خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 06 فروردین 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ناکارآمدی «ابزار فشار» آمریکایی‌ها نمایان شد!

مشرق | سیاسی | دوشنبه، 04 فروردین 1404 - 21:18
تهدیدات نظامی ترامپ علیه ایران در هفته‌های اخیر، بار دیگر بحث‌های گسترده‌ای درباره میزان جدیت این اظهارات ایجاد کرده است. همچنین افزایش تحرکات نظامی آمریکا این گمانه‌زنی‌ها را تقویت کرده است.
ايران،نظامي،تهديدات،آمريكا،فشار،اقدام،جنگ،واقعي،داخلي،ديپلما ...

سرویس سیاست مشرق- با آغاز دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، تنش‌ها میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله جدیدی شده است.
در هفته‌های اخیر، ترامپ بارها اعلام کرده که یا ایران باید با او مذاکره کرده و به توافقی جامع برسد، یا اینکه آمریکا برای مهار برنامه هسته‌ای ایران از گزینه نظامی استفاده خواهد کرد.
این اظهارات، در کنار افزایش تحرکات نظامی آمریکا در منطقه موجب شده تا گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره میزان جدیت تهدیدات نظامی ترامپ مطرح شود.
در این گزارش با استناد به تحلیل‌های صاحب‌نظران و مقامات آمریکایی و غربی، ماهیت اهدیدات دونالد ترامپ را بررسی خواهیم کرد.
ماهیت تهدیدات ترامپ: واقعی یا ابزار فشار؟
تهدیدات نظامی ترامپ علیه ایران در هفته‌های اخیر، بار دیگر بحث‌های گسترده‌ای درباره میزان جدیت این اظهارات ایجاد کرده است.
از یک سو، برخی تحلیلگران این تهدیدات را واقعی و مقدماتی برای اقدام نظامی می‌دانند، و از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که این تهدیدات بیشتر ابزاری برای فشار روانی و دیپلماتیک بر ایران است.
برای واقعی بودن تهدیدات ترامپ علیه ایران، چند دلیل قابل توجه وجود دارد.
یکی از این دلایل، حضور گسترده نیروهای آمریکایی در منطقه است.
در هفته‌های اخیر، آمریکا اقدام به افزایش استقرار ناوهای جنگی و تجهیزات نظامی در منطقه کرده که این می‌تواند نشان‌دهنده آمادگی برای اقدام نظامی باشد.
همچنین، سابقه اقدامات نظامی محدود ترامپ، مانند دستور ترور سردار قاسم سلیمانی در دوره اول ریاست‌جمهوری، به این نتیجه‌گیری کمک می‌کند که ترامپ تمایل دارد از ابزار نظامی برای تأمین منافع آمریکا استفاده کند.
علاوه بر این، فشار از سوی تندروهای آمریکایی و لابی‌های منطقه‌ای مانند اسرائیل و عربستان سعودی نیز عامل مهمی در تقویت احتمال واقعی بودن این تهدیدات است.
این گروه‌ها به‌شدت خواستار اقدام نظامی علیه ایران هستند و می‌توانند ترامپ را تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، دلایلی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد تهدیدات ترامپ بیشتر به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک و روانی است.
استراتژی فشار حداکثری ترامپ، که شامل تهدیدات شدیداللحن علیه کشورهای مختلف است، معمولاً به‌عنوان یک تاکتیک برای فشار به دیگر کشورها به‌ویژه ایران به‌کار گرفته شده است.
با این حال، ترامپ در عمل از ورود به جنگ‌های تمام‌عیار خودداری کرده است.
به‌علاوه، مشکلات داخلی آمریکا، به‌ویژه بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، می‌تواند عامل دیگری باشد که ترامپ را از اقدام نظامی مستقیم علیه ایران منصرف کند.
این مشکلات به‌ویژه در آستانه انتخابات کنگره ممکن است محدودیت‌هایی برای سیاست‌های خارجی ایجاد کند.
همچنین، هزینه‌های سنگین جنگ با ایران، از نظر سیاسی و اقتصادی، احتمالاً ترامپ را از اتخاذ چنین تصمیمی باز می‌دارد.
هزینه‌هایی که می‌تواند شامل واکنش‌های منفی داخلی و آسیب به منافع آمریکا در سطح جهانی باشد.
مروری بر دیدگاه‌های صاحب‌نظران مختلف
دسته‌ای از کارشناسان، از جمله جان بولتون، مایک پمپئو، جیمز ماتیس، نیکی هیلی و برخی چهره‌های محافظه‌کار، تهدیدات نظامی را جدی تلقی کرده و بر این باورند که ترامپ واقعاً گزینه نظامی را روی میز دارد.
از نظر آنها، ایران باید منتظر یک واکنش سخت از سوی آمریکا باشد، به‌ویژه اگر از مسیر مذاکره خارج شود.
در مقابل، گروهی دیگر، شامل ریچارد هاس، فیلیپ گوردون، توماس فریدمن، مارتین ایندیک، دنیس راس و الکس آیزنشتات، معتقدند که تهدیدات نظامی ترامپ صرفاً یک ابزار فشار است که برای وادار کردن ایران به توافق مورد استفاده قرار می‌گیرد.
به اعتقاد آنها، واشنگتن نمی‌خواهد یک جنگ جدید در خاورمیانه آغاز کند و بیشتر به دنبال تحمیل شرایط مطلوب خود در مذاکرات است.
کدام کارشناسان اقدام نظامی را واقعی و قریب‌الوقوع می‌دانند؟
جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا، همواره از موضع‌گیری‌های سخت‌گیرانه علیه ایران حمایت کرده است.
وی معتقد است که تهدیدات نظامی باید جدی گرفته شوند تا ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای بازداشته شود.
بولتون در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس‌نیوز در دی‌ماه، عنوان کرد که «تنها با نشان دادن قدرت نظامی می‌توانیم ایران را از ادامه برنامه هسته‌ای‌اش منصرف کنیم.»
مایک پمپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا، نیز بر این باور است که فشار حداکثری بر ایران، از جمله تهدیدات نظامی، تنها راه مؤثر برای مقابله با فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در منطقه است.
پمپئو در مصاحبه با شبکه سی‌ان‌ان در بهمن‌ماه بیان کرد: «ما باید به ایران نشان دهیم که تمامی گزینه‌ها، از جمله گزینه نظامی، روی میز است تا رفتارهای مخرب آن را متوقف کنیم.»
جیمز ماتیس، وزیر دفاع پیشین آمریکا، هم تأکید کرده است که ایران بزرگترین تهدید برای ثبات خاورمیانه است و آمریکا باید آماده باشد تا در صورت لزوم از گزینه نظامی استفاده کند.
وی در مصاحبه با واشنگتن‌پست در بهمن‌ماه گفت: «ایران نباید قدرت نظامی آمریکا را دستکم بگیرد؛ ما آماده‌ایم تا در صورت لزوم اقدام کنیم.»
نیکی هیلی، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل نیز معتقد است که تهدیدات نظامی علیه ایران باید جدی گرفته شود تا این کشور به تعهدات بین‌المللی خود پایبند باشد.
هیلی در مصاحبه با نیویورک تایمز در بهمن‌ماه گفت: «ما باید به ایران نشان دهیم که نقض تعهدات بین‌المللی پیامدهای جدی، از جمله اقدام نظامی، خواهد داشت.»
کارشناسانی که تهدیدات نظامی را به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک تلقی می‌کنند
فیلیپ گوردون، هماهنگ‌کننده پیشین کاخ سفید در امور خاورمیانه: بر این باور است که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک و وادار کردن تهران به مذاکره مجدد در مورد برنامه هسته‌ای‌اش استفاده می‌شود.
گوردون در مصاحبه با بی‌بی‌سی در بهمن‌ماه بیان کرد که: «تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک به‌کار می‌رود تا یک نیت واقعی برای جنگ.»
توماس فریدمن، ستون‌نویس نیویورک تایمز، معتقد است که تهدیدات نظامی ترامپ علیه ایران بیشتر به‌عنوان یک ابزار فشار برای وادار کردن ایران به مذاکره و پذیرش شرایط آمریکا است.
وی در مقاله‌ای در نیویورک تایمز در بهمن‌ماه نوشت: «ترامپ با تهدید به اقدام نظامی، قصد دارد ایران را به توافق جدیدی با ایالات متحده سوق دهد.
این تهدیدات تنها راهی برای اعمال فشار بیشتر است.»
مارتین ایندیک، سفیر پیشین آمریکا در اسرائیل، بیان کرده است که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان یک ابزار فشار دیپلماتیک استفاده می‌شود تا یک نیت واقعی برای جنگ.
وی در بهمن‌ماه در مصاحبه‌ای با واشنگتن‌پست گفت: «تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان یک ابزار فشار دیپلماتیک استفاده می‌شود تا یک نیت واقعی برای جنگ.»
دنیس راس، مشاور پیشین کاخ سفید در امور خاورمیانه، معتقد است که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان یک ابزار فشار برای وادار کردن ایران به مذاکره و پذیرش شرایط غرب است.
وی در بهمن‌ماه در مصاحبه‌ای با سی‌ان‌ان گفت: «تهدید به جنگ بیشتر از آن که به معنی یک اقدام نظامی باشد، به‌عنوان ابزاری برای فشرده‌تر کردن ایران و وادار کردن آن به مذاکره در مورد مسائل هسته‌ای و منطقه‌ای مطرح است.»
آیزنشتات، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در پولیتیکو: باور دارد که تهدیدات ترامپ علیه ایران بخشی از راهبرد فشار حداکثری است که هدف آن، کشاندن تهران به پای میز مذاکره است، نه آغاز یک درگیری نظامی.
او می‌گوید که دولت ترامپ در گذشته نیز از این روش برای امتیازگیری از کشورها استفاده کرده است.
وی در تحلیلی که در بهمن‌ماه در پولیتیکو منتشر کرد نوشت: «دولت ترامپ همواره از تهدید نظامی به‌عنوان اهرمی برای مذاکرات سخت‌تر استفاده کرده است، اما این به معنای تصمیم قطعی برای حمله نیست.»
ریچارد هاس، رئیس سابق شورای روابط خارجی آمریکا: معتقد است که تهدیدات نظامی آمریکا علیه ایران بیشتر به‌عنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک به‌کار می‌رود تا ایران به میز مذاکره بازگردد.
هاس در مصاحبه با شبکه سیان‌ان در بهمن‌ماه عنوان کرد: «تهدید به اقدام نظامی علیه ایران، بیشتر یک تاکتیک دیپلماتیک است تا یک نیت واقعی برای جنگ.»
اهداف پشت پرده تهدیدات ترامپ علیه ایران
تهدیدات اخیر ترامپ علیه ایران تنها به یک تهدید نظامی محدود نمی‌شود، بلکه بخشی از یک راهبرد پیچیده‌تر برای تغییر رفتار ایران است.
هدف اصلی این تهدیدات وادار کردن ایران به مذاکره از موضع ضعف است.
ترامپ تلاش دارد با استفاده از تهدیدات نظامی، ایران را به عقب‌نشینی از مواضع خود ترغیب کند و در مذاکرات، امتیازات بیشتری از تهران بگیرد.
این رویکرد به‌طور خاص به این معنا است که ترامپ به‌دنبال تغییر تصمیمات ایران به‌طوری است که به نفع آمریکا و منافع آن در سطح جهانی باشد.
علاوه بر این، تهدیدات نظامی می‌تواند به ایجاد شکاف و اختلاف در داخل ایران منجر شود.
این تهدیدات می‌تواند تردیدهایی در میان نخبگان سیاسی ایران ایجاد کرده و فضای سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
به این ترتیب، ترامپ می‌خواهد فضا را برای فشارهای داخلی بیشتر در ایران فراهم کند و احتمالاً به ایجاد تنش در داخل کشور دامن بزند.
همچنین، ترامپ از این تهدیدات به‌عنوان یک ابزار برای ارسال پیام به متحدان منطقه‌ای خود، به‌ویژه اسرائیل، عربستان و امارات، استفاده می‌کند.
او قصد دارد به این کشورها نشان دهد که همچنان در مقابله با ایران جدی است و از سیاست‌های آن‌ها در مواجهه با تهران حمایت می‌کند.
این پیام، همزمان با تهدیدات نظامی، تلاش دارد تا اتحاد میان این کشورها و آمریکا را تقویت کند و اطمینان دهد که واشنگتن در کنار متحدان خود باقی خواهد ماند.
آیا تهدیدات نظامی ترامپ شرایط اجرایی دارد؟
با توجه به وضعیت حاکم بر دولت ترامپ، محتمل‌ترین سناریو این است که تهدیدات نظامی علیه ایران همچنان ادامه خواهد یافت.
با این حال، هدف اصلی این تهدیدات وادار کردن ایران به پذیرش شرایط جدید و امتیازدهی در یک توافق جدید است.
در واقع، ترامپ تلاش دارد تا از تهدیدات نظامی به‌عنوان ابزاری برای فشار بر ایران استفاده کند تا در نهایت ایران مجبور به پذیرش توافقی شود که منافع ایالات متحده را تأمین کند.
اما تهدیدات نظامی می‌توانند به یک درگیری محدود نیز منجر شوند، به‌ویژه اگر ایران به اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا پاسخ سختی بدهد یا در صورت وقوع حوادث غیرمنتظره‌ای همچون حملات به منافع آمریکا در منطقه، سطح تنش‌ها به‌سرعت افزایش یابد.
در چنین شرایطی، حتی اگر برنامه‌ریزی برای جنگ وجود نداشته باشد، ممکن است درگیری نظامی به یک واقعیت تبدیل شود.
با این حال، علی‌رغم لفاظی‌های ترامپ، اقدام نظامی علیه ایران با موانع و چالش‌های متعددی روبه‌روست که احتمال تحقق آن را کاهش می‌دهد.
در زمینه موانع نظامی و عملیاتی، توانمندی‌های دفاعی ایران از جمله شبکه گسترده سامانه‌های پدافندی، موشک‌های بالستیک و نیروهای همپیمان، این تهدیدات را با چالش‌های جدی مواجه می‌کند.
ایران می‌تواند به‌راحتی در برابر هر گونه حمله نظامی پاسخ شدید و مؤثری ارائه دهد.
علاوه بر این، جغرافیای پیچیده ایران نیز یکی از موانع مهم است.
ایران برخلاف عراق یا افغانستان دارای عمق استراتژیک و شرایط جغرافیایی دشواری است که عملیات نظامی را برای آمریکا پیچیده‌تر می‌کند.
در بعد سیاسی و اقتصادی، موانعی جدی برای اقدام نظامی وجود دارد.
بسیاری از اعضای کنگره آمریکا، به‌ویژه دموکرات‌ها، مخالف ورود به یک جنگ جدید در خاورمیانه هستند و می‌توانند مانع از تصمیمات نظامی شوند.
همچنین، واکنش‌های بین‌المللی نیز می‌تواند مانع از اقدام نظامی آمریکا علیه ایران شود، زیرا متحدان اروپایی آمریکا، مانند فرانسه و آلمان، احتمالاً با چنین اقدامی مخالف خواهند بود.
هزینه‌های اقتصادی نیز یک مانع مهم دیگر است.
افزایش قیمت نفت و بی‌ثباتی در بازارهای جهانی، به‌ویژه در شرایط بحران اقتصادی آمریکا، احتمالاً مانع از ورود آمریکا به یک جنگ جدید در منطقه می‌شود.
به این ترتیب، هرگونه ماجراجویی نظامی در حال حاضر با هزینه‌های سنگینی برای ایالات متحده همراه خواهد بود.
راهبردهای رسانه‌ای و جنگ روایت‌ها در مواجهه با تهدیدات
برای مقابله با تهدیدات آمریکا، ایران می‌تواند از ابزارهای رسانه‌ای و جنگ روایت‌ها استفاده کند تا در عرصه بین‌المللی افکار عمومی را به نفع خود تغییر دهد و از تأثیرات تهدیدات آمریکا بکاهد.
اولین راهکار در این زمینه، برجسته‌سازی هزینه‌های جنگ است.
ایران باید به‌طور مؤثر به افکار عمومی جهانی نشان دهد که هر گونه اقدام نظامی از سوی آمریکا نه تنها برای ایران بلکه برای منطقه و جهان پیامدهای منفی اقتصادی و امنیتی خواهد داشت.
این پیام می‌تواند هزینه‌های بالقوه جنگ را برای کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهای متحد آمریکا روشن کند و آنها را از حمایت از این اقدام منصرف سازد.
دومین اقدام مهم، نمایش توان بازدارندگی ایران است.
ایران می‌تواند از طریق انتشار مستندات و اطلاعات معتبر در مورد توانمندی‌های نظامی خود و قدرت پاسخگویی به تهدیدات، نشان دهد که هر گونه اقدام نظامی از سوی آمریکا با هزینه‌های سنگینی مواجه خواهد شد.
این امر می‌تواند از وقوع جنگ جلوگیری کرده و به آمریکا هشدار دهد که اقدامات نظامی‌اش به راحتی ممکن نیست و می‌تواند به جنگی فرسایشی و پرهزینه تبدیل شود.
همچنین، ایران می‌تواند انگیزه‌های واقعی ترامپ را افشا کند.
باید به جهانیان نشان داده شود که تهدیدات ترامپ بیشتر به دلیل مشکلات داخلی در ایالات متحده است.
ترامپ از ایران به‌عنوان یک ابزار سیاسی برای تقویت موقعیت خود در داخل آمریکا استفاده می‌کند تا توجه افکار عمومی را از بحران‌های داخلی مانند مشکلات اقتصادی و اجتماعی منحرف کند.
این افشاگری می‌تواند به‌طور مؤثر افکار عمومی را از پشت پرده این تهدیدات آگاه کند.
همچنین می‌توان از طریق رسانه‌های بین‌المللی، بر فشارهای داخلی بر دولت ترامپ افزود و مخالفت‌های داخلی را تشدید کرد.
جمع‌بندی نهایی
بررسی دقیق تهدیدات اخیر ترامپ علیه ایران، در کنار تحلیل شرایط داخلی ایالات متحده و معادلات بین‌المللی، نشان می‌دهد که این لفاظی‌ها بیش از آنکه نشانه‌ای از یک تصمیم قطعی برای اقدام نظامی باشد، بخشی از راهبرد سنتی واشنگتن در اعمال فشار حداکثری است.
تاریخچه مواجهه آمریکا با ایران نشان داده است که هرگاه واشنگتن در مسیر مذاکره و چانه‌زنی قرار گرفته، همواره از اهرم تهدید نظامی برای تحمیل شرایط مطلوب خود استفاده کرده است.
تهدیدات اخیر ترامپ نیز در همین چارچوب ارزیابی می‌شود؛ تلاشی حساب‌شده برای افزایش فشار روانی و سیاسی بر تهران با هدف وادارسازی ایران به پذیرش توافقی یک‌جانبه که صرفاً منافع ایالات متحده را تأمین کند.
با این حال، واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد که گزینه نظامی، علیرغم تهدیدات علنی، همچنان با موانع جدی مواجه است.
از یک‌سو، قابلیت‌های دفاعی و قدرت بازدارندگی ایران، هرگونه اقدام نظامی را به ریسکی پرهزینه برای آمریکا تبدیل کرده و از سوی دیگر، شرایط داخلی واشنگتن، اعم از چالش‌های اقتصادی، اختلافات سیاسی و کاهش مشروعیت دولت در افکار عمومی، محدودیت‌های قابل‌توجهی برای تصمیم‌گیران آمریکایی ایجاد کرده است.
افزون بر این، محیط بین‌المللی نیز چندان مستعد همراهی با ماجراجویی نظامی آمریکا علیه ایران نیست؛ زیرا چنین اقدامی می‌تواند ثبات منطقه‌ای را به‌شدت متزلزل کرده و منافع متحدان کلیدی ایالات متحده را نیز در معرض تهدید قرار دهد.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران باید تمرکز خود را بر مدیریت هوشمندانه این تهدیدات در دو حوزه راهبردی و رسانه‌ای قرار دهد.
از منظر راهبردی، تأکید بر قدرت بازدارندگی، نمایش قاطعیت در مواجهه با تهدیدات و حفظ وحدت داخلی، می‌تواند مانع از تحقق اهداف واشنگتن در جنگ روانی شود.
از منظر رسانه‌ای نیز، باید با تبیین واقعیت‌های میدانی، برجسته‌سازی هزینه‌های هرگونه درگیری نظامی برای آمریکا و متحدانش، و افشای پشت پرده این تهدیدات، افکار عمومی داخلی و بین‌المللی را نسبت به ماهیت واقعی این سیاست‌ها آگاه ساخت.
اتخاذ چنین رویکردی، نه‌تنها اثرگذاری جنگ روانی واشنگتن را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند فضای دیپلماتیک را نیز به نفع ایران تغییر داده و ابتکار عمل را در این عرصه حفظ کند.