خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

شنبه، 25 اسفند 1403
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

سام کلانتری، کارگردان مستند «رخ» در گفت‌وگو با اعتماد مطرح کرد: سورئال، بازیگوش و شوخ طبع مثل آقای صادقی

اعتماد | همه | شنبه، 25 اسفند 1403 - 14:41
مستند «رخ» به كارگردانی سام كلانتری و نويسندگی و تهيه‌كنندگی مشترك آرش صادقی و سام كلانتری به تازگی در پلتفرم «هاشور» اكران شده است. ‌فيلمی كه روايتی جذاب و دوست‌داشتنی از زندگی و روياهای هنرمند معاصر ايران «علی‌اكبر صادقی» ارائه می‌دهد و در ضمن فرم و ساختار خلاقانه و جديدی هم دارد.
فيلم،صادقي،آرش،رخ،ساخت،مستند،كارگرداني،فرم،سينما،زندگي،سينما ...

مستند «رخ» به کارگردانی سام کلانتری و نویسندگی و تهیه‌کنندگی مشترک آرش صادقی و سام کلانتری به تازگی در پلتفرم «هاشور» اکران شده است.
‌فیلمی که روایتی جذاب و دوست‌داشتنی از زندگی و رویاهای هنرمند معاصر ایران «علی‌اکبر صادقی» ارائه می‌دهد و در ضمن فرم و ساختار خلاقانه و جدیدی هم دارد.
کد خبر: 704374 | ۱۴۰۳/۱۲/۲۵ ۱۴:۳۷:۴۸
تینا جلالی- مستند «رخ» به کارگردانی سام کلانتری و نویسندگی و تهیه‌کنندگی مشترک آرش صادقی و سام کلانتری به تازگی در پلتفرم «هاشور» اکران شده است.
‌فیلمی که روایتی جذاب و دوست‌داشتنی از زندگی و رویاهای هنرمند معاصر ایران «علی‌اکبر صادقی» ارائه می‌دهد و در ضمن فرم و ساختار خلاقانه و جدیدی هم دارد.
کارگردان در این فیلم تلاش کرده ابعاد پنهان و گفته نشده یک نقاش مطرح و شناخته شده‌ای در جایگاه آقای صادقی را به تصویر بکشد.
می‌توان گفت مستند «رخ» مثل خود علی‌اکبر صادقی سورئال و شوخ‌طبع است و گیرایی خاصی دارد.
این فیلم تاکنون در محافل سینمایی و جشنواره‌های مختلفی مورد تحسین و تشویق قرار گرفته و موفق شده جوایزی نظیر جایزه بهترین فیلم و کارگردانی از جشنواره جهانی مسکو ۲۰۲۴، جایزه بهترین کارگردانی و فیلمبرداری از هجدهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت ۲۰۲۴ و جایزه بهترین صدابرداری و صداگذاری از سیزدهمین دوره جشن مستقل سینمای مستند ایران راکسب کند.
گفت‌وگوی ما با سام کلانتری، کارگردان این مستند و یادداشت آرش صادقی (پسر علی‌اکبر صادقی) پیش روی شماست.
بحث را از علاقه و دوستی شما با خانواده آقای صادقی شروع کنیم، بفرمایید که آیا رفاقت باعث شد که شما این مستند را بسازید یا بر اساس رسالتی که به عنوان فیلمساز احساس کردید ؟
یا بنیاد آقای صادقی پیشنهاد ساخت این مستند را به شما داد یا پیشنهاد از جانب پسر آقای صادقی بود؟
اساسا چطور شد که این فیلم را ساختید؟
این موضوع بر‌می‌گردد به سال‌های دور، این اتفاق، تلفیقی از آن چیزی است که شما اشاره کردید.
به این معنی که خانواده من و خانواده آقای صادقی از سال‌های دور با هم دوست هستند، از همین رو من و آرش صادقی، دوستی طولانی مدت و قدیمی داریم.
سال‌های سال بود که من و آرش قصد ساخت این فیلم را داشتیم و آرش بارها این پیشنهاد را به من داده بود ولی به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاد، به دلیل درگیری من یا درگیری آرش یا تداخل پروژه‌ها، تا اینکه در نهایت سه، چهار سال پیش ما بعد از فیلم «جایی برای فرشته‌ها نیست» پروژه را شروع کردیم.
فکرهای مختلفی وجود داشت اما در نهایت تصمیم گرفتیم شروع کنیم و با هم طرح اولیه و سیناپس طراحی کارمان را ریختیم.
متن این کار و طراحی سناریوی« رخ» کار مشترک من و آرش است و دو نفری با هم نوشتیم.
آرش پیشنهاد کارگردانی را به من داد و ما رسما با سرمایه‌گذاری بنیاد صادقی ساخت و تولید فیلم «رخ» را آغاز کردیم .
بپردازیم به روایت فیلم«‌رخ»، برای ساخت این مستند، آیا کارگردانی کاملا با شما بود یا اینکه با همراهی و مشاوره آرش صادقی این فیلم ساخته شد؟
از اول تکلیف روشن بود و وظیفه کارگردانی کار کامل به عهده من بود.
از آنجایی که به قدر کافی و جدی روی متن کار کرده بودیم و اشراف به فیلمنامه داشتیم اصلا جای بحثی نبود، وقتی مراحل ساخت آغاز شد، آرش جایگاه تهیه‌کنندگی در کار داشت و من کارگردانی.بعد از این همه سال کار مشترک در زمینه‌های مختلف، من و آرش به درک مشترکی رسیده بودیم و هرکدام متمرکز بر حوزه فعالیت حرفه‌ای خودمان بودیم .
آنچه فیلم مستند «‌رخ»را متمایز می‌کند، ساختار آن است، دراین فیلم برای آقای صادقی رزومه جمع نکردید، ساختار فیلم «رخ» متفاوت و دوست داشتنی است، طوری‌که مخاطب عام را هم جذب می‌کند، درباره انتخاب این نوع فرم کمی برای ما صحبت کنید .
با توجه به اینکه شما اغلب کارهای مرا دیده‌اید، فکر می‌کنم راحت‌تر بتوانید نظر دهید.
به نظر شما رخ در کجای کارنامه کاری من قرار دارد؟
به نظر من فیلم « رخ» در ساختار متفاوت، نو و جذاب است، اما آنچه در همه کارهایی که از شما دیدم اهمیت دارد، «فرم » است.
دقیقا ، ممنوم از این دقت .
همیشه وقتی می‌خواهم فیلم بسازم، قبل از ساخت وشروع به کار، در ابتدا باید ببینیم آن اتفاق یا ایده و محتوای انتخابی، چه فرمی را به من پیشنهاد می‌دهد.
من پیش‌تر فیلم مقاله و پرتره کلاسیک درباره صادق هدایت (ازخانه شماره 37) کار کردم، اما همیشه علاقه‌مندم و برایم جذاب است و این پرسش را با خودم مطرح می‌کنم که آیا برای این محتوا می‌توانم فرم و روایت دیگری را انتخاب کنم ؟
که خودم را به چالش و سختی بکشم؟
که آن مدل روایت و آن شکل از قصه‌گویی که در فیلم مقاله صادق هدایت داشتم کار تجربه شده‌ای بود و پیچیده نبود یا حداقل برای من پیچیده نبود و آن تعداد مخاطب عامی که مدنظر ما بود را درگیر نمی‌کرد.
ساختن فیلم در ژانر پرتره پیچیدگی‌های خاص خود را دارد .
من و محسن شهرناز‌دار در فیلم « از خانه شماره 37» به نظرمان آن فرم درست بود.
اما فیلم «رخ » که آن هم شکلی از فیلم پرتره است به نظرم این فرم را نمی‌طلبید .
شاید هم تجربه من بیشتر شده بود یا شاید ظرفیت‌هایی که کاراکتر فیلم در اختیار من قرار می‌داد، بیشتر بود .
نکته این بود که اگر کسی آقای صادقی را می‌خواست به صورت معمول بشناسد ویکی‌پدیا و بسیاری از کتاب‌ها و مقالات موجود بود و ما هدفمان این نبود.
نظرم این است که ما باید روایت‌هایمان سینمایی باشد، یعنی علاقه‌مند به چنین روایتی باشیم، البته قائل به این نیستم که مطمئنانه بگویم سینما یا فرم را خیلی خوب می‌شناسم، اما حداقلش این است که دوست دارم کاری انجام دهم که تجربه سینمایی و بصری به نظر برسد و مشخص باشد که برای مدیوم سینما ساخته شده است.
یعنی از ابتدا چنین ساختاری در نظر داشتید؟
بله، از اول که با آرش صحبت می‌کردیم، نظرمان این بود که رخ را با ساختاری بسازیم که قابلیت نمایش بر پرده سینما را داشته باشد و احساس شود که برای پرده سینما ساخته شده است، یعنی کاری که می‌سازیم‌در ‌معنای‌عام «سینما»‌ باشد، زیبایی‌شناسی، قاب‌بندی‌ها و نوع نگاه ما هم معطوف به این روایت بود .
به انضمام اینکه جوری به شخصیت سورئال و بازیگوش و شوخ طبع آقای صادقی نزدیک شویم که با ایده مرکزی فیلم همخوان باشد.
به نظرم شکلی که در روایت و کارگردانی و تهیه این فیلم انتخاب شده چنین نگاهی را دارد.
یعنی به آنچه در ذهن داشتم و با آرش روی کاغد می‌نوشتیم، رسیدیم.
آقای صادقی شخصیت برجسته‌ای هستند و در ضمن منحصر به فرد، برای رسیدن به فضای دوست‌داشتنی و در عین حال دقیق، ساخت فیلم درباره زندگی ایشان قطعا سختی‌های خاص خودش را دارد، اما می‌خواهم بدانم خودشان در طول کار چقدر با شما همراهی داشت و چالش شما در این فیلم چه بود؟
دروغ نمی‌توانم بگویم، واقعا هیچ چالشی در این زمینه نداشتیم.
این را به دو دلیل می‌گویم؛ اول به واسطه اینکه سال‌ها در این خانه رفت و آمد داشتم، در اتاق‌‌ها، در حیاط، راه‌پله‌ها، راهرو با آرش بازی کردیم، مهمانی رفتیم، زوایای این خانه را می‌شناختم، با آدم‌هایش از قبل آشنا بودم، حین ساخت فیلم انگار منزل یکی از اقوام می‌رفتم و می‌آمدم.
نکته دوم حضور آرش دراین پروژه بود که او خوب پدرش را می‌شناخت و خط قرمزهایی که من و آرش قبل ساخت فیلم با هم چک کرده بودیم باعث می‌شد مسیر اشتباه نرویم، کافی است آدمی را بشناسید و بدانید به چه اتفاقاتی علاقه ندارد یا چه کارهایی را انجام نمی‌دهد و ما به عنوان سازندگان در مسیرهایی نباید حرکت کنیم .
اینها نکاتی بود که در طراحی سناریو و طرح رعایت کردیم.
چون ما آقای صادقی را می‌شناختیم، طراحی سناریوی ما به گونه‌ای بود که آقای صادقی با ما با چالش مواجه نشود، ازآنجایی که زوایای پنهان خصوصیات آقای صادقی را می‌شناختیم وارد حریمی که او تمایل نداشت، نشدیم.
به همین دلایل واقعا اتفاق غیر‌منتظره‌ای نیفتاد.
جناب کلانتری به رغم اینکه فیلم «رخ » فیلم کاملی است، اما نظر بعضی از منتقدان را که مرور می‌کردم عده‌ای از آنها معتقد بودند که شما در روایت فیلمتان بیشتر در بخش خانوادگی تمرکز داشتید و به وجوه هنری او نپرداختید.
فیلم ما درباره رویاها و زندگی یک نقاش معاصر ایرانی است، نظری که منتقدان دارند فیلم دیگری می‌تواند ‌باشد، هنوز هم می‌توان درباره این وجوه که منتقدان می‌گویند فیلم ساخته شود.
یا کسانی که به آقای صادقی علاقه‌مند هستند، می‌توانند به وب‌سایت آقای صادقی رجوع کنند و آن چیزهایی که می‌خواهند از او بدانند در سایت جست‌وجو کنند، چنین فیلمی به نظرم همان‌طور که گفتم بیشتر اطلاعات ویکی‌پدیایی می‌شد.
شاید ساخت چنین فیلمی هم از « علی‌اکبر صادقی» مورد نیاز باشد ولی من دنبال فیلم دیگری بودم.
به نظر می‌رسد شما دنبال ابعاد ناشناخته آقای صادقی بودید، چون بخش هنری او را همه می‌شناسند یعنی به دنبال نشان دادن ابعادی بودید که مردم نمی‌دانند.
اگر نگاهی به سناریوی ما داشته باشید به همین نکته می‌رسید، ما از همان ابتدا می‌خواستیم ببینیم آیا می‌توانیم ابعاد پنهان یک نقاش یا فردی در جایگاه آقای صادقی را به تصویر بکشیم یا نه ؟
این «یا نه » بسیار مهم است، چون یک مسیر است، اساسا فیلمسازی در این شکل یک مسیر است، شما یا به نتیجه می‌رسید یا نمی‌رسید.
من فکر می‌کنم مسیری که ما طی کردیم برداشت آزادی از مسیر کشف زوایای یک ذهن خلاق بود که احتمال خطا هم درآن وجود دارد.
از آنجایی که وجه بارز فیلم «رخ»ساختارآن است بیایید بیشتر راجع به این قسمت صحبت کنیم، فیلم مثل نقاشی‌های آقای صادقی انتزاعی به نظر می‌رسد، موافقید؟
صددر‌صد موافقم، هدف این بود که فیلمی ساخته شود که منبعث از کاراکتر خود آقای صادقی باشد.
بعضی از کاراکترها و بعضی از قصه‌ها این اجازه را به کارگردان می‌دهند که چنین دستخط و هم چنین مسیری را انتخاب کنید.شخصیت آقای صادقی به من و آرش این اجازه را داد که چنین طراحی راجع به او داشته باشیم.
بعضی از کاراکترها این اجازه را به کارگردان نمی‌دهند، یعنی کاراکتری نباشد که چنین بازیگوشی و تخیل را راجع به آن استفاده کرد.
به نظر می‌رسد به خلاقیت کارگردان هم مربوط می‌شود.
می‌خواهم بگویم اساس کار وقتی مهیا باشد شما تازه در نقطه صفر قرار دارید از اینجا به بعد خودتان باید توانمند و کنجکاو و خلاق باشید.
وقتی هم‌چنین ظرفیتی در اختیار شما قرار گرفته از این ظرفیت استفاده کنید، ممکن است بعضی نتوانند از این ظرفیت استفاده کنند یا بعضی سوژه‌ها اجازه ورود نمی‌دهند.
خوشبختانه این ظرفیت برای ما موجود بود و تیم ما به همراه هم این فیلم را شکل داد.بله خودم هم معتقدم کار متفاوتی شده، اما دلایل موفقیت به تیم بر‌می‌گردد.
حضور پسر آقای صادقی در نوشتن سناریو، کارگردانی من به واسطه اینکه آقای صادقی را سال‌ها می‌شناسم، فیلمبرداری ویژه رضا تیموری که سال‌هاست همدیگر را می‌شناسیم یا حضور مستانه مهاجر به دلیل اینکه خانم مهاجر هم سال‌هاست آقای صادقی را می‌شناسد.
همه سرشناس و حرفه‌ای.
کاری به خوب و بد بودن تیم ندارم، اینکه تیم هم همدیگر را می‌شناسند و با هم سال‌ها کار کردند و هم آقای صادقی را می‌شناسند.
یعنی ما همه امکانات خوب برای ساخت را در اختیار داشتیم، فقط باید می‌دیدیم می‌توانیم یا نه؟
که همین نکته اضطراب برایم ایجاد می‌کرد که آیا می‌توانم یا نه که به نظرم شد.
در این فیلم آنچه اهمیت داشت، نشان دادن رنج هنرمند در مسیر زندگی یا خلق اثر هنری است.
به عبارتی رنج هنرمند بودن درلایه‌های فیلم حس می‌شد.
ترجیح می‌دهم اجازه بدهم افراد برداشت خودشان را داشته باشند و به بینند‌گان فیلم و انسان‌های علاقه‌مند جهت ندهم، ممکن است نگاه شما درست باشد یا درست نباشد.
من وقتی فیلمی می‌سازم از تاثیرات فرامتنی جدا می‌شوم.
واقعا می‌گویم نمی‌دانم.
در بخشی از فیلم رخ، شاهد بعد روانشناسی و تحلیل شخصیت آقای صادقی هستیم که از نکات قابل تامل فیلم «رخ »است.
در این باره هم کمی برایمان صحبت می‌کنید.
این از ابتدا در طرحمان بود، اینکه خودمان را کنار بکشیم، روانکاو وارد قصه شود، با روانکاوها که از قبل صحبت می‌کردیم از قبل می‌دانستیم فرآیند گپ و گفت و روانکاوی جلوی دوربین می‌تواند علمی نباشد، اما شروع‌کننده باشد برای کشف یک آدم و مسیر را به ما نشان دهد .بالطبع فرآیند روانکاوی جلوی دوربین و به تصویر کشیدن اتاق درمان به این شکل کار علمی دقیقی نیست و ما آگاه به این امر بودیم و از ابتدا هم به فرآیند تحول در کاراکتر در اتاق درمان فکر نمی‌کردیم.
برایم این سوال بود که وقتی شما فیلم را برای پرده سینما ساختید، نگاه سینمایی در آن جاری است چرا فیلم را در سینماها اکران نکردید.
آقای صادقی شخصیت برجسته‌ای هستند، آیا سینمادارها همکاری نمی‌کنند؟
ما به شکلی از اکران همین الان هم فکر می‌کنیم، پخش ما علاوه بر اکران در اختیار پلتفرم «هاشور » است .
در ضمن ما اکران سینمایی هدفمند را هم به صورت مستقل در نظر داریم.
یعنی تا به حال داشتیم و از این به بعد هم خواهیم داشت.
کمی از بازخورد مخاطبان برای ما بگویید، نظر آنهایی که فیلم را دیدند، چه بود؟
آنچه با مدیران پلتفرم «هاشور » صحبت می‌کردیم، مخاطبان رضایت نسبی دارند.
چنین فیلم‌هایی در طول زمان در بین مخاطبان دیده می‌شوند و روند صعودی دیده شدن فیلم «رخ» به گفته دوستان پلتفرم هاشور کاملا مشهود است.
بازهم سراغ چنین سوژه‌هایی می‌روید؟
خیر، خیلی سخت است.
چرا؟
به صورت کلی پرتره ساختن کار به‌شدت دشواری است.
ضمن اینکه سینما و فیلمسازی برای من شغل نیست، برای من عشق، زندگی و یک جور تراپی است، نمی‌گویم حتما همه کارهایم خوب است، تمام تلاشم این است که خودم را تکرار نکنم، یعنی کارهای قدیم را تکرار نکنم.
تجربه جدید ؟
بله، چون فیلمسازی زندگی من است در نتیجه نمی‌توانم مثل کار به آن نگاه کنم، درست است که کار دیگری بلد نیستم که تازه مطمئن نیستم همین را هم خوب و درست بلد باشم، اما چون به واسطه آن آرامش می‌گیرم اگر تکرارش کنم آرامش از من گرفته می‌شود، نمی‌خواهم از خودم آرامشم را بگیرم در نتیجه کار تکراری نمی‌کنم.
تا اطلاع ثانوی که هدفم این است .
انگار فیلم سینمایی می‌خواهید بسازید.
بله، در نظر دارم.
اما همان‌طور که گفتم فیلمسازی زندگی من است.
حالا می‌تواند مستند باشد، می‌تواند سینمایی باشد .
امروز در جهان معاصر به نظر من این مفاهیم دیگر به این شکل وجود ندارد .
شما یا فیلمساز هستید یا نیستید!
شکل و نوعش (ژانر و گونه) دیگر مهم نیست!