولی بالاخره ملت فرانسه فاتح شد.
امروز هم ما در یک چنین کاری هستیم.
مملکت ایران محتاج به هیچ ملتی نیست؛ چرا؟
برای این که اراضی وسیعه دارد و آب فراوان دارد با بستن سدها می‌توانیم هزاران فرسخ اراضی را آباد کنیم و معاش خودمان را از آنجا حاصل کنیم و به علاوه صادر کنیم؛ و در مملکت ما معادن بسیار داریم که خود انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها متوجه آن هستند، و خود آمریکایی‌ها می‌دانند که اگر دست به آن ثروت‌های زیرزمینی بزنیم شاید کمتر از ایالات متحده نباشیم شاید همان اندازه تمول داشته باشیم.
دهخدا: هر ملتی از ملل دنیا وقتی در صدد استقلال برآید هیچ قوه‌ای در مقابل او ایستادگی نمی‌تواند بکند.
مملکت ایران محتاج به هیچ ملتی نیست؛ چرا؟
برای این که اراضی وسیعه دارد و آب فراوان دارد با بستن سدها می‌توانیم هزاران فرسخ اراضی را آباد کنیم و معاش خودمان را از آنجا حاصل کنیم و به علاوه صادر کنیم؛ و در مملکت ما معادن بسیار داریم که خود انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها متوجه آن هستند
از این جهت هیچ نوع هراسی از این که انگلیس و آمریکا با هم دیگر متحداً بخواهند ما را به فقر و بدبختی بیشتری بکشانند در میان نیست.
خاصه امروز که با اقداماتی که این مرد نابغه [دکتر مصدق] کرد و می‌کند و خواهد کرد ان شاءالله تعالی می‌بینیم سدها دارد بسته می‌شود آب‌ها دارد به اراضی می‌نشیند معادن شروع به کار می‌کند.
از امروز ما احتیاج به هیچکس نداریم و دست تکدی به هیچکس دراز نمی‌کنیم و امروز که هنوز آن استفاده از اراضی و معادن خود نکرده ایم، جمع و خرج ما مطابقت کرده است؛ یعنی بودجه ما کسر ندارد و البته هر سالی اضافه خواهیم داشت.
برنامه تزاید اضافه پیدا خواهیم کرد؛ اما اتکای مخالفین به این نامه آیزنهاور توسل به یک حشیشی است.
برای ما چه اهمیت دارد آیزنهاور با انگلیس همراه بشود یا نشود، ما ملتی هستیم ندیم و قدیم.
دارای چند هزار سال سابقه و دارای تمام محاسن اخلاقی هوش عقل و سخاوت و هر چه که لازمه یک ملت، است.
منتهی در قرون اخیر ما از تمدن جدید دور مانده‌ایم و انحرافی پیدا شد ولی امروز ما راه را پیدا کرده‌ایم، صنایع خود را تکمیل خواهیم نمود، زراعت مان را به حد کمال خواهیم رسانید و معادن مان را استخراج خواهیم کرد و محتاج احدی نیستیم فراموش کردم در سوال اولی که از بنده کردید، یک نکته دیگری را بگویم حالا تذکر می‌دهم و آن این است که اعلی حضرت اقدس همایونی یک تربیت قومی و تقوم دموکراسی دارند برای این که تحصیلات خود را در بهترین نمونه دموکراسی، یعنی سوئیس کرده‌اند ولی بدبختانه یک دسته بی وطن در میان مردم چنان وانمود می‌کنند که اتکاشان خدا نکرده به دربار است ولی حقیقت ندارد اعلیحضرت همایون ما دموکرات و طرفدار دموکراسی است و تخلف از قانون اساسی را هیچ وقت نمی‌کنند.
حالا یک مسئله است.
اعلیحضرت حتماً باید به آن توجه فرمایند و آن این است که این بدبختی فعلی ما و این زد و خورد فعلی ما یا انگلیس پایه اش بر روی قرارداد نفت است و این قرارداد نفت در زمان شاه فقید بسته شد، یا عمداً یا سهواً یا لمصلحتاً شد و امروز اعلیحضرت همایونی باید این لکه را از خاندان پهلوی بسترند.
با مقاومت و استقامت صریح و روشن خودشان و هم به این دسته فعلی یعنی دسته مخالفین که به مردم می‌خواهند به غلط بگویند که اعلیحضرت همایونی طرفدار ما است صریحاً اعلیحضرت باید بفرمایند اعلان، بدهند بگویند که ابداً این دسته بستگی به اعلیحضرت ندارند چنان که واقعاً هم همین طور است ولی اینها سو استفاده می‌کنند.
سلطان احمد شاه پسر محمد علی شاه را به لندن دعوت کردند در صورتی که جوان بود و امیدها داشت و در یک مهمانی رسمی که ملکه و شاه و شاید هیئت دیپلماتیک همه حضور داشتند سه روز دائم برای او میهمانی دادند و آن لردی که مهمان دار او بود دائماً گفت که شما بایستی در آن مهمانی تصدیق کنید قرارداد وثوق الدوله را و در تمام این سه روز دائم، گفتند و گرنه تاج و تخت شما در خطر است.
سلطان احمد شاه هر سه روز هر دفعه به آنها گفت که تاج و تخت من با استقلال مملکت قابل تناسب نیست من یک فرد هستم چند روزی در این مملکت سلطنت دارم نمی‌توانم یک ملتی را به اسارت دائمی بدهم برای تاج و تخت خودم.
اعلیحضرت همایونی بایستی البته صدها مرتبه از سلطان احمد شاه بهتر و قوی‌تر در این وقت که محتاج است مملکت به تقویت ایشان، مساعدت بفرمایند و تا حالا هم فرموده اند ولی مخالفین سو استفاده می‌کنند و چون اعلیحضرت غالباً سکوت فرموده اند سو استفاده از سکوت اعلیحضرت می‌کنند، و چنان وانمود می‌کنند که اعلیحضرت خدای نکرده برخلاف نهضت کنونی است.
من در هفتاد و چندمین سال عمر خود هستم قلب من مریض است.
ریه من مریض، است، اعصاب من به کلی بر اثر کثرت کار، که در عرض چهل سال برای لغت نامه کرده‌ام روزی چهارده ساعت حالا از کار افتاده است اولاد هم ندارم آن چه را که من می گویم مبتنی بر هیچ غرضی نمی‌تواند باشد.
من فقط و فقط برای سعادت و ترقی و بزرگی مملکت ایران این پیشنهادها را می‌کنم و از این جهت هیچ نوع نظر شخصی ندارم در عمرم مکرر در مکرر چه در زمان قبل از اعلیحضرت فقید و چه در زمان اعلیحضرت فقید و چه بعد از آن تکلیف سفارت‌ها و وزارت‌ها شده است و من همه را رد کرده‌ام از این جهت گمان نمی‌کنم که ملت ایران در این عرایض من تصور غرضی بکنند و امیدوارم که در پیشگاه خدا و ملت همیشه رو سفید بوده باشم و غیر از آن چه که می بینم و میدانم چیزی برخلاف آن نگفته باشم دوباره تکرار می‌کنم که مملکت ما محتاج به اجنبی نیست، محتاج به کمک نیست اراضی ما وسیع است آب‌های ما فراوان است، معادن ما غنی است هوش و ذکاوت ایرانی از هیچ ملتی کمتر نیست از این جهت برای ما فرق نمی‌کند که آیزنهاور به ما کمک بکند یا نکند.