وعدههای طلایی و تهدیدهای تلخ؛ تکرار سناریوی فریب و فشار
در حالی که تنشهای میان ایران و ایالات متحده بار دیگر به اوج خود رسیده، افشای نامه دونالد ترامپ به رهبر انقلاب اسلامی و پاسخ قاطع عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه، پرده از جدال دیپلماتیک تازهای میان دو کشور برداشته است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - این نامه، که با هشت درخواست صریح، ضربالاجلی دو ماهه و ترکیبی از وعدههای فریبنده و تهدیدهای آشکار همراه شده، از سوی آمریکا بهعنوان فرصتی برای صلح معرفی میشود، اما از نگاه جمهوری اسلامی ایران، چیزی جز تداوم سیاست زورگویی نیست.
درخواستهایی که بوی باروت میدهند: تلاش برای خلع سلاح ایران
عبدالخالق عبدالله، مشاور پیشین محمد بن زاید، رئیس امارات، در افشاگری خود فهرستی از مطالبات آمریکا را برملا کرده که گویی برای زمینگیر کردن ایران طراحی شدهاند: توقف کامل برنامه هستهای، تعطیلی غنیسازی اورانیوم، قطع ارسال سلاح به حوثیهای یمن، پایان حمایت از حزبالله لبنان، انحلال گروههای حشد الشعبی در عراق، و ضربالاجلی دو ماهه برای اجرای این شروط تلاشی آشکار برای خلع سلاح یکجانبه ایران و تضعیف محور مقاومت است.
وعدههای طلایی و تهدیدهای تلخ: تکرار سناریوی فریب و فشار
ترامپ در این نامه وعده داده که در صورت پذیرش شروط، تحریمها لغو شده و انزوای ایران پایان مییابد؛ اما در صورت رد درخواستها، اقدام نظامی گستردهای در انتظار تهران خواهد بود.
این ترکیب تهدید و تطمیع، چیزی جز تکرار سیاست شکستخورده «فشار حداکثری» نیست که در دوره پیشین ریاستجمهوری ترامپ نیز نتیجهای جز افزایش مقاومت ایران به دنبال نداشت.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی سال ۱۴۰۱ فرمودند: «دشمن خیال میکند با فشار اقتصادی و تهدید نظامی میتواند ملت ایران را به زانو درآورد، اما این خیال باطلی است؛ ملت ما نشان داده که هرچه فشار بیشتر شود، ایستادگیاش قویتر میشود.» این بیانات، که ریشه در تجربه چهار دهه مقاومت ایران دارد، نشان میدهد که وعدههای آمریکا نه تنها فریبنده نیست، بلکه نشانه ضعف این کشور در برابر اراده ملت ایران است.
تجربه برجام نیز گواه این مدعاست؛ زمانی که آمریکا با خروج یکجانبه از توافق، ثابت کرد که به هیچ تعهدی پایبند نیست.
حالا که تهدید نظامی بار دیگر روی میز قرار گرفته، ایران با تکیه بر توان دفاعی بومی خود، از جمله سامانههای موشکی پیشرفته و پدافند هوایی، آماده پاسخگویی به هرگونه ماجراجویی است.
امارات در نقش میانجی یا بازیگر پشت پرده؟
نکته قابل تأمل در این افشاگری، پیشنهاد برگزاری مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا در خاک امارات است.
این موضوع که از زبان یک مقام اماراتی مطرح شده، پرسشهایی را درباره نقش ابوظبی در این ماجرا به وجود میآورد.
آیا امارات به دنبال ایفای نقش میانجی برای کاهش تنشهاست یا این پیشنهاد بخشی از سناریویی بزرگتر برای فشار بر ایران در منطقه خلیج فارس است؟
اما بهنظر میرسد که حضور امارات در این معادله نمیتواند بیطرفانه باشد؛ کشوری که در سالهای اخیر با نزدیکی به رژیم صهیونیستی و مشارکت در ائتلافهای ضدایرانی، بارها خصومت خود را با جمهوری اسلامی نشان داده است.
امارات احتمالاً این پیشنهاد را به مثابه تلهای دیپلماتیک ارزیابی میکند که هدفش نه حل اختلافات، بلکه کشاندن ایران به میدانی است که در آن مجبور به امتیازدهیهای سنگین شود.
ایران در برابر دوراهی: تسلیم یا تداوم عزت؟
این نامه، ایران را در برابر دو گزینه ظاهری قرار داده است: پذیرش شروط و ورود به مذاکراتی که به گفته آمریکا در امارات برگزار خواهد شد، یا رد درخواستها و مواجهه با تهدید نظامی.
اما با استناد به بیانات رهبر انقلاب، این دوراهی واقعی نیست؛ چرا که تسلیم در برابر زیادهخواهی آمریکا، به معنای پایان عزت و اقتدار ایران است.
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با کارگزاران نظام در سال ۱۴۰۰ تأکید کردند: «مذاکره با دشمن وقتی معنا دارد که از موضع قدرت باشد، نه ضعف؛ ما هرگز از موضع ضعف مذاکره نخواهیم کرد.» این موضع، که ریشه در اصول انقلاب اسلامی دارد، نشان میدهد که ایران حاضر نیست دستاوردهای خود در حوزه هستهای و منطقهای را در ازای وعدههای پوچ و تهدیدهای توخالی معامله کند.
از سوی دیگر، تهدید به اقدام نظامی نیز بیشتر یک بلوف سیاسی است تا گزینهای عملی.
تجربه جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان، که هزینههای سنگین مالی و انسانی برای واشنگتن به دنبال داشت، نشان میدهد که هرگونه ماجراجویی علیه ایران، با پاسخ کوبندهای مواجه خواهد شد که خواب دشمنان را آشوب میکند.
پاسخ قاطع عراقچی: مذاکره زیر تهدید ممنوع
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان اما در ویژهبرنامه نوروزی تلویزیون، موضع ایران را در قبال این نامه روشن کرد و گفت: «ما در شرایط فشار، تهدید و افزایش تحریم قطعاً مذاکره مستقیم نخواهیم کرد.
پاسخ نامه ترامپ را ظرف روزهای آینده میدهیم و از طریق مقتضی ارسال میکنیم.
نامه بیشتر جنبه تهدید دارد ولی ادعا میکند فرصتهایی هم وجود دارد.
ما هر دو بُعد تهدید و فرصت را خواهیم دید.» این اظهارات، که بازتابدهنده سیاست اصولی نظام است، نشان میدهد که ایران نه تنها مرعوب تهدیدها نشده، بلکه با هوشیاری، لایههای پنهان این پیام را رصد میکند.
سخنان عراقچی همچنین تأکیدی بر این اصل است که مذاکره تحت فشار، به معنای تسلیم است و ایران هرگز چنین مسیری را نمیپذیرد.
پایان خط یا سرآغاز فصل مقاومت؟
نامه دونالد ترامپ به رهبر انقلاب، بیش از آنکه دعوتی صادقانه به دیپلماسی باشد، نمایشی از سیاست زورگویی است که با ادبیاتی آمرانه و تهدیدآمیز همراه شده است.
این پیام نهتنها نشانه تغییر در رویکرد خصمانه آمریکا نیست، بلکه بار دیگر ثابت میکند که هدف واشنگتن، نه صلح، بلکه به زانو درآوردن ایران است.
اما تاریخچه مقاومت ملت ایران گواهی میدهد که چنین تهدیدهایی نه تنها اراده این کشور را تضعیف نکرده، بلکه آن را در مسیر خودکفایی و اقتدار مصممتر ساخته است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان در سال ۱۴۰۲ فرمودند: «دشمن هرگاه با مقاومت ما مواجه شده، عقبنشینی کرده است؛ این درس بزرگی است که باید به آن پایبند باشیم.» این بیانات، که خطمشی نظام در برابر تهدیدهای خارجی را ترسیم میکند، نشان میدهد که پاسخ ایران به این نامه، نه تسلیم، بلکه تداوم مقاومت خواهد بود.