خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 05 فروردین 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

روایتی از حال و هوای حرم بانوی کرامت در سومین شب از لیالی با فضیلت قدر

مهر | استان‌ها | دوشنبه، 04 فروردین 1404 - 04:07
قم- حرم حضرت معصومه(س) در سومین شب قدر شاهد راز و نیازهای عاشقانه بود که با اشک‌های جاری و دل‌هایی لبریز از امید لحظاتی جاودانه را رقم زد که برای همیشه به یادگار ماند.
شب،حرم،زائران،دعا،عشق،ايمان،اميد،دل،عميق،لحظات،سكوت،آسمان،خد ...

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - دانیال قنبری: در واپسین شب از شب‌های پربرکت قدر، حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها پذیرای عاشقانی بود که با دل‌هایی لبریز از اخلاص و امید به درگاه الهی پناه آورده بودند که از نخستین لحظات شب، حال و هوای متفاوتی بر این مکان مقدس سایه افکنده بود؛ نورهای ملایم و معنویت جاری در فضای حرم، شکوه و جلالی بی‌نظیر به آن بخشیده بود.
زائران از گوشه و کنار ایران و دیگر کشورها راهی این مکان مقدس شده بودند و میان جمعیت، خانواده‌هایی دیده می‌شد که فرزندان خردسال خود را همراه آورده بودند؛ کودکانی که با نگاه‌های معصومانه خود به مردمی که به دعا مشغول بودند خیره شده و گویی حس و حال عمیق این شب را به گونه‌ای وصف‌ناپذیر درک می‌کردند.
قرائت دعای جوشن کبیر، با نوای دلنشین مداحان اهل بیت علیهم السلام آغازگر شب بود که هر واژه از این دعا همچون پلکانی روحانی، زائران را به سوی آسمان معنویت هدایت می‌کرد و در ادامه، سخنرانی آیت الله سید محمدمهدی میرباقری برگزار شد؛ سخنانی که اهمیت این شب سرنوشت‌ساز و اثرات آن در زندگی انسان‌ها را با بیانی شفاف و رسا یادآوری می‌کرد.
آئین «بک یا الله» نقطه اوج این مراسم بود؛ لحظه‌ای که همه با اشک‌های جاری و دستان لرزان، قرآن کریم را بر سر نهاده و با عمق دل به درگاه خداوند التجا بردند و صدای ناله‌ها و مناجات‌های عاشقانه، حرم را به دریایی از نور و اشک مبدل کرده بود و نوای «الغوث الغوث» که از جان زائران برمی‌خواست، فضای حرم را به لرزه درآورده و دل‌های حاضرین را به تسلیم در برابر خداوند دعوت می‌کرد.
در گوشه‌ای از صحن حرم، موکب‌های پذیرایی با خرما و چای گرم از زائران استقبال می‌کردند؛ خادمانی که با لبخندهای صمیمانه، خستگی راه را از تن زائران بیرون می‌بردند و گرمای چای در این شب نیمه سرد، نه‌تنها جسم زائران را گرم می‌کرد، بلکه نشانی از محبت اهل بیت علیهم السلام بود که در دل‌ها شعله‌ور می‌شد.
میان این جمعیت پرشور، نوجوانانی دیده می‌شدند که با دستانی بالا برده و چشمانی بسته، دعاهایی از جنس آرزوهای جوانی نجوا می‌کردند و همچنین پیرمردان و پیرزنان نیز با تسبیح در دست، دعاهایی آرام اما عمیق را زمزمه می‌کردند؛ گویی تجربه سال‌ها عبودیت در چهره‌هایشان هویدا بود.
لحظات پایانی شب قدر، فرصتی بود برای اندیشیدن؛ زائران با چهره‌هایی مملو از آرامش و امید، از حرم خارج شدند و برخی از مادران، فرزندان خسته و به خواب رفته خود را در آغوش گرفته بودند و در حالی که زیر لب دعا می‌خواندند، به سوی خانه‌های خود بازمی‌گشتند؛ این شب، برای بسیاری از آن‌ها آغازی بود بر صفحه‌ای جدید از زندگی، پر از ایمان و عشق به خداوند.
شب قدر امسال، همانند سال‌های پیش، خاطره‌ای جاودان در دل‌های زائران بر جای گذاشت؛ شبی که هر نگاه و هر دعا، نشانه‌ای از پیوندی عمیق با ذات الهی بود و هر اشکی که جاری شد، گواهی بر عظمت این شب بی‌مانند.
سومین لیله القدر در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها با حضور مردم، صحنه‌ای از عشق، امید و دعا بود؛ چهره‌هایی که هرکدام داستانی در دل داشتند؛ مادرانی که با دست‌های لرزان و چشمانی اشک‌بار دعا می‌کردند و کودکانشان را در آغوش گرفته بودند و اشک‌هایی که گویی بار دلشان را سبک می‌کرد، در سکوت شب جاری بود.
پدرانی که فرزندان خود را در میان جمعیت هدایت می‌کردند، گویی می‌خواستند ایمان و این لحظات ناب را به نسل آینده انتقال دهند و برخی از جوانان در گروه‌های کوچک گرد هم آمده بودند و در سکوت شب، قرآن می‌خواندند؛ شور و انرژی امید به آینده در چشمانشان موج می‌زد.
پیرزنان و پیرمردانی با ردای عبادت، عصا به دست، با گام‌های آهسته در صحن‌های حرم قدم می‌زدند و هر خطی بر چهره‌شان گواه سال‌ها تجربه دعا و عبادت بود و نگاه‌های عمیق آنان به آسمان، همچون زمزمه‌ای از اعماق جان، تماشاچیان را به سکوت و تأمل وامی‌داشت.
کودکانی که در میان آغوش گرم مادران یا بر شانه‌های پدران به خواب رفته بودند، بخشی از این حماسه جمعی بودند؛ آن‌ها گرچه هنوز معنای شب قدر را نمی‌دانستند، ولی شاید عشق خالصانه خانواده‌هایشان به خداوند را در این لحظات لمس می‌کردند.
برخی از مردم در سکوت و در گوشه‌ای خلوت نشسته بودند، گویی در دل خود با خداوند نجوا می‌کردند و اشک‌هایی که آرام و بی‌صدا بر گونه‌هایشان جاری بود، حکایت از دل‌هایی داشت که سرشار از عشق و امید بودند.
زوجی که در کنار هم نشسته بودند، هر دو قرآن کوچکی در دست داشتند و با حالتی یکسان، دعا می‌خواندند؛ در نگاه آن‌ها نوعی همدلی و عشق دیده می‌شد که به وضوح از ایمان مشترکشان سرچشمه می‌گرفت.
صدای زمزمه قرآن و دعا که از همه‌سو به گوش می‌رسید، همچون نجوای یک موسیقی آرام‌بخش بود که دل‌ها را آرام می‌کرد و حتی نسیم شب نیز گویی گوش سپرده بود تا این دعاها را به آسمان برساند.
در میان همه این‌ها، چهره‌هایی که با اشک‌های جاری از شوق یا توبه به سوی آسمان نگاه می‌کردند، انگار که در دل خود لحظاتی از ملاقات با خالقشان را تجربه کرده‌اند؛ هر لبخند، هر اشک و هر نگاه به آسمان، گواهی بود بر ایمان عمیق و عشق بی‌پایان مردم به ذات مقدس الهی.
سومین لیله القدر؛ حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها به سرزمینی از نور و دعا بدل شده بود و گنبد طلایی، چون خورشیدی در دل شب می‌درخشید و نجوای زائران، همچون نغمه‌ای آسمانی، در فضای ملکوتی حرم طنین‌انداز بود و زمین حرم نیز گویی آغوشی گشوده بود برای دل‌های خسته و امیدوار، که با هر قدم به آن نزدیک‌تر می‌شدند.
صحن‌های حریم بانوی کریمان آکنده از زائرانی بود که در سکوت و اشک، گویی به راز و نیازهای عمیق خود فرو رفته بودند و نوری نرم از چراغ‌ها، خطوط چهره‌های مملو از اشتیاق و ایمان را برجسته‌تر می‌کرد و ضریح درخشان، همچون الماسی میان جمعیت می‌درخشید و دستانی که به سوی آن دراز شده بود، حکایت از هزاران امید و آرزو داشت.
بوی اسپند و گلاب، فضای حرم را در بر گرفته بود؛ نسیمی آرام این عطر دل‌نشین را با خود همراه کرده و به زائران هدیه می‌داد و نجوای «الغوث الغوث» که از عمق جان زائران برمی‌خاست، مانند موجی از نور، سراسر حرم را در بر گرفته بود و هر گوشه‌ای از این مکان مقدس، آینه‌ای از عشق و تسلیم در برابر خالق بود.
رواق‌ها و صحن‌های حرم، گویی در این شب پربرکت، شاهد عبور فرشتگان بودند و قطرات اشک که بر گونه‌های زائران جاری می‌شد، همچون مرواریدهایی درخشان، زیبایی مضاعفی به این لحظات بخشیده بود و هر آوا، هر زمزمه و هر نگاه، قصه‌ای از ایمان و عشق بود که در دل این شب جای می‌گرفت.
شب آرام و پرنور، گویی حرم بانوی کرامت را به قطعه‌ای از بهشت بدل کرده بود؛ جایی که دل‌های خسته به آرامش می‌رسیدند و امید، چون گلی تازه در دل‌ها شکوفه می‌زد.
این شب قدر، شبی بود که هر لحظه‌اش را می‌شد با تمام وجود حس کرد و در دل نگه داشت؛ شبی که نور ایمان و محبت اهل بیت علیهم السلام راه دل‌ها را روشن‌تر از همیشه کرده بود.