آمریکا چرا به یمن حمله کرد؟
روزنامه اعتماد نوشت: سیاست «سندروم دم سگ» زمانی اتخاذ میشود که بحران داخلی چنان بزرگ میشود که رهبران راهی جز خلق بحرانی جدید، بزرگتر و خارجیتر برای نجات خود نمیبینند.

کد خبر: 704637 | ۱۴۰۳/۱۲/۲۷ ۰۹:۱۵:۰۰
علی آهنگر در یادداشتی با عنوان «حمله به یمن سیاست انحراف افکار عمومی؟» در روزنامه اعتماد نوشت: در سیاست و ژئوپلیتیک پدیدهای به نام «سندروم دم سگ» وجود دارد.
این اصطلاح از فیلمی سینمایی به همین نام گرفته شد.
فیلمی کمدی ، سیاسی و سیاه و سفید که در دسامبر ۱۹۹۷ در امریکا به نمایش گذاشته شد.
فیلم درباره یک پزشک متخصص و یک تهیهکننده هالیوودی است که جنگی را در آلبانی راهاندازی میکنند تا توجه رایدهندگان را از یک رسوایی جنسی ریاست جمهوری منحرف کنند.
از قضا فیلم درست چند هفته پیش از آشکار شدن رسوایی جنسی بیل کلینتون با مونیکا لوینسکی اکران میشود.
بیل کلینتون در ۲۰ آگوست ۱۹۹۸، یعنی هفت ماه پس از علنی شدن رسوایی مونیکا، فرمان حمله هوایی به اهدافی در سودان و افغانستان را صادر کرد.
در این حمله که «عملیات دست راست» نام داشت، کارخانه الشفا در سودان با این ادعا که یک مرکز تولید سلاح شیمیایی است و نیز یک اردوگاه القاعده در افغانستان با سر و صدای زیاد بمباران شد.
حمله دقیقا سه روز پس از آن انجام شد که کلینتون در یک سخنرانی تلویزیونی به داشتن رابطه با مونیکا لوینسکی اعتراف کرده بود.
این همزمانی باعث شد بسیاری از تحلیلگران، این حمله را تلاشی برای «انحراف افکار عمومی از بحران داخلی کلینتون» بدانند.
از آنجا که همزمان با پخش آن فیلم سینمایی هم بود، این سیاست به سیاست «سندروم دم سگ» شهرت یافت.
این سیاست زمانی اتخاذ میشود که بحران داخلی چنان بزرگ میشود که رهبران راهی جز خلق بحرانی جدید، بزرگتر و خارجیتر برای نجات خود نمیبینند.
یعنی به جای آنکه سیاستمداران بحران را مدیریت کنند، بحران تازهای میسازند تا توجه افکار عمومی را منحرف کنند.
در جهان هیچ کشوری بیش از ایالات متحده از این تاکتیک استفاده نکرده است.
پس از جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی امریکا به گونهای شکل گرفت که هرگاه دولت با رسوایی، نارضایتی داخلی یا بحران اقتصادی روبهرو شد، یک مداخله نظامی در گوشهای از جهان رقم خورد.
اگرچه این جنگها همواره با شعارهای دفاع از دموکراسی یا مبارزه با تروریسم همراه بوده، اما پشت پرده، محاسبات سیاسی داخلی هم نقش مهمی داشته است.
عملیات روز شنبه ۲۵ اسفند امریکا در یمن هم از این قاعده خارج نیست.
کلید این عملیات را مشخصا باید در اوکراین جستجو کرد.
ترامپ که همواره مدعی بود با انتخابش به عنوان رییس جمهور ۲۴ ساعته بحران اوکراین را حل میکند یا حتی اگر در ۲۰۲۰ رییس جمهور میشد اصلا این جنگ رخ نمیداد، حالا همه تلاشهایش برای پایان دادن به جنگ به در بسته خورد.
این شکست بزرگ در کنار بحرانهای عظیم دیگر مانند جنگ تعرفهها و جدایی از اتحادیه اروپا و عقبنشینیها از ادعا در مورد غزه و گرینلند و کانال پاناما و غیره، نیاز شدیدی به انحراف افکار عمومی جهان ایجاد کرد.
نکته مهم این است که این سیاست همواره با جنگ و بمباران همراه است.
درست است که در داخل موجب نجات رییس جمهور از بحرانهای داخلی میشود، اما در خارج و به کشوری که به آن حمله کرده، ممکن است نیستی و نابودی را به همراه بیاورد.