نگاهی به سریال «ذهن زیبا»
تلویزیون با «ذهن زیبا» دریچه چشممان را به دنیای واقعی حیات و ثمرات علمی دانشمندی گشوده که ایرانی است، میان ما زیست کرده و هنوز زنده و در دسترس است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سخن از سریالهایی با موضوع دانشمندان جهان و تلاشهای علمی منجر به تحولات شگرف در علوم مختلف که به میان میآید، بسیاریمان به یاد سریال «ماری کوری» میافتیم؛ کاشف رادیوم و پرتوهای رادیواکتیو و برنده دو جایزه نوبل که دیدن داستان زندگیاش، هم جنبه علمی و تا حدودی آشنایی با موضوع تحقیقاتش داشت، هم از حیث تصویر کردن اراده و استقامت این بانوی تأثیرگذار تاریخ علم درسآموز بود.
حالا ولی تلویزیون با «ذهن زیبا» دریچه چشممان را به دنیای واقعی حیات و ثمرات علمی دانشمندی گشوده که ایرانی است، میان ما زیست کرده و هنوز زنده و در دسترس است.
اتفاقی جذاب که نمونه پیشینی در حوزه تولید سریال ندارد.
بوده سریالهایی چون «آینههای نشکن» و «رخنه» و...
که البته جنبه امنیتی و سیاسی و معمایی آنها بر ترسیم شرح زندگی و توفیقات علمی جهادگران دانش و فناوری غلبه داشته؛ اما در هیچیک از آنها قصه واقعی یک شخصیت علمی مشخص دستمایه کار قرار نگرفته، برمبنای واقعیتهای موجود؛ ولی در بستر داستانپردازانه روایت شدهاند، تخیل نویسندگانشان از ماجراها و اشخاص واقعی پیشی گرفته و درنهایت، فقط به سیر حوادث یک پرونده واقعی یا ترکیبی از آنها وفادار ماندهاند.
از دیگر سو، نام دکتر حسین بهاروند، پدر دانش سلولهای بنیادی در ایران که حالا 53ساله است، با پژوهشگاه رویان گره خورده؛ مقصد نهایی پسر شهرستانی بااستعدادی که تمام مدارج تحصیلیاش را در کشور خودمان و دانشگاههای ایران طی کرده و –گرچه کسب علم در خارج از ایران نیز فینفسه نکته منفیای در بر ندارد- برای اینکه منشأ اثری در این حد و اندازه شود که تأسیس پژوهشکده زیستشناسی و فناوری سلولهای بنیادی به نامش بخورد، برای اولین بار موفق به تولید سلولهای بنیادی پرتوان القائی انسانی و موشی بشود و شاخههای گوناگون پزشکی بازسازی را در کشورمان پایهگذاری کند، در خارج از ایران تحصیل نکرده، عمر علمیاش را در محیطهای دانشگاهی و تحقیقاتی میهن گذرانده و اکنون نیز در همین پژوهشگاه خدمت میکند.
درواقع، حسین بهاروندی که «ذهن زیبا» برای ما تصویر میکند، بهمعنای واقعی کلمه «فرزند وطن» است.
این همان کلید طلایی و نقطه عزیمت خوبی است که با حسن سلیقه همراه شده و با اقتباس از زندگینامه این محقق برجسته وطنی، یک «ذهن زیبا» را ساخته است که از جنبه دیگری نیز با آن همذاتپنداری میکنیم؛ ذهن زیبایی که نهتنها در پیچوخم زندگی که در گردباد مسائل علمی و پیچیدگیهای میدان بدیعی که بدان پا گذاشته، غوطهها خورده، ورزیده شده و بهسیاق دانشمندانی که جهانبینی علمیشان آنان را به درجاتی از شناخت خدا و ایمان به ماورای طبیعت رسانده، در زندگینامهاش میگوید: «وقتی بعد از چند سال تلاش توانستیم سلول بنیادی را تولید کنیم، سریع رفتم به نمازخانه کوچک کنار آزمایشگاه و سجده شکر کردم… همین کار کوچک باعث بزرگتر شدن بام شما برای دریافت لطف خدا میشود».
درباره قهرمان «ذهن زیبا» این ازآنحیث اهمیت بیشتری دارد که بهاروند یک پژوهشگر ایرانی مسلمان با ریشههای عمیق باور دینی است و در متن فرهنگ جامعه ایرانی شناختهشده و ملموس است.
در سریالی که این شبها روی آنتن شبکه یک سیماست، بازنمایی زندگی حسین از کودکی او آغاز میشود و گرم و صمیمانه، از زوایای گوناگونی چون ویژگیهای شخصی و خانوادگی، جوامع گوناگون محل زندگی، تحصیل و کار او و بستر تاریخی و اجتماعی شکلگیری شخصیتش روایت میشود.
داستان با دست گذاشتن روی چالشهای فردی و عاطفی بهاروند در طبقه اجتماعیای که او بدان تعلق دارد و با ذهنیت شهروندان ایرانی سازگار است، رابطه مخاطب را با اثر قوت میبخشد و حس صمیمیت او را برمیانگیزد.
یک جنبه دیگر از «ذهن زیبا» برقراری موازنه میان روایت زندگی شخصی و چالشهای علمی و تحقیقاتی قهرمان اصلی داستان است.
علاوهبر آن، نویسنده فیلمنامه صددرصد منطبق با متن زندگینامه مکتوب بهاروند هم پیش نرفته و عنصر تخیل را با خردهداستانها و شخصیتهای فرعی غیرواقعی به داستان تزریق کرده؛ اما از خط تعادل خارج نشده و همه اینها را در کنار هم حفظ کرده تا تصویری از یک دانشمند ایرانی قابل الگوسازی برای جوانان و نوجوانان امروزی ارائه کند و مخاطب عام را با مشاهده پیروزی پس از شکست و آسانی پس از سختی، به آرامش درونی برساند.
نیاز امروز جامعه ما مشاهده چنین الگوهایی از نمای نزدیک است؛ مردان و زنانی که در بطن جامعه ایرانی پرورش یافتهاند، برای پیشرفت کشورشان فداکارانه ایستادهاند و با اعتقاد به ارزشهای بنیانی و مؤلفههای هویتساز دینی و میهنیمان مفهوم «قهرمان» را مجسم میکنند.
با همه توصیفات، اما «ذهن زیبا» اگر زمانی دیگر به آنتن میرسید شاید این همه انتظار و مطالبه را تحمل نمیکرد.
چون توقع مخاطبِ ایام ماه مبارک رمضان، تماشای سریالی است که مناسبتی و رمضانی ساخته شده باشد.
نه سریالی که پرتره و بیوگرافی یک شخصیت برجسته است که هر زمان دیگری هم میتواند به آنتن تلویزیون برسد.
انتهای پیام/