خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 07 اسفند 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

نشست خبری خانواده‌های آسیب دیده از پ ک ک/پژاک در تسنیم - تسنیم

تسنیم | بین‌الملل | سه شنبه، 07 اسفند 1403 - 16:53
نشست خبری خانواده های آسیب دیده از اقدامات گروه تروریستی پ ک ک/پژاک در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
بچه،اشاره،گروهك،دولت،خانه،روز،فريب،مقر،پسر،عضو،گروه،ايران،ما ...

به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، نشست خبری خانواده‌های آسیب دیده از اقدامات گروه تروریستی پ ک ک/پژاک روز دوشنبه 6 اسفند ماه 1403 در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.
پیش از این نشست خبری، خانواده‌های این قربانیان با حضور در مقابل سفارت خانه‌های خارجی در تهران همچون سفارت سوئد، آلمان و بلژیک، اعتراض خود را به کشورهای اروپایی حامی این گروهک‌ها رسانده و خواستار عدم حمایت این کشورها از گروهک‌های تروریستی شدند.
مشروح این نشست خبری به شرح ذیل است:
حسن شیخ خانلو پدر بزرگ یکی از قربانیانی که با فریب عناصر پ ک ک به مقرهای آنها رفته با اشاره به اینکه نوه او از طریق شبکه اجتماعی همچون اینستاگرام فریب خورده و خانه را به کمک عناصر این گروهک ترک کرده، گفت: اکثر کسانی که به کمک این گروهک‌ها خانه خود را رها کرده‌اند زیر 18 سال سن دارند.
یک روز بعد از ظهر نوه من به همسایه زنگ زد و گفت به پدر و مادرم بگویید که دیگر دنبال من نگردند من پیش پ ک ک رفتم.
من پایگاه آنها را پیدا کردم و به آنجا رفتم.
خیلی پرس و جو کردم، گفتند به اینجا آمده ولی نمی‌توانید او را ببینید، من به دولت ایران خبر دادم.
سه ماه است که خانه ما عزادار است.
این بچه باید زیر پرچم جمهوری اسلامی خدمت کند نه اینکه عضو این گروه‌ها بشود.
امید ما به دولت است تا فرزند ما را به دستمان برساند
وی با بیان اینکه نوه‌اش به همراه دو نفر دیگر خانه خود را ترک کرده بود ولی دو نفر از آنها برگشته‌اند، ادامه داد: به من گفتند بعد از آموزش می‌توانید با او در ارتباط باشید اما من ندیدم که اجازه بدهند با خانواده در ارتباط باشند مگر اینکه فرار کنند.
وقتی بعد از مدتی از بین آنها بیاید او دیگر بچه من نیست، او از تربیت من بیرون آمده است.
دو نفری که همراه فرزند من بودند برگشتند، به ما گفتند که ما گریه کردیم و گفتیم می‌خواهیم برگردیم که ما را کتک زدند و بعد بیرونمان کردند.
در این سه ماه ما هیچ خبری از او نداریم فقط به ما گفتند که او بین ما است.
یک بار به ما می‌گویند سوریه است یک بار می‌گویند عراق است.
وی گفت: من در ارومیه و تهران به دستگاه‌های مختلف رجوع کردم و پیگیرم.
امید من اینجاست.
دست دولت باز است من که نمی‌توانم به خارج بروم، اروپا که ما را تحویل نمی‌گیرد.
امید ما به دولت خودمان است تا بچه ما را به دستمان برساند.
این موضوع برای خارجی‌ها مهم نیست ‌می‌گویند یکی از اینها کم می‌شود، غنیمت می‌دانند.
این گروه‌ها حتی جسد بچه‌ها را هم به خانواده‌هایشان نمی‌دهند.
داعش هم بچه 13 ساله را برای جنگ نمی‌برد
منصور یگانه تابع شهرستان خوی یکی دیگر از قربانیانی که فرزندش توسط گروهک تروریستی پژاک فریب خورده بود، گفت: 22 روز پیش وقتی دیدیم که فرزندم در خانه نیست ولی گوشی خود را جا گذاشته است به دنبالش گشتیم بعد که ناامید شدیم با سپاه هماهنگ شدیم.
آنها گوشی پسرم را باز کردند و گفتند که دو شماره از عراق با پسرم تماس گرفته است.
شماره برای کشور کلمبیا از آمریکای جنوبی بود.
من با پرس و جو، پایگاه آنها را پیدا کردم اما سپاه گفت که امنیت آنجا خوب نیست.
اعضای سپاه گفتند که از طریق تلگرام پسر شما را فریب داده اند.
پسر من فقط 13 سالش بود.پسرم به من گفت می‌خواهم در ترکیه کار کنم، من رفتم برایش پاسپورت گرفتم و گفتم برو ترکیه کار کن اما متاسفانه ما را ول کرد و رفت.
وی با تاکید بر اینکه حقوق بشر غربی علیه نظام جمهوری اسلامی است، گفت: کسانی که حقوق بشر را رعایت می‌کنند اینها را در مملکت خود جای نمی‌دادند.
کارهایی که این گروهک‌ها انجام می‌دهند از داعش هم بدتر است.
داعش بچه 13 ساله را برای جنگ نمی‌برد.
من نمی‌توانستم بچه خودم را صبح‌ها به کارگاه ببرم، خود او ساعت 11 بلند می‌شد و می‌آمد.
یگانه با اشاره به اینکه در ماکو کسی جرات ندارد که عکس پسر من را بگذارد و بگوید که چرا عضو این گروه شده است، چون فکر می‌کند برایش دردسر ایجاد می‌شود، گفت: شاید برای ما هم که اینجا آمدیم دردسر ایجاد شود.
قاسم شیخ خانلو از شهرستان ماکو یکی دیگر از پدرانی که فرزندش توسط این گروهک‌ها اغفال شده و مدتی است که از خانه رفته با اشاره به اینکه پسرش 4 ماه است که رفته و از طریق واتساپ با این گروهک‌ها ارتباط گرفته است، گفت: من مقر این گروهک‌ها را پیدا کردم و به آنجا رفتم اما اوایل انکار می‌کردند که پسرم آنجا است.
بعد از مدتی عکسش را نشان دادند و گفتند که او را به عراق فرستادیم.
من با همسرم به عراق رفتیم اما آنجا هم به نتیجه نرسیدم.
به من گفتند که او بچه پارتی(گروه پ ک ک) است و بروید و افتخار کنید.
پارتی اصطلاحی است که آنها دارند.
به آنها گفتم که فرزند من 13 سالش است حتی خدا هم بر گردنش تکلیف نگذاشته شما چطور بر گردن او تکلیف می‌گذارید.
من خیلی به مقر آنها رفتم اما نتیجه نگرفتم.
وی با اشاره به اینکه در منطقه محل سکونت آنها شرایط مناسبی برای فعالیت این گروه‌ها ایجاد شده است، گفت: من دو پسر و یک دختر دیگر دارم که همراه همسرم، در حال نابودی هستند.
خانومم آنقدر ناخن‌هایش را خورده که به استخوان رسیده است.
این پسر کوچکم بود.
شاید شما اطلاع ندارید اما در منطقه ماکو روزی 10 نفر می‌روند و سه نفر برمی‌گردند.
موقعیت برای آنها جور شده است.
شاید پدر به فرزندش چیزی بگوید و او ناراحت بشود و برود.
من دیدم که خانم با همسرش مشکل داشته و دست دو بچه خود را گرفته و به جمع این گروهک‌ها رفته است.
خانواده‌ها راضی نیستند که فرزندانشان عضو گروهک‌ها بشوند
شیخ خانلو با اشاره به روش این گروهک‌ها برای اغفال فرزندانشان گفت: بچه‌ها غرور دارند و جوگیر می‌شوند.
من نشنیدم که کسی بالای 25 سال عضو این گروهک‌ها بشود.
اکثر آنها سن و سال بسیار پایینی دارند.
سن و سالی همچون 13 و 14 ساله.
به من گفتند اگر بچه 7 سالش هم باشد ما قبولش می‌کنیم.
می‌گفتند ما به اروپا می‌فرستیم تا دکتر و مهندس شوند ولی ما ندیدیم از این کارها بکنند.
ما رفتیم و کفش‌هایشان را هم بوسیدیم اما باز ما را بی خبر گذاشتند.
امید ما بعد از خدا به نظام جمهوری اسلامی است.
فرزند من باید دوشادوش نظام باشد.
وقتی این اتفاق می‌افتد بچه من در مقابل نظام قرار می‌گیرد در صورتی که در این خاک بزرگ شده است.
وی با بیان اینکه کاش یک اتفاقی برای بچه من می‌افتاد آن وقت ما 7 روز مراسم می‌گرفتیم و تمام می‌شد، گفت: اکنون ما هر روز عزادار هستیم.
یک روز خانومم من را دلداری می‌دهد و روز دیگر من او را.
در منطقه یک ذهنیتی وجود دارد که کسانی که این کار را می‌کنند یک قهرمان هستند، هم سن و سال‌ها این ذهنیت را می‌سازند.
یعنی اگر فضای مجازی هم نباشد این ذهنیت به آنها کمک می‌کند.
این مشکل در منطقه ما وجود دارد.
امیدوارم دولت جلوی این اتفاق را بگیرد و بچه ما را برگرداند.
مسئولیت این بچه دیگر دست من نیست بلکه دست دولت است چون من دیگر زورم نمی‌رسد.
حتی یک بار ما از آنها کتک هم خوردیم.
من کسانی را می‌شناسم حتی توان تهران آمدن ندارند و در حال کارگری هستند که بچه‌هایشان به سمت این گروهک‌ها رفتند.
من در این چند وقت حدود 70/80 نفر را می‌شناسم که گرفتار این موضوع شدند که اکثراً هم زیر 18 سال هستند.
کسی را می‌شناسم که چندین پسرش عضو این گروهک‌ها شده‌ است.
هیچ بچه ای از پ ک ک برنگشته که توسط دولت ایران اذیت شود
شیخ خانلو با اشاره به اینکه ما تا به حال هیچ ارتباطی با فرزندمان نگرفتیم، گفت: اعضای این گروهک احتمال را می‌دهند که اگر بچه‌ها با خانواده‌ها ارتباط بگیرند احتمال دارد که پشیمان شوند و فرار کنند.
البته شاید بچه‌هایی باشند که فکر کنند اگر برگردند زندانی می‌شوند و به خاطر این موضوع بر نمی‌گردند یا شاید فکر می‌کنند الان زمستان است و برگشتن بسیار سخت است.
اعضای این گروهک به ما گفتند اگر بچه‌ها پشیمان شوند اجازه می‌دهیم برگردند اما دروغ می گویند.
در این اواخر ما گفتیم که دیگر ملاقات حضوری نمی‌خواهیم یک تماس در فضای مجازی با مادرش بگیرد اما باز اجازه ندادند.
من با کسانی که بازگشتند صحبت کردم گفتند هنگامی که بازگشتیم از ما پرس و جو کردند اما کاری به ما نداشتند.
تا به حال ندیدم کسی برگردد و دولت اذیتش کند.
وی با اشاره به اینکه کسی در طایفه بزرگ ما تایید نمی‌کند که این بچه به سمت گروهک‌ها رفته است، گفت: خانواده‌ها به ما دلداری می‌دهند.
کسی برگشته بود و خانواده‌اش برایش 20 گوسفند قربانی کردند.
افراد در من منطقه راضی نیستند که بچه‌هایشان بروند.
پ ک ک برای ترکیه است، از آنجا هر چقدر می‌خواهند عضو بگیرند چرا به ایران می آیند.
تنها چاره ما این است که از طرف دولت برای ما کاری انجام شود.
پسر بزرگترم می‌گفت بگذارید من جای برادر کوچکترم بروم حتی این را هم به آنها گفتیم.
جوانان از طریق فضای مجازی با این گروهک‌ها ارتباط می‌گیرند
مژده غلامی از شهرستان پاوه یکی از قربانیان گروهک پژاک که حدود یک سال و نیم در مقر این گروهک حضور داشته و بعد، از آنها جدا شده با اشاره به روند عضویت در این گروه گفت: به دلیل طلاق از همسر اولم و اینکه اجازه دیدن دخترم را نمی‌داد، بسیار تحت فشار بودم.
در یکی از گروه‌های تلگرامی با اعضای این گروهک آشنا شدم و بعد از معرفی کوتاه توسط آنها قبول کردم خانه را ترک کنم و به عضویت آنها در بیایم.
آنها در گروه تلگرامی از طریق همدردی به من نزدیک شدند.
گفتند اگر در خانواده نگاه خوبی به شما ندارند در کنار ما به تمام آرزوهایتان می‌رسید.
من هم گفتم که می‌روم و تیراندازی یاد می‌گیرم تا بتوانم شوهر سابقم را بکشم.
وی با اشاره به فرار از خانه با وجود مخالفت برادر و مادرش ادامه داد: در را به روی برادر و مادرم قفل کردم و از خانه فرار کردم تا با کسی که قرار گذاشته بودم به سمت مقر گروهک بروم.
بعد از چند بار تغییر محل در اطراف شهرها و تغییر رابط در جاهای مختلف، ما را به مقر گروهک در عراق بردند.
در یک مقر که فکر کنم نزدیک سلیمانیه بود کار آموزش ما شروع شد.
همه دخترهایی که در آنجا حضور داشتند همه زیر 18 سال بودند.
من تصور می‌کردم که ما به یک هتل 5 ستاره می‌رویم در حالی که همه در زیر زمین بودیم و بوی نم ما را خفه می‌کرد.
من فکر می‌کردم اگر برگردم مرا می‌کشند و تمام پل‌های پشت سرم را خراب کردم.
چند روز گذشت بیل و کلنگ آوردند و گفتند می‌خواهیم مدرسه بسازیم.
در آنجا اسم مستعار انتخاب می‌کردند.
وی با اشاره به اینکه بعد از ساختن مدرسه و محل خواب، روی آنها بذر می‌ریختند که سبز بشود تا پهپادها توانایی شناسایی نداشته باشند، گفت: در مدرسه کتاب‌های اوجالان را به ما درس می‌دادند.
ما در آنجا از لحاظ روحی و جسمی خسته بودیم.
سه ماه آموزش نظامی در آنجا دیدم.
برای شرکت در عملیات در بین آنها باید سابقه بیشتر از یک سال داشته باشید.
آنها ورق‌هایی پخش می‌کردند تا انتخاب کنیم که چه کارهایی می‌خواهیم انجام دهیم.
غلامی با اشاره به نحوه جدایی از این گروهک تروریستی گفت: از طریق اقوام مادرم در حلبچه، مکان حضور من را فهمیدند.
مادرم به مقر آمد و توانست من را از آنجا ببرد.
به مادرم گفتند که اگر دخترت را به ایران ببری آنها دخترت را اعدام می‌کنند.
عمویم تلفنی به من گفت که تو خودت تسلیم می‌شوی و در ایران با تو کاری ندارند.
چند روز بازجویی شدم بعد آزاد شدم.
من برای کمک به کسانی که در مسیر اشتباه هستند کارهای زیادی کردم و با بسیاری از فریب خوردگان صحبت کردم تا آنها را منصرف کنم.
وی با اشاره به تجربیات خود گفت: به یکی از دخترانی که فریب خورده بود گفتم که آغوش خانواده خودت بسیار بهتر از آنجاست.
آنها حتی غذای خوبی هم نمی‌دادند.
در آنجا حتی حمام خوبی هم وجود نداشت که ما دوش بگیریم.
ما در آنجا مدت‌ها کفش‌های خود را در نمی‌آوردیم و وقتی بعد از مدتی پای خود را از کفش خارج می‌کردیم پر از تاول و زخم بود.
من خاطرات خود را در قالب مقاله نوشتم تا بتوانم کمکی به کسانی که فریب خورده‌اند بکنم.
به فریب خوردگان می‌گویم که تصوری که از آنها دارید اشتباه است.
جوانان از طریق فضای مجازی به این گروهک‌ها متصل می‌شوند که دولت ایران به این موضوع توجه کند.
انتهای پیام/